tg-me.com/KjarOfficialChannel/17119
Last Update:
واقعيت كردها موجوديت و فرهنگ قومي خويش را كه در طول قرون وسطي توسعه داده بود به تناسب بزرگي در اين دوران از دست داد. روند قهقرايي و به عبارت صحيحتر رو به عقب بود. داشتن نظام كاپيتاليستي، اندوستري و دولتـ ملتِ منطبق بر ماهيت خويش بعنوان شيوهي موجود بودن مدرنيته نهتنها وجود نداشت، بلكه به دست نابودي تحت اين سهپايهي سهگانه از طرف خود نيروهاي هژمونيك و نهادهاي شعبهاي و عامليِ آن سپرده شدند. در دوران نزديك به اواسط سدهي بيستم، براي كردها مبحث اساسي بجاي اينكه موضوعات آزادي، دموكراسي و مساوات باشد، پيرامون دوگانهي «هستيم يا نيستيم؟» در حال جريان بود.
نيروهاي هژمونيك مدرنيتهي كاپيتاليستي، اهميت ويژهاي را جهت نشان دادن دولتـ ملتهاي منطقهاي بعنوان مسئولان اقداماتي نشان ميدهند كه بر روي خلقها و ملتهاي منطقه اجرا گشته و تا سطح نسلكشي پيش ميرفتند؛ اما واقعيت متفاوتتر ميباشد. اين خود سرمايهي هژمونيك و انحصارات ايدئولوژيك بودند كه اقشار ممتاز دولتـ ملتگرا را تشكيل داده، هم تجهيزات ايدئولوژيك و هم تجهيزات نظامي و اقتصادي آنان را تأمين نمودند. بعنوان مثال نيروي فاشيستهاي سفيد لائيك ترك كه مسئول اقدامات نسلكشي رخ داده در آناطولي و مزوبوتاميا شناخته ميشوند، هم از نظر ايدئولوژيك و هم در چارچوب تجهيز مادي از اول تا به آخر با پشتيباني نيروهاي هژمونيك (انگلستان، فرانسه، آلمان و ايالات متحده) تشكيل گرديد. ممكن نبود بدون پشتيباني آنان موجوديت يابند. نه اسلام و نه مسيحيت و يا موسويت به مثابه فرهنگ داراي ظرفيتي نيستند كه قادر به توليد عمل نسلكشي باشد. اين عناصر مدرنيتهي كاپيتاليستي هستند كه ظرفيت مزبور را حمل نموده و در بر ميگيرند. اما ظاهرا بعنوان كاتاگوري عمومي عربها، تركها، يهوديان و كردها را بعنوان مسئولان نسلكشيها قلمداد ميكنند. سعي دارند امروزه نيز اقداماتي مشابه را از طريق ايدئولوژيهاي مليگرايي صورت دهند كه تحت نام اسلامگرايي ايجاد گشتهاند. اين در حاليست كه سهم سنتي انگلستان و سهم امروزين ايالات متحده در بنيان اين جريانات ايدئولوژيك و سازماني تعيينكننده ميباشد. بدون پشتيباني نيروهاي هژمونيك، كانونهايي كه نيروي اسلامي ناميده ميشوند، حتي قادر به نفس كشيدن هم نيستند. فاشيسم سبز ترك كه بايد بعنوان مسئول اقدامات نسلكشانهي تجديد ساختار يافتهاي قلمداد گردد كه امروزه بر روي واقعيت كردها جريان دارد، سر تا پا با مركزيت لندنـ واشنگتنـ برلين ايجاد گشته است. بدون پشتيباني اين مراكز، فاشيسم سبز ترك قادر نيست حتي يك گام هم بردارد. در اينجا دين سنتيِ اسلام مسئول قلمداد ميگردد، در حاليكه همانگونه كه فاشيسم سفيد ترك پيوند بسيار اندكي با هويت تركي جامعهشناختي دارد، فاشيسم سبز ترك نيز ارتباط بسيار اندكي با اسلام سنتي و جامعهشناختي دارد. موجوديت و اَشكالش قطعا در پيوند با مدرنيتهي كاپيتاليستي و نيروهاي هژمونيك آن تشكيل شده است. تداومشان نيز از طريق پشتيباني تنگاتنگشان ميسر ميگردد. مثلا تشكلهاي قدرتيِ داراي گرايش اسلامي در تركيه نيز همانند تمامي خاورميانه، همچون مدلهاي لائيست در مراكز نيروي هژمونيك برساخته شده و بسيار بيشتر از آنان مورد پشتيباني واقع گشته و شرايط تداوم آنان را فراهم ميآورند.
واقعيت كردي، بصورت متفاوتتر از موجوديتهاي اجتماعي برجستهيِ متكي بر سنت اسلامي، در تحول خويش به حالت جامعهي ملي موفقيت كسب نكرده و قادر به استفاده از امكانات درآمدن بصورت فُرم دولتـ ملتي همانند آنان نگشته است. برعكس، براي اينكه به حالت جامعهي ملي درنيايند، از طرف دولتـ ملتهاي حاكم رژيمهاي سركوبگر و غارتگري بصورت نظاممند و مستمر بر آنان حاكم گردانده شدند كه تا حد نسلكشي پيش ميروند. اين نظامهاي نسلكش و غارتگر بدون پشتيباني نيروهاي هژمونيك قابل تداوم نيستند. عدم توان درآمدن بصورت جامعهي ملي سبب شده تا طبيعتا تحت تأثير فرهنگ قبيلهاي و عشيرهاي بازمانده از دوران نئوليتيك و تأثيرات منفعتپرستانه، كوركننده و هيرارشيك فرهنگهاي مذهبي و طريقتيِ بازمانده از اعصار اوليه و قرون وسطي، از ديناميزمهاي داخلي محروم باقي بماند. همانند يك جسد تشريحي اجتماعي نگه داشته ميشود. اقدامات بي حد و مرز نابودگر و غارتگر نيروهاي هژمونيك و دولتـ ملتهايي كه بدان محكوم شدهاند، بر روي آنان اجرا ميگردد. اين واقعيت است كه در پس مباحث هستيـ نيستي نهفته بوده و در تحليل آخر واقعيت مذكور تماما از طرف عناصر مدرنيتهي كاپيتاليستي و نهادهاي مزدورِ شعبهاي و عامل آن برساخته شده و وجودشان ميسر گرديدهاند.
#جامعەی_زنان_آزاد_شرق_کوردستان
🆔 @KjarOfficialChannel
BY kjar جامعه زنان آزاد شرق کوردستان
Warning: Undefined variable $i in /var/www/tg-me/post.php on line 283
Share with your friend now:
tg-me.com/KjarOfficialChannel/17119