کانون خانوادگی یعنی پدر کشتگی مدام با هم دیگر ولی هیچ کس گلهای ندارد، چون لااقل از زندگی در هتل ارزانتر تمام میشود.
حالا برای من نه خوشبختی وجود دارد نه بدبختی.
روزگار میگذرد.
من تاکنون فقط در رنج و مشقّت بسیار زیستهام. بله، در ”دنیای انسانها“ تنها اندیشۀ صادقانهای که میشود به درک آن رسید همین رنج و مشقّت است.
روزگار میگذرد.
روزگار میگذرد.
من تاکنون فقط در رنج و مشقّت بسیار زیستهام. بله، در ”دنیای انسانها“ تنها اندیشۀ صادقانهای که میشود به درک آن رسید همین رنج و مشقّت است.
روزگار میگذرد.
مجبور نیستی من رو ببخشی، حتی مجبور نیستی من رو به یاد بیاری.
فقط دعا میکنم وقتی میخندی، احساس سنگینی نکنی.
فقط دعا میکنم وقتی میخندی، احساس سنگینی نکنی.
من واقعاً معنی دوستت دارم را نمیدانم، اما فکر میکنم این جمله یعنی مرا اینجا رها مکن.
چرا دلتنگیِ آدم مثل درخت خشک نمیشد؟ چرا نمیشد دلتنگی را مثل یک بلوط خشکاند و با تبر افتاد به جانش؟
فکت: هیچکس یادش نمیمونه واسش چیکار کردی ولی همه اون کاری که نکردی رو یادشون میمونه.