Telegram Group & Telegram Channel
ادامه ...


هر چند تجلیات بیرونی من هم در آن دوره زندگی، مانند آن ها بود، زیرا به همان اندازه فرآورده همان شرایط نابـه هنـجـار محیطی بـودم، ولی در پرتو شرایطی که از کودکی در آن بـودم، داده های معینی در سرشـت خـود داشـتم کـه پـدر و نخستین آموزگارم نیـت مندانه در فردیت ام کاشت و اجازه می داد با رسیدن به سن و سـال مسئول، ایـن ویژگی خاص هـم در میان دیگر ویژگی های بسیار نوآورانه و درون زادی در من رشد کند و تکانه ناگزیر تلاش برای دریافتن جـوهر هر موضوعی شود که توجه مرا بیش از معمول به خود می کشاند، و حتی رفته رفته و از راهی که برای آگاهی بیداری ام دریافتنی نبـود، به «چیزی» در اندیشه هایم شکل بخشید که بی درنگ در پی رنج و عـذاب معنوی سختی که مرگ دوستی صمیمی به همراه داشت، تعریفی برای خـود یافت، و از همـان زمـان، بـا تمـاس بـا بـه اصطلاح «تـاج گل اندیشمند» ، این داده به تازگی شکل گرفته در ذهنم که معمولاً فرآورده تکرار مکرر تداعی های معینی اسـت کـه بـه شـکلی خودکار در ذهـن مردمی جریان دارند، چیزی را در کلیتام تولید می کند که پیش تر «تلاش سرکوب ناشدنی" نامیدم.
در ابتدا، تجلی این عامل روانی غریب، تنها در فعالیت ذهنی ام تـأثير داشت، اما کل مرا بر هم نمی ریخت، یعنی اثرات ایـن تجلی، کارکرد جا افتـاده نـه ارگانیسـم فيزيكی ام بـا دسـتگاه روانی ـ عصـبی آن را باز می داشت و نه به معنای دقیق این واژه، روح آن را، و من می توانستم حتی در دوره های ایستادگی شدید در برابر تأثیر این تجلی، به کوشش اراده یا برانگیختن دستی تداعی های ذهنی و عاطفی که در مـن جـریـان می یافت، طوری آن ها را به اصطلاح کنترل کنم تا از بـه قـول مـعـروف «خوراک رساندن» به ایـن تجلی جلوگیری شود و از این راه ادامـه شکل گیری چنین تکانه های ناخوشایندی را در کلیت خـود باز ایستانم. اندکی بعد با «سرآغاز هستی» این «چیز» در اندیشه هـایـم و بـه عنـوان نتیجه روشن برخورد و گفت وگوی مکرر در باره این "انگاره ثابت" با افرادی بیشمار و به برکت آرای گسترده برخی از مراجع در باره این پرسش های برخاسته از به قول معروف «عقـل نـادانـی بـافي»، تأثیرات دقیق معینی در آگاهی هنوز «ذهنی فردی نشده ام» شکل گرفت که به طور خودکار در روان کلیام اثر می گذاشت و در جریان گفت و شنود این مراجع به صورتی که اینک آن را بـرای خـود بازنمایی می کنم حس گران باری و ژرفنای این پرسش ها در من زنده شـد، و پیامدها و "معنا و اهمیت" واقعی تجلیات مربوط به این تلاش فوق العـادة خـاص، رفته رفته در تمامی بخش هایی احساس می شد که در کلیت خود با وجودم سازگاری داشت و گاه حتی کارکرد عـام آن ها را تحـت تـأثير قرار می داد؛ در یک کلام، یعنی تا "مغز استخوانم" نفوذ می کرد.


ادامه دارد ...

گرجیف
نوید فرا رسیدن نیکی و بدی
ص 27 و 28

کانال گرجیف
@Gordjief



tg-me.com/Gordjief/1769
Create:
Last Update:

ادامه ...


هر چند تجلیات بیرونی من هم در آن دوره زندگی، مانند آن ها بود، زیرا به همان اندازه فرآورده همان شرایط نابـه هنـجـار محیطی بـودم، ولی در پرتو شرایطی که از کودکی در آن بـودم، داده های معینی در سرشـت خـود داشـتم کـه پـدر و نخستین آموزگارم نیـت مندانه در فردیت ام کاشت و اجازه می داد با رسیدن به سن و سـال مسئول، ایـن ویژگی خاص هـم در میان دیگر ویژگی های بسیار نوآورانه و درون زادی در من رشد کند و تکانه ناگزیر تلاش برای دریافتن جـوهر هر موضوعی شود که توجه مرا بیش از معمول به خود می کشاند، و حتی رفته رفته و از راهی که برای آگاهی بیداری ام دریافتنی نبـود، به «چیزی» در اندیشه هایم شکل بخشید که بی درنگ در پی رنج و عـذاب معنوی سختی که مرگ دوستی صمیمی به همراه داشت، تعریفی برای خـود یافت، و از همـان زمـان، بـا تمـاس بـا بـه اصطلاح «تـاج گل اندیشمند» ، این داده به تازگی شکل گرفته در ذهنم که معمولاً فرآورده تکرار مکرر تداعی های معینی اسـت کـه بـه شـکلی خودکار در ذهـن مردمی جریان دارند، چیزی را در کلیتام تولید می کند که پیش تر «تلاش سرکوب ناشدنی" نامیدم.
در ابتدا، تجلی این عامل روانی غریب، تنها در فعالیت ذهنی ام تـأثير داشت، اما کل مرا بر هم نمی ریخت، یعنی اثرات ایـن تجلی، کارکرد جا افتـاده نـه ارگانیسـم فيزيكی ام بـا دسـتگاه روانی ـ عصـبی آن را باز می داشت و نه به معنای دقیق این واژه، روح آن را، و من می توانستم حتی در دوره های ایستادگی شدید در برابر تأثیر این تجلی، به کوشش اراده یا برانگیختن دستی تداعی های ذهنی و عاطفی که در مـن جـریـان می یافت، طوری آن ها را به اصطلاح کنترل کنم تا از بـه قـول مـعـروف «خوراک رساندن» به ایـن تجلی جلوگیری شود و از این راه ادامـه شکل گیری چنین تکانه های ناخوشایندی را در کلیت خـود باز ایستانم. اندکی بعد با «سرآغاز هستی» این «چیز» در اندیشه هـایـم و بـه عنـوان نتیجه روشن برخورد و گفت وگوی مکرر در باره این "انگاره ثابت" با افرادی بیشمار و به برکت آرای گسترده برخی از مراجع در باره این پرسش های برخاسته از به قول معروف «عقـل نـادانـی بـافي»، تأثیرات دقیق معینی در آگاهی هنوز «ذهنی فردی نشده ام» شکل گرفت که به طور خودکار در روان کلیام اثر می گذاشت و در جریان گفت و شنود این مراجع به صورتی که اینک آن را بـرای خـود بازنمایی می کنم حس گران باری و ژرفنای این پرسش ها در من زنده شـد، و پیامدها و "معنا و اهمیت" واقعی تجلیات مربوط به این تلاش فوق العـادة خـاص، رفته رفته در تمامی بخش هایی احساس می شد که در کلیت خود با وجودم سازگاری داشت و گاه حتی کارکرد عـام آن ها را تحـت تـأثير قرار می داد؛ در یک کلام، یعنی تا "مغز استخوانم" نفوذ می کرد.


ادامه دارد ...

گرجیف
نوید فرا رسیدن نیکی و بدی
ص 27 و 28

کانال گرجیف
@Gordjief

BY گرجیف


Warning: Undefined variable $i in /var/www/tg-me/post.php on line 283

Share with your friend now:
tg-me.com/Gordjief/1769

View MORE
Open in Telegram


گرجیف Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

A project of our size needs at least a few hundred million dollars per year to keep going,” Mr. Durov wrote in his public channel on Telegram late last year. “While doing that, we will remain independent and stay true to our values, redefining how a tech company should operate.

The STAR Market, as is implied by the name, is heavily geared toward smaller innovative tech companies, in particular those engaged in strategically important fields, such as biopharmaceuticals, 5G technology, semiconductors, and new energy. The STAR Market currently has 340 listed securities. The STAR Market is seen as important for China’s high-tech and emerging industries, providing a space for smaller companies to raise capital in China. This is especially significant for technology companies that may be viewed with suspicion on overseas stock exchanges.

گرجیف from us


Telegram گرجیف
FROM USA