بووکە بارانە

Forwarded from عکس نگار

‍ "یک داستان زیبا و گیرا و خلاقانه درباره‌ی ترس کودکان"

شهرام اقبال زادە
نویسندە، مترجم، ویراستار و منتقد ادبی

سال‌هاست که بحث و گفتگو درباره‌ی اهمیت و جایگاه ادبیات کودک، داغ است؛ که  برمی‌گردد به این‌که ما چه درکی از دوران کودکی و نقش و جایگاه کودک داریم.

در دوران باستان و قرون وسطی ، کودک جزیی کوچک از قبیله و طایفه و در نهایت خانواده‌ی گسترده بود.
آن زمان چیزی به نام اتاق کودک، معنایی نداشت؛ چون نه خانواده‌ی هسته‌ای مستقل ، و نه پدیده‌ای به نام مدرسه و آموزش همگانی، شکل گرفته بود.
در دوران باستان رسم بود که شب‌هنگام همگی اعضای طایفه دور آتش گرد می‌آمدند و قصه‌گو‌ها و نقال‌های حرفه‌ای، برای خرد و کلان افسانه نقل می‌کردند و قصه می‌گفتند.

پس از رشد صنعت و پدید آمدن جامعه‌ی سرمایه‌داری و مدارس عمومی و فراگیر شدن سواد در شهرها، گذشته از کتاب‌های درسی ، با گسترش صنعت چاپ ، بازار گسترده‌ی انتشار کتاب و روزنامه، رونق گرفت و مهاجرت از روستا به شهر گسترده شد و خانواده‌ی گسترده ، به خانواده‌ی هسته‌ای بدل شد.

با غلبه‌ی مناسبات کالا -پولی ،  یعنی گذر از اقتصاد خودبسنده‌ی معیشتی ابتدایی و داد و ستد ساده‌ی کالا به کالا و کالا- پول- کالا(ک-پ-ک) به پول-کالا-پول(پ- ک-پ') یعنی سرمایه‌ی اولیه برای تولید انبوه کالا و کسب ارزش افزوده، در چرخه‌ی اقتصاد،سرمایه‌گذار به انباشت سرمایه دست می‌زند و هدف سرمایه‌گذار نه رفع نیاز شخصی و خانوادگی، بلکه کسب سود می‌شود، باسواد شدن انبوهی از کودکان و نوجوانان، بازار هدف جذابی برای بخشی از سرمایه‌داران می‌شود و  کتاب را به‌صورت کلی و کتاب کودک را به کالایی سودآور تبدیل می‌کند.

درعین‌حال چون در آغاز، بنا به ضرورت آموزش همگانی، دولت خود به تاسیس مدارس دست زده بود، صرفا به نیاز تامین نیروی انسانی برای صنایع و کادر اداری ، توجه می‌کرد و چندان به نیازهای عاطفی و روحی - روانی فکر نمی‌کرد. از این رو نویسندگان و هنرمندانی که خلا عاطفی را درک کرده بودند، دست به خلق آثاری زدند که این خلا را پر کند( شرح آن را می‌توان در مقاله‌ی" ادبیات کودک " چیست؟ نوشته‌ی شهرام اقبال‌زاده ، یا " ادبیات کودک، نوشته‌ی پروفسور ربکا لیوکنز، ترجمه‌ی شهرام اقبال‌زاده ، یا " جهانی شدن و ادبیات کودک، به قلم شهرام اقبال‌زاده ، در فضای مجازی خواند).

یکی از مقوله‌هایی که آموزش و پرورش رسمی و سنتی به آن توجه نمی‌کند، ترس کودکان از تاریکی و تنهایی است.
گذشته از رشته‌ای چون روانشناسی که به ترس کودکان، پرداخته‌ است، بار اصلی پرداختن به این مهم را، ادبیات کودک به دوش می‌کشد و از این رو نویسندگان آگاه و دغدغه‌مند و خلاق، با خلق آثاری درخور مخاطب کودک،  هم خواننده‌ی کودک را سرگرم می‌کنند و هم به او لذت می‌بخشند و هم به او آرامش می‌بخشند.
چنین آثاری خیلی روشنگرانه است و ترس از تاریکی را در ذهن کودک فرو می‌ریزد.

جبار شافعی‌زاده نویسنده و شاعر و منتقد و پژوهشگر و فیلمساز و ترانه‌سرا و فعال فرهنگی پرتلاش و بنیانگذار جایزه‌ی جشنواره‌ی دو زبانه‌ی " شوناس " در کامیاران کردستان، در داستان گیرا و زیبای" سرباز حلبی و هیولای تاریکی" چنین روایت خلاقی را در انداخته است، که خواندن آن را به کودکان و خانواده‌ها پیشنهاد می‌کنم.

این کتاب را انتشارات میچکا منتشر کرده است.
👇👇👇
@Bookabarana

www.tg-me.com/us/بووکە بارانە/com.Bookabarana/2334

188 viewsJabarshafeizade, Apr 23 at 08:15

‍ "یک داستان زیبا و گیرا و خلاقانه درباره‌ی ترس کودکان"

شهرام اقبال زادە
نویسندە، مترجم، ویراستار و منتقد ادبی

سال‌هاست که بحث و گفتگو درباره‌ی اهمیت و جایگاه ادبیات کودک، داغ است؛ که  برمی‌گردد به این‌که ما چه درکی از دوران کودکی و نقش و جایگاه کودک داریم.

در دوران باستان و قرون وسطی ، کودک جزیی کوچک از قبیله و طایفه و در نهایت خانواده‌ی گسترده بود.
آن زمان چیزی به نام اتاق کودک، معنایی نداشت؛ چون نه خانواده‌ی هسته‌ای مستقل ، و نه پدیده‌ای به نام مدرسه و آموزش همگانی، شکل گرفته بود.
در دوران باستان رسم بود که شب‌هنگام همگی اعضای طایفه دور آتش گرد می‌آمدند و قصه‌گو‌ها و نقال‌های حرفه‌ای، برای خرد و کلان افسانه نقل می‌کردند و قصه می‌گفتند.

پس از رشد صنعت و پدید آمدن جامعه‌ی سرمایه‌داری و مدارس عمومی و فراگیر شدن سواد در شهرها، گذشته از کتاب‌های درسی ، با گسترش صنعت چاپ ، بازار گسترده‌ی انتشار کتاب و روزنامه، رونق گرفت و مهاجرت از روستا به شهر گسترده شد و خانواده‌ی گسترده ، به خانواده‌ی هسته‌ای بدل شد.

با غلبه‌ی مناسبات کالا -پولی ،  یعنی گذر از اقتصاد خودبسنده‌ی معیشتی ابتدایی و داد و ستد ساده‌ی کالا به کالا و کالا- پول- کالا(ک-پ-ک) به پول-کالا-پول(پ- ک-پ') یعنی سرمایه‌ی اولیه برای تولید انبوه کالا و کسب ارزش افزوده، در چرخه‌ی اقتصاد،سرمایه‌گذار به انباشت سرمایه دست می‌زند و هدف سرمایه‌گذار نه رفع نیاز شخصی و خانوادگی، بلکه کسب سود می‌شود، باسواد شدن انبوهی از کودکان و نوجوانان، بازار هدف جذابی برای بخشی از سرمایه‌داران می‌شود و  کتاب را به‌صورت کلی و کتاب کودک را به کالایی سودآور تبدیل می‌کند.

درعین‌حال چون در آغاز، بنا به ضرورت آموزش همگانی، دولت خود به تاسیس مدارس دست زده بود، صرفا به نیاز تامین نیروی انسانی برای صنایع و کادر اداری ، توجه می‌کرد و چندان به نیازهای عاطفی و روحی - روانی فکر نمی‌کرد. از این رو نویسندگان و هنرمندانی که خلا عاطفی را درک کرده بودند، دست به خلق آثاری زدند که این خلا را پر کند( شرح آن را می‌توان در مقاله‌ی" ادبیات کودک " چیست؟ نوشته‌ی شهرام اقبال‌زاده ، یا " ادبیات کودک، نوشته‌ی پروفسور ربکا لیوکنز، ترجمه‌ی شهرام اقبال‌زاده ، یا " جهانی شدن و ادبیات کودک، به قلم شهرام اقبال‌زاده ، در فضای مجازی خواند).

یکی از مقوله‌هایی که آموزش و پرورش رسمی و سنتی به آن توجه نمی‌کند، ترس کودکان از تاریکی و تنهایی است.
گذشته از رشته‌ای چون روانشناسی که به ترس کودکان، پرداخته‌ است، بار اصلی پرداختن به این مهم را، ادبیات کودک به دوش می‌کشد و از این رو نویسندگان آگاه و دغدغه‌مند و خلاق، با خلق آثاری درخور مخاطب کودک،  هم خواننده‌ی کودک را سرگرم می‌کنند و هم به او لذت می‌بخشند و هم به او آرامش می‌بخشند.
چنین آثاری خیلی روشنگرانه است و ترس از تاریکی را در ذهن کودک فرو می‌ریزد.

جبار شافعی‌زاده نویسنده و شاعر و منتقد و پژوهشگر و فیلمساز و ترانه‌سرا و فعال فرهنگی پرتلاش و بنیانگذار جایزه‌ی جشنواره‌ی دو زبانه‌ی " شوناس " در کامیاران کردستان، در داستان گیرا و زیبای" سرباز حلبی و هیولای تاریکی" چنین روایت خلاقی را در انداخته است، که خواندن آن را به کودکان و خانواده‌ها پیشنهاد می‌کنم.

این کتاب را انتشارات میچکا منتشر کرده است.
👇👇👇
@Bookabarana

BY بووکە بارانە