Telegram Group & Telegram Channel
▫️ ص 2 از 2
4️⃣ لزوم تعریف فلسفه به معنای مراد
🔸ما برای این که بتوانیم با مخاطبان خود مفاهمۀ روشنی داشته باشیم، باید منطور خود را از واژگانی که به کار می‌بریم، تعریف کنیم.
🔸چیزی که من از معنای فلسفه می‌فهمم، این است که آن عبارت از عرف خاصی است که میان اهل فلسفه رایج و معهود است؛ اما اگر شما فلسفه را به معنای دیگری می‌گیرید، باید مشخص کنید که معنای مورد نظر شما چیست.
🔸ما آنچه از فلسفه به معنای معهود خود می‌فهمیم، هرگز در آیات قرآن نمی‌یابیم و هر آنچه که اهل فلسفه با نام تفسیر ذیل آیات آورده‌اند، برای ما قابل فهم نیست که چه ربط عرفی یا منطقی با آیات قرآن دارند. تلقی ما از تفاسیر فلسفی این است که آنها عبارت از آرایی فلسفی‌اند که بر آیات قرآن تحمیل شدند و نامی جز تفسیر به رأی به خود نمی‌گیرند.

5️⃣ ثبات یا سیالیت معنای لفظ
🔸ما اگر هر لفظ را در یک عبارت زبانی به معنایی بدانیم که صاحب متن قصد کرده است، دیگر حق نداریم، قایل به سیالیت معنا بشویم و اظهار بداریم که آن معنای اولیه است؛ اما بدان محدود نمی‌شود و خوانندگان متن حق دارند، هر معنایی را که به ذهنشان متبادر شد ولو آن که با معنای مراد صاحب متن هیچ ارتباطی نداشته باشد، به آن لفظ نسبت دهد.
🔸به موجب آنچه گفته شد، هرگز متن معنازایی نمی‌کند و هرگز هر معنایی که به ذهن خوانندگان متن متبادر می‌شود، قابل انتساب به متن نیست؛ مگر دو معنا یکی معنای مراد گوینده و دیگر لوازم منطقی آن معنا.

6️⃣ تأکید بر واقع‌گرایی، نه سلفی‌گرایی
🔸تأکید من بر این که معانی انتسابی به متن باید با آن ارتباط عرفی یا عقلی داشته باشد و این تأکید، هرگز سلفی‌گرایی نیست؛ بلکه واقع‌گرایی است؛ یعنی تأکید می‌کنم، نباید چیزی را به متن نسبت داد که با واقعیت متن هیچ نسبتی ندارد و از قبیل تداعی معانی و خیال‌بافی‌های غیر منطقی به شمار می‌رود.
🔸به همین رو، هرگز مفاهیم عرفانی و فلسفی و فقهی و علمی و جز آنها که هرگز از خود متن قرآن بر نمی‌خیزند؛ بلکه همگی از خود این علوم بر می‌خیزند، قابل انتساب به قرآن دانسته نمی‌شود و ادعای این که قرآن متضمن معانی عرفانی و فلسفی و فقهی و علمی و جز آنهاست، گزافه‌گویی و بی‌ضابطگی در در تفسیر آیات به شمار می‌رود.

🔸یادداشت‌های مربوط به گفتمان قرآنی، عرفی یا فلسفی

https://www.tg-me.com/dineaqlani



tg-me.com/YMirdamadi/1746
Create:
Last Update:

▫️ ص 2 از 2
4️⃣ لزوم تعریف فلسفه به معنای مراد
🔸ما برای این که بتوانیم با مخاطبان خود مفاهمۀ روشنی داشته باشیم، باید منطور خود را از واژگانی که به کار می‌بریم، تعریف کنیم.
🔸چیزی که من از معنای فلسفه می‌فهمم، این است که آن عبارت از عرف خاصی است که میان اهل فلسفه رایج و معهود است؛ اما اگر شما فلسفه را به معنای دیگری می‌گیرید، باید مشخص کنید که معنای مورد نظر شما چیست.
🔸ما آنچه از فلسفه به معنای معهود خود می‌فهمیم، هرگز در آیات قرآن نمی‌یابیم و هر آنچه که اهل فلسفه با نام تفسیر ذیل آیات آورده‌اند، برای ما قابل فهم نیست که چه ربط عرفی یا منطقی با آیات قرآن دارند. تلقی ما از تفاسیر فلسفی این است که آنها عبارت از آرایی فلسفی‌اند که بر آیات قرآن تحمیل شدند و نامی جز تفسیر به رأی به خود نمی‌گیرند.

5️⃣ ثبات یا سیالیت معنای لفظ
🔸ما اگر هر لفظ را در یک عبارت زبانی به معنایی بدانیم که صاحب متن قصد کرده است، دیگر حق نداریم، قایل به سیالیت معنا بشویم و اظهار بداریم که آن معنای اولیه است؛ اما بدان محدود نمی‌شود و خوانندگان متن حق دارند، هر معنایی را که به ذهنشان متبادر شد ولو آن که با معنای مراد صاحب متن هیچ ارتباطی نداشته باشد، به آن لفظ نسبت دهد.
🔸به موجب آنچه گفته شد، هرگز متن معنازایی نمی‌کند و هرگز هر معنایی که به ذهن خوانندگان متن متبادر می‌شود، قابل انتساب به متن نیست؛ مگر دو معنا یکی معنای مراد گوینده و دیگر لوازم منطقی آن معنا.

6️⃣ تأکید بر واقع‌گرایی، نه سلفی‌گرایی
🔸تأکید من بر این که معانی انتسابی به متن باید با آن ارتباط عرفی یا عقلی داشته باشد و این تأکید، هرگز سلفی‌گرایی نیست؛ بلکه واقع‌گرایی است؛ یعنی تأکید می‌کنم، نباید چیزی را به متن نسبت داد که با واقعیت متن هیچ نسبتی ندارد و از قبیل تداعی معانی و خیال‌بافی‌های غیر منطقی به شمار می‌رود.
🔸به همین رو، هرگز مفاهیم عرفانی و فلسفی و فقهی و علمی و جز آنها که هرگز از خود متن قرآن بر نمی‌خیزند؛ بلکه همگی از خود این علوم بر می‌خیزند، قابل انتساب به قرآن دانسته نمی‌شود و ادعای این که قرآن متضمن معانی عرفانی و فلسفی و فقهی و علمی و جز آنهاست، گزافه‌گویی و بی‌ضابطگی در در تفسیر آیات به شمار می‌رود.

🔸یادداشت‌های مربوط به گفتمان قرآنی، عرفی یا فلسفی

https://www.tg-me.com/dineaqlani

BY حباب، نوشته‌/گفته‌های یاسر میردامادی


Warning: Undefined variable $i in /var/www/tg-me/post.php on line 280

Share with your friend now:
tg-me.com/YMirdamadi/1746

View MORE
Open in Telegram


حباب، نوشته‌ گفته‌های یاسر میردامادی Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

The seemingly negative pandemic effects and resource/product shortages are encouraging and allowing organizations to innovate and change.The news of cash-rich organizations getting ready for the post-Covid growth economy is a sign of more than capital spending plans. Cash provides a cushion for risk-taking and a tool for growth.

That strategy is the acquisition of a value-priced company by a growth company. Using the growth company's higher-priced stock for the acquisition can produce outsized revenue and earnings growth. Even better is the use of cash, particularly in a growth period when financial aggressiveness is accepted and even positively viewed.he key public rationale behind this strategy is synergy - the 1+1=3 view. In many cases, synergy does occur and is valuable. However, in other cases, particularly as the strategy gains popularity, it doesn't. Joining two different organizations, workforces and cultures is a challenge. Simply putting two separate organizations together necessarily creates disruptions and conflicts that can undermine both operations.

حباب، نوشته‌ گفته‌های یاسر میردامادی from us


Telegram حباب، نوشته‌/گفته‌های یاسر میردامادی
FROM USA