tg-me.com/Freuddism/4711
Last Update:
نوروز (Névrose)
اصطلاحی است که ویلیام کولِن در سال 1777 وارد کرد و به طور تحت اللفظی به معنای «بیماری اعصاب» است. در روانکاوی نِوروز عبارت از تعارضی است نفسانی که از مکانیسم دفع امیال منشأ گرفته است. پسیکونوروز از نوروزهای کنونی که واکنشی بیش نسبت به حرمان های موجود در زندگی فعلی فرد نیستند، متمایز می شود، زیرا منعکس کنندهی تعارضاتی قدیمی است که به زندگی گذشته مربوط میشوند. نِوروز دارای دو نوع مهم و اصلی است: از یک سو هیستری که از دیرباز ذهن آدمیان را به خود مشغول داشته بود و سرانجام توسط شارکو مورد تجدیدنظر قرار گرفت و از سوی دیگر نوروزِ وسواسی-اجباری که فروید به کشف آن نائل آمد.
فروید مطالعات بالینی خود را براساس برداشتی که از نِوروزها داشت، به رشتهی تحریر درآورد؛ از آن جملهاند مطالعهای راجع به دختر جوانی به نام دُرا ، مطالعاتی چون مرد گرگ آذین، مرد موش آذین و هانسِ کوچک.
فروید نوروزهای انتقالی را که در طول روان کاوی در رابطهی بیمار با روان کاو ظاهر میشوند و شرایط بهبود او را با تکرار تعارضات گذشته فراهم میکنند، از نوروزهای نارسیسیک که منشأ پسیکوز را تشکیل میدهند، متمایز میسازد.
نِوروز حاصل تعارضی میان من و این و آن نفسانی است. در وهلهی اول، این و آن نفسانی به نام مقتضیات خارجی دفع و از ضمیر آگاه رانده میشود، ولی بلافاصله تقاضای جبران خسارت میکند. جبران این خسارتها از طریق عوارض بیماری و فانتسم های مختلف صورت میگیرد. نوروز در مقابل پسیکوز قرار دارد و از لحاظ ساختمان و تشکل نفسانی کاملاً از آن متمایز است.
در عرف فروید، نِوروز تنها به معنای بیماری نیست بلکه شاهدی است از تعارضاتی که در بطن آرزومندی های فرد به وجود میآیند. به قول فروید، «نِوروز پدیداری بی معنی نیست» بلکه «شکلی از وجود نفسانی انسان است». میتوان آن را بیماری تمنای آدمی دانست یعنی فراوردهای پرمعنی از ضمیر ناآگاه.
منبع: لینک
#نوروز #اضطراب #فرویدیسم #فروید #روانکاوی #افسردگی
@freuddism
BY فرویدیسم
Warning: Undefined variable $i in /var/www/tg-me/post.php on line 280
Share with your friend now:
tg-me.com/Freuddism/4711