tg-me.com/Psycho_Approaches/18904
Last Update:
□برای انسان مهم است که میان ارزش و رفتارش یکپارچگی باشد؛ مثلا اگر می گوییم سلامتی ارزش است و در راستای آن باور داریم ورزش کردن، داشتن تغذیه ی مناسب و سیگار نکشیدن مهم است اما در عین حال سیگار می کشیم، ورزش نمی کنیم و تغذیه ی مناسب هم نداریم، دچار ناهاهنگی شناختی(Cognitive dissonance)هستیم؛
چه به زبان بیاوریم چه نه، این موضوع گوشه ی ذهن مان می نشیند و حس ناخوشایندی در ما بوجود می آورد.
●آزمایشی که مطرح شد، معروف ترین آزمایش در حوزه ی ناهماهنگی شناختی است: حس ناخوشایندی که مغز می خواهد از آن فرار کند. این بسیار طبیعی است که همه ی ما می خواهیم تصویر مثبتی از خود داشته باشیم و برای نگه داشتن این تصویر مثبت، ذهن راهکار های بسیاری را می داند.
حال برویم سراغ کارکردهایی که ذهن دارد تا از این ناهماهنگی خلاص شود.
○فردی را در نظر بگیرید که به دکتر مراجعه می کند و دکتر به او می گوید که سیگار بسیار برای او مضر است و احتمالا سرطان می گیرد. نباید سیگار کشیدن را ادامه بدهد. این جاست که فرد حس ناخوشایندی را تجربه می کند؛ "ناهماهنگی شناختی" و ذهن به تکاپوی عبور از آن می افتد و سه راه بیشتر هم ندارد:
▪︎اول اینکه رفتار را تغییر بدهد؛ یعنی دیگر سیگار نکشد.
▪︎دومین کار اینکه می تواند باور را تغییر بدهد؛ مثلا به خود بگوید که نه سیگار آنقدر ها هم بد نیست و دکترها خیلی مواقع اشتباه می کنند و اینطور سیگار کشیدن را توجیه کند.
▪︎و یا می تواند در کنار باور موجود، باور جدیدی خلق کند؛ مثلاً بگوید درست است که سیگار سلامتی را به خطر می اندازد ولی خیلی آرامش بخش است و به سلامت روان من کمک می کند!
به این ترتیب، بدون این که باورش را عوض کند یا رفتارش را تغییر دهد، آن را توجیه کند.
■قطعاً، در اینجا گزینه اول بهترین است ولی در هر سه مورد، فرد از ناهماهنگی شناختی خلاص می شود. نکته اینجاست که چون تغییر رفتار سخت است و تغییر باور دشوار،
خیلی هایمان ترجیح می دهیم، هر دو را با خلق باور جدیدی نگه داریم
و بدین ترتیب، پدیده ویرانگر توجیه شکل می گیرد.
□مثال های بی شماری از ناهماهنگی شناختی وجود دارد؛ وقتی عمیقا به دوستی اعتماد دارید و او از شما سوءاستفاده مالی می کند اما بر آن سرپوش می گذارید و با این توجیه که در شرایط اضطراری بوده از کنار ماجرا می گذرید و به دوستی پر ضرر با او ادامه می دهید، وقتی خرید احساسی می کنید و لباسی بسیار گران بدون نیاز داشتن می خرید و خودتان را قانع می کنید که آن را نیاز داشتید یا آنقدر ها هم گران نبوده و واقعیت را نمی پذیرید. وقتی شریک عاطفی تان مدام سرزنش تان می کند اما به خود می گویید اشکال ندارد عوضش بسیار مهربان است و صدها مثال دیگر.
●همین الان به حداقل سه نمونه از توجیهات خود در زمینه ناهماهنگی شناختی فکر کنید. آیا فکر نمی کنید که در تمام این موارد ذهن کوشیده است تا همه چیز را دوباره هماهنگ کند؟
○آیا شما هم در اغلب موارد، به جای اصلاح رفتار یا بازبینی در باور، به خلق باور و توجیه می پردازید؟
■توصیه اصلی این است: سعی کنید به جای حل کردن سریع و سطحی مسائل با استفاده از ضلع سوم (خلق باور جدید و توجیه) دو ضلع دیگر (تغییر رفتار/ تغییر باور) را هم در معادله وارد کنید و موضوعات را عمیق تر موشکافی کنید.
ریشه ی بسیاری از اعتیاد ها و بسیاری مشکلاتی که با آن ها سر و کله می زنیم همین نکته ی کوچک است.
مدتی این تعارض را تحمل کنید. خودتان را به چالش بکشید و با خودتان رو راست باشید! از نتایج آن شگفت زده و البته خرسند خواهید شد.
*منبع:* سایت عصر ایران
@Psycho_Approaches
BY رویکردهای درمانی
Warning: Undefined variable $i in /var/www/tg-me/post.php on line 280
Share with your friend now:
tg-me.com/Psycho_Approaches/18904