Telegram Group & Telegram Channel
✍🏻 از همین حالایش، تمام ایران یک چشم است و یک قلب که از یک تیم ضربان می‌گیرد. فوتبال نمی‌تواند برای فقر و معاش بیش‌تر مردم گرفتار ایران کاری کند یا برای فقدان آزادی‌های سیاسی و اجتماعی که حتا نمی‌گذارند کنار هم در استادیوم آزادی بازی را ببینیم، فوتبال کار زیادی برای ما انجام نمی‌دهد اما هنوز آخرین جایی‌ست که از هر طبقه‌ی اجتماعی و قومی فکر می‌کنیم یک ملتیم؛ مثل آغاز هر جام کنار هم برایش رویا می‌بافیم، مانند دقیقه‌ی ۸۹ بازی با آرژانتین، همه با هم قلب‌هامان می‌شکند و به سان آن روز لعنتیِ حذف از جام ملت‌ها همه با هم برایش اشک می‌ریزیم، از ۸ آذر و آن شادی خرامان صعود که ما را برای نخستین‌بار به خیابان‌ها برد، دیگر چیزی نمی‌نویسم. هیچ چهره یا روی‌داد دیگری در ایران امروز نیست که قدرتی چنین ملی داشته باشد. تیم ملی آخرین پس‌اندازی‌ست که داریم تا جهان هنوز کمی ما را به یاد بیاورد؛ ما را، ایران حقیقی را نه آن ایرانی که با تمام دنیا سرجنگ دارد.

بر این داشته‌ی همگانی‌مان، یک سال آخر سخت گذشت. تیمی که آن‌قدر شایسته و بااقتدار بدون چین و چروک انداختن بر پیشانی ملتش، آسان به جام‌جهانی رفت، در یک سونامی از بی‌تدبیری و بی‌تفاوتی و تمایل‌های رنگی، با کمی بدخلقی آشنای سرمربی‌اش، در میان اختلاف‌های شدید داخلی و گرفتارِ بی‌کفایتی یک فدراسیون از سکه‌ی محبوبیتش افتاد. تنها یک ماه پیش با کنار گذاشتن ستاره‌های دو تیم بزرگ مملکت، چنان آتشی شعله گرفت و با بنزین مخالفان دست‌به‌نقد نیمکت تیم ملی فزونی یافت که هنوز هم دودش در هوای شهر پراکنده است. می‌دانم هنوز خیلی‌ها کیروش را نبخشیده‌اند و برخی چه چرتکه‌ها که برای سرافکندگی تیم ملی در سه بازی پیش رو نینداخته‌اند!

تیم ملی، غریبانه و با دلخوری ایران را ترک کرد و در خارج غریب‌کش تیم‌های کوچکی شد که یک به یک زیر قول و وعده‌شان زدند. هیچ کدام از واقعیت‌های امروز نمی‌گوید که قرار است ما چیزی در این جام شویم؛ قدرت ویران‌گر رقیبان، دور ریختن برنامه‌ی آماده‌سازی سرمربی، فقدان بازی تدارکاتی، بازی‌های بد در دیدارهای تمرینی، تغییر فاز تاکتیکی آزموده‌نشده‌ی سرمربی و به راه انداختن کارزار داخلی با تیم ملی همه با هم بیش‌تر از آن‌که تیم سرافراز ۲۰۱۴ را یادمان بیاورد، تیم شرم‌سار و نابود ۲۰۰۶ را تداعی می‌کند. نشانه‌ها و واقعیت و نظر بیش‌تر مردم می‌گوید که این تیم با شکست‌های خفت‌باری به ایران بازمی‌گردد اما مگر ما همان ملتی نیستیم که چند دهه است در بستر احتضار و مرگ و فروپاشیدن به امید زنده‌ایم؟

کیروش و فرزندانش دست‌کم این را نشان داده‌اند که اهل کم گذاشتن نیستند، برخلاف بیش‌ترمان اهل مبارزه‌اند، آن هم مبارزه تا سرحد ممکن. رهبر آن‌ها، مردی‌ست سرسخت و لجوج که سابقه‌ی استقامت در برابر "همه" را دارد، اهل کوتاه آمدن نیست و از شکست بیزار است. او در این سال‌ها DNA خود را به تیمش انتقال داده و تیم ملی او جای آن‌که شبیه ویژگی‌های نظم‌ناپذیر و فردگرای ما باشد، بیش‌تر به ویژگی‌هایی کشیده که آرزوی ما بوده‌اند؛ منظم، جمع‌گرا، مقتدر، جنگ‌جو و گاه شکست‌ناپذیر.

به این تیم «باید» امید بست و امیدوارم کیروش برای مبارزه‌ی سهمگینی که در تمام این سال‌ها با «سالاردوستی‌های» ژنتیکی ما داشته، از «بازیکن‌سالاری» تا «باشگاه‌سالاری»، برای تک‌تک تصمیم‌گیری‌هایی که به مذاق همه‌چی‌دان ما خوش نیامده، برای دیکته کردن اقتداری که حصار امن تیمش شده و به آن عادت نداشته‌ایم، برای ایستادنش پای«اصول» و نشان دادن آن‌که چیزی مهم‌تر از این نیست و برای خیلی چیزهای دیگری که به فوتبال ایران آموخت، مانند همیشه یک سوپرایز داشته باشد و این سوپرایز چشم‌هامان را گرد و خیره کند.

شکست کیروش و تیمش، شکست اصلاحات راستین اوست که در دل دگماتیسم و بلبشو و شلختگی ذاتی فوتبال ما، راه خود را به‌سختی گشود و اصولش را بر کرسی نشاند. اگر او همان کیروش همیشگی باشد که به نظر می‌رسد بیش‌تر از همیشه برای پیروزی راسخ و حریص است و تیمی که ۲۰ روز پشت درب‌های بسته شلاق او را به تن هموار کرده، همان تیم جنگ‌جوی و تا نهایت سرسخت همه‌ی این سال‌ها، ایران آن‌چنان که دیگران فکر می‌کنند راحت‌الحلقوم این گروه نخواهد بود.

می‌دانم تنها چند ساعت دیگر اگر این تیم به تیغ گل‌های مراکشی به چهارمیخ کشیده شده باشد، چه کارناوالی از «دیدید گفتیم» و «می‌دانستیم که» و «خوبش شد» و ... در راه است اما این برای ما چیزی را تغییر نمی‌دهد! حالا لحظه‌ای‌ست که با قلب‌مان، با تمام وجودمان، پشت تیم ملی‌مان می‌ایستیم به امید پیروزی بزرگش و اگر این امید هم به یغما رفت هم‌درد و همراهش خواهیم بود نه تیغ کین لحظه‌های ناکامی که راه عشق جز شرط سرسپردگی نیست!

✔️ @SasanAghaei
#روزمرگی‌ها #جام‌جهانی



tg-me.com/SasanAghaei/46
Create:
Last Update:

✍🏻 از همین حالایش، تمام ایران یک چشم است و یک قلب که از یک تیم ضربان می‌گیرد. فوتبال نمی‌تواند برای فقر و معاش بیش‌تر مردم گرفتار ایران کاری کند یا برای فقدان آزادی‌های سیاسی و اجتماعی که حتا نمی‌گذارند کنار هم در استادیوم آزادی بازی را ببینیم، فوتبال کار زیادی برای ما انجام نمی‌دهد اما هنوز آخرین جایی‌ست که از هر طبقه‌ی اجتماعی و قومی فکر می‌کنیم یک ملتیم؛ مثل آغاز هر جام کنار هم برایش رویا می‌بافیم، مانند دقیقه‌ی ۸۹ بازی با آرژانتین، همه با هم قلب‌هامان می‌شکند و به سان آن روز لعنتیِ حذف از جام ملت‌ها همه با هم برایش اشک می‌ریزیم، از ۸ آذر و آن شادی خرامان صعود که ما را برای نخستین‌بار به خیابان‌ها برد، دیگر چیزی نمی‌نویسم. هیچ چهره یا روی‌داد دیگری در ایران امروز نیست که قدرتی چنین ملی داشته باشد. تیم ملی آخرین پس‌اندازی‌ست که داریم تا جهان هنوز کمی ما را به یاد بیاورد؛ ما را، ایران حقیقی را نه آن ایرانی که با تمام دنیا سرجنگ دارد.

بر این داشته‌ی همگانی‌مان، یک سال آخر سخت گذشت. تیمی که آن‌قدر شایسته و بااقتدار بدون چین و چروک انداختن بر پیشانی ملتش، آسان به جام‌جهانی رفت، در یک سونامی از بی‌تدبیری و بی‌تفاوتی و تمایل‌های رنگی، با کمی بدخلقی آشنای سرمربی‌اش، در میان اختلاف‌های شدید داخلی و گرفتارِ بی‌کفایتی یک فدراسیون از سکه‌ی محبوبیتش افتاد. تنها یک ماه پیش با کنار گذاشتن ستاره‌های دو تیم بزرگ مملکت، چنان آتشی شعله گرفت و با بنزین مخالفان دست‌به‌نقد نیمکت تیم ملی فزونی یافت که هنوز هم دودش در هوای شهر پراکنده است. می‌دانم هنوز خیلی‌ها کیروش را نبخشیده‌اند و برخی چه چرتکه‌ها که برای سرافکندگی تیم ملی در سه بازی پیش رو نینداخته‌اند!

تیم ملی، غریبانه و با دلخوری ایران را ترک کرد و در خارج غریب‌کش تیم‌های کوچکی شد که یک به یک زیر قول و وعده‌شان زدند. هیچ کدام از واقعیت‌های امروز نمی‌گوید که قرار است ما چیزی در این جام شویم؛ قدرت ویران‌گر رقیبان، دور ریختن برنامه‌ی آماده‌سازی سرمربی، فقدان بازی تدارکاتی، بازی‌های بد در دیدارهای تمرینی، تغییر فاز تاکتیکی آزموده‌نشده‌ی سرمربی و به راه انداختن کارزار داخلی با تیم ملی همه با هم بیش‌تر از آن‌که تیم سرافراز ۲۰۱۴ را یادمان بیاورد، تیم شرم‌سار و نابود ۲۰۰۶ را تداعی می‌کند. نشانه‌ها و واقعیت و نظر بیش‌تر مردم می‌گوید که این تیم با شکست‌های خفت‌باری به ایران بازمی‌گردد اما مگر ما همان ملتی نیستیم که چند دهه است در بستر احتضار و مرگ و فروپاشیدن به امید زنده‌ایم؟

کیروش و فرزندانش دست‌کم این را نشان داده‌اند که اهل کم گذاشتن نیستند، برخلاف بیش‌ترمان اهل مبارزه‌اند، آن هم مبارزه تا سرحد ممکن. رهبر آن‌ها، مردی‌ست سرسخت و لجوج که سابقه‌ی استقامت در برابر "همه" را دارد، اهل کوتاه آمدن نیست و از شکست بیزار است. او در این سال‌ها DNA خود را به تیمش انتقال داده و تیم ملی او جای آن‌که شبیه ویژگی‌های نظم‌ناپذیر و فردگرای ما باشد، بیش‌تر به ویژگی‌هایی کشیده که آرزوی ما بوده‌اند؛ منظم، جمع‌گرا، مقتدر، جنگ‌جو و گاه شکست‌ناپذیر.

به این تیم «باید» امید بست و امیدوارم کیروش برای مبارزه‌ی سهمگینی که در تمام این سال‌ها با «سالاردوستی‌های» ژنتیکی ما داشته، از «بازیکن‌سالاری» تا «باشگاه‌سالاری»، برای تک‌تک تصمیم‌گیری‌هایی که به مذاق همه‌چی‌دان ما خوش نیامده، برای دیکته کردن اقتداری که حصار امن تیمش شده و به آن عادت نداشته‌ایم، برای ایستادنش پای«اصول» و نشان دادن آن‌که چیزی مهم‌تر از این نیست و برای خیلی چیزهای دیگری که به فوتبال ایران آموخت، مانند همیشه یک سوپرایز داشته باشد و این سوپرایز چشم‌هامان را گرد و خیره کند.

شکست کیروش و تیمش، شکست اصلاحات راستین اوست که در دل دگماتیسم و بلبشو و شلختگی ذاتی فوتبال ما، راه خود را به‌سختی گشود و اصولش را بر کرسی نشاند. اگر او همان کیروش همیشگی باشد که به نظر می‌رسد بیش‌تر از همیشه برای پیروزی راسخ و حریص است و تیمی که ۲۰ روز پشت درب‌های بسته شلاق او را به تن هموار کرده، همان تیم جنگ‌جوی و تا نهایت سرسخت همه‌ی این سال‌ها، ایران آن‌چنان که دیگران فکر می‌کنند راحت‌الحلقوم این گروه نخواهد بود.

می‌دانم تنها چند ساعت دیگر اگر این تیم به تیغ گل‌های مراکشی به چهارمیخ کشیده شده باشد، چه کارناوالی از «دیدید گفتیم» و «می‌دانستیم که» و «خوبش شد» و ... در راه است اما این برای ما چیزی را تغییر نمی‌دهد! حالا لحظه‌ای‌ست که با قلب‌مان، با تمام وجودمان، پشت تیم ملی‌مان می‌ایستیم به امید پیروزی بزرگش و اگر این امید هم به یغما رفت هم‌درد و همراهش خواهیم بود نه تیغ کین لحظه‌های ناکامی که راه عشق جز شرط سرسپردگی نیست!

✔️ @SasanAghaei
#روزمرگی‌ها #جام‌جهانی

BY ساسان آقایی


Warning: Undefined variable $i in /var/www/tg-me/post.php on line 280

Share with your friend now:
tg-me.com/SasanAghaei/46

View MORE
Open in Telegram


ساسان آقایی Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

The S&P 500 slumped 1.8% on Monday and Tuesday, thanks to China Evergrande, the Chinese property company that looks like it is ready to default on its more-than $300 billion in debt. Cries of the next Lehman Brothers—or maybe the next Silverado?—echoed through the canyons of Wall Street as investors prepared for the worst.

Tata Power whose core business is to generate, transmit and distribute electricity has made no money to investors in the last one decade. That is a big blunder considering it is one of the largest power generation companies in the country. One of the reasons is the company's huge debt levels which stood at ₹43,559 crore at the end of March 2021 compared to the company’s market capitalisation of ₹44,447 crore.

ساسان آقایی from us


Telegram ساسان آقایی
FROM USA