tg-me.com/Varijkazemi/1736
Last Update:
نجات دهنده در گور خفته است:
انتظار و بازگشت به گذشته (1)
عباس کاظمی
گفت وگوهای روزمره مردم معمولی، طبقات بالادست و افرادی از طبقات حاکم اما ناراضی، هیچگاه تا بدین اندازه در پیوند با هم از قرابتی خویشاوندی برخوردار نبودهاست. چرا که در کانون اغلب گفت وگوهای روزمره در میان گروههای اجتماعی مختلف، مفهوم انتظار نهفتهاست. از آنجا که انتظار پیامدهای بیشماری از نهیلیسم، کسالت، خشم تا دلتنگی و صبر را به همراه دارد مفهومی مبهم و دو پهلوست چرا که هم وجهی محافظهکارانه و هم وجهی رهایی بخش دارد. در وجه محافظهکارانه آن، انتظار نوعی وادادگی در برابر نیروهای بیگانه و نماد بیقدرتی و بازتولید روزانه شیوهای از سلطهاست که «بر ایجاد وضعیتی عمومی و دائمی ناامنی» بنا شده است در تعبیر بوردیویی، انتظار بخشی از سلطهی نمادین میتواند تلقیشود. قدرتهای حاکم میتوانند با تولید نوعی «زمان اجتماعی» خاص، افراد را در وضعیت انتظار نگه دارند. این وضعیت نوعی کنترل نامرئی ایجاد میکند که مانع از اقدام مستقیم مردم برای تغییر شرایط میشود. شهرام خسروی به میانجی مفهوم "زندگی پرمخاطره" ( precarious lives) وضعیتی از عدم اطمینان دائمی را ترسیم میکند که نهتنها به معنای امید برای یک آیندهی بهتر نیست، بلکه بهمعنای نداشتن گزینههای قطعی برای تغییر شرایط در زمان حال است.
این گونه میتوان گفت که چندین دهه متوالی قرار گرفتن در "لحظهی حساسکنونی" به تخریب و «ابتذال انتظار» منجر شدهاست. از این رو امر اضطراری(the emergency) سد راه لحظهی امر نوظهور ( the emergent) شده است. پیامد ناخواستهی این ابتذال انتظار میتواند خود را در شکل گذشتهگرایی نشان دهد. این دومین وجه محافظهکارانه انتظار است که اگر به تغییری متنهی شود آن تغییر بازگرداندن نظم قبلی است! در وجه اول، از انتظار به مثابه سلاحی برای انفعال بیشتر استفاده میشود اما در اینجا، انتظار، میتواند همزمان ما را به عقب برگرداند اگرچه به نظر چشم به آینده دارد اما ممکن است تماما چهرهاش را به جای آینده به سمت گذشته برگردانده باشد این زمان نه برای دیدن ویرانه ها به تعبیر والتربنیامین بلکه برای دیدن درخششهایی است که ممکن است سراب باشند. هر روز بخش بیشتری از مردم نجات دهندهای را فریاد میکشند که در گور خفته است! در این «وضعیت انتظارگونهگی» که جامعه در آن قرار گرفتهاست، هر چه بیشتر قدرت تخیل از امکانهای پیش رو از ما سلب شده و در عوض، بستهی حاضر آمادهای از گذشته به ما داده شده است. از این رو انتظار معنای خاصی یافته است: آنها که هستند کی میروند و آنها که رفتند کی بر میگردند!
در این تلقی گذشتهگرایانه از انتظار است که مفهوم "خوشبینی ظالمانه" نهفته است که در آن گذشته جای یک تصویر روشنتر از آینده مینشیند، گذشتهای که به مثابه بهشت به تصویر کشیده شده، اما در این ایدئولوژی روشن نمیشود که این بهشت دیگر قابل دسترس نیست! چون صرفا تصویری از آن در دسترس است که در دلبستگیهای(attachments) مردم ریشهدارد. از این رو به دلیل تحقق ناپذیریاش ظالمانه میشود.
اینک آشکار شده است که جامعهای که چندین دهه ذیل بحران زیسته اینک با تن و روانی خسته، «عادی شدن بحران» را به چالش میکشد و به استقبال تغییر پیش از وقع آن میرود. از تغییر اسامی خیابانها تا بازی کردن سرخوشانه با امور جدی و سیاسی و تغییر داستانهای زندگی در مخالفت با داستانهای رسمی همه اینها نوید امری نوظهور را میدهد. این شکل بندی جدید عاطفی، روانی و ذهنی از جامعه میتواند، سرمنشا گریز از تقلاهای فردی به امر جدید جمعی باشد. میتواند کنشی جمعی و در نتیجه تخیل ما را سامان دهد به شرط آنکه آگاهانهتر و عاملانهتر در تغییر شرایط خود بکوشیم و از گرفتار شدن در دام گذشتهگرایی فاصله بگیریم.
شنبه ۲۵ اسفند ۱۴۰۳
@varijkazemi
BY عباس وریج کاظمی
Warning: Undefined variable $i in /var/www/tg-me/post.php on line 283
Share with your friend now:
tg-me.com/Varijkazemi/1736