Telegram Group & Telegram Channel
Forwarded from فلسفه علم
خفاش بودن چگونه است؟
مهدی دزفولی

مقاله ای با عنوان "خفاش بودن چگونه است" (What Is It Like to Be a Bat?) توسط فیلسوف آمریکایی، توماس نیگل (Thomas Nagel) در سال ۱۹۷۴ منتشر شد. این مقاله یکی از مهمترین متون فلسفه ذهن و خودآگاهی محسوب میشود و بحث های بسیاری به راه انداخت. نیگل در این مقاله استدلال میکند که تجربه ذهنی (Subjective Experience) موجودات زنده، مانند خفاشها، برای انسانها به طور کامل قابل درک نیست، زیرا هر موجودی تنها از طریق سیستم ادراکی و زیستی خودش جهان را تجربه میکند و در واقع این تجربه یگانه است.

اگر بخواهیم کلیات مقاله را دسته بندی کنیم و نتایج آن را بگوییم میتوان به این موارد اشاره کرد:

1. ذات تجربه ذهنی:
نیگل معتقد است هر موجود زنده یک «چیستی» (Qualia) یا تجربه درونی منحصر به فرد دارد. مثلاً خفاشها با استفاده از امواج فراصوت (اکولوکیشن) محیط را درک میکنند، اما انسان هرگز نمیتواند دقیقاً بداند این تجربه از نگاه یک خفاش چگونه است، حتی اگر تمام اطلاعات علمی درباره مغز و رفتار خفاشها را بداند.

2. نقد فیزیکالیسم:
نیگل استدلال میکند که نظریه های فیزیکالیستی (که همه چیز را با قوانین فیزیکی توضیح میدهند) نمیتوانند تجربه ذهنی را به طور کامل توصیف کنند. علم ممکن است عملکرد مغز خفاش را تحلیل کند، اما نمیتواند به ما بگوید «احساسِ خفاش بودن» چگونه است.

3. مشکل آگاهی:
این مقاله به «مسئله دشوار آگاهی» (Hard Problem of Consciousness) اشاره دارد: چرا و چگونه فرایندهای فیزیکی در مغز به تجربه های ذهنی منجر میشوند؟ نیگل میگوید این شکاف توضیحی بین علم و تجربه ذهنی، یکی از عمیق ترین معماهای فلسفی است.

در مطلب بعدی به جزئیات مقاله اشاره خواهد شد.

@philosophyofscience



tg-me.com/cognitive_science_iran/3211
Create:
Last Update:

خفاش بودن چگونه است؟
مهدی دزفولی

مقاله ای با عنوان "خفاش بودن چگونه است" (What Is It Like to Be a Bat?) توسط فیلسوف آمریکایی، توماس نیگل (Thomas Nagel) در سال ۱۹۷۴ منتشر شد. این مقاله یکی از مهمترین متون فلسفه ذهن و خودآگاهی محسوب میشود و بحث های بسیاری به راه انداخت. نیگل در این مقاله استدلال میکند که تجربه ذهنی (Subjective Experience) موجودات زنده، مانند خفاشها، برای انسانها به طور کامل قابل درک نیست، زیرا هر موجودی تنها از طریق سیستم ادراکی و زیستی خودش جهان را تجربه میکند و در واقع این تجربه یگانه است.

اگر بخواهیم کلیات مقاله را دسته بندی کنیم و نتایج آن را بگوییم میتوان به این موارد اشاره کرد:

1. ذات تجربه ذهنی:
نیگل معتقد است هر موجود زنده یک «چیستی» (Qualia) یا تجربه درونی منحصر به فرد دارد. مثلاً خفاشها با استفاده از امواج فراصوت (اکولوکیشن) محیط را درک میکنند، اما انسان هرگز نمیتواند دقیقاً بداند این تجربه از نگاه یک خفاش چگونه است، حتی اگر تمام اطلاعات علمی درباره مغز و رفتار خفاشها را بداند.

2. نقد فیزیکالیسم:
نیگل استدلال میکند که نظریه های فیزیکالیستی (که همه چیز را با قوانین فیزیکی توضیح میدهند) نمیتوانند تجربه ذهنی را به طور کامل توصیف کنند. علم ممکن است عملکرد مغز خفاش را تحلیل کند، اما نمیتواند به ما بگوید «احساسِ خفاش بودن» چگونه است.

3. مشکل آگاهی:
این مقاله به «مسئله دشوار آگاهی» (Hard Problem of Consciousness) اشاره دارد: چرا و چگونه فرایندهای فیزیکی در مغز به تجربه های ذهنی منجر میشوند؟ نیگل میگوید این شکاف توضیحی بین علم و تجربه ذهنی، یکی از عمیق ترین معماهای فلسفی است.

در مطلب بعدی به جزئیات مقاله اشاره خواهد شد.

@philosophyofscience

BY علوم شناختی


Warning: Undefined variable $i in /var/www/tg-me/post.php on line 283

Share with your friend now:
tg-me.com/cognitive_science_iran/3211

View MORE
Open in Telegram


علوم شناختی Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

Mr. Durov launched Telegram in late 2013 with his brother, Nikolai, just months before he was pushed out of VK, the Russian social-media platform he founded. Mr. Durov pitched his new app—funded with the proceeds from the VK sale—less as a business than as a way for people to send messages while avoiding government surveillance and censorship.

That strategy is the acquisition of a value-priced company by a growth company. Using the growth company's higher-priced stock for the acquisition can produce outsized revenue and earnings growth. Even better is the use of cash, particularly in a growth period when financial aggressiveness is accepted and even positively viewed.he key public rationale behind this strategy is synergy - the 1+1=3 view. In many cases, synergy does occur and is valuable. However, in other cases, particularly as the strategy gains popularity, it doesn't. Joining two different organizations, workforces and cultures is a challenge. Simply putting two separate organizations together necessarily creates disruptions and conflicts that can undermine both operations.

علوم شناختی from us


Telegram علوم شناختی
FROM USA