tg-me.com/Sayehsaar/992
Last Update:
احمد شاملو در پس آینه
احمد شاملو در پس آینه، گردآوردۀ دکتر بهرام گرامی (انتشارات علمی، ۱۴۰۱)، به گفتۀ نویسندهاش: «نقد ادبی نیست، تلاشی است برای کالبدشکافی زندگی و شخصیت احمد شاملو و گامی در شناسایی بهتر او.» بهرام گرامی کتاب را بر پایۀ گردآوری مقالات و نقل قولهایی از شاملو و گفتار و نوشتار دیگران دربارۀ او و اسناد موجود منتشره سامان داده و بدنۀ اصلی کتاب را همین گردآوردهها تشکیل داده، نه نوشتاری مفصل و پیوسته به قلم مؤلف. عناوین برخی فصول از این قرار است: داستان زندان، زن از دیدگاه شاملو، پرسشهای بیپاسخ، شاملو و (شایعات) جایزۀ نوبل در ادبیات، شاملو و فرهنگستان زبان، شاملو و دانشگاه بوعلی سینا، شاملو و حزب توده، شاملو و ژانپل سارتر، شاملو و تدریس در دانشگاه و ....
من حجم زیادی از آنچه در این کتاب گرد آمده و تقریباً نزدیک به تمامِ آن را در طی سالها و در منابع و جراید مختلف به صورت پراکنده دیده و خوانده بودم و از محتوای کلی آنها اطلاع داشتم، اما حوصلۀ بهرام گرامی در کنار هم چیدن این قولها و اسناد و حضور ذهن او در مربوط ساختن آنها به یکدیگر و نظمبخشی به آنهمه تناقضگویی موافقان و مخالفان و دقت و ابتکار در دستهبندی موضوعی آنها بهراستی مانند کار درخشان تدوینگری است که با راشهای قدیمی و مخدوش و دورریز کارگردانان دیگر، که سالها صحنه را برای بازیگریِ آکتوری به نام «احمد شاملو» میچیدند، فیلمی سراسر نو ساخته است؛ فیلمی که معنای فیلمهای قبلی را یکسره عوض میکند و مخاطبان آن فیلمها را به تماشای تصاویری نو فرا میخواند.
در میان فصول کتاب، آنچه برای من کاملاً تازگی داشت یکی فصل مربوط به «شاملو و دانشگاه بوعلی سینا» و دیگری نامۀ دکتر علیاشرف صادقی در فصل «شاملو و فرهنگستان زبان» بود. دکتر گرامی نشان میدهد که گفتههای آیدا و شاملو دربارۀ دعوت دانشگاه بوعلی از شاملو برای سرپرستی پژوهشکدۀ دانشگاه «فرسنگها از واقعیت فاصله دارد»، زیرا «به توصیۀ فرح پهلوی به شاملو در دفتر این دانشگاه در تهران، نه در همدان، کاری داده شد که با کار کتاب کوچه ارتباطی نداشت ولی حقوق او در حدود حقوق اعضای هیئت علمی در همدان بود» و نامۀ دکتر صادقی هم برملا میکند که «دعوت شاملو به فرهنگستان برای فرهنگ انسکلوپدیک فولکلور تهران» نیز برساختهای دیگر است. دکتر صادقی مینویسد: «شاملو قبل از انقلاب مدتی در فرهنگستان زبان که ریاستش با صادق کیا استاد دانشگاه تهران و معاون فرهنگ و هنر بود کار میکرد. آن زمان شاملو سخت معتاد بود و محتاج، و فرح پهلوی دستور داده بود که در آنجا شغلکی به او بدهند که ممرّ درآمدی برای او باشد. او بیشتر بعدازظهرها به آنجا میآمد. گاه مشاهده میشد که طلبکارها میآمدند جلوی اداره و به فحاشی میپرداختند. یک روز او از ترس آنها در حمّام فرهنگستان مخفی شد. احتمالاً به همین دلیل دیگر او به آنجا نیامد.»
نقش فرح پهلوی در زندگی احمد شاملو به همین دو مورد خلاصه نمیشود. ماجرای دیگر مربوط است به مرگ نویسندۀ خوزستانی جوانی به نام «منوچهر شفیانی» از نویسندگان خوشه. او نیمهشبی را با همراهی شاملو در خانۀ خود میگذراند و صبح بر اثر «افراط در مصرف هروئین و مسمومیت از الکل» درمیگذرد. خبر درگذشت او در خوشه بهاختصاری قابل تأمل و سؤالبرانگیز درج میشود، شایعاتی رواج مییابد، ولی پرونده پس از مدت کوتاهی به توصیۀ فرح پهلوی مختومه اعلام میگردد.
در فصل «شاملو و حسن تفاهم دوسویه» نویسنده بهنوعی جمعبندی از رابطۀ شاملو و حکومت پهلوی و مخصوصاً شاملو و فرح میرسد. طبق گفتۀ پرویز ثابتی «هیچوقت شاملو بازداشت نشد» و گزارش نویسنده هم نشان میدهد که «طی ۴۵ سال تا زمان فوت حتی یک روز را در بازداشت نگذراند»، مگر یک بار که گویا «به سبب نپرداختن نفقه به همسر اول بازداشت میشود.» این شواهد مطابق وصف پرویز قاضیسعید از شاملوست که: «سازشکاری که خود را مبارز مینمایاند، نیازمندی که خود را بینیاز معرفی میکند... بیزنس او مخالفخوانی است، او بسیارخوب هم شعر گفته است.»
https://www.tg-me.com/us/سایهسار/com.Sayehsaar
BY سایهسار
![](https://photo.tg-me.com/u/cdn4.cdn-telegram.org/file/bO6FdSYCCAJAnpPDL2rDU8naYW1R_9PTV580gGPgAH9KaotpEci4mAehSxNBnU27QviQJoiSVcOUS2jRPbta5h8P-RrIcVZgAdcqL2FaZW7KyP0af3Qzf-usgLjIM2Q6bZnk6vkZFo8a-6fXe9wA0vHFUyOnTMAU7UH0otbFfKUmtgfwkGkXF5-LYEqzkesxVhNNkep7UhWUhB_EY5v6ZWVk4qG-wkWSIoFLkNOYZZGv0XfnxkpsYgrYINs39RciNE53Os1kxjbdiXVBw1NBD4RVBZ2qvehOwo7aIlz5k1-aWIzgYmTnz7Cz-mj6s6kENhagxlCV3uG9kTYB5QOg_w.jpg)
Share with your friend now:
tg-me.com/Sayehsaar/992