tg-me.com/fereshteh_rezayi/29672
Last Update:
آدمها بیخبر میروند، بیصدا، بدونِ هیاهو، طوری که آب در دلِ کسی تکان نمیخورد…
نه مثل قدیم جارچیها در بوق و کرنا میکنند و بر طبلها میکوبند که بدانید و آگاه باشید که کسی قصد رفتن دارد…
و نه مثل این روزها رسانهها رفتن آدمها را به چالش میکشند و از عواقبش به دیگران هشدار میدهند
فقط در یک صبح آفتابی یا شاید در غروبی که بارانِ دلانگیزی میبارد یا یک شب پرستاره، یکدفعه میفهمی که دیگر یک نفر را کنارت نداری…
از فردایش هم دوباره آفتاب میآید، بارانهای دلانگیز میبارند، شبهای پرستاره
میآیند، درختها سرسبز میشوند، گلها میرویند، فصلها تغییر میکنند و هیچ اتفاقی در جهان متوقف نمیشود
فقط… تو تنهایی!
فقط تو، یک نفر را که فکر میکردی برای همیشه کنارت میماند از دست دادهای …
راستش آنهایی که زیادی خاطر جمعاند
آنهایی که فکر میکنند داشتههایشان همیشگیست و یادشان رفته عشق مراقبت میخواهد…
در دوئل با زندگی اولین تیر را میخورند!
#فرشته_رضایی
@fereshteh_rezayi
BY بوی باران
Warning: Undefined variable $i in /var/www/tg-me/post.php on line 280
Share with your friend now:
tg-me.com/fereshteh_rezayi/29672