tg-me.com/SocialistL/25229
Last Update:
گفتنِ این که توجّه به سبکهای غیرطبقاتیِ سیاست تا حدودی واکنشی آگاهانه یا ناآگاهانه به دشواریهای فعلیِ آرمانهای سیاسیِ سنّتیتر است بههیچوجه بهمعنای دستکمگرفتنِ اهمیتِ ذاتیِ این جنبشهای بدیل نیست. هر نوع پروژهی دگرگونیِ سوسیالیستی که امیدوار باشد بدونِ اتّحاد با چنین جریانهایی که استقلالشان را کاملاً به رسمیت میشناسد به موفقیّت دست پیدا کند، تنها به شَبَحِ مُضحکی از رهاییِ انسان میانجامد. اما توضیحِ استقبال از سیاستهای بدیل به واسطهی شرایطِ دشوارِ عملِ سیاسی در واقع یادآوریِ این نکته به خودمان است که همانطور که راهبردی سوسیالیستی که تأثیری بر زندگیِ آنهایی که به خاطرِ نژاد یا جنسیتشان سرکوب شدهاند نمیگذارد به وضوح توخالی است، این اَشکالِ سرکوب نیز نهایتاً تنها میتوانند در بسترِ پایانبخشیدن به روابطِ اجتماعی سرمایهدارانه مُلغا شوند. به وجهِ اولِ ماجرا این روزها عموماً به اندازهی کافی توجه میشود اما وجه دوم در خطرِ ابهام و فراموشی قرار دارد. قلّت تفکرِ سوسیالیستی در ایالاتِ متحده به طور خاص، یعنی در جامعهای که حجم عمدهای از نظریهی فرهنگیِ رهاییبخش در آن شکل یافته است، به طرز وخیمی به این مشکلِ عام شدّت بخشیده است. از میان دغدغههای سهگانهی چپ ( یعنی طبقه، جنسیّت و نژاد) بدونِ تردید مقولهی طبقهی اجتماعی است که در این محافل عمدتاً موضوع اشاراتی مؤدبانه و سرسری قرار میگیرد، چنان که در اصطلاحِ آمریکاییِ کمبُنیهی «طبقهگرایی» انعکاس یافته است. اما این مشکل در اروپا نیز به شدت احساس میشود. حالا ما نسلی از نظریهپردازان و دانشجویان چپگرایی به وجود آوردهایم که به دلایلی که تقصیرشان بههیچوجه بر گردن آنها نیست، عموماً از حافظهی سیاسی یا آموزشِ سوسیالیستیِ اندکی برخوردارند: حافظهی سیاسی به این معنا که نسلِ رادیکالهای مابعدِ ویتنام در محدودهی کشورهای غربی اغلب محتوای فعالیتِ سیاسیِ رادیکال چندانی برای به خاطر آوردن ندارند؛ و آموزش سوسیالیستیِ اندک، از این نظر که در حال حاضر آخرین چیزی که میتوان وجود آن را بدیهی گرفت آشناییِ دقیق با تاریخ پیچیدهی سوسیالیسم بینالمللی و مباحثات نظری مرتبط با آن است. ما در جوامعی زندگی میکنیم که هدف آنها صرفاً مقابله با ایدههای رادیکال - که به راحتی میتوان انتظارش را داشت ـ نیست، بلکه پاککردنِ آن از حافظهی زندهی افراد است: ایجاد شرایطی یادزدوده که در آن به نظر میرسد چنین انگارههایی هیچگاه وجود نداشتهاند و بیرونراندنِ این ایدهها خارج از دامنهی توان مفهومپردازیِ ما. در چنین موقعیتی كاملاً حیاتی است که اجازه ندهیم اشکالِ اخیراً برجستهتر درگیریِ سیاسی، میراثهای غنیِ جنبشِ سوسیالیستیِ بینالمللی را حذف و تحریف کنند يا تحتالشعاع قرار دهند. من به عنوان کسی این جملات را مینویسم که در یک سنت سوسیالیستیِ طبقهی کارگر به دنیا آمده و پرورش یافته است، کسی که از دوران نوجوانی کم و بیش در چنین سیاستی فعالیت داشته است و باور دارد که امروز هر شکل از رادیکالیسم سیاسی که سعی کند آن پیشینه را دور بزند، کممایه خواهد شد. در حال حاضر، عمدتاً در ایالات متحده، اما همچنین در بسیاری بخشهای اروپا، کسانی وجود دارند که رادیکالیسم تردیدناپذیر آنها در برخی مسائل سیاسی با نوعی لاقیدی و بیخبری سنخنمای طبقه متوسطیهای حومهنشین نسبت به مبارزات سوسیالیستی جمع آمده است؛ و من فکر نمیکنم که مردان و زنان سوسیالیست باید از ترس این که فرقهگرا یا اُمّل به نظر برسند، به این بی تفاوتی گردن بگذارند.
تری ایگلتون
ایدئولوژیِ زیباییشنایی
ترجمهی مجید اخگر
#تری_ایگلتون
@SocialistL
BY آلترناتیو
Warning: Undefined variable $i in /var/www/tg-me/post.php on line 280
Share with your friend now:
tg-me.com/SocialistL/25229