Telegram Group & Telegram Channel
از بحران قیمت قند تا کنترل دستوری قیمت فولاد

شاید اگر علاءالدوله دستور داده بود که سید قندی را محکم تر شلاق زده بودند، قیمت قند در دوره مظفرالدین شاه آنقدر سر به فلک نمی گذاشت. یا اگر پهلوی اول تعداد بیشتری نانوا را در تنور انداخته بود گرانی نان از مملکت رخت می بست. حتی ممکن بود پهلوی دوم گرانفروشان بیشتری را در زندان افکند و تورم را ریشه کن کند.

پیش نویسی که اخیرا در خصوص کنترل دستوری قیمت فولاد منتشر شده اینطور تداعی می کند که امروز هم ماجرا همچنان همان است. مهم نیست که دولت کسری بودجه دارد یا خیر. مهم نیست که کسری بودجه دولت از روش های تورم زا تامین می شود یا نه. اهمیتی ندارد اگر نرخ ارز را در دوره های طولانی سرکوب کنیم و توان تولیدی کشور را تضعیف نماییم. تقصیر همچنان مربوط به زیاده خواهی تولیدکننده و واسطه و مصرف کننده است. اما آیا هیچ زمانی در کشور بوده که در بر پاشنه ی دیگری چرخد؟

یکی از کتاب های خوبی که مسائل اساسی اقتصاد کلان و از این جمله، سیاست ارزی، تورم و کنترل قیمت ها را بررسی می کند کتاب «اقتصاد سیاسی جمهوری اسلامی» است. این کتاب به همت آقای بهمن احمدی امویی، روزنامه نگار، و چاپ شده توسط نشر گام نو است. کتاب شامل مصاحبه هایی با با مسئولان بانک مرکزی و برنامه بودجه، شامل آقایان مرحوم عزت الله سحابی، مرحوم محسن نوربخش، حسین عادلی، مسعود روغنی زنجانی، مسعودد نیلی و محمدعلی نجفی است. نکاتی خوبی در خصوص اداره اقتصاد در دولت موقت، دولت زمان جنگ تحمیلی و دولت های سازندگی و دوم خرداد به خواننده منتقل می کند.

آقای حسین عادلی، رئیس کل بانک مرکزی در سال 68-73 در مصاحبه خود در این کتاب چنین می گوید:
وقتی امروز به آن زمان برمی گردیم، می بینیم آن تصمیمی که باعث شد صادرات غیرنفتی 800 میلیون دلاری سال 68 در سال 73 به 4.8 میلیارد دلار برسد و ظرف چهار سال هر سال 1 میلیارد دلار به صادرات ما اضافه شود، ناشی از تصمیم منطقی کردن قیمت ارز بود... علت اینکه تولید هفت میلیون تن سیمان به 16 یا 17 میلیون تن رسید و یا اینکه در مواد غذایی به سطحی از خودکفایی رسیدیم همین سیاست بود... ما پنج سال تولید می کردیم و نمی دانستیم کدام تولیدات با صرفه است و کدام با صرفه نیست. اگر سیاست تک نرخی شدن ارز را اعمال نمی کردیم، مزیت نسبی ما مشخص نمی شد. لذا قطعا ارزیابی من از آن سیاست مثبت است و فکر می کنم که از این طریق... جهت گیری های تولیدی کشور تا حدودی تصحیح شود و به سمت تولید بیشتر برویم. ص 483

به نظر می رسد امروز هم مجموعه حاکمیت و علی الخصوص وزیر صمت در دو راهی مهمی برای کنترل تورم قرار دارند. کنترل قیمتی شاید ساده ترین راه باشد اما قطعا بهترین نیست. این کار در خصوص محصولات فولادی نه تنها موجب کاهش قیمت ها نخواهد شد که توان نظام تولید و صادرات کشور را نیز تضعیف خواهد نمود. راه از بین بردن تب مزمن، شکستن دماسنج نیست. چاره کار جای دیگریست.
#معرفی_کتاب

یادداشت های مالی
@finnota



tg-me.com/finnota/61
Create:
Last Update:

از بحران قیمت قند تا کنترل دستوری قیمت فولاد

شاید اگر علاءالدوله دستور داده بود که سید قندی را محکم تر شلاق زده بودند، قیمت قند در دوره مظفرالدین شاه آنقدر سر به فلک نمی گذاشت. یا اگر پهلوی اول تعداد بیشتری نانوا را در تنور انداخته بود گرانی نان از مملکت رخت می بست. حتی ممکن بود پهلوی دوم گرانفروشان بیشتری را در زندان افکند و تورم را ریشه کن کند.

پیش نویسی که اخیرا در خصوص کنترل دستوری قیمت فولاد منتشر شده اینطور تداعی می کند که امروز هم ماجرا همچنان همان است. مهم نیست که دولت کسری بودجه دارد یا خیر. مهم نیست که کسری بودجه دولت از روش های تورم زا تامین می شود یا نه. اهمیتی ندارد اگر نرخ ارز را در دوره های طولانی سرکوب کنیم و توان تولیدی کشور را تضعیف نماییم. تقصیر همچنان مربوط به زیاده خواهی تولیدکننده و واسطه و مصرف کننده است. اما آیا هیچ زمانی در کشور بوده که در بر پاشنه ی دیگری چرخد؟

یکی از کتاب های خوبی که مسائل اساسی اقتصاد کلان و از این جمله، سیاست ارزی، تورم و کنترل قیمت ها را بررسی می کند کتاب «اقتصاد سیاسی جمهوری اسلامی» است. این کتاب به همت آقای بهمن احمدی امویی، روزنامه نگار، و چاپ شده توسط نشر گام نو است. کتاب شامل مصاحبه هایی با با مسئولان بانک مرکزی و برنامه بودجه، شامل آقایان مرحوم عزت الله سحابی، مرحوم محسن نوربخش، حسین عادلی، مسعود روغنی زنجانی، مسعودد نیلی و محمدعلی نجفی است. نکاتی خوبی در خصوص اداره اقتصاد در دولت موقت، دولت زمان جنگ تحمیلی و دولت های سازندگی و دوم خرداد به خواننده منتقل می کند.

آقای حسین عادلی، رئیس کل بانک مرکزی در سال 68-73 در مصاحبه خود در این کتاب چنین می گوید:
وقتی امروز به آن زمان برمی گردیم، می بینیم آن تصمیمی که باعث شد صادرات غیرنفتی 800 میلیون دلاری سال 68 در سال 73 به 4.8 میلیارد دلار برسد و ظرف چهار سال هر سال 1 میلیارد دلار به صادرات ما اضافه شود، ناشی از تصمیم منطقی کردن قیمت ارز بود... علت اینکه تولید هفت میلیون تن سیمان به 16 یا 17 میلیون تن رسید و یا اینکه در مواد غذایی به سطحی از خودکفایی رسیدیم همین سیاست بود... ما پنج سال تولید می کردیم و نمی دانستیم کدام تولیدات با صرفه است و کدام با صرفه نیست. اگر سیاست تک نرخی شدن ارز را اعمال نمی کردیم، مزیت نسبی ما مشخص نمی شد. لذا قطعا ارزیابی من از آن سیاست مثبت است و فکر می کنم که از این طریق... جهت گیری های تولیدی کشور تا حدودی تصحیح شود و به سمت تولید بیشتر برویم. ص 483

به نظر می رسد امروز هم مجموعه حاکمیت و علی الخصوص وزیر صمت در دو راهی مهمی برای کنترل تورم قرار دارند. کنترل قیمتی شاید ساده ترین راه باشد اما قطعا بهترین نیست. این کار در خصوص محصولات فولادی نه تنها موجب کاهش قیمت ها نخواهد شد که توان نظام تولید و صادرات کشور را نیز تضعیف خواهد نمود. راه از بین بردن تب مزمن، شکستن دماسنج نیست. چاره کار جای دیگریست.
#معرفی_کتاب

یادداشت های مالی
@finnota

BY یادداشت های مالی


Warning: Undefined variable $i in /var/www/tg-me/post.php on line 280

Share with your friend now:
tg-me.com/finnota/61

View MORE
Open in Telegram


یادداشت های مالی Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

What Is Bitcoin?

Bitcoin is a decentralized digital currency that you can buy, sell and exchange directly, without an intermediary like a bank. Bitcoin’s creator, Satoshi Nakamoto, originally described the need for “an electronic payment system based on cryptographic proof instead of trust.” Each and every Bitcoin transaction that’s ever been made exists on a public ledger accessible to everyone, making transactions hard to reverse and difficult to fake. That’s by design: Core to their decentralized nature, Bitcoins aren’t backed by the government or any issuing institution, and there’s nothing to guarantee their value besides the proof baked in the heart of the system. “The reason why it’s worth money is simply because we, as people, decided it has value—same as gold,” says Anton Mozgovoy, co-founder & CEO of digital financial service company Holyheld.

That growth environment will include rising inflation and interest rates. Those upward shifts naturally accompany healthy growth periods as the demand for resources, products and services rise. Importantly, the Federal Reserve has laid out the rationale for not interfering with that natural growth transition.It's not exactly a fad, but there is a widespread willingness to pay up for a growth story. Classic fundamental analysis takes a back seat. Even negative earnings are ignored. In fact, positive earnings seem to be a limiting measure, producing the question, "Is that all you've got?" The preference is a vision of untold riches when the exciting story plays out as expected.

یادداشت های مالی from us


Telegram یادداشت های مالی
FROM USA