tg-me.com/amookhtan/22805
Last Update:
#تاريخ_معاصر_ايران (65)
(از اواخر سلسله قاجار تا سال 1357)
@amookhtan
#حافظه_تاريخي
#فصل_يکم
#نگاهي_کوتاه_به_عصر_قاجار
جنبش کارگري دوران محمدرضاشاه
الف:ضربات حزب توده بر جنبش مستقل کارگران
يوسف افتخاري از حزب توده ميگويد
بعد از اين قضيه يک روز مرا به کنسولگري شوروي احضار کردند. يک جواني کنسول بود اسمش يميليانوف بود. چند نفر ديگر هم آنجا نشسته بودند. از موي مشکي و اين چيزهاشون که روس نبودند، مشخص بود که از ارامنه و غير روس بودند. گفتم: چه فرمايشي داريد؟ که نظر استالين اين است که فعلا" حزب توده باشد و ممکن است فردا نباشد. اين يک چيز دائمي نيست. شما بهتر است به حزب توده برويد و در آنجا فعاليت کنيد. گفتم من با آنها نميتوانم کار بکنم. آنها کساني هستند که به رفقايشان خيانت کردند. همديگر را گير دادند. اينها اصلا" اين کاره نيستند.
گفت: شما برويد اصلاحشان کنيد. گفتم آنها نميپذيرند که من داخلشان بروم و يک عده را بيرون کنم، يک عدهي ديگر را بياورم و يا اصلاحاتي بدهم. گفت: ما دستور ميدهيم و شما را قبول ميکنند. برو اصلاحاتي هم بده. نظر استالين هم همين است. گفتم: شما دستور بدهيد قبول ميکنند؟ گفت: بله، قبول ميکنند. گفتم: اختلاف ما سر همين است. ما اختلاف ديگري نداريم. ما ميگوييم که با ارادهي خودمان بايد يک کاري را شروع بکنيم و به آخر برسانيم. اينها اين اراده از خودشان ندارند چون مردمان بيارادهيي هستند ما نميتوانيم با اينها کار بکنيم. کنسول و ديگران اوقاتشان تلخ شد و حالا خوب شد مرا نگرفتند. نگه دارند که پنهاني به روسيه رد کنند. بلند شدم خوشحال بودم که از آن جا به سلامت بيرون آمدم.» (خاطرات افتخاري:92)
بعد از سرکوبي جنبش طبقات اجتماعي آذربايجان و کردستان با چراغ سبز کامل استالين، توسط محمدرضاشاه، در آذر 1325، جنبش مستقل کارگري يوسف افتخاري و دوستاناش هم توسط حزب توده، قلع و قم گرديد. با واقعه بهمن 1327، که منجر به تيراندازي به محمدرضاشاه شد، سران حزب توده هم فرار را برقرار ترجيح دادند، و به همانجايي رفتند، که دستآموز شده بودند.
در ماجراي کودتاي 28 مرداد 1332، هم طبقه کارگران ايران به حاشيه رانده شد، و با ظهور جنايتکارترين سازمان مخوف خاورميانه در سال 1335، يعني ساواک و آموزش کادرهاي آن توسط سازمانهاي اطلاعاتي و امنيتي آمريکا، انگليس و اسرائيل، و حضور دائم يک نفر ساواکي در هر کارخانه، مدرسه، دانشگاه، و ادارهيي، عملا" جامعهي ايران رو به قهقرا رفت. و کوچکترين اعتراضي از هر صنف و طبقهيي، با گلوله پاسخ ميگرفت. مشت نمونه خروار است:
واقعه تاريخي هشت ارديبهشت ۱۳۵۰ چه بود؟
کارخانه جهان چيت کرج متعلق به يکي از بزرگترين سرمايهداران ايران يعني فاتح يزدي بود. اين کارخانه با تجهيزات آلماني در سال ۱۳۳۴ آغاز به کار نمود و در زمان وقوع فاجعه هشت ارديبهشت بيش از ۱۵۰۰ کارگر داشت.
کارگران اين شرکت بزرگ، در نخستين روزهاي ماه ارديبهشت با اعتصاب و تجمع مسالمتآميز در محوطه کارخانه، نسبت به شرايط غيرانساني کار اعتراض کرده و خواستههاي صنفي خود را مطرح کردند. اما با تهديد عوامل کارفرما و نيز مامورين اعزامي سرهنگ منصوري روبرو شدند. به همين خاطر ۱۵۰۰ کارگر جهان چيت در اوج اختناق آريامهري و در يک حرکت شجاعانه، تصميم گرفتند که در مسير جاده قديم کرج – تهران به سوي پايتخت و مجلس حرکت کنند.
به درخواست کارفرما – فاتح غارتگر و جنايتکار- مامورين ژاندارمري در منطقه کاروانسراي سنگي راه را بر انبوه کارگران بستند و زمانيکه قادر نشدند کارگران را پراکنده کنند و به محل کارشان برگردانند، به دستور سرهنگ منصوري، وحشيانه به سوي آنها آتش گشودند و کارگران بيدفاع را به رگبار گلوله بستند.
در اين جنايت هولناک حداقل سه کارگر جان خود را از دست دادند و حدود هشتاد نفر مجروح شدند. جانباختهگان را شبانه و بدون همراهي خانوادههايشان دفن کردند و مجروحين را براي لاپوشاني جنايت، به جاي بيمارستانهاي عمومي، به بيمارستان تحت حفاظت ارتش يعني بيمارستان ۵۰۱ منتقل کردند.
سه سال بعد، چريکهاي فدايي خلق در يک اقدام مسلحانه، صاحب کارخانه جهان چيت _فاتح يزدي_ را در حاليکه از ويلاي خود در تجريش عازم محل کارش بود ترور کردند و کشتند. در اعلاميهيي که اين سازمان منتشر کرد، دليل اين اقدام را جنايت کارفرما و رژيم در ۸ ارديبهشت 1350، اعلام ميکرد.
(منبع:آرش کمانگر مقاله: سرکوب کارگران، نابرابري طبقاتي، غارت و فساد سيستماتيک در دوران پهلوي)
ادامه دارد
@amookhtan
BY آموختن: علوم پایه، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی
Warning: Undefined variable $i in /var/www/tg-me/post.php on line 280
Share with your friend now:
tg-me.com/amookhtan/22805