غزل
۴۰ حافظ
۴۰ حافظ
محمدرضا ضیاء
شرحِ غزل ۴۰
المنة للّه که درِ میکده بازست
https://www.tg-me.com/hafezxany
کسانی که مایلند (و به نظرشان کارهای فرهنگی هم ارزش هزینه کردن دارد: یعنی حدود یک درصد از مخاطبان این کانال!)
لطف میکنند و سر هر ماه به این شماره کارت، دویست هزار تومان، (یا کمتر و بیشتر) میریزند.
۶۰۳۷ ۶۹۱۵ ۵۷۹۸ ۰۵۵۴
بانک صادرات
محمد رضا ضیاء
پینوشت
۱. به لطف بعضی دوستان، امکان واریز از خارج از ایران نیز فراهم شده. اگر عزیزانی خارج از ایران، خواستند به کلاس کمک کنند، به من پیام بدهند تا چگونگی واریز را عرض کنم.
۲. دو سالی بود که شهریهٔ کلاس ثابت بود و از این جهت رکورددار گینس بودیم! ولی رقم قبلی دیگر موضوعیت نداشت.
https://www.tg-me.com/hafezxany
المنة للّه که درِ میکده بازست
https://www.tg-me.com/hafezxany
کسانی که مایلند (و به نظرشان کارهای فرهنگی هم ارزش هزینه کردن دارد: یعنی حدود یک درصد از مخاطبان این کانال!)
لطف میکنند و سر هر ماه به این شماره کارت، دویست هزار تومان، (یا کمتر و بیشتر) میریزند.
۶۰۳۷ ۶۹۱۵ ۵۷۹۸ ۰۵۵۴
بانک صادرات
محمد رضا ضیاء
پینوشت
۱. به لطف بعضی دوستان، امکان واریز از خارج از ایران نیز فراهم شده. اگر عزیزانی خارج از ایران، خواستند به کلاس کمک کنند، به من پیام بدهند تا چگونگی واریز را عرض کنم.
۲. دو سالی بود که شهریهٔ کلاس ثابت بود و از این جهت رکورددار گینس بودیم! ولی رقم قبلی دیگر موضوعیت نداشت.
https://www.tg-me.com/hafezxany
با استفاده از نتیجهٔ زحمات دوستان بنیاد امیر پازواری، اکنون آثار این شاعر بزرگ طبریسرا در گنجور در دسترس است. علاوه بر متن مازندرانی، برگردان فارسی اشعار که به همت شادروان استاد مجیدزاده بعضاً به شعر فارسی تهیه شده در بخش خلاصه/معنی اضافه شده است.
توضیحات بیشتر:
https://blog.ganjoor.net/1402/12/03/amir-pazevari/
توضیحات بیشتر:
https://blog.ganjoor.net/1402/12/03/amir-pazevari/
Forwarded from از گذشته و اکنون (احمدرضا بهرامپور عمران)
"پیشفرضی پژوهشی"
در گذشته همینکه پژوهشگری میتوانست برای فلان واژه یا بهمان ترکیب شاهدی از غیبِ ذهن و ضمیرش احضارکند، صرفِ این توانایی برای مخاطباش ارزش و اعتباری داشت. برخی از استادانِ ادبیات تا همین اواخر بخشی از عظمتشان در گروِ همین فضیلتشان بود! امروزه اما با وجودِ نرمافزارهای رنگارنگ این توانایی دیگر چندان فضیلتی بهشمارنمیرود.
یادداشتِ "بیستهزار آرزو" را که مینوشتم، به "گنجور" مراجعهکردم. بعد با خودم گفتم آیا نیازی هست در پانوشت یادآورشوم بیتِ فرخی سیستانی را در گنجور یافتهام؟ دیدم گویا چندان ضرورتی ندارد؛ چراکه همگان یا دستکم اهل تحقیق میدانند پژوهشگران بهکرات برای یافتنِ شواهدِ شعری و یا بسامدگیریِ واژگانی و تصویری، به چنین نرمافزارهایی مراجعهمیکنند.
همینجا اشارهکنم که گرچه اغلبِ یادداشتهای کانالام با مراجعهی مستقیم به متونِ فارسی فراهممیآید اما گاه بهویژه در یافتنِ نمونهها از گنجور بهرهمیبرم و نیازی هم نمیبینم به مخاطب بگویم آنها را در گنجور یافتهام؛ چراکه معتقد ام آنچه به مطالب اعتبارمیدهد آن نکتهی احتمالاً نغز است و نه فهرستِ بلندبالایی از شواهد.
البته اگر ارزشِ ذاتیِ پژوهشی وابسته به جستجوی بسامدی و متکی بر آمار و ارقام باشد و پژوهشگر خود با مراجعهی مستقیم به منابع آن آمار و ارقام را احصاءنکردهباشد شایستهتر و اخلاقیتر آن است که یادآورشود از کدام منبع و به چه طریقی آن را بهدستآورده.
تا نظرِ دیگران چه باشد!
@azgozashtevaaknoon
در گذشته همینکه پژوهشگری میتوانست برای فلان واژه یا بهمان ترکیب شاهدی از غیبِ ذهن و ضمیرش احضارکند، صرفِ این توانایی برای مخاطباش ارزش و اعتباری داشت. برخی از استادانِ ادبیات تا همین اواخر بخشی از عظمتشان در گروِ همین فضیلتشان بود! امروزه اما با وجودِ نرمافزارهای رنگارنگ این توانایی دیگر چندان فضیلتی بهشمارنمیرود.
یادداشتِ "بیستهزار آرزو" را که مینوشتم، به "گنجور" مراجعهکردم. بعد با خودم گفتم آیا نیازی هست در پانوشت یادآورشوم بیتِ فرخی سیستانی را در گنجور یافتهام؟ دیدم گویا چندان ضرورتی ندارد؛ چراکه همگان یا دستکم اهل تحقیق میدانند پژوهشگران بهکرات برای یافتنِ شواهدِ شعری و یا بسامدگیریِ واژگانی و تصویری، به چنین نرمافزارهایی مراجعهمیکنند.
همینجا اشارهکنم که گرچه اغلبِ یادداشتهای کانالام با مراجعهی مستقیم به متونِ فارسی فراهممیآید اما گاه بهویژه در یافتنِ نمونهها از گنجور بهرهمیبرم و نیازی هم نمیبینم به مخاطب بگویم آنها را در گنجور یافتهام؛ چراکه معتقد ام آنچه به مطالب اعتبارمیدهد آن نکتهی احتمالاً نغز است و نه فهرستِ بلندبالایی از شواهد.
البته اگر ارزشِ ذاتیِ پژوهشی وابسته به جستجوی بسامدی و متکی بر آمار و ارقام باشد و پژوهشگر خود با مراجعهی مستقیم به منابع آن آمار و ارقام را احصاءنکردهباشد شایستهتر و اخلاقیتر آن است که یادآورشود از کدام منبع و به چه طریقی آن را بهدستآورده.
تا نظرِ دیگران چه باشد!
@azgozashtevaaknoon
دستور خط گنجور – پیشنویس، نیازمند همفکری علاقمندان:
منابع متون گنجور عمدتاً کتابهای چاپ شده و در معدودی موارد نسخههای خطی هستند. پیش از انتشار دستور خطهای نوین مثل دستور خط فرهنگستان منبع متمرکزی به عنوان استاندارد دستور خط وجود نداشته است. از این جهت دستور خط فارسی در کتابهای مختلف گنجور از سلیقهها و انتخابهای متفاوتی پیروی میکنند و یکدست نیستند.
یکدست و استاندارد کردن این حجم از متن کاری نیست که در زمان معقولی انجام شدنی باشد و البته گنجور هم فاقد امکانات کافی برای چنین کاری است.
ادامهٔ این مطلب را اینجا بخوانید:
https://blog.ganjoor.net/1402/12/11/dastoor-e-khat/
منابع متون گنجور عمدتاً کتابهای چاپ شده و در معدودی موارد نسخههای خطی هستند. پیش از انتشار دستور خطهای نوین مثل دستور خط فرهنگستان منبع متمرکزی به عنوان استاندارد دستور خط وجود نداشته است. از این جهت دستور خط فارسی در کتابهای مختلف گنجور از سلیقهها و انتخابهای متفاوتی پیروی میکنند و یکدست نیستند.
یکدست و استاندارد کردن این حجم از متن کاری نیست که در زمان معقولی انجام شدنی باشد و البته گنجور هم فاقد امکانات کافی برای چنین کاری است.
ادامهٔ این مطلب را اینجا بخوانید:
https://blog.ganjoor.net/1402/12/11/dastoor-e-khat/
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حسان لاهوری دوست عزیزی از کشور پاکستان است که چندی است در گنجور فعالیت میکند و به سهم خود به غنای محتوای آن کمک میکند.
ادامهٔ مطلب:
https://blog.ganjoor.net/1402/12/11/hassan/
ادامهٔ مطلب:
https://blog.ganjoor.net/1402/12/11/hassan/
«نسکبان»: جستجو در متن سی هزار کتاب فارسی
در سایت نسکبان به نشانی https://naskban.ir امکان مرور و جستجو در متن بیش از سیهزار کتاب فارسی با قالب PDF دریافت شده از کتابخانهٔ اینترنتی سها را دارید. قابلیتهای افزودهٔ آن بر سها، امکان جستجو در متن کتابها، نشانیهای یکتا برای صفحات کتابها و امکان فهرستگذاری گنجور بر اساس کتابهای چاپ شدهٔ در دسترس از طریق آن است. برای دسترسی به و استفاده از آن باید در آن نامنویسی کنید.
توضیحات بیشتر:
https://blog.ganjoor.net/1402/12/12/naskban
در سایت نسکبان به نشانی https://naskban.ir امکان مرور و جستجو در متن بیش از سیهزار کتاب فارسی با قالب PDF دریافت شده از کتابخانهٔ اینترنتی سها را دارید. قابلیتهای افزودهٔ آن بر سها، امکان جستجو در متن کتابها، نشانیهای یکتا برای صفحات کتابها و امکان فهرستگذاری گنجور بر اساس کتابهای چاپ شدهٔ در دسترس از طریق آن است. برای دسترسی به و استفاده از آن باید در آن نامنویسی کنید.
توضیحات بیشتر:
https://blog.ganjoor.net/1402/12/12/naskban
کانال رسمی گنجور
«نسکبان»: جستجو در متن سی هزار کتاب فارسی در سایت نسکبان به نشانی https://naskban.ir امکان مرور و جستجو در متن بیش از سیهزار کتاب فارسی با قالب PDF دریافت شده از کتابخانهٔ اینترنتی سها را دارید. قابلیتهای افزودهٔ آن بر سها، امکان جستجو در متن کتابها،…
متن (تقریباً) تمام کتابها با استفاده از نرمافزار بازمتن تسرکت (tesseract) که از زبان فارسی نیز پشتیبانی می کند OCR شده است و میتوانید در متن آنها بگردید (قطعاً خروجی OCR پراشکال است اما برای یافتن شواهد به اندازهٔ کافی خوب است، ضمناً با توجه به سختافزار سرور فعلی نسکبان باید در جستجوی تماممتنی پرحوصله باشید).
Forwarded from انجمنآرا (خانۀ شاعران ایران) (رضا موسوی طبری)
🔸ذکری از واژگان هندی در شعر فارسی
خاقانی گفته است:
گرچه صنما همدم عیسیست دمت
روح القدسی چگونه خوانم صنمت
چون موی شدم ز بسکه بردم ستمت
مویی مویی که موی مویم ز غمت
خاقانی رباعی دیگری هم دارد که باز به همین مضمون پرداخته و از کلمۀ مویی در معنی گرجیاش بهره برده است:
از مِهرِ صلیبموی رومیرویی
ابخازنشین گشتم و گرجیگویی
از بسکه بگفتمش که مویی مویی
شد موی زبانم و زبان هر مویی
چنانچه از لغتنامۀ دهخدا برمیآید "مویی" به زبان گرجی یعنی "بیا".
اما از مواجهه با این رباعیها به یاد رباعیی منسوب به امیرخسرو دهلوی افتادم که بکلّی از سرزمینی دیگر است. مسألۀ شایان تأمل اینجاست که زبان فارسی به هر کجا که رفته ظرفیتهای تازهای برای گویشوراناش پدید آمده و از اختلاط و ازدواج با زبانها و فرهنگهای دیگر فرزندان متفاوتی به دنیا آورده است. ایهام ترجمه در شعر فارسی خصوصاً ناظر به معانی دیگرِ الفاظ در زبان عربی کم و بیش مورد بحث قرار گرفته است. اما به میزانی که زبان فارسی در جهان گسترده شده این اتفاق هم تکرار شده است. مشترکات آوایی یا ریشهای، دستمایۀ مضمونآفرینیهایی شد که بهره بردن از آن مستلزم آگاهیهایی از فرهنگ و زبان آن منطقه است. به رباعی زیر عنایت بفرمایید:
رفتم به تماشا به کنار جویی
دیدم آنجا یکی زن هندویی
گفتم صنما چیست بهای مویت
فریاد برآورد که دُر دُر مویی
اصطلاح "دُر دُر مویی" برای دورکردن سگ است. (فرهنگ واژههای فارسی در زبان اردو، ص بیست و بیست و یک) فی الواقع در هندی چنین کاربردی دارد و در فارسی یعنی بهای هر مویی چندین دُر و گوهر است.
یا مثلا شاعری به نام فدایی میگوید:
هندوبچهای به من دلارام نشد
از جانب کفر سوی اسلام نشد
هرچند که رام رام گفتم او را
وحشی شد و از بخت بدم رام نشد
همین شیرینکاری در رباعیی از بیدل نیز قابل مشاهده است:
هندوصنمی که دل به نامش دادم
مرغ دل خود بسته به دامش دادم
گفتم که به من رام شود رام نشد
هرچند قسم به رام رامش دادم
رام در هندی یکی از نامهای خداوند است و رام رام در میان هندیان مثل الله الله گفتن مسلمانان است. (آنندراج)
یا غلامعلی آزاد بلگرامی گفته:
زن بود در زبان هندی نار
وقنا ربّنا عذاب النّار
همچنین نعمتخان شیرازی در بیتی میگوید:
حرفی بجا ز کس نشنیدم ز اهل هند
غیر از کسی که گفت به مطرب بجا بجا
گفتهاند بجا در هندی حرف تحسین است؛ به معنی عالی. اگر چنین باشد یحتمل همان لفظ "بجا"ی فارسی است که میان هندیان رایج شده بوده است. احتمال هم میرود که با لفظ بجانا به معنی نواختن مرتبط باشد. به هرحال از این دست در شعر فارسی هند بسیار است و غالباً هم این الفاظ ریشۀ مشترک دارند. مثلا برشکال که مکرّر در شعر شاعران ما آمده است:
دم صبح و هوای برشکال است
چمن جولانگه باد شمال است (طالب آملی)
برشکال ای بهار هندستان
ای نجات از بلای تابستان (مسعود سعد)
در چاپ جدید دیوان مسعود سعد بُرشکال نوشتهاند. ظاهراً این کلمه به فتح باء است و با بارش در فارسی مرتبط؛ برسات هم چنین. (آنندراج)
باری، واقع آن است که ما برای فهم درست شعر فارسی در شبه قاره نیازمند اشراف به متون مختلف آن ناحیه هستیم؛ تاریخ و وقایع و رسم الخط و عادات و آداب مردم و ادیان آنجا را باید بشناسیم. ضرورت آشنایی با لغات هندی که در فهم بعضی اشعار اظهر من الشمس است. به این ابیات از کلیم همدانی که ساکن هند بوده دقت کنید:
منه بر وعدۀ تنپولیان دل
که جز خونخوردن از وی نیست حاصل
ز حسن شستۀ دهوبی چه گویم
از آن بیپرده محبوبی چه گویم
غرور حسن با جهل پتهانی
چو گردد جمع نتوان زندگانی
بتان راجپوت و شیخزاده
شکیب عاشقان بر باد داده
چه چنبه شعلۀ شمعیست بیدود
که آتش میزند در خرمن عود
ز موزونان نظر دریوزه دارم
که وصف مولسری را برنگارم
گل گدهل نه فهمیدهست موسم
شکفته چون رخ یار است دایم
نهال نیمش از بس خوشنسیم است
دل طوبی ز رشک آن دونیم است (شعرالعجم، ج 3، 176 و 177)
این سادهترین و بدیهیترین نمونه بود که عرض شد. در کنار این بحث مسائل دیگری نیز قابل طرح است. از جمله این که صائب تبریزی با آن همه تلاش معنی بیگانه و خلق مضامین بدیع میگوید حاضر است تمام دیوانش را بدهد و این بیت غنی به نام او باشد:
حسن سبزی به خط سبز مرا کرد اسیر
دام همرنگ زمین بود گرفتار شدم
آیا پدیدآوردن چنین مضمونی از طبع صائب بعید بود؟ یا این که زمینهاش برای کسی مثل غنی که تمام عمر در مجاورت خوبان سبزهروی کشمیری میزیست بیشتر بود؟ پیداست که پاسخ پرسش دوم مثبت است. اگرچه صائب نیز چند سالی به سفر هند رفت و باز اگرچه سلیم طهرانی در همان ایران گفته بود:
بیهوشیام ز جلوۀ سبزان گیلکیست
در لاهیجانم و می کشمیر میخورم
این رشته سر دراز دارد. سطری از کتابی و اشارتی از قصهای مطول بیان کردیم تا بعد.
http://www.tg-me.com/Anjomanara
خاقانی گفته است:
گرچه صنما همدم عیسیست دمت
روح القدسی چگونه خوانم صنمت
چون موی شدم ز بسکه بردم ستمت
مویی مویی که موی مویم ز غمت
خاقانی رباعی دیگری هم دارد که باز به همین مضمون پرداخته و از کلمۀ مویی در معنی گرجیاش بهره برده است:
از مِهرِ صلیبموی رومیرویی
ابخازنشین گشتم و گرجیگویی
از بسکه بگفتمش که مویی مویی
شد موی زبانم و زبان هر مویی
چنانچه از لغتنامۀ دهخدا برمیآید "مویی" به زبان گرجی یعنی "بیا".
اما از مواجهه با این رباعیها به یاد رباعیی منسوب به امیرخسرو دهلوی افتادم که بکلّی از سرزمینی دیگر است. مسألۀ شایان تأمل اینجاست که زبان فارسی به هر کجا که رفته ظرفیتهای تازهای برای گویشوراناش پدید آمده و از اختلاط و ازدواج با زبانها و فرهنگهای دیگر فرزندان متفاوتی به دنیا آورده است. ایهام ترجمه در شعر فارسی خصوصاً ناظر به معانی دیگرِ الفاظ در زبان عربی کم و بیش مورد بحث قرار گرفته است. اما به میزانی که زبان فارسی در جهان گسترده شده این اتفاق هم تکرار شده است. مشترکات آوایی یا ریشهای، دستمایۀ مضمونآفرینیهایی شد که بهره بردن از آن مستلزم آگاهیهایی از فرهنگ و زبان آن منطقه است. به رباعی زیر عنایت بفرمایید:
رفتم به تماشا به کنار جویی
دیدم آنجا یکی زن هندویی
گفتم صنما چیست بهای مویت
فریاد برآورد که دُر دُر مویی
اصطلاح "دُر دُر مویی" برای دورکردن سگ است. (فرهنگ واژههای فارسی در زبان اردو، ص بیست و بیست و یک) فی الواقع در هندی چنین کاربردی دارد و در فارسی یعنی بهای هر مویی چندین دُر و گوهر است.
یا مثلا شاعری به نام فدایی میگوید:
هندوبچهای به من دلارام نشد
از جانب کفر سوی اسلام نشد
هرچند که رام رام گفتم او را
وحشی شد و از بخت بدم رام نشد
همین شیرینکاری در رباعیی از بیدل نیز قابل مشاهده است:
هندوصنمی که دل به نامش دادم
مرغ دل خود بسته به دامش دادم
گفتم که به من رام شود رام نشد
هرچند قسم به رام رامش دادم
رام در هندی یکی از نامهای خداوند است و رام رام در میان هندیان مثل الله الله گفتن مسلمانان است. (آنندراج)
یا غلامعلی آزاد بلگرامی گفته:
زن بود در زبان هندی نار
وقنا ربّنا عذاب النّار
همچنین نعمتخان شیرازی در بیتی میگوید:
حرفی بجا ز کس نشنیدم ز اهل هند
غیر از کسی که گفت به مطرب بجا بجا
گفتهاند بجا در هندی حرف تحسین است؛ به معنی عالی. اگر چنین باشد یحتمل همان لفظ "بجا"ی فارسی است که میان هندیان رایج شده بوده است. احتمال هم میرود که با لفظ بجانا به معنی نواختن مرتبط باشد. به هرحال از این دست در شعر فارسی هند بسیار است و غالباً هم این الفاظ ریشۀ مشترک دارند. مثلا برشکال که مکرّر در شعر شاعران ما آمده است:
دم صبح و هوای برشکال است
چمن جولانگه باد شمال است (طالب آملی)
برشکال ای بهار هندستان
ای نجات از بلای تابستان (مسعود سعد)
در چاپ جدید دیوان مسعود سعد بُرشکال نوشتهاند. ظاهراً این کلمه به فتح باء است و با بارش در فارسی مرتبط؛ برسات هم چنین. (آنندراج)
باری، واقع آن است که ما برای فهم درست شعر فارسی در شبه قاره نیازمند اشراف به متون مختلف آن ناحیه هستیم؛ تاریخ و وقایع و رسم الخط و عادات و آداب مردم و ادیان آنجا را باید بشناسیم. ضرورت آشنایی با لغات هندی که در فهم بعضی اشعار اظهر من الشمس است. به این ابیات از کلیم همدانی که ساکن هند بوده دقت کنید:
منه بر وعدۀ تنپولیان دل
که جز خونخوردن از وی نیست حاصل
ز حسن شستۀ دهوبی چه گویم
از آن بیپرده محبوبی چه گویم
غرور حسن با جهل پتهانی
چو گردد جمع نتوان زندگانی
بتان راجپوت و شیخزاده
شکیب عاشقان بر باد داده
چه چنبه شعلۀ شمعیست بیدود
که آتش میزند در خرمن عود
ز موزونان نظر دریوزه دارم
که وصف مولسری را برنگارم
گل گدهل نه فهمیدهست موسم
شکفته چون رخ یار است دایم
نهال نیمش از بس خوشنسیم است
دل طوبی ز رشک آن دونیم است (شعرالعجم، ج 3، 176 و 177)
این سادهترین و بدیهیترین نمونه بود که عرض شد. در کنار این بحث مسائل دیگری نیز قابل طرح است. از جمله این که صائب تبریزی با آن همه تلاش معنی بیگانه و خلق مضامین بدیع میگوید حاضر است تمام دیوانش را بدهد و این بیت غنی به نام او باشد:
حسن سبزی به خط سبز مرا کرد اسیر
دام همرنگ زمین بود گرفتار شدم
آیا پدیدآوردن چنین مضمونی از طبع صائب بعید بود؟ یا این که زمینهاش برای کسی مثل غنی که تمام عمر در مجاورت خوبان سبزهروی کشمیری میزیست بیشتر بود؟ پیداست که پاسخ پرسش دوم مثبت است. اگرچه صائب نیز چند سالی به سفر هند رفت و باز اگرچه سلیم طهرانی در همان ایران گفته بود:
بیهوشیام ز جلوۀ سبزان گیلکیست
در لاهیجانم و می کشمیر میخورم
این رشته سر دراز دارد. سطری از کتابی و اشارتی از قصهای مطول بیان کردیم تا بعد.
http://www.tg-me.com/Anjomanara
Telegram
انجمنآرا (خانۀ شاعران ایران)
در ادب و تاریخ و لغت
به قلم رضا موسوی طبری
تهیه شده در خانۀ شاعران ایران
@mousavitabari
به قلم رضا موسوی طبری
تهیه شده در خانۀ شاعران ایران
@mousavitabari
Forwarded from amir asnaashari Chanel
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
درود به همهٔ عزیزان
تصمیم گرفتم به عنوان یک عیدی فرهنگی، شرح صوتی "غزلیات سعدی" را به صورت هفتگی در اختیار شما عزیزان قرار بدهم. 📚🍺
پیشتر هم انتشار عمومی شرح "بوستان سعدی" رو آغاز کرده بودم، اما شرح "غزلیات سعدی" به دلیل کارکرد موسیقیایی برای هنرمندان و هنرجویانی که با شعر سعدی در تصنیف سازی و یا خواندن آواز سر و کار دارند، اهمیت ویژهای خواهد داشت.
همچنین با کمک دوست عزیزم امیر حسین داودوندی و رسانهٔ خصوصی تعدادی از موسیقیهای اجرا شده از هر غزل نیز در اختیار شما قرار میگیرد. 🎼🎤
@Khosousi
در کنار اینها، در بالای متنِ هر غزل هم تصویر یک نسخهٔ خطی و یا یک اثر خوشنویسی منتشر میشود.
آدرس کانال تلگرام شرح غزلیات سعدی 👇
https://www.tg-me.com/ghazaliyatesadi
اگر دوستانی دارید که علاقهمند به آشنایی با گنجینهٔ بیپایان زبان و ادبیات فارسی هستند، آنها را هم خبر کنید🌷
با عشق و مهر
امیر اثنی عشری🌷❤️
@amir_asnaashari
تصمیم گرفتم به عنوان یک عیدی فرهنگی، شرح صوتی "غزلیات سعدی" را به صورت هفتگی در اختیار شما عزیزان قرار بدهم. 📚🍺
پیشتر هم انتشار عمومی شرح "بوستان سعدی" رو آغاز کرده بودم، اما شرح "غزلیات سعدی" به دلیل کارکرد موسیقیایی برای هنرمندان و هنرجویانی که با شعر سعدی در تصنیف سازی و یا خواندن آواز سر و کار دارند، اهمیت ویژهای خواهد داشت.
همچنین با کمک دوست عزیزم امیر حسین داودوندی و رسانهٔ خصوصی تعدادی از موسیقیهای اجرا شده از هر غزل نیز در اختیار شما قرار میگیرد. 🎼🎤
@Khosousi
در کنار اینها، در بالای متنِ هر غزل هم تصویر یک نسخهٔ خطی و یا یک اثر خوشنویسی منتشر میشود.
آدرس کانال تلگرام شرح غزلیات سعدی 👇
https://www.tg-me.com/ghazaliyatesadi
اگر دوستانی دارید که علاقهمند به آشنایی با گنجینهٔ بیپایان زبان و ادبیات فارسی هستند، آنها را هم خبر کنید🌷
با عشق و مهر
امیر اثنی عشری🌷❤️
@amir_asnaashari
ضمن عذرخواهی متأسفانه سایت گنجور دیشب در اثر به روزرسانی ویندوز سرور به مدت چند ساعت از دسترس خارج شده بود. مشکل مهمی نبود و هماکنون رفع شده است.
تلاش میکنیم در آینده زمانبندی بهروزرسانی را طوری تغییر دهیم که در زمان مناسب بتوانیم به وضعیت سرور رسیدگی کنیم.
تلاش میکنیم در آینده زمانبندی بهروزرسانی را طوری تغییر دهیم که در زمان مناسب بتوانیم به وضعیت سرور رسیدگی کنیم.
Forwarded from شِکّرستان پارسی (🐝حجت الله عباسی)
یکی دو روز گذشته توفیقی بود که ترجیعبند سعدی را بخوانم و در سایت وزینِ گنجور، بارگذاری نمایم.
کاری که هرچند بسیار سخت مینمود ولی به عشق زیبایی اثر جاودانۀ خداوندِ سخن، انجام شد.
سعی کردم خوانش بدون ایراد باشد خصوصا در بخشهای عربی که ایرادات خوانشها در آن بخشها بسیار زیاد است. چه در موردِ درست خواندن کلمات؛ چه در مورد لحنِ درست، که ارتباطات و معنا را به هم میریزد.
با این خوانش، میتوانید یک خوانش کاملا صحیح را بشنوید.
هماکنون میتوانید این خوانش را در گنجور به آدرس زیر ملاحظه نمایید.
https://ganjoor.net/saadi/divan/tarjee-band
مشخص کردن ایرادات، خوانش، امتیاز دادن و نوشتن نظرات برای اعضای گنجور امکان دارد.
عضو شدن در گنجور کار راحتی است و با ایمیل میتوانید عضو شوید.
👍میتوانید در گنجور به این خوانش امتیاز هم بدهید.
بر خود لازم میدانم از زحمات گرانمایۀ ارجمند جناب آقای محمدی مدیر سایت بسیار وزینِ گنجور سپاسگزاری نمایم که کار ایشان با هزینۀ شخصی، یک تنه از کار چندین دانشگاه ارزش بیشتری دارد.
👏شما هم حتما با زدن ری اکشن مناسب مثلا ❤️👏 از مهندس محمدی عزیز قدردانی نمایید.
🌺🌺🌺🌺🌺
https://www.tg-me.com/ShekarestaneParsi
🙏«شکرستان پارسی» را با فوروارد پستها به دوستانتان معرفی فرمایید.
اگر مطلبی را از کانال شکرستان به جایی فوروارد میکنید، لینک آن را حذف نفرمایید.
آیدی @abbasi2153
🐝🌹🐝🌷🐝🌹🐝🌷
کاری که هرچند بسیار سخت مینمود ولی به عشق زیبایی اثر جاودانۀ خداوندِ سخن، انجام شد.
سعی کردم خوانش بدون ایراد باشد خصوصا در بخشهای عربی که ایرادات خوانشها در آن بخشها بسیار زیاد است. چه در موردِ درست خواندن کلمات؛ چه در مورد لحنِ درست، که ارتباطات و معنا را به هم میریزد.
با این خوانش، میتوانید یک خوانش کاملا صحیح را بشنوید.
هماکنون میتوانید این خوانش را در گنجور به آدرس زیر ملاحظه نمایید.
https://ganjoor.net/saadi/divan/tarjee-band
مشخص کردن ایرادات، خوانش، امتیاز دادن و نوشتن نظرات برای اعضای گنجور امکان دارد.
عضو شدن در گنجور کار راحتی است و با ایمیل میتوانید عضو شوید.
👍میتوانید در گنجور به این خوانش امتیاز هم بدهید.
بر خود لازم میدانم از زحمات گرانمایۀ ارجمند جناب آقای محمدی مدیر سایت بسیار وزینِ گنجور سپاسگزاری نمایم که کار ایشان با هزینۀ شخصی، یک تنه از کار چندین دانشگاه ارزش بیشتری دارد.
👏شما هم حتما با زدن ری اکشن مناسب مثلا ❤️👏 از مهندس محمدی عزیز قدردانی نمایید.
🌺🌺🌺🌺🌺
https://www.tg-me.com/ShekarestaneParsi
🙏«شکرستان پارسی» را با فوروارد پستها به دوستانتان معرفی فرمایید.
اگر مطلبی را از کانال شکرستان به جایی فوروارد میکنید، لینک آن را حذف نفرمایید.
آیدی @abbasi2153
🐝🌹🐝🌷🐝🌹🐝🌷
گیت (git) و کابردهای آن برای شعر سرودن به شیوهٔ مشارکتی
آقای دکتر احمدرضا بهرامپور عمران در کانال تلگرام خودشان تا به حال چند باری دربارهٔ «شعر مشارکتی» -شعری که چند شاعر در سرودن آن کمک میکنند- صحبت کردهاند. ...
ادامهٔ مطلب:
https://blog.ganjoor.net/1403/01/17/source-control-for-poets/
آقای دکتر احمدرضا بهرامپور عمران در کانال تلگرام خودشان تا به حال چند باری دربارهٔ «شعر مشارکتی» -شعری که چند شاعر در سرودن آن کمک میکنند- صحبت کردهاند. ...
ادامهٔ مطلب:
https://blog.ganjoor.net/1403/01/17/source-control-for-poets/
Forwarded from محمد مرادی
"استهلال"
از بهر هلال عید آنمه ناگاه_
بر بام دوید و
هرطرف کرد نگاه...
هرکس که بدید گفت:
"سبحانالله!!!"
"خورشید برآمدهاست و میجوید ماه!"
دیوان انوری، ج۲، ص ۱۰۲۶
#عید_فطر
#رباعی
#انوری
http://www.tg-me.com/drmomoradi
از بهر هلال عید آنمه ناگاه_
بر بام دوید و
هرطرف کرد نگاه...
هرکس که بدید گفت:
"سبحانالله!!!"
"خورشید برآمدهاست و میجوید ماه!"
دیوان انوری، ج۲، ص ۱۰۲۶
#عید_فطر
#رباعی
#انوری
http://www.tg-me.com/drmomoradi
Forwarded from چهار خطی
کانال رسمی گنجور
"استهلال" از بهر هلال عید آنمه ناگاه_ بر بام دوید و هرطرف کرد نگاه... هرکس که بدید گفت: "سبحانالله!!!" "خورشید برآمدهاست و میجوید ماه!" دیوان انوری، ج۲، ص ۱۰۲۶ #عید_فطر #رباعی #انوری http://www.tg-me.com/drmomoradi
▫️توضیحی در مورد رباعی هلال ماه
رباعی فوق که در دیوان انوری به چاپ رسیده، در تذکرۀ لباب الالباب عوفی به نام امیر فخرالدین مسعود کرمانی است. عوفی از این امیر مسعود با احترام بسیار یاد کرده و سه رباعی به اسمش آورده، که یکی از آنها، رباعی مذکور است (لباب الالباب، ۵۸):
از بهر هلال عید، خورشید سپاه
بر بام برآمد و همیکرد نگاه
مردم بهشگفت گفت: سبحان الله
خورشید برآمدهست و میجوید ماه
امین احمد رازی و اوحدی بلیانی نیز رباعی را به نام همین امیر آوردهاند (هفت اقلیم، ۲: ۱۲۴۸؛ عرفات العاشقین، ۶: ۳۳۷۸) و به احتمال زیاد مأخذشان تذکرۀ عوفی بوده است.
اما در دیوان انوری که تصحیحش به اهتمام مرحوم محمدتقی مدرس رضوی بر مبنای ۲۱ نسخۀ خطی و دو چاپ تبریز و نولکشور صورت گرفته، رباعی مذکور در هیچ کدام از دستنویسها، چه قدیم و چه جدید، نیامده و مأخذ درج آن در دیوان، چاپ تبریز است که ۱۲۶۶ ق به طبع رسیده است. بنابراین، انتساب آن به انوری پایۀ استنادی بسیار بسیار ضعیفی دارد.
رباعی در نزهة المجالس (ص ۴۴۲) و به تبع آن خلاصةالاشعار فی الرباعیات (ص ۹۷) بی ذکر نام گوینده درج شده است. اما در سفینۀ رباعیات شمارۀ ۱۲۰۳ کتابخانۀ دانشگاه استانبول که متنش به متن نزهةالمجالس بسیار نزدیک است، رباعی به نام «معزی» دیده میشود. ما رباعی را در دیوانهای چاپی و خطی معزی نیافتیم.
با توجه به نقل عوفی که دو سه دهه بیشتر با امیر مسعود کرمانی فاصله نداشته، سرایندۀ رباعی باید این شاعر گمنام کرمانی باشد نه انوری و نه حتی معزی.
در مصراع اول رباعی منسوب به انوری، عبارت «آن مه ناگاه» اگرچه شاعرانهتر به نظر میرسد، ولی ضبط «خورشید سپاه» مرجح است؛ چرا که هم به فضای شعر قرن ششم (شعر لشگری) نزدیکتر است، هم با نظم درونی رباعی هماهنگتر (خورشیدی که دنبال ماه است)؛ و البته، با امیر بودنِ شاعر نیز تناسب دارد.
"چهار خطی"
رباعی فارسی، به روایت سید علی میرافضلی
https://www.tg-me.com/Xatt4
رباعی فوق که در دیوان انوری به چاپ رسیده، در تذکرۀ لباب الالباب عوفی به نام امیر فخرالدین مسعود کرمانی است. عوفی از این امیر مسعود با احترام بسیار یاد کرده و سه رباعی به اسمش آورده، که یکی از آنها، رباعی مذکور است (لباب الالباب، ۵۸):
از بهر هلال عید، خورشید سپاه
بر بام برآمد و همیکرد نگاه
مردم بهشگفت گفت: سبحان الله
خورشید برآمدهست و میجوید ماه
امین احمد رازی و اوحدی بلیانی نیز رباعی را به نام همین امیر آوردهاند (هفت اقلیم، ۲: ۱۲۴۸؛ عرفات العاشقین، ۶: ۳۳۷۸) و به احتمال زیاد مأخذشان تذکرۀ عوفی بوده است.
اما در دیوان انوری که تصحیحش به اهتمام مرحوم محمدتقی مدرس رضوی بر مبنای ۲۱ نسخۀ خطی و دو چاپ تبریز و نولکشور صورت گرفته، رباعی مذکور در هیچ کدام از دستنویسها، چه قدیم و چه جدید، نیامده و مأخذ درج آن در دیوان، چاپ تبریز است که ۱۲۶۶ ق به طبع رسیده است. بنابراین، انتساب آن به انوری پایۀ استنادی بسیار بسیار ضعیفی دارد.
رباعی در نزهة المجالس (ص ۴۴۲) و به تبع آن خلاصةالاشعار فی الرباعیات (ص ۹۷) بی ذکر نام گوینده درج شده است. اما در سفینۀ رباعیات شمارۀ ۱۲۰۳ کتابخانۀ دانشگاه استانبول که متنش به متن نزهةالمجالس بسیار نزدیک است، رباعی به نام «معزی» دیده میشود. ما رباعی را در دیوانهای چاپی و خطی معزی نیافتیم.
با توجه به نقل عوفی که دو سه دهه بیشتر با امیر مسعود کرمانی فاصله نداشته، سرایندۀ رباعی باید این شاعر گمنام کرمانی باشد نه انوری و نه حتی معزی.
در مصراع اول رباعی منسوب به انوری، عبارت «آن مه ناگاه» اگرچه شاعرانهتر به نظر میرسد، ولی ضبط «خورشید سپاه» مرجح است؛ چرا که هم به فضای شعر قرن ششم (شعر لشگری) نزدیکتر است، هم با نظم درونی رباعی هماهنگتر (خورشیدی که دنبال ماه است)؛ و البته، با امیر بودنِ شاعر نیز تناسب دارد.
"چهار خطی"
رباعی فارسی، به روایت سید علی میرافضلی
https://www.tg-me.com/Xatt4
Telegram
چهار خطی
رباعی فارسی، به روایت: سید علی میرافضلی
دو قابلیت جدید: متن مشخصات مراجع خطی و چاپی و اشعار منتسب به چند سخنور در فهرستها:
https://blog.ganjoor.net/1403/01/22/two-new-features/
https://blog.ganjoor.net/1403/01/22/two-new-features/
فهرستگذاری خودکار متون گنجور بر اساس مراجع در دسترس از طریق نسکبان – در جریان …
در روزهای اخیر پای خیلی از اشعار گنجور میتوانید تصاویر مراجع چاپی آنها را مشاهده کنید. اگر لزوماً تصویر معرفی شده به عنوان «منبع کاغذی گنجور» با متن شعر همخوانی ندارد نگران نباشید این یک فرایند خودکار در حال تکمیل است که امید است در صورت فراهم شدن پایداری حداقلی در ارتباط اینترنتی داخل ایران زودتر به ثمر برسد و نتایج دقیقتر شود.
ادامهٔ مطلب:
https://blog.ganjoor.net/1403/01/24/naskban-auto-match/
در روزهای اخیر پای خیلی از اشعار گنجور میتوانید تصاویر مراجع چاپی آنها را مشاهده کنید. اگر لزوماً تصویر معرفی شده به عنوان «منبع کاغذی گنجور» با متن شعر همخوانی ندارد نگران نباشید این یک فرایند خودکار در حال تکمیل است که امید است در صورت فراهم شدن پایداری حداقلی در ارتباط اینترنتی داخل ایران زودتر به ثمر برسد و نتایج دقیقتر شود.
ادامهٔ مطلب:
https://blog.ganjoor.net/1403/01/24/naskban-auto-match/
Forwarded from کاروند پارسی || محمودفتوحیرودمعجنی (Mahmood Fotoohi)
.
ا═.🍃.════════════════ا
فتنه نادر بنشیند چو تو در حال قیامی
ا════════════════.🍃.═ا
از شورانگیزترین بنمایههای تغزلی که شیخ سعدی را برمیشوراند، لحظۀ برخاستن معشوق بلند قامت است که چونان قیامت به چشم عاشق میآید؛ او تأثر شدید خود از تماشای برخاستن معشوق بلند بالا را با "قیامت" و "فتنه " تصویر میکند:
بنشین یک نفس ای فتنه که برخاست قیامت
فتنه نادر بنشیند چو تو در حال قیامی
فتنه و قیامت دو رخداد پرمخاطره و خوفانگیز در فرهنگ اسلامی است. چرا سعدی به معشوق زیبارو و دوست داشتنی میگوید "فتنه"؟
فتنه در آثار سعدی به این معانی آمده است:
الف) آشوب/ عذاب/ اضطراب
سر کوی ماهرویان همه روز فتنه باشد
ز مُعربِدان و مستان و معاشران و رندان
ب) عامل فتنه/ سبب آشوب و عذاب
فتنهای بر بام باشد تا یکی
سر به دیوار سرایی می زند
ج) فتنه شدن بر چیزی: مفتون شدن،
فتنهام بر زلف و بالای تو ای بدر منیر
قامتست آن یا قیامت عنبرست آن یا عبیر
اطلاق "فتنه " به زیبارویان از باب مجاز با علاقۀ سببیّت است؛ یعنی زن زیبا سبب فتنه و آشوب است. سعدی مُبدع این ایده نیست، زنان در منابع دینی، عموماً به «فتنه» تعبیر شدهاند و زن زیبا خصوصاً. اصطلاح "فتنة العَذاری" (فتنۀ زیبارویان) و "فتنة النساء" در احادیثی از قول پیامبر اسلام آمده است:
▪️ «لَا تجالسوا أَوْلَاد الْأَغْنِيَاء فَإِن فتنتهم أَشدُّ من فتْنَة العَذارَى » (الدیلمی، کتاب فردوس المأثور، العسقلاني، كتاب زهر الفردوس)
ونیز حدیثی ضعیف روایت شده است که:
▪️«اللهم إني أعوذُ بك من فتنةِ النِّساءِ ، وأعوذُ بك من عذابِ القبرِ». (البانی)
و در حدیثی دیگر
▪️«ما تَرَكْتُ بَعْدِي فِتْنَةً أضَرَّ علَى الرِّجالِ مِنَ النِّساءِ. (صحيح البخاري)
▪️«اتّقوا فتنة الدّنيا و فتنة النّساء فإنّ أوّل فتنة بني إسرائيل كانت من قبل النّساء» (الغزالی، احیاء العلوم)
نظر به روی زیبا، باعث فتنه است. فقیهان از آن با تعبیر "غائلۀ نظر" هم یاد کردهاند. این فتنه از روابط فردی به مناسبات شهری میگراید و گاه به غائلة حاد سیاسی میانجامد.
سعدی گرچه همچون فقیهان زیبارویان را "فتنه" مینامد؛ اما از این نامیدن، وصفی مثبت و ستودنی اراده میکند. زیبای فتنهانگیز را میستاید، دلبستۀ آن است و بسیار ارج مینهدش. او نظر به روی زیبا را مذهب خویش، و خود را "مُفتی ملت اصحاب نظر " میداند. آنجا که سعدی، زیبایی، جمال، اعتدال، و کمال را "فتنه" تعبیر میکند با زبان گفتمان مسلط سخن میگوید؛ اما با ستودن آن فتنه، با یک وارونهسازی وهنری دست به یک شالودهشکنی فرهنگی میزند. و چه خوش، خویشتن را نیز فتنۀ زمان میخواند:
من فتنه زمانم وان دوستان که داری
بی شک نگاه دارند از فتنۀ زمانت
ابیاتی از سعدی در وصف فتنه (معشوق) را با هم بخوانیم:
دی زمانی به تکلف بر سعدی بنشست
فتنه بنشست چو برخاست قیامت برخاست
آن فتنه که روی خوب دارد
هرجا که نشست خاست غوغا ...
دیگر نشنیدیم چنین فتنه که برخاست
از خانه برون آمد و بازار بیاراست
کیست آن فتنه که با تیر و کمان می گذرد
وان چه تیرست که در جوشن جان می گذرد
هر ساعتی این فتنه نوخاسته از جای
برخیزد و خلقی متحیر بنشاند
#کاروندپارسی
#محمودفتوحی
@karvandparsi
ا═.🍃.════════════════ا
فتنه نادر بنشیند چو تو در حال قیامی
ا════════════════.🍃.═ا
از شورانگیزترین بنمایههای تغزلی که شیخ سعدی را برمیشوراند، لحظۀ برخاستن معشوق بلند قامت است که چونان قیامت به چشم عاشق میآید؛ او تأثر شدید خود از تماشای برخاستن معشوق بلند بالا را با "قیامت" و "فتنه " تصویر میکند:
بنشین یک نفس ای فتنه که برخاست قیامت
فتنه نادر بنشیند چو تو در حال قیامی
فتنه و قیامت دو رخداد پرمخاطره و خوفانگیز در فرهنگ اسلامی است. چرا سعدی به معشوق زیبارو و دوست داشتنی میگوید "فتنه"؟
فتنه در آثار سعدی به این معانی آمده است:
الف) آشوب/ عذاب/ اضطراب
سر کوی ماهرویان همه روز فتنه باشد
ز مُعربِدان و مستان و معاشران و رندان
ب) عامل فتنه/ سبب آشوب و عذاب
فتنهای بر بام باشد تا یکی
سر به دیوار سرایی می زند
ج) فتنه شدن بر چیزی: مفتون شدن،
فتنهام بر زلف و بالای تو ای بدر منیر
قامتست آن یا قیامت عنبرست آن یا عبیر
اطلاق "فتنه " به زیبارویان از باب مجاز با علاقۀ سببیّت است؛ یعنی زن زیبا سبب فتنه و آشوب است. سعدی مُبدع این ایده نیست، زنان در منابع دینی، عموماً به «فتنه» تعبیر شدهاند و زن زیبا خصوصاً. اصطلاح "فتنة العَذاری" (فتنۀ زیبارویان) و "فتنة النساء" در احادیثی از قول پیامبر اسلام آمده است:
▪️ «لَا تجالسوا أَوْلَاد الْأَغْنِيَاء فَإِن فتنتهم أَشدُّ من فتْنَة العَذارَى » (الدیلمی، کتاب فردوس المأثور، العسقلاني، كتاب زهر الفردوس)
ونیز حدیثی ضعیف روایت شده است که:
▪️«اللهم إني أعوذُ بك من فتنةِ النِّساءِ ، وأعوذُ بك من عذابِ القبرِ». (البانی)
و در حدیثی دیگر
▪️«ما تَرَكْتُ بَعْدِي فِتْنَةً أضَرَّ علَى الرِّجالِ مِنَ النِّساءِ. (صحيح البخاري)
▪️«اتّقوا فتنة الدّنيا و فتنة النّساء فإنّ أوّل فتنة بني إسرائيل كانت من قبل النّساء» (الغزالی، احیاء العلوم)
نظر به روی زیبا، باعث فتنه است. فقیهان از آن با تعبیر "غائلۀ نظر" هم یاد کردهاند. این فتنه از روابط فردی به مناسبات شهری میگراید و گاه به غائلة حاد سیاسی میانجامد.
سعدی گرچه همچون فقیهان زیبارویان را "فتنه" مینامد؛ اما از این نامیدن، وصفی مثبت و ستودنی اراده میکند. زیبای فتنهانگیز را میستاید، دلبستۀ آن است و بسیار ارج مینهدش. او نظر به روی زیبا را مذهب خویش، و خود را "مُفتی ملت اصحاب نظر " میداند. آنجا که سعدی، زیبایی، جمال، اعتدال، و کمال را "فتنه" تعبیر میکند با زبان گفتمان مسلط سخن میگوید؛ اما با ستودن آن فتنه، با یک وارونهسازی وهنری دست به یک شالودهشکنی فرهنگی میزند. و چه خوش، خویشتن را نیز فتنۀ زمان میخواند:
من فتنه زمانم وان دوستان که داری
بی شک نگاه دارند از فتنۀ زمانت
ابیاتی از سعدی در وصف فتنه (معشوق) را با هم بخوانیم:
دی زمانی به تکلف بر سعدی بنشست
فتنه بنشست چو برخاست قیامت برخاست
آن فتنه که روی خوب دارد
هرجا که نشست خاست غوغا ...
دیگر نشنیدیم چنین فتنه که برخاست
از خانه برون آمد و بازار بیاراست
کیست آن فتنه که با تیر و کمان می گذرد
وان چه تیرست که در جوشن جان می گذرد
هر ساعتی این فتنه نوخاسته از جای
برخیزد و خلقی متحیر بنشاند
#کاروندپارسی
#محمودفتوحی
@karvandparsi