tg-me.com/Charming_Princeee/87588
Last Update:
✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹
#عشقممنوعه🚫
#قسمت337
چشمی گفتم بردمش یه رستوران و اونجا باهم غذا خوردیم
خیلی خوشمزه بود و حال اسیه جا اومده بود خیلی هم انگار خوشحال بود
ـ_بییینم تو خوبی؟؟
_اره خوبم
_پس چرا اینجوری هستی؟؟
در مونده گفت :از صبح حالت تهوع دارم سرمم گیج میره و ضربان قلبمم بالاست
اول نگرانش شدم اما بعد لبخند دندون نمایی رو لبم نشست دقیقا همین
حالت ها رو سر مجید داشت
چشم غره ایی بهم رفت :چرا همچین نگاهم میکنی هوم؟؟؟
_بیا بریم
_کجا؟؟
_دکتر زنان
چشماش گرد شد با تعجب نگاهم کرد منم به همون اندازه لبخند دندون نما زدم همین عالی بود
_یعنی میخوای بگی من حامله م؟؟
شونه ایی بالا انداختم :انشالله
_بخدا میکشتمت
دستامو بالا بردم : والا من بی تقصیرم
_بی تقصیری؟؟؟
وای خدا نکنه الان بچه نمیخواستم به هیچ عنوان نمیخواستم مگه مغز خر خورده بودم که بچه بخوام؟
_چرا اخم کردی حالا؟
_خیلی خررررری
قهقه ایی سر داد:خب حامله باشی دورت بگردم مگه جیه؟؟
وای نه نمیخواستم حامله بشم بخدا نمیخواستم برای من عداب اور بود
فعلا زود بود بچه دار بشم
BY •° خـانـوم دلـربــــا °•
Warning: Undefined variable $i in /var/www/tg-me/post.php on line 280
Share with your friend now:
tg-me.com/Charming_Princeee/87588