Forwarded from Zgordan🍂 (Zohre Gordan)
@zohrereporter
در تقابل سنت و مدرنتیه، کدام پیروز می شود؟
با سپاس فراوان از استاد تاج الدین و استاد معدنی دو جامعه شناس عزیز و گرامی که این موضوع را واکاوی کردند.
لینک گزارش👇
https://ettelaat.com/fa/publication/content/496/10082
در تقابل سنت و مدرنتیه، کدام پیروز می شود؟
با سپاس فراوان از استاد تاج الدین و استاد معدنی دو جامعه شناس عزیز و گرامی که این موضوع را واکاوی کردند.
لینک گزارش👇
https://ettelaat.com/fa/publication/content/496/10082
https://ettelaat.com/fa/publication/content/496/10082
.....سعید معدنی دکترای جامعه شناسی هم تحولات جامعه ایرانی را نتیجه مدرنتیه میداند و در واکاوی موضوع میگوید: مدرنیته به باور من سرنوشت محتوم همه جوامع است و هر کشوری برای پیشرفت باید آن را بپذیرد. توجه داشته باشید که موضوعاتی همچون تفکیک قوا، پزشکی نوین، صنعت نوین، دانش نوین و علوم نوین همه محصول مدرنیته هستند که ما اکنون با آنها زندگی می کنیم، پس کاملا طبیعی است که ما نمیتوانیم جلوی مدرنیته را بگیریم.
به گفته این استاد دانشگاه، مشکلی که اکنون ما در جامعه با آن مواجه هستیم این است که در مدرنیته، فرد اولویت پیدا میکند.
وی در توضیح سخنانش میگوید: در جامعه سنتی، جمع اهمیت دارد. خانواده، طایفه یا ایل برای فرد شغل و همسر انتخاب میکنند، جمع تعیین میکند که فرد کجا زندگی کند و سبک زندگیاش چگونه باشد و در واقع تصمیم کلی را جمع میگیرد، اما در عصر مدرنیته، فرد مهمتر از جامعه میشود و خودش برای خودش تصمیم می گیرد. اساسا در تقابل سنت و مدرنیته، فردگرایی چه در سطح خانواده، چه در سطح جامعه و چه در سطح حکومت موضع چالش میشود.
غربزدگی یا مدرنتیه؟
به گفته معدنی ، ته ماندههای ذهنیِ ترس از غرب و غربزدگی هنوز باقی است. او میگوید: در دهههای 30 و 40 شمسی، عدهای تصور میکردند که غرب قرار است بیاید و ما را نابود کند. این ترس به مدرنیته هم چسبید، عدهای میگفتند که که اگر این مدرنیته از راه برسد، زندگی ما نابود میشود. بعد از انقلاب اسلامی که حکومت دینی حاکم شد، در تقابل با دستاوردهای مدرنیته ایستاد و تصور کرد که در مقابل غرب قرار گرفته است، در حالی که مدرنیته غرب نیست. مدرنیته در غرب به وجود آمد، اما در جهان رها شد و همه در حال بهرهمندی از مزایای آن
هستند.
اکنون کره جنوبی با استفاده از ابزار تلویزیون و ماهواره در حال تحمیل فرهنگ خود به جهان است. تعداد زیادی از جوانان ما علاقهمند به یادگیری زبان کرهای شدهاند. هند از این تکنولوژی برای صدور فرهنگ، سنت، موسیقی، لباس و زبان هندی استفاده میکند.
متاسفانه در ایران برخی هنوز مدرنیته را با غرب یکی میدانند و به تقابل با آن میپردازند. مثلا در دورهای جلوی استفاده از ویدئو را میگرفتند، در دوره دیگر ماهواره را ممنوع کردند و در عصر دیگری برای اینترنت فیلترینگ در نظر میگیرند، در حالیکه هماکنون تمامی جهان از دستاوردهای مدرنتیه برای صدور فرهنگ خود بهره میبرد. آن زمان که ویدئو برای ما ممنوع بود، کشورهایی مثل ژاپن از این وسیله برای تدریس به دانشآموزان و دانشجویانشان استفاده میکردند.
نسل ما در دهه 60هزینههای زیادی را برای تقابل با مدرنیته پرداخت که باعث عقب ماندگیمان شد و این قصه همچنان ادامه دارد. اکنون که اینجا حضور داریم، ماهواره هنوز ممنوع است در حالیکه جوان امروزی به ندرت ماهواره نگاه میکند. همه آنچه که میخواهد از فیلم و موسیقی تا اخبار در پلتفرمهای تلفن همراهش موجود
است.
داستان امروز متفاوت شده است، اما هنوز برخی از تصمیمگیران جامعه ما در دهه سی و چهل یا حداکثر دهه 60 ماندهاند. همینها آب در هاون کوبیدن است.
با سنتها چه کنیم؟
اینکه در دنیای مدرن، تکلیفمان با سنتها چیست، پرسش بجایی است. معدنی، استاد دانشگاه میگوید: برخی از سنتها مثل فرهنگ ملی و دینیمان، ارزش حفظ و ماندگاری دارند. لازم است از فضای مدرنیته برای تبلیغ این ارزشها استفاده کنیم و باید برخی دیگر که ارزش ماندن ندارند را به فراموشی بسپاریم.
ایستادن جلوی مدرنیته مثل پاروزدن در مسیر مخالف رودخانه است. مدرنیته در جامعه ما حضور و نفوذ دارد و مخصوصا نسل جوان ما در حال زندگی با آن است.
ما باید مثل سایر کشورها به اصطلاح از مدرنیته استقبال کنیم و در مسیر احیای فرهنگ و سنت خودمان از آن بهره ببریم.
روزنامه اطلاعات . ۲۶ فروردین ۱۴۰۳
@Saeed_Maadani
.....سعید معدنی دکترای جامعه شناسی هم تحولات جامعه ایرانی را نتیجه مدرنتیه میداند و در واکاوی موضوع میگوید: مدرنیته به باور من سرنوشت محتوم همه جوامع است و هر کشوری برای پیشرفت باید آن را بپذیرد. توجه داشته باشید که موضوعاتی همچون تفکیک قوا، پزشکی نوین، صنعت نوین، دانش نوین و علوم نوین همه محصول مدرنیته هستند که ما اکنون با آنها زندگی می کنیم، پس کاملا طبیعی است که ما نمیتوانیم جلوی مدرنیته را بگیریم.
به گفته این استاد دانشگاه، مشکلی که اکنون ما در جامعه با آن مواجه هستیم این است که در مدرنیته، فرد اولویت پیدا میکند.
وی در توضیح سخنانش میگوید: در جامعه سنتی، جمع اهمیت دارد. خانواده، طایفه یا ایل برای فرد شغل و همسر انتخاب میکنند، جمع تعیین میکند که فرد کجا زندگی کند و سبک زندگیاش چگونه باشد و در واقع تصمیم کلی را جمع میگیرد، اما در عصر مدرنیته، فرد مهمتر از جامعه میشود و خودش برای خودش تصمیم می گیرد. اساسا در تقابل سنت و مدرنیته، فردگرایی چه در سطح خانواده، چه در سطح جامعه و چه در سطح حکومت موضع چالش میشود.
غربزدگی یا مدرنتیه؟
به گفته معدنی ، ته ماندههای ذهنیِ ترس از غرب و غربزدگی هنوز باقی است. او میگوید: در دهههای 30 و 40 شمسی، عدهای تصور میکردند که غرب قرار است بیاید و ما را نابود کند. این ترس به مدرنیته هم چسبید، عدهای میگفتند که که اگر این مدرنیته از راه برسد، زندگی ما نابود میشود. بعد از انقلاب اسلامی که حکومت دینی حاکم شد، در تقابل با دستاوردهای مدرنیته ایستاد و تصور کرد که در مقابل غرب قرار گرفته است، در حالی که مدرنیته غرب نیست. مدرنیته در غرب به وجود آمد، اما در جهان رها شد و همه در حال بهرهمندی از مزایای آن
هستند.
اکنون کره جنوبی با استفاده از ابزار تلویزیون و ماهواره در حال تحمیل فرهنگ خود به جهان است. تعداد زیادی از جوانان ما علاقهمند به یادگیری زبان کرهای شدهاند. هند از این تکنولوژی برای صدور فرهنگ، سنت، موسیقی، لباس و زبان هندی استفاده میکند.
متاسفانه در ایران برخی هنوز مدرنیته را با غرب یکی میدانند و به تقابل با آن میپردازند. مثلا در دورهای جلوی استفاده از ویدئو را میگرفتند، در دوره دیگر ماهواره را ممنوع کردند و در عصر دیگری برای اینترنت فیلترینگ در نظر میگیرند، در حالیکه هماکنون تمامی جهان از دستاوردهای مدرنتیه برای صدور فرهنگ خود بهره میبرد. آن زمان که ویدئو برای ما ممنوع بود، کشورهایی مثل ژاپن از این وسیله برای تدریس به دانشآموزان و دانشجویانشان استفاده میکردند.
نسل ما در دهه 60هزینههای زیادی را برای تقابل با مدرنیته پرداخت که باعث عقب ماندگیمان شد و این قصه همچنان ادامه دارد. اکنون که اینجا حضور داریم، ماهواره هنوز ممنوع است در حالیکه جوان امروزی به ندرت ماهواره نگاه میکند. همه آنچه که میخواهد از فیلم و موسیقی تا اخبار در پلتفرمهای تلفن همراهش موجود
است.
داستان امروز متفاوت شده است، اما هنوز برخی از تصمیمگیران جامعه ما در دهه سی و چهل یا حداکثر دهه 60 ماندهاند. همینها آب در هاون کوبیدن است.
با سنتها چه کنیم؟
اینکه در دنیای مدرن، تکلیفمان با سنتها چیست، پرسش بجایی است. معدنی، استاد دانشگاه میگوید: برخی از سنتها مثل فرهنگ ملی و دینیمان، ارزش حفظ و ماندگاری دارند. لازم است از فضای مدرنیته برای تبلیغ این ارزشها استفاده کنیم و باید برخی دیگر که ارزش ماندن ندارند را به فراموشی بسپاریم.
ایستادن جلوی مدرنیته مثل پاروزدن در مسیر مخالف رودخانه است. مدرنیته در جامعه ما حضور و نفوذ دارد و مخصوصا نسل جوان ما در حال زندگی با آن است.
ما باید مثل سایر کشورها به اصطلاح از مدرنیته استقبال کنیم و در مسیر احیای فرهنگ و سنت خودمان از آن بهره ببریم.
روزنامه اطلاعات . ۲۶ فروردین ۱۴۰۳
@Saeed_Maadani
Ettelaat
publication
پایگاه خبری اطلاعات آنلاین- موسسه فرهنگی اطلاعات
مفهوم ملیت و ایران در ادب فارسی
🔹 دریغ است ایران که ویران شود...
✍ دکتر سیروس شمیسا
مفهوم ملیت و ایران را در آثار هیچیک از شاعران کهن از جمله مولانا و سعدی و حافظ نمیتوانیم حس کنیم، تنها شاهنامه است که در آن مفهوم یکپارچگی، قدمت تاریخی، هویت ایرانی و از این قبیل را میبینیم. یکی از نمونههای درخشان آن وقتی است که رستم میخواهد اسبی برای خود برگزیند (رخش)، وقتی بهای آن را از چوپان میپرسد، چوپان (رمز نگاهبان ایران) به او میگوید قیمت آن تمام ایران است:
ز چوپان بپرسید کاین اژدها
به چندست و این را که خواهد بها؟
چنین داد پاسخ که گر رستمی
برو راست کن روی ایران زمی
مر این را بر و بوم ایران بهاست
بدین بر، تو خواهی جهان کرد راست
حتی در زمان خود فردوسی هم ایران یکپارچه نداشتیم، خراسان در دست محمود بود، ری در دست دیلمیان، اصفهان را بعدها مسعود پسر محمود گرفت. وقتی فردوسی از مازندران و اصفهان و سیستان سخن میگفت حس میکرد که وقتی همهٔ آنجاها ایران بوده است و دیگر نیست. شاید اینگونه افکار در نزد شعوبیه رایج بوده است. اما در شاعران و نویسندگان آن دوره و ادوار بعد مرسوم نبود. مثلاً از نظر سعدی ایران مُلک فارس است و اتابک شاه فارس شاه ایران است. از نظر مولانا اساساً...
این وطن مصر و عراق و شام نیست
این وطن جایی است کان را نام نیست
حافظ ایران را یزد و شیراز و اصفهان و کرمان میدانست. اساساً واژهٔ ایران در این متون جز به ندرت به کار نرفته است. تنها فردوسی است که با این وسعت از ایران و ایرانیان و شاه ایران سخن میگوید چنان که در مرگ یزدگرد آخرین شاه ایران باستان میگوید:
فکنده تن شاه ایران به خاک
پر از خون و پهلو به شمشیر چاک
این اشعار فردوسی هنوز هم مو بر تن ایرانی راست میکند مخصوصاً اگر ایرانی - مانند بیشتر ادوار تاریخی _ ایرانی و ایران را در لبهٔ پرتگاههای خطرناک ببیند:
دریغ است ایران که ویران شود
کنام پلنگان و شیران شود
همه جای جنگی سواران بدی
نشستنگه شهریاران بدی
کنون جای سختی و رنج و بلاست
نشستنگه تیز چنگ اژدهاست
برداشت از کانال تلگرامی مجله سیاست نامه
۲۷ فروردین ۱۴۰۳
✍ ما قوم و قبیله نیستیم، ما ملتیم
🔗 البرز پژوهی @alborzology
▫️وبلاگ ۱▫️وبلاگ ۲▫️اینستاگرام▫️آپارات
🔹 دریغ است ایران که ویران شود...
✍ دکتر سیروس شمیسا
مفهوم ملیت و ایران را در آثار هیچیک از شاعران کهن از جمله مولانا و سعدی و حافظ نمیتوانیم حس کنیم، تنها شاهنامه است که در آن مفهوم یکپارچگی، قدمت تاریخی، هویت ایرانی و از این قبیل را میبینیم. یکی از نمونههای درخشان آن وقتی است که رستم میخواهد اسبی برای خود برگزیند (رخش)، وقتی بهای آن را از چوپان میپرسد، چوپان (رمز نگاهبان ایران) به او میگوید قیمت آن تمام ایران است:
ز چوپان بپرسید کاین اژدها
به چندست و این را که خواهد بها؟
چنین داد پاسخ که گر رستمی
برو راست کن روی ایران زمی
مر این را بر و بوم ایران بهاست
بدین بر، تو خواهی جهان کرد راست
حتی در زمان خود فردوسی هم ایران یکپارچه نداشتیم، خراسان در دست محمود بود، ری در دست دیلمیان، اصفهان را بعدها مسعود پسر محمود گرفت. وقتی فردوسی از مازندران و اصفهان و سیستان سخن میگفت حس میکرد که وقتی همهٔ آنجاها ایران بوده است و دیگر نیست. شاید اینگونه افکار در نزد شعوبیه رایج بوده است. اما در شاعران و نویسندگان آن دوره و ادوار بعد مرسوم نبود. مثلاً از نظر سعدی ایران مُلک فارس است و اتابک شاه فارس شاه ایران است. از نظر مولانا اساساً...
این وطن مصر و عراق و شام نیست
این وطن جایی است کان را نام نیست
حافظ ایران را یزد و شیراز و اصفهان و کرمان میدانست. اساساً واژهٔ ایران در این متون جز به ندرت به کار نرفته است. تنها فردوسی است که با این وسعت از ایران و ایرانیان و شاه ایران سخن میگوید چنان که در مرگ یزدگرد آخرین شاه ایران باستان میگوید:
فکنده تن شاه ایران به خاک
پر از خون و پهلو به شمشیر چاک
این اشعار فردوسی هنوز هم مو بر تن ایرانی راست میکند مخصوصاً اگر ایرانی - مانند بیشتر ادوار تاریخی _ ایرانی و ایران را در لبهٔ پرتگاههای خطرناک ببیند:
دریغ است ایران که ویران شود
کنام پلنگان و شیران شود
همه جای جنگی سواران بدی
نشستنگه شهریاران بدی
کنون جای سختی و رنج و بلاست
نشستنگه تیز چنگ اژدهاست
برداشت از کانال تلگرامی مجله سیاست نامه
۲۷ فروردین ۱۴۰۳
✍ ما قوم و قبیله نیستیم، ما ملتیم
🔗 البرز پژوهی @alborzology
▫️وبلاگ ۱▫️وبلاگ ۲▫️اینستاگرام▫️آپارات
Telegram
البرز پژوهی
🔹ما قوم و قبیله نیستیم، ما ملتیم
✍ پاسخ دکتر حکمت اله ملاصالحی (استاد دانشگاه تهران و عضو هیأت امنای بنیاد ایران شناسی) به پرسش گروهی از فعالان فرهنگی و اجتماعی درباره چگونگی مواجهه ملی و میهنی با تنوع فرهنگی و زبانی استان البرز
در هفته های گذشته، شماری…
✍ پاسخ دکتر حکمت اله ملاصالحی (استاد دانشگاه تهران و عضو هیأت امنای بنیاد ایران شناسی) به پرسش گروهی از فعالان فرهنگی و اجتماعی درباره چگونگی مواجهه ملی و میهنی با تنوع فرهنگی و زبانی استان البرز
در هفته های گذشته، شماری…
Forwarded from در جستجوی حقیقت (دکتر محمد باقر تاج الدین)
☸️من التماسِ یک زندگی معمولی را در چشمان و گفتار و رفتار اینان دیدم
✍️محمدباقر تاج الدین
✅امروز که سوار قطار شهری تهران(مترو) شدم جوانی در سالن های قطار با دفی که در دست داشت می نواخت و با صدایی زیبا به زبان دل نشین کردی می خواند و در آخر از مسافرین خواهش می کرد که به ایشان کمک کنند تا نیازهای اولیۀ زندگی را برآورده کند!!! در صحنه ای دیگر فردی میانسال با کلامی جانکاه می گفت که من بازنشسته ام و توان تامین هزینه های زندگی ام را ندارم و از شهروندان التماس می کرد که به او کمک کنند!1 اندکی بعد زنی به نسبت جوان به همراه فرزند بیمارش از شهروندان درخواست می کرد برای درمان فرزندش به او کمک کنند!!! موارد زیاد بود که البته همۀ ما هر روزه در کلان شهر تهران آن ها را مشاهده می کنیم و صد البته بر درد و رنج های مان نیز افزوده می شود!!!
✳️در یکی از ایستگاه ها از قطار شهری پیاده شدم که در خروجی مترو چندین جوان در حال نواختن موسیقی بودند که بسیار هم زیبا و دل نشین می نواختند و سبب شد تعدادی از شهروندان به تماشای این صحنه بایستند. این جوانان هنرمند به احتمال زیاد به دلیل بیکاری تن به چنین کاری داده بودند و با زبان بی زبانی به رهگذران می گفتند به ما کمک کنید تا اندکی از مشکلات زندگی خود را برطرف کنیم و شاید به یک زندگی معمولی دست یابیم!! در مسیری که پیاده می رفتم بیمارستانی قرار داشت که در محوطۀ آن همراهان بیماران نگران و دردمند التماس زندگی می کردند چرا که از شهرستان های دور برای درمان بیماران خود به تهران آمده بودند!!!
❇️به میدانی رسیدم که در کنارۀ میدان مردی دستفروش بساط کالاهای خود را پهن کرده بود و از رهگذران درخواست می کرد که از او خرید کنند تا او هم بتواند زندگی خود را سامان دهد!! با به گفتگو پرداختم و از زندگی دردناک خود و خانواده اش می گفت!!از یکی از شهرستان های استان لرستان به تهران آمده بود تا بلکه شغلی بیابد اما پس از مدتی کوشش و تقلّا و بی نتیجه ماندن این کوشش ها به ناچار به دستفروشی روی آورده بود!!!
✅اما چه فایده؟!! آنان که باید این التماس ها و خواهش های شهروندان فقیر و محروم و دردمند را ببینند شوربختانه فعلا گرفتار انجام امور دیگری هستند و فرصت دیدن و پرداختن به این مشکلات و مسائل را ندارند!!! تلخ تر و بدتر این که این گروه از شهروندان چقدر دچار تحقیر و درد و رنج می شوند تا بلکه به یک زندگی بسیار معمولی دست یابند!!تو گویی که به دست آوردن یک زندگی معمولی نیز برای اینان به آرزویی بزرگ و بس دور و دراز بدل شده است!!!! آه ای زندگی معمولی!! آه ای زندگی معمولی!!!
#زندگی_معمولی
#فقر
#محرومیت
#صدای_خاموش
@tajeddin_mohammadbagher
✍️محمدباقر تاج الدین
✅امروز که سوار قطار شهری تهران(مترو) شدم جوانی در سالن های قطار با دفی که در دست داشت می نواخت و با صدایی زیبا به زبان دل نشین کردی می خواند و در آخر از مسافرین خواهش می کرد که به ایشان کمک کنند تا نیازهای اولیۀ زندگی را برآورده کند!!! در صحنه ای دیگر فردی میانسال با کلامی جانکاه می گفت که من بازنشسته ام و توان تامین هزینه های زندگی ام را ندارم و از شهروندان التماس می کرد که به او کمک کنند!1 اندکی بعد زنی به نسبت جوان به همراه فرزند بیمارش از شهروندان درخواست می کرد برای درمان فرزندش به او کمک کنند!!! موارد زیاد بود که البته همۀ ما هر روزه در کلان شهر تهران آن ها را مشاهده می کنیم و صد البته بر درد و رنج های مان نیز افزوده می شود!!!
✳️در یکی از ایستگاه ها از قطار شهری پیاده شدم که در خروجی مترو چندین جوان در حال نواختن موسیقی بودند که بسیار هم زیبا و دل نشین می نواختند و سبب شد تعدادی از شهروندان به تماشای این صحنه بایستند. این جوانان هنرمند به احتمال زیاد به دلیل بیکاری تن به چنین کاری داده بودند و با زبان بی زبانی به رهگذران می گفتند به ما کمک کنید تا اندکی از مشکلات زندگی خود را برطرف کنیم و شاید به یک زندگی معمولی دست یابیم!! در مسیری که پیاده می رفتم بیمارستانی قرار داشت که در محوطۀ آن همراهان بیماران نگران و دردمند التماس زندگی می کردند چرا که از شهرستان های دور برای درمان بیماران خود به تهران آمده بودند!!!
❇️به میدانی رسیدم که در کنارۀ میدان مردی دستفروش بساط کالاهای خود را پهن کرده بود و از رهگذران درخواست می کرد که از او خرید کنند تا او هم بتواند زندگی خود را سامان دهد!! با به گفتگو پرداختم و از زندگی دردناک خود و خانواده اش می گفت!!از یکی از شهرستان های استان لرستان به تهران آمده بود تا بلکه شغلی بیابد اما پس از مدتی کوشش و تقلّا و بی نتیجه ماندن این کوشش ها به ناچار به دستفروشی روی آورده بود!!!
✅اما چه فایده؟!! آنان که باید این التماس ها و خواهش های شهروندان فقیر و محروم و دردمند را ببینند شوربختانه فعلا گرفتار انجام امور دیگری هستند و فرصت دیدن و پرداختن به این مشکلات و مسائل را ندارند!!! تلخ تر و بدتر این که این گروه از شهروندان چقدر دچار تحقیر و درد و رنج می شوند تا بلکه به یک زندگی بسیار معمولی دست یابند!!تو گویی که به دست آوردن یک زندگی معمولی نیز برای اینان به آرزویی بزرگ و بس دور و دراز بدل شده است!!!! آه ای زندگی معمولی!! آه ای زندگی معمولی!!!
#زندگی_معمولی
#فقر
#محرومیت
#صدای_خاموش
@tajeddin_mohammadbagher
Forwarded from اتچ بات
«جامعه شناسی علم شناخت واقعیت اجتماعی است»
🌎اتحادیه جامعه شناسان ایرانی در تلگرام (اِجادَت)، فهرست زیر را در حوزه های گوناگون علوم اجتماعی تدارک دیده است. با انتشار آن در کانال های مختلف، به ترویج بینش جامعه شناختی کمک کنیم.
✍💌پنج شنبه ۱۴۰۳/۰۱/۳۰✍💌
✍ح.ا.تنهایی
💌جامعه شناسی تفسیری و نظری و درمانی ایران
🆔 @hatanhai
✍احمد فعال
💌تحلیل های نظری در جامعه شناسی و سیاست
🆔 @bayane_azadi
✍هادی خانیکی
💌مجله رسانه فرهنگ
🆔 @resanefarhang
✍کاوه فرهادی
💌انسانشناسی یاریگری، توسعه پایدار و زیستبومداری
🆔 @kaveh_farhadi
✍اصغر ایزدی جیران
💌آکادمی مردمشناسی
🆔 @IzadiJeiran
✍مسعود زمانی مقدم
💌پژوهش کیفی
🆔 @qualitative_methodology
✍فاطمه موسوی ویایه
💌کانال علمی مطالعات زنان
🆔 @womenstudiesisaorg
✍مسعود زمانی مقدم
💌نوشتهها، مقالات و دورههای آموزشی
🆔 @masoudzamanimoghadam
✍مهران صولتی
💌نقد رادیکال جامعه ایران
🆔 @solati_mehran
✍علی نوری
💌خانواده ایرانی و مسائل اجتماعی
🆔 @iranian_familyy
✍فاطمه موسوی ویایه
💌زنان و مسائل اجتماعی
🆔 @women_socialproblems
✍سعید معدنی
💌هفت اقلیم
🆔 @Saeed_Maadani
✍محمدحسن علایی
💌آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعهشناختی
🆔 @sociologicalperspectives
✍حسین شیران
💌جامعهشناسی شرقی
🆔 @OrientalSociology
✍حسین پرويز اجلالی
💌جامعه شناس ایرانی
🆔 @iransociologista
✍زهره دودانگه
💌شهر و نظریه اجتماعی
🆔 @urbansocialtheory
✍مینا شیروانی ناغانی
💌جامعهشناسی اقتصادی و توسعه
🆔 @sociology_development_economic
✍سیامک زندرضوی
💌جامعه شناسی مردم مدار
🆔 @szandrazavi
✍رضا تسلیمی طهرانی
💌جامعه شناسی عمومی
🆔 @taslimi_tehrani
✍امیر رزاقی
💌جستارهایی در جامعه شناسی اقتصادی و توسعه
🆔 @sociology_economic_development
✍آرش احدی مطلق
💌جامعهشناسی و اخلاق
🆔 @Sociology_of_Ethics
✍بیتا مدنی
💌مطالعات فمینیستی تفسیری پرگمتیستی
🆔 @sociology_of_sport
✍سودابه حیدری
💌رادیولوگ؛ پادکستِ اجتماعی، علمی و فلسفی
🆔 @Radio_Log
✍حجت اله عباسی
💌مطالعات رسانه و ارتباطات
🆔 @mediaresearches
✍مصلح فتاح پور
💌تحلیل آسیبهای اجتماعی
🆔 @Analysisisocialproblems
✍نعمت الله فاضلی
💌تحلیل فرهنگی جامعه ایران
🆔 @Drnematallahfazeli
✍فریبا نظری
💌جامعهشناسی گروههای اجتماعی
🆔 @Sociologyofsocialgroups
✍عادل سجودی
💌جستاری در جامعه شناسی
🆔 @GILsociologist
✍شیرین ولی پوری
💌جامعه شناسی جنایی،فقه الاجتماع
🆔 @criminalsociology
✍💌✍💌✍💌✍💌
🔗Click here to join us:
🆔 @madanibita
🆔 @dr_shirinvalipouri
🆔 @Mohamadzeinaliun
🌎اتحادیه جامعه شناسان ایرانی در تلگرام (اِجادَت)، فهرست زیر را در حوزه های گوناگون علوم اجتماعی تدارک دیده است. با انتشار آن در کانال های مختلف، به ترویج بینش جامعه شناختی کمک کنیم.
✍💌پنج شنبه ۱۴۰۳/۰۱/۳۰✍💌
✍ح.ا.تنهایی
💌جامعه شناسی تفسیری و نظری و درمانی ایران
🆔 @hatanhai
✍احمد فعال
💌تحلیل های نظری در جامعه شناسی و سیاست
🆔 @bayane_azadi
✍هادی خانیکی
💌مجله رسانه فرهنگ
🆔 @resanefarhang
✍کاوه فرهادی
💌انسانشناسی یاریگری، توسعه پایدار و زیستبومداری
🆔 @kaveh_farhadi
✍اصغر ایزدی جیران
💌آکادمی مردمشناسی
🆔 @IzadiJeiran
✍مسعود زمانی مقدم
💌پژوهش کیفی
🆔 @qualitative_methodology
✍فاطمه موسوی ویایه
💌کانال علمی مطالعات زنان
🆔 @womenstudiesisaorg
✍مسعود زمانی مقدم
💌نوشتهها، مقالات و دورههای آموزشی
🆔 @masoudzamanimoghadam
✍مهران صولتی
💌نقد رادیکال جامعه ایران
🆔 @solati_mehran
✍علی نوری
💌خانواده ایرانی و مسائل اجتماعی
🆔 @iranian_familyy
✍فاطمه موسوی ویایه
💌زنان و مسائل اجتماعی
🆔 @women_socialproblems
✍سعید معدنی
💌هفت اقلیم
🆔 @Saeed_Maadani
✍محمدحسن علایی
💌آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعهشناختی
🆔 @sociologicalperspectives
✍حسین شیران
💌جامعهشناسی شرقی
🆔 @OrientalSociology
✍حسین پرويز اجلالی
💌جامعه شناس ایرانی
🆔 @iransociologista
✍زهره دودانگه
💌شهر و نظریه اجتماعی
🆔 @urbansocialtheory
✍مینا شیروانی ناغانی
💌جامعهشناسی اقتصادی و توسعه
🆔 @sociology_development_economic
✍سیامک زندرضوی
💌جامعه شناسی مردم مدار
🆔 @szandrazavi
✍رضا تسلیمی طهرانی
💌جامعه شناسی عمومی
🆔 @taslimi_tehrani
✍امیر رزاقی
💌جستارهایی در جامعه شناسی اقتصادی و توسعه
🆔 @sociology_economic_development
✍آرش احدی مطلق
💌جامعهشناسی و اخلاق
🆔 @Sociology_of_Ethics
✍بیتا مدنی
💌مطالعات فمینیستی تفسیری پرگمتیستی
🆔 @sociology_of_sport
✍سودابه حیدری
💌رادیولوگ؛ پادکستِ اجتماعی، علمی و فلسفی
🆔 @Radio_Log
✍حجت اله عباسی
💌مطالعات رسانه و ارتباطات
🆔 @mediaresearches
✍مصلح فتاح پور
💌تحلیل آسیبهای اجتماعی
🆔 @Analysisisocialproblems
✍نعمت الله فاضلی
💌تحلیل فرهنگی جامعه ایران
🆔 @Drnematallahfazeli
✍فریبا نظری
💌جامعهشناسی گروههای اجتماعی
🆔 @Sociologyofsocialgroups
✍عادل سجودی
💌جستاری در جامعه شناسی
🆔 @GILsociologist
✍شیرین ولی پوری
💌جامعه شناسی جنایی،فقه الاجتماع
🆔 @criminalsociology
✍💌✍💌✍💌✍💌
🔗Click here to join us:
🆔 @madanibita
🆔 @dr_shirinvalipouri
🆔 @Mohamadzeinaliun
Telegram
attach 📎
زندگی جنگ و دیگر هیچ
لیلی گلستان
🎧 لیلی گلستان دربارهی خودش و پدرش ابراهیم گلستان و از جمله ترجمهی کتاب زندگی، جنگ و دیگر هیچ نوشتهی اوریانا فالاچی ترجمه لیلی (۱۳۵۰) و نیز شوهرش ( نعمت حقیقی فیلمبردار معروف و پدر مانی حقیقی) و طلاقاش و اشتغالاَش در کتاب فروشی و تاسیس گالری نقاشی گفته است.
این سخنرانی در سال ۱۳۸۱ انجام شده. گلستان متولد ۱۳۲۳ است..
@uniartplus
@Saeed_Maadani
این سخنرانی در سال ۱۳۸۱ انجام شده. گلستان متولد ۱۳۲۳ است..
@uniartplus
@Saeed_Maadani
nasim1078.pdf
827.3 KB
nasim1078.pdf
نسخه الکترونیکی
*هفته نامه نسیم جنوب*
سال بیست و هفتم
شماره ۱۰۷۸
🌺🌺🌺🌺
*نسیم جنوب، دیرپاترین نشریه تاریخ بوشهر*
زبادِ جنوبی در آمد نسیم
دل رهروان رست زاندوه و بیم (نظامی)
تلفن تماس و ارسال مطلب از طریق واتساب:
۰۹۱۷۷۷۲۳۹۰۹
@Saeed_Maadani
نسخه الکترونیکی
*هفته نامه نسیم جنوب*
سال بیست و هفتم
شماره ۱۰۷۸
🌺🌺🌺🌺
*نسیم جنوب، دیرپاترین نشریه تاریخ بوشهر*
زبادِ جنوبی در آمد نسیم
دل رهروان رست زاندوه و بیم (نظامی)
تلفن تماس و ارسال مطلب از طریق واتساب:
۰۹۱۷۷۷۲۳۹۰۹
@Saeed_Maadani
خانم تذکّر دهنده!
✍سعید معدنی
دیروز در یکی از ایستگاههای مترو تهران خسته و کوفته از میان انبوه مسافر رد میشدم. دیدم یک خانم چادری به دختر نوجوانی گفت: "خانمم حجابت رو مراعات کن!". من و بسیاری نگاهمان به سوی آندو برگشت. دختر که روسریاش بر شانههایش افتاده بود انگار در گوشاش هدفون بود و فارغ از هر چیز در دنیای خود سیر میکرد و صدای تذکّر دهنده را نشنید. دوباره خانم تذکّر دهنده داد زد. دختر دهه هشتادی و شاید هم دهه نودی همچنان به راه خود ادامه داد. تا آخر خانم "حجاببان" بر روی شانهی دختر نوجوان دست گذاشت گفت: "خانم با تو هستم". دختر هاج و واج به او نگاه کرد. همه ما خیره بودیم که چه میشود. از نگاه دختر میشد خواند که او نمیداند چرا باید حجاب مورد نظر تذکر دهنده را مراعات کند؟!
بخشی از نسل امروز که شاید اکثریت جامعه را دربر بگیرد، بسیار متفاوت از نسلهای گذشته است. فرهنگاش جهانی است و بیش از مدرسه و صدا و سیما و خانواده، از جهان پیرامونش تأثیر میپذیرد و مذهب هزار سالهی پدراناش را هم مشتی ریاکار سودجو با ظاهر مذهبی به باد حراج دادهاند. او نمیداند چرا باید آن روسری که بر دوشش افتاده را بر روی سر بیاورد. من از نگاه دختر نوجوان این را فهمیدم. به فرض، دختر روسری را سر میکرد. باز دوباره چهار قدم آنطرفتر آن را بر روی شانه میانداخت. چون او از درون اعتقادی به پوشاندن موی سر ندارد و اجبار ۴۵ ساله هم جواب نداده و نمیدهد.
در مقابل بانوی تذکّر دهنده هم نمیداند آیا پوشاندن سر با پارچه، اعتقادی است یا قانونی. اگر اعتقادی است که نیاز به اجبار نیست و اگر قانونی است باید ابتدا قانون را ترویج کرد و در صورت پذیرش از سوی اکثریت مردم، آن را اجرایی کرد. ولی ظاهراً از اول انقلاب به اینطرف، اکثریت زنان و به ویژه دختران جوان نسبت به این قانون - حداقل در شهرها - بیاعتنا و بیاعتناتر شدهاند.
من فقط این را میفهمم که برای دینی کردن جامعه چاره و راهکار این نیست. دیندار کردن جامعه با زور و تنبیه و بازداشت نتیجهی کاملاً برعکس دارد.
۳۱ فروردین ۱۴۰۳
#سعید_معدنی
#تذکر
#پوشش
#حجاب
#دین
#اعتقاد
#قانون
@Saeed_Maadani
✍سعید معدنی
دیروز در یکی از ایستگاههای مترو تهران خسته و کوفته از میان انبوه مسافر رد میشدم. دیدم یک خانم چادری به دختر نوجوانی گفت: "خانمم حجابت رو مراعات کن!". من و بسیاری نگاهمان به سوی آندو برگشت. دختر که روسریاش بر شانههایش افتاده بود انگار در گوشاش هدفون بود و فارغ از هر چیز در دنیای خود سیر میکرد و صدای تذکّر دهنده را نشنید. دوباره خانم تذکّر دهنده داد زد. دختر دهه هشتادی و شاید هم دهه نودی همچنان به راه خود ادامه داد. تا آخر خانم "حجاببان" بر روی شانهی دختر نوجوان دست گذاشت گفت: "خانم با تو هستم". دختر هاج و واج به او نگاه کرد. همه ما خیره بودیم که چه میشود. از نگاه دختر میشد خواند که او نمیداند چرا باید حجاب مورد نظر تذکر دهنده را مراعات کند؟!
بخشی از نسل امروز که شاید اکثریت جامعه را دربر بگیرد، بسیار متفاوت از نسلهای گذشته است. فرهنگاش جهانی است و بیش از مدرسه و صدا و سیما و خانواده، از جهان پیرامونش تأثیر میپذیرد و مذهب هزار سالهی پدراناش را هم مشتی ریاکار سودجو با ظاهر مذهبی به باد حراج دادهاند. او نمیداند چرا باید آن روسری که بر دوشش افتاده را بر روی سر بیاورد. من از نگاه دختر نوجوان این را فهمیدم. به فرض، دختر روسری را سر میکرد. باز دوباره چهار قدم آنطرفتر آن را بر روی شانه میانداخت. چون او از درون اعتقادی به پوشاندن موی سر ندارد و اجبار ۴۵ ساله هم جواب نداده و نمیدهد.
در مقابل بانوی تذکّر دهنده هم نمیداند آیا پوشاندن سر با پارچه، اعتقادی است یا قانونی. اگر اعتقادی است که نیاز به اجبار نیست و اگر قانونی است باید ابتدا قانون را ترویج کرد و در صورت پذیرش از سوی اکثریت مردم، آن را اجرایی کرد. ولی ظاهراً از اول انقلاب به اینطرف، اکثریت زنان و به ویژه دختران جوان نسبت به این قانون - حداقل در شهرها - بیاعتنا و بیاعتناتر شدهاند.
من فقط این را میفهمم که برای دینی کردن جامعه چاره و راهکار این نیست. دیندار کردن جامعه با زور و تنبیه و بازداشت نتیجهی کاملاً برعکس دارد.
۳۱ فروردین ۱۴۰۳
#سعید_معدنی
#تذکر
#پوشش
#حجاب
#دین
#اعتقاد
#قانون
@Saeed_Maadani
Forwarded from هفت اقلیم (سعید معدنی)
از کتاب گلستان سعدی :
درویشی مستجاب الدعوه در بغداد پدید آمد حجاج یوسف را خبر کردند بخواندش و گفت دعای خیری بر من کن. گفت خدایا جانش بستان گفت از بهر خدای این چه دعاست گفت این دعای خیر است تو را و جمله مسلمانان را
ای زبردست زیردست آزار
گرم تا کی بماند این بازار
به چه کار آیدت جهانداری
مردنت به که مردم آزاری
●اول اردیبهشت روز بزرگداشت سعدی
@Saeed_Maadani
درویشی مستجاب الدعوه در بغداد پدید آمد حجاج یوسف را خبر کردند بخواندش و گفت دعای خیری بر من کن. گفت خدایا جانش بستان گفت از بهر خدای این چه دعاست گفت این دعای خیر است تو را و جمله مسلمانان را
ای زبردست زیردست آزار
گرم تا کی بماند این بازار
به چه کار آیدت جهانداری
مردنت به که مردم آزاری
●اول اردیبهشت روز بزرگداشت سعدی
@Saeed_Maadani
قتل بزرگمهر
و سنت وزیر کشی در تاریخ ایران
✍سعید معدنی
برخی مورخان براین باورند که ماه اردیبهشت 590 میلادی آعاز متلاشی شدن حکومت ساسانیان است. زیرا دراین ماه و سال بسیاری از مدیران مجرب و ایراندوست کشوری و لشکری توسط شاه ساسانی برکنار، بازداشت و به قتل می رسند.همچنین در این ماه از آن سال برخی تاریخ نویسان قتل بزرگمهر حکیم را نیز به دستور خسرو پرویز یادآور می شوند. البته تاریخ دانان می دانند که شخصیت بزرگمهر آمیخته با واقعیت و افسانه و اسطوره است، اما به باور برخی مورخان شخصی به نام بزرگمهر وجود داشته است.
قتل بزرگمهر یادآور سنت وزیر کشی است که در تاریخ این سرزمین به دفعات تکرار شده است. در این مقال کوتاه به چند مورد از وزیرکشی، که خوانندگان این متن کم و بیش با سرنوشت آنها آشنایند، اشاره می شود. سنت وزیرکشی بعد از ورود اسلام به ایران هم ادامه می یابد. برای مثال جعفر برمکی وزیر ایرانی به دست هارون عباسی کشته می شود. در دوره سلطان مسعود غزنوی، نوبت به دار آویختن حسنک وزیر است که به او اتهام گرایش به قرمطیان و اسماعیلیه می زنند و ریختن خونش را مجاز و مباح می دانند. ترس پادشاهان و خلفا و حاکمان از اینکه مبادا قدرت مطلقه و یا بخشی از آن را از دست بدهند یا وزرا را می کشتند و یا آنها را به انزوای کامل می کشیدند.
در دوران معاصر امیرکبیر وزیر لایق و کاردان ناصرالدین شاه نیز ابتدا برکنار، سپس تبعید و به خدعه درباریان رگ دستش در حمام فین کاشان زده میشود و به قتل می رسد. داستان دکتر محمد مصدق نیز از آن وزیر کشی های تاریخ اخیر است. اگر چه وی ظاهرا کشته نشد اما پس از مدتی تحمل زندان، تبعید شد و در روستای احمد آباد - شهرستان ساوجبلاغ، استان البرز - تا آخر عمر دور از دوستان و یارانش به حصر خانگی و انزوا گذراند.
هویدا نیز از این رهگذر بی نصیب نماند. امیر عباس هویدا به ظاهر طولانی ترین نخست وزیری را در تاریخ معاصر ایران دارد، و بیش از دوازده سال در این مقام ماند و از کرنش گران درگاه اعلیضرت محمدرضا شاه بود!. شاه پهلوی در آستانه سقوط حکومتش برای ساکت کردن انقلابیون هویدا را زندانی کرد اما پس از مدتی خودش به همراه خانواده و درباریانش از کشور گریختند و هویدای در بند را دو دستی به انقلابیون خشمگین سپردند و آنها نیز به باور خود نخست وزیر نظام فاسد را بدون محاکمه درست و حسابی ، بدون وکیل مدافع و تشریفات، در مسیر انتقال از دادگاه به بازداشتگاه گلوله ای به سرش شلیک کردند و کشتند، تا سنت وزیر کشی در این سرزمین ادامه پیدا کند. به عبارتی می توان گفت قاتل اصلی هویدا محمدرضا شاه و سردمداران پهلوی بودند.
درباره لیست وزیر کشی در تاریخ طولانی ایران بسیار می توان گفت و نوشت. دلایل این مرگ ها متعدد و متنوع هستند اما در یک چیز اشتراک وجود دارد، و آن اینکه حاکمان مستبد می ترسیدند که مبادا قدرت کامل خود را از دست بدهند، لذا بهترین راه فرستاندن وزیران به سوی زندان و حصر و تبعید و چوبه دار بود.
جالب آنکه در اغلب اوقات زمانی طول نمی کشید، و پس از کشتن وزرای لایق توسط حاکمان نادان، حکومت شان در مسیر تزلزل و سقوط قرار می گرفت. 30 سال پس از کشته شدن بزرگمهر، با حمله اعراب مسلمان به ایران حکومت 400 ساله ساسانیان سقوط می کند و برای همیشه به تاریخ می پیوندد.
#سعید_معدنی
#ساسانیان
#بزرگمهر
#حسنک_وزیر
#امیرکبیر
#محمد_مصدق
#هویدا
@Saeed_Maadani
و سنت وزیر کشی در تاریخ ایران
✍سعید معدنی
برخی مورخان براین باورند که ماه اردیبهشت 590 میلادی آعاز متلاشی شدن حکومت ساسانیان است. زیرا دراین ماه و سال بسیاری از مدیران مجرب و ایراندوست کشوری و لشکری توسط شاه ساسانی برکنار، بازداشت و به قتل می رسند.همچنین در این ماه از آن سال برخی تاریخ نویسان قتل بزرگمهر حکیم را نیز به دستور خسرو پرویز یادآور می شوند. البته تاریخ دانان می دانند که شخصیت بزرگمهر آمیخته با واقعیت و افسانه و اسطوره است، اما به باور برخی مورخان شخصی به نام بزرگمهر وجود داشته است.
قتل بزرگمهر یادآور سنت وزیر کشی است که در تاریخ این سرزمین به دفعات تکرار شده است. در این مقال کوتاه به چند مورد از وزیرکشی، که خوانندگان این متن کم و بیش با سرنوشت آنها آشنایند، اشاره می شود. سنت وزیرکشی بعد از ورود اسلام به ایران هم ادامه می یابد. برای مثال جعفر برمکی وزیر ایرانی به دست هارون عباسی کشته می شود. در دوره سلطان مسعود غزنوی، نوبت به دار آویختن حسنک وزیر است که به او اتهام گرایش به قرمطیان و اسماعیلیه می زنند و ریختن خونش را مجاز و مباح می دانند. ترس پادشاهان و خلفا و حاکمان از اینکه مبادا قدرت مطلقه و یا بخشی از آن را از دست بدهند یا وزرا را می کشتند و یا آنها را به انزوای کامل می کشیدند.
در دوران معاصر امیرکبیر وزیر لایق و کاردان ناصرالدین شاه نیز ابتدا برکنار، سپس تبعید و به خدعه درباریان رگ دستش در حمام فین کاشان زده میشود و به قتل می رسد. داستان دکتر محمد مصدق نیز از آن وزیر کشی های تاریخ اخیر است. اگر چه وی ظاهرا کشته نشد اما پس از مدتی تحمل زندان، تبعید شد و در روستای احمد آباد - شهرستان ساوجبلاغ، استان البرز - تا آخر عمر دور از دوستان و یارانش به حصر خانگی و انزوا گذراند.
هویدا نیز از این رهگذر بی نصیب نماند. امیر عباس هویدا به ظاهر طولانی ترین نخست وزیری را در تاریخ معاصر ایران دارد، و بیش از دوازده سال در این مقام ماند و از کرنش گران درگاه اعلیضرت محمدرضا شاه بود!. شاه پهلوی در آستانه سقوط حکومتش برای ساکت کردن انقلابیون هویدا را زندانی کرد اما پس از مدتی خودش به همراه خانواده و درباریانش از کشور گریختند و هویدای در بند را دو دستی به انقلابیون خشمگین سپردند و آنها نیز به باور خود نخست وزیر نظام فاسد را بدون محاکمه درست و حسابی ، بدون وکیل مدافع و تشریفات، در مسیر انتقال از دادگاه به بازداشتگاه گلوله ای به سرش شلیک کردند و کشتند، تا سنت وزیر کشی در این سرزمین ادامه پیدا کند. به عبارتی می توان گفت قاتل اصلی هویدا محمدرضا شاه و سردمداران پهلوی بودند.
درباره لیست وزیر کشی در تاریخ طولانی ایران بسیار می توان گفت و نوشت. دلایل این مرگ ها متعدد و متنوع هستند اما در یک چیز اشتراک وجود دارد، و آن اینکه حاکمان مستبد می ترسیدند که مبادا قدرت کامل خود را از دست بدهند، لذا بهترین راه فرستاندن وزیران به سوی زندان و حصر و تبعید و چوبه دار بود.
جالب آنکه در اغلب اوقات زمانی طول نمی کشید، و پس از کشتن وزرای لایق توسط حاکمان نادان، حکومت شان در مسیر تزلزل و سقوط قرار می گرفت. 30 سال پس از کشته شدن بزرگمهر، با حمله اعراب مسلمان به ایران حکومت 400 ساله ساسانیان سقوط می کند و برای همیشه به تاریخ می پیوندد.
#سعید_معدنی
#ساسانیان
#بزرگمهر
#حسنک_وزیر
#امیرکبیر
#محمد_مصدق
#هویدا
@Saeed_Maadani
سنجرخان
✍️سعید معدنی
اخیرا سریالی از زندگی سنجرخان و مبارزاتش به کارگردانی محمد حسین لطیفی از تلویزیون پخش شد. از آنجا که تهیه کننده سریال، آقای حسین جلالی، قبلا دانشجوی دانشکده ما در رشته جامعه شناسی بود، کنجکاو شدم سریال را ببینم. در کل سریال خوبی بود. یادم هست آقای جلالی حدود ۱۵ سال قبل گفته بود که میخواهند چنین سریالی بسازند، اما احتمالا به دلیل کمبود بودجه و یا سایر مشکلات ساخت آن به درازا کشید .
سنجرخان وزیری نرانی یک مبارز کُرد بود که در دوره احمدشاه قاجار به مبارزه با بیعدالتیهای پیرامون خود برخاست. او با اشغالگران روس و انگلیس جنگید و همچنین در مقابل خوانین مستبد و زورگوی محلی که توسط نماینده حکومت، حمایت میشدند و به مردم محروم ظلم میکردند، ایستاد و مبارزه کرد. آنطور که در داستان سریال آمده بود سرانجام سنجرخان با خیانت خوانین محلی در روز عاشورا - اول مهرماه ۱۲۹۹ خورشیدی- کشته می شود.
در طول تماشای قسمت های سریال همیشه با خودم میگفتم کاش در این سریال هم مثل سریال «سوران» و یا «نون خ» نقشها و شخصیتهای بومی ته لهجهی شیرین کردی داشتند. در این صورت به نظرم هم صداها دلنشینتر میشد و هم نقش های بومی باور پذیرتر میشدند. بخصوص اینکه نقش سنجرخان را یک هنرمند بومی اهل سنندج، آقای فرشید گویلی بازی کرده بود که بازیاش قوی و بسیار خوب بود.
برای من یکی دیگر از جذابیتهای سریال ترانهی تیتراژ به زبان کُردی بود. با اینکه زبان کردی نمیدانم ولی لحن، صدا و موسیقیاش به دلم نشست. البته سعی کردم ترجمه ترانه را پیدا کنم و به همراه متن کردی بیاورم. نمیدانم این ترجمه تا چه حد منظور، محتوا و حس و حال شعر را انتقال میدهد؟ در ادامه، ترانهی این سریال را به اشتراک می گذارم. امیدوارم شما هم مثل من از صدا، لحن و موسیقی آن لذت ببرید.👇
۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
#سعید_معدنی
#سنجرخان
#سریال
#موسیقی
#ترانه
@Saeed_Maadani
✍️سعید معدنی
اخیرا سریالی از زندگی سنجرخان و مبارزاتش به کارگردانی محمد حسین لطیفی از تلویزیون پخش شد. از آنجا که تهیه کننده سریال، آقای حسین جلالی، قبلا دانشجوی دانشکده ما در رشته جامعه شناسی بود، کنجکاو شدم سریال را ببینم. در کل سریال خوبی بود. یادم هست آقای جلالی حدود ۱۵ سال قبل گفته بود که میخواهند چنین سریالی بسازند، اما احتمالا به دلیل کمبود بودجه و یا سایر مشکلات ساخت آن به درازا کشید .
سنجرخان وزیری نرانی یک مبارز کُرد بود که در دوره احمدشاه قاجار به مبارزه با بیعدالتیهای پیرامون خود برخاست. او با اشغالگران روس و انگلیس جنگید و همچنین در مقابل خوانین مستبد و زورگوی محلی که توسط نماینده حکومت، حمایت میشدند و به مردم محروم ظلم میکردند، ایستاد و مبارزه کرد. آنطور که در داستان سریال آمده بود سرانجام سنجرخان با خیانت خوانین محلی در روز عاشورا - اول مهرماه ۱۲۹۹ خورشیدی- کشته می شود.
در طول تماشای قسمت های سریال همیشه با خودم میگفتم کاش در این سریال هم مثل سریال «سوران» و یا «نون خ» نقشها و شخصیتهای بومی ته لهجهی شیرین کردی داشتند. در این صورت به نظرم هم صداها دلنشینتر میشد و هم نقش های بومی باور پذیرتر میشدند. بخصوص اینکه نقش سنجرخان را یک هنرمند بومی اهل سنندج، آقای فرشید گویلی بازی کرده بود که بازیاش قوی و بسیار خوب بود.
برای من یکی دیگر از جذابیتهای سریال ترانهی تیتراژ به زبان کُردی بود. با اینکه زبان کردی نمیدانم ولی لحن، صدا و موسیقیاش به دلم نشست. البته سعی کردم ترجمه ترانه را پیدا کنم و به همراه متن کردی بیاورم. نمیدانم این ترجمه تا چه حد منظور، محتوا و حس و حال شعر را انتقال میدهد؟ در ادامه، ترانهی این سریال را به اشتراک می گذارم. امیدوارم شما هم مثل من از صدا، لحن و موسیقی آن لذت ببرید.👇
۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
#سعید_معدنی
#سنجرخان
#سریال
#موسیقی
#ترانه
@Saeed_Maadani
Seriyal Sanjakhan
Reza Salavati [ Kishmusics.ir ]
هاتم
(ترانه تیتراژ سریال سنجرخان)
خواننده: رضا صلواتی
دیسان هەتاۆ داێ لە لووتکەێ سەرشاخەکان
دوبارە آفتاب بر قلەکوهها تابید
گەرماێ گزنگ کەوتەسێبەری باخەکان
پرتوهایش بر سایەسار باغها خزید
بەدڵ وەکوو هەڵۆێ بەرزی سەر کێوەکان
عقاب بلند پرواز کوهستان پر دل و شجاع
بە هێمنی گەراێە وەبۆ لاێ خەلکی بەر خێوەکان
با آرامش بە سوی مردمش بازگشت
هاتم هاتم دیسانەوە بوومەتیرۆژی خۆرهەڵات
بازگشتم آمدم همانند پرتوهای گرمابخش آفتاب میهنم
هاتم هاتم زۆر بە تەۆەژم و لە سەرخۆ بەرەۆ ئاسۆێ روونی وڵات
آمدم, آمدم و بازگشتی قدرتمندانەبەسوی آیندە روشن میهنم
بەسۆزی کۆنی حەێران و سەێدەوان و کاکی رێبوار
آهنگ سوزناک حیران و بیت و کاکی ریبوار را زمزمەمیکرد
دەکەوێتە رێ سەربەستی دژی بێگانەو شەوی تار
درراەسربلندی و آزادی مردمش گام بر می داشت
هاوار ئەکات هۆ هۆ لالۆێ هەمووگەلانی وڵاتم
او بانگ بر آورد کەای برادرانم ای مردم عزیز میهنم
لەدەڕدو داۆی دۆژمنی نەیاری رژد قەت نەترسام
از مکر و حیلەی دشمن غدار هیچ گاەهراسی نداشتم
هاتم هاتم دیسانەوەبوومەتیرۆژی خۆر هەڵات
بازگشتم آمدم همانندپرتوهای گرمابخش آفتاب میهنم
هاتم هاتم زۆر....
@Saeed_Maadani
(ترانه تیتراژ سریال سنجرخان)
خواننده: رضا صلواتی
دیسان هەتاۆ داێ لە لووتکەێ سەرشاخەکان
دوبارە آفتاب بر قلەکوهها تابید
گەرماێ گزنگ کەوتەسێبەری باخەکان
پرتوهایش بر سایەسار باغها خزید
بەدڵ وەکوو هەڵۆێ بەرزی سەر کێوەکان
عقاب بلند پرواز کوهستان پر دل و شجاع
بە هێمنی گەراێە وەبۆ لاێ خەلکی بەر خێوەکان
با آرامش بە سوی مردمش بازگشت
هاتم هاتم دیسانەوە بوومەتیرۆژی خۆرهەڵات
بازگشتم آمدم همانند پرتوهای گرمابخش آفتاب میهنم
هاتم هاتم زۆر بە تەۆەژم و لە سەرخۆ بەرەۆ ئاسۆێ روونی وڵات
آمدم, آمدم و بازگشتی قدرتمندانەبەسوی آیندە روشن میهنم
بەسۆزی کۆنی حەێران و سەێدەوان و کاکی رێبوار
آهنگ سوزناک حیران و بیت و کاکی ریبوار را زمزمەمیکرد
دەکەوێتە رێ سەربەستی دژی بێگانەو شەوی تار
درراەسربلندی و آزادی مردمش گام بر می داشت
هاوار ئەکات هۆ هۆ لالۆێ هەمووگەلانی وڵاتم
او بانگ بر آورد کەای برادرانم ای مردم عزیز میهنم
لەدەڕدو داۆی دۆژمنی نەیاری رژد قەت نەترسام
از مکر و حیلەی دشمن غدار هیچ گاەهراسی نداشتم
هاتم هاتم دیسانەوەبوومەتیرۆژی خۆر هەڵات
بازگشتم آمدم همانندپرتوهای گرمابخش آفتاب میهنم
هاتم هاتم زۆر....
@Saeed_Maadani
Forwarded from 🌻🌾ایران تایمز🌽🌻
🔴بارندگیهای زاهدان به کجا میروند؟
حسین سرگزی، رئیس اداره آبخیزداری و حفاظت خاک اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان سیستان و بلوچستان
شهر زاهدان بهعنوان بزرگترین مرکز جمعیتی و اداری در شرق کشور، از اهمیت ویژهای برخوردار است. آمار غیررسمی، جمعیت زاهدان را تا حدود یک میلیون نفر برآورد میکند؛ بنابراین، تأمین نیازهای ضروری این جمعیت، از حساسیت زیادی برخوردار است، چرا که کمبود منابع حیاتی مثل آب، میتواند ابعاد سیاسی و امنیتی به موضوع ببخشد.
نیاز آبی کل شهر، ۵۲ میلیون مترمکعب در سال است که تا پیش از این از چاهنیمههای سیستان تأمین میشد؛ اما در حال حاضر، با توجه به کمبود آب در سیستان برداشت آب از چاهنیمهها کاهس یافته و کمبود نیاز از آبهای زیرزمینی شهر و حوضههای اطراف تأمین میگردد.
تغییر سبک زندگی، گسترش شهر و افزایش جمعیت، نیازهای رو به تزایدی را در بخش آب در زاهدان به وجود آورده است. از سوی دیگر، پدیده گرمایش جهانی، تغییرات الگوی بارش و تغییر اقلیم نیز شرایطی را ایجاد کردهاند که موضوع آب بایستی با بهکارگیری عقل محاسبهگر و صرفه و صلاح اقتصادی و زیستمحیطی مدیریت شود.
برای جبران کمبود و پاسخ به نیازهای آبی آینده شهر، پروژههای متعدد و هزینهبری چون: تامین آب ازحرمک، دشتک و شیله در جنوب هامون، تهلاب در میرجاوه، دریای عمان و حفر چاههای متعدد در سطح دشت زاهدان در دستور کار است که هر یک هزینه های ریالی و ارزی بسیار هنگفت و آثار زیست محیطی و اجتماعی متعددی خواهد داشت.
پس از بارندگیهای رگباری بهار امسال در زاهدان، سوال بسیاری از شهروندان این است که این آب کجا میرود و برای استفاده مطلوب از آن چه میتوان کرد؟
برای پاسخ به این سوال، باید اشاره شود که خروجی روانابها، پساب و بارندگیهای شهرستان زاهدان به سمت دره لار در شمال شرق شهر است. میزان مساحت حوضههای منتهی به دره لار شامل امامآباد، غریبآباد، منزلاب، ارتفاعات غربی و حوضه شهر بیش از ۴۵۰ هزار هکتار است که با بارندگی ۱۰۰ میلیمتری، حجم نزولات آن به ۴۵۰ میلیون مترمکعب میرسد و با توجه به میزان و شدت بارندگی، حجم زیادی از آن تبدیل به رواناب میشود.
رواناب حاصله بههمراه پساب تصفیهشده تصفیهخانه شهر (بهمیزان حداقل ۱۰ هزار مترمکعب در شبانهروز) مشابه بیش از ۲۰ خروجی دیگر (در حوزه شهرستان زاهدان) تماماً وارد کشور پاکستان شده و نهایتاً به گودال معروف گودزره در افغانستان زهکش میشود.
برآوردها و تجارب گذشته نشان میدهند که با برنامهریزی درست سالانه بخش زیادی از این آب قابل استحصال و استفاده مطلوب خواهد بود و چه بسا زاهدان را از پروژه های پرهزینه انتقال آب بی نیاز کند.
خوب است اشاره شود، با توجه به تزریق آب انتقالی از سیستان طی بیش از دو دهه گذشته، آب زیرزمینی شهر غنی است و حتی در چاههای نزدیک به انتهای حوضه، سرریز چاهها را شاهدیم.
بنابراین، ضروری است بهجای پروژههای پرخرج و نامطمئن فعلی، ادارات مرتبط (آب منطقهای، آبفا، شهرداری، محیط زیست، جهاد کشاورزی، منابع طبیعی و غیره) با مدیریت استانداری و سازمان برنامه و بودجه برای مهار این روانابها و استفاده مطلوب از پساب اقدام فوری انجام دهند.
طبعاً این اقدامات در سه بخش می تواند به انجام برسد؛
1️⃣ بخشی از اقدامات شامل مدیریت آب در بالادست خواهد بود چنانکه سه حوضه ابخیز منتهی به شهر زاهدان به نامهای امامآباد، غریبآباد و منزلآب در سالهای گذشته توسط آبخیزداری مطالعه و پروژههای اجرایی آن احصا گردیده است.
2️⃣ بخش دوم اقدامات مدیریتی مربوط به سطح شهر شامل مهندسی و مدیریت آبراههها و رودخانهها، ذخیره و استفاده مطلوب و غیره می شود و
3️⃣ نهایتا اقدامات مهمی شامل فراهم کردن امکان تصفیه، شیرینسازی، پمپاژ و بازچرخانی آب و غیره بایستی در خروجی حوضه به انجام برسد.
@iran_times
حسین سرگزی، رئیس اداره آبخیزداری و حفاظت خاک اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان سیستان و بلوچستان
شهر زاهدان بهعنوان بزرگترین مرکز جمعیتی و اداری در شرق کشور، از اهمیت ویژهای برخوردار است. آمار غیررسمی، جمعیت زاهدان را تا حدود یک میلیون نفر برآورد میکند؛ بنابراین، تأمین نیازهای ضروری این جمعیت، از حساسیت زیادی برخوردار است، چرا که کمبود منابع حیاتی مثل آب، میتواند ابعاد سیاسی و امنیتی به موضوع ببخشد.
نیاز آبی کل شهر، ۵۲ میلیون مترمکعب در سال است که تا پیش از این از چاهنیمههای سیستان تأمین میشد؛ اما در حال حاضر، با توجه به کمبود آب در سیستان برداشت آب از چاهنیمهها کاهس یافته و کمبود نیاز از آبهای زیرزمینی شهر و حوضههای اطراف تأمین میگردد.
تغییر سبک زندگی، گسترش شهر و افزایش جمعیت، نیازهای رو به تزایدی را در بخش آب در زاهدان به وجود آورده است. از سوی دیگر، پدیده گرمایش جهانی، تغییرات الگوی بارش و تغییر اقلیم نیز شرایطی را ایجاد کردهاند که موضوع آب بایستی با بهکارگیری عقل محاسبهگر و صرفه و صلاح اقتصادی و زیستمحیطی مدیریت شود.
برای جبران کمبود و پاسخ به نیازهای آبی آینده شهر، پروژههای متعدد و هزینهبری چون: تامین آب ازحرمک، دشتک و شیله در جنوب هامون، تهلاب در میرجاوه، دریای عمان و حفر چاههای متعدد در سطح دشت زاهدان در دستور کار است که هر یک هزینه های ریالی و ارزی بسیار هنگفت و آثار زیست محیطی و اجتماعی متعددی خواهد داشت.
پس از بارندگیهای رگباری بهار امسال در زاهدان، سوال بسیاری از شهروندان این است که این آب کجا میرود و برای استفاده مطلوب از آن چه میتوان کرد؟
برای پاسخ به این سوال، باید اشاره شود که خروجی روانابها، پساب و بارندگیهای شهرستان زاهدان به سمت دره لار در شمال شرق شهر است. میزان مساحت حوضههای منتهی به دره لار شامل امامآباد، غریبآباد، منزلاب، ارتفاعات غربی و حوضه شهر بیش از ۴۵۰ هزار هکتار است که با بارندگی ۱۰۰ میلیمتری، حجم نزولات آن به ۴۵۰ میلیون مترمکعب میرسد و با توجه به میزان و شدت بارندگی، حجم زیادی از آن تبدیل به رواناب میشود.
رواناب حاصله بههمراه پساب تصفیهشده تصفیهخانه شهر (بهمیزان حداقل ۱۰ هزار مترمکعب در شبانهروز) مشابه بیش از ۲۰ خروجی دیگر (در حوزه شهرستان زاهدان) تماماً وارد کشور پاکستان شده و نهایتاً به گودال معروف گودزره در افغانستان زهکش میشود.
برآوردها و تجارب گذشته نشان میدهند که با برنامهریزی درست سالانه بخش زیادی از این آب قابل استحصال و استفاده مطلوب خواهد بود و چه بسا زاهدان را از پروژه های پرهزینه انتقال آب بی نیاز کند.
خوب است اشاره شود، با توجه به تزریق آب انتقالی از سیستان طی بیش از دو دهه گذشته، آب زیرزمینی شهر غنی است و حتی در چاههای نزدیک به انتهای حوضه، سرریز چاهها را شاهدیم.
بنابراین، ضروری است بهجای پروژههای پرخرج و نامطمئن فعلی، ادارات مرتبط (آب منطقهای، آبفا، شهرداری، محیط زیست، جهاد کشاورزی، منابع طبیعی و غیره) با مدیریت استانداری و سازمان برنامه و بودجه برای مهار این روانابها و استفاده مطلوب از پساب اقدام فوری انجام دهند.
طبعاً این اقدامات در سه بخش می تواند به انجام برسد؛
1️⃣ بخشی از اقدامات شامل مدیریت آب در بالادست خواهد بود چنانکه سه حوضه ابخیز منتهی به شهر زاهدان به نامهای امامآباد، غریبآباد و منزلآب در سالهای گذشته توسط آبخیزداری مطالعه و پروژههای اجرایی آن احصا گردیده است.
2️⃣ بخش دوم اقدامات مدیریتی مربوط به سطح شهر شامل مهندسی و مدیریت آبراههها و رودخانهها، ذخیره و استفاده مطلوب و غیره می شود و
3️⃣ نهایتا اقدامات مهمی شامل فراهم کردن امکان تصفیه، شیرینسازی، پمپاژ و بازچرخانی آب و غیره بایستی در خروجی حوضه به انجام برسد.
@iran_times
nasim1079.pdf
930.2 KB
نسخه الکترونیکی
*هفته نامه نسیم جنوب*
سال بیست و هفتم
شماره ۱۰۷۹
🌺🌺🌺🌺
*نسیم جنوب، دیرپاترین نشریه تاریخ بوشهر*
زبادِ جنوبی در آمد نسیم
دل رهروان رست زاندوه و بیم (نظامی)
تلفن تماس و ارسال مطلب از طریق واتساب:
۰۹۱۷۷۷۲۳۹۰۹
@Saeed_Maadani
*هفته نامه نسیم جنوب*
سال بیست و هفتم
شماره ۱۰۷۹
🌺🌺🌺🌺
*نسیم جنوب، دیرپاترین نشریه تاریخ بوشهر*
زبادِ جنوبی در آمد نسیم
دل رهروان رست زاندوه و بیم (نظامی)
تلفن تماس و ارسال مطلب از طریق واتساب:
۰۹۱۷۷۷۲۳۹۰۹
@Saeed_Maadani
Forwarded from اتچ بات
🔲اعتراض دانشگاههای بزرگ جهان به آپارتاید و نسلکشی اسرائیل و سکوت دانشگاههای ایران
🖋عباس آخوندی، اردیبهشتماه 1403
🔻بیگمان برترین دلیل ناهمراهی بخش بزرگی از جامعهی ایران از جمله نخبگان دانشگاهی با اعتراضهای جهانی در برابر جنایات نظام آپارتایدی و نسلکشی وحشتناک اسرائیل به سیاست داخلی ایران بازمیگردد. متاسفانه نظام حکمرانی بهقدری دور از عدل و انصاف با شهروندان خود رفتار کرده و زندگی را بر آنان از هر حیث تنگ کرده که آنان حتی در چنین وضعیتهایی که وجدان هر انسان آزادهای بهدرد میآید از هر اقدامی که نشان از همراهی با حکومت باشد پرهیز میکنند. لیکن افزون بر این که بسیار مهم هم هست، به زعم من، فهم نسل جوان در ایران و جهان و همچنین جریان روشنفکری مدرن از مساله فلسطین با سیاست رسمی ایران تفاوت بنیادین دارد. ایران همچنان در چنبرهی رویکرد ایدئولوژیک به مساله فلسطین درگیر است، حال آنکه مساله نسل جدید زندگی انسانی است.
🔻در باره بحث فلسطین و مواجههی نسل جوان غربی با آن بسیار مهم است که فهم دقیقی از مفهوم "زمانه" در قالب فلسفه زمان و تاریخی اندیشی و مفهوم "مکان" به مفهوم تمدن و یا معرفت غالب در ارتباطات بینالاذهانی آدمیان در جهان داشته باشیم. وقتی آنان در آمریکا اعتراض میکنند، تصور ما این است که دلیل و نحوه رویکرد آنان به موضوع اعتراضی همان نگاهی است که حکومت در ایران دارد. باید بدانیم که اینگونه نیست.
🔻نکتههای کانونی اعتراضی آنها سلب حق زندگی از فلسطینیان، مفهوم نژادپرستی، پاکسازی نژادی و حق تعیین سرنوشت است. اساسا، آنان تفاوت زیادی میان جوان یهودی اسرائیلی و مسلمان فلسطینی حس نمیکنند و در دوگانه یهودی/صهیونیست-مسلمان باقی نمیمانند.چون آنان از مفهوم هویت دینی عبور کردهاند. حال آنکه برای ما انتفاضه بیداری مسلمانان علیه صهیونیستها است.
🔻در ایران نیز، در گفته فعالان حوزهی سیاست فلسطین نقد آپارتایدی را میبینیم. لیکن، نقد آنان از این منظر بیشتر جنبه سلبی و در جهت نشان دادن جنایات اسرائیل را دارد. در حوزهی سیاستگذاری، بلافاصله جمهوری اسلامی وارد همان گفتمان دوگانهی صهیونیزم/اسلام و جنبش مسلمانان علیه یهودیان صهیونیست و حرکتهای ایدئولوژیکی اسلامی میشود و با جریانهای مدرن ضد آپارتاید همسو و همموضع نمیشود.
در هر صورت مهم است که فهم دقیقی از آنچه در دانشگاههای آمریکا در حال وقوع است داشته باشیم و بدانیم که ضرورتا آن با فهم دولت ایران یکی نیست. من مقالهای بسیار طولانی در این باره اخیرا نوشتهام که در نشریه آگاهی نو انتشار یافته و لینک آن را نیز اینجا قرار میدهم تا صورت تمایل به آن مراجعه شود. راهبردی که من پیشنهاد میکنم پیگیری راهبرد زمانه پسند است تا امکان همگرایی جهانی بیشتری فراهم آورد.
https://www.tg-me.com/AbbasAkhoundi/1142
🖋عباس آخوندی، اردیبهشتماه 1403
🔻بیگمان برترین دلیل ناهمراهی بخش بزرگی از جامعهی ایران از جمله نخبگان دانشگاهی با اعتراضهای جهانی در برابر جنایات نظام آپارتایدی و نسلکشی وحشتناک اسرائیل به سیاست داخلی ایران بازمیگردد. متاسفانه نظام حکمرانی بهقدری دور از عدل و انصاف با شهروندان خود رفتار کرده و زندگی را بر آنان از هر حیث تنگ کرده که آنان حتی در چنین وضعیتهایی که وجدان هر انسان آزادهای بهدرد میآید از هر اقدامی که نشان از همراهی با حکومت باشد پرهیز میکنند. لیکن افزون بر این که بسیار مهم هم هست، به زعم من، فهم نسل جوان در ایران و جهان و همچنین جریان روشنفکری مدرن از مساله فلسطین با سیاست رسمی ایران تفاوت بنیادین دارد. ایران همچنان در چنبرهی رویکرد ایدئولوژیک به مساله فلسطین درگیر است، حال آنکه مساله نسل جدید زندگی انسانی است.
🔻در باره بحث فلسطین و مواجههی نسل جوان غربی با آن بسیار مهم است که فهم دقیقی از مفهوم "زمانه" در قالب فلسفه زمان و تاریخی اندیشی و مفهوم "مکان" به مفهوم تمدن و یا معرفت غالب در ارتباطات بینالاذهانی آدمیان در جهان داشته باشیم. وقتی آنان در آمریکا اعتراض میکنند، تصور ما این است که دلیل و نحوه رویکرد آنان به موضوع اعتراضی همان نگاهی است که حکومت در ایران دارد. باید بدانیم که اینگونه نیست.
🔻نکتههای کانونی اعتراضی آنها سلب حق زندگی از فلسطینیان، مفهوم نژادپرستی، پاکسازی نژادی و حق تعیین سرنوشت است. اساسا، آنان تفاوت زیادی میان جوان یهودی اسرائیلی و مسلمان فلسطینی حس نمیکنند و در دوگانه یهودی/صهیونیست-مسلمان باقی نمیمانند.چون آنان از مفهوم هویت دینی عبور کردهاند. حال آنکه برای ما انتفاضه بیداری مسلمانان علیه صهیونیستها است.
🔻در ایران نیز، در گفته فعالان حوزهی سیاست فلسطین نقد آپارتایدی را میبینیم. لیکن، نقد آنان از این منظر بیشتر جنبه سلبی و در جهت نشان دادن جنایات اسرائیل را دارد. در حوزهی سیاستگذاری، بلافاصله جمهوری اسلامی وارد همان گفتمان دوگانهی صهیونیزم/اسلام و جنبش مسلمانان علیه یهودیان صهیونیست و حرکتهای ایدئولوژیکی اسلامی میشود و با جریانهای مدرن ضد آپارتاید همسو و همموضع نمیشود.
در هر صورت مهم است که فهم دقیقی از آنچه در دانشگاههای آمریکا در حال وقوع است داشته باشیم و بدانیم که ضرورتا آن با فهم دولت ایران یکی نیست. من مقالهای بسیار طولانی در این باره اخیرا نوشتهام که در نشریه آگاهی نو انتشار یافته و لینک آن را نیز اینجا قرار میدهم تا صورت تمایل به آن مراجعه شود. راهبردی که من پیشنهاد میکنم پیگیری راهبرد زمانه پسند است تا امکان همگرایی جهانی بیشتری فراهم آورد.
https://www.tg-me.com/AbbasAkhoundi/1142
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
🔲اعتراض دانشگاههای بزرگ جهان به آپارتاید و نسلکشی اسرائیل و سکوت دانشگاههای ایران
🖋عباس آخوندی، اردیبهشتماه 1403
🔻بیگمان برترین دلیل ناهمراهی بخش بزرگی از جامعهی ایران از جمله نخبگان دانشگاهی با اعتراضهای جهانی در برابر جنایات نظام آپارتایدی و نسلکشی وحشتناک اسرائیل به سیاست داخلی ایران بازمیگردد. متاسفانه نظام حکمرانی بهقدری دور از عدل و انصاف با شهروندان خود رفتار کرده و زندگی را بر آنان از هر حیث تنگ کرده که آنان حتی در چنین وضعیتهایی که وجدان هر انسان آزادهای بهدرد میآید از هر اقدامی که نشان از همراهی با حکومت باشد پرهیز میکنند. لیکن افزون بر این که بسیار مهم هم هست، به زعم من، فهم نسل جوان در ایران و جهان و همچنین جریان روشنفکری مدرن از مساله فلسطین با سیاست رسمی ایران تفاوت بنیادین دارد. ایران همچنان در چنبرهی رویکرد ایدئولوژیک به مساله فلسطین درگیر است، حال آنکه مساله نسل جدید زندگی انسانی است.
🔻در باره بحث فلسطین و مواجههی نسل جوان غربی با آن بسیار مهم است که فهم دقیقی از مفهوم "زمانه" در قالب فلسفه زمان و تاریخی اندیشی و مفهوم "مکان" به مفهوم تمدن و یا معرفت غالب در ارتباطات بینالاذهانی آدمیان در جهان داشته باشیم. وقتی آنان در آمریکا اعتراض میکنند، تصور ما این است که دلیل و نحوه رویکرد آنان به موضوع اعتراضی همان نگاهی است که حکومت در ایران دارد. باید بدانیم که اینگونه نیست.
🔻نکتههای کانونی اعتراضی آنها سلب حق زندگی از فلسطینیان، مفهوم نژادپرستی، پاکسازی نژادی و حق تعیین سرنوشت است. اساسا، آنان تفاوت زیادی میان جوان یهودی اسرائیلی و مسلمان فلسطینی حس نمیکنند و در دوگانه یهودی/صهیونیست-مسلمان باقی نمیمانند.چون آنان از مفهوم هویت دینی عبور کردهاند. حال آنکه برای ما انتفاضه بیداری مسلمانان علیه صهیونیستها است.
🔻در ایران نیز، در گفته فعالان حوزهی سیاست فلسطین نقد آپارتایدی را میبینیم. لیکن، نقد آنان از این منظر بیشتر جنبه سلبی و در جهت نشان دادن جنایات اسرائیل را دارد. در حوزهی سیاستگذاری، بلافاصله جمهوری اسلامی وارد همان گفتمان دوگانهی صهیونیزم/اسلام و جنبش مسلمانان علیه یهودیان صهیونیست و حرکتهای ایدئولوژیکی اسلامی میشود و با جریانهای مدرن ضد آپارتاید همسو و همموضع نمیشود.
در هر صورت مهم است که فهم دقیقی از آنچه در دانشگاههای آمریکا در حال وقوع است داشته باشیم و بدانیم که ضرورتا آن با فهم دولت ایران یکی نیست. من مقالهای بسیار طولانی در این باره اخیرا نوشتهام که در نشریه آگاهی نو انتشار یافته و لینک آن را نیز اینجا قرار میدهم تا صورت تمایل به آن مراجعه شود. راهبردی که من پیشنهاد میکنم پیگیری راهبرد زمانه پسند است تا امکان همگرایی جهانی بیشتری فراهم آورد.
https://www.tg-me.com/AbbasAkhoundi/1142
🖋عباس آخوندی، اردیبهشتماه 1403
🔻بیگمان برترین دلیل ناهمراهی بخش بزرگی از جامعهی ایران از جمله نخبگان دانشگاهی با اعتراضهای جهانی در برابر جنایات نظام آپارتایدی و نسلکشی وحشتناک اسرائیل به سیاست داخلی ایران بازمیگردد. متاسفانه نظام حکمرانی بهقدری دور از عدل و انصاف با شهروندان خود رفتار کرده و زندگی را بر آنان از هر حیث تنگ کرده که آنان حتی در چنین وضعیتهایی که وجدان هر انسان آزادهای بهدرد میآید از هر اقدامی که نشان از همراهی با حکومت باشد پرهیز میکنند. لیکن افزون بر این که بسیار مهم هم هست، به زعم من، فهم نسل جوان در ایران و جهان و همچنین جریان روشنفکری مدرن از مساله فلسطین با سیاست رسمی ایران تفاوت بنیادین دارد. ایران همچنان در چنبرهی رویکرد ایدئولوژیک به مساله فلسطین درگیر است، حال آنکه مساله نسل جدید زندگی انسانی است.
🔻در باره بحث فلسطین و مواجههی نسل جوان غربی با آن بسیار مهم است که فهم دقیقی از مفهوم "زمانه" در قالب فلسفه زمان و تاریخی اندیشی و مفهوم "مکان" به مفهوم تمدن و یا معرفت غالب در ارتباطات بینالاذهانی آدمیان در جهان داشته باشیم. وقتی آنان در آمریکا اعتراض میکنند، تصور ما این است که دلیل و نحوه رویکرد آنان به موضوع اعتراضی همان نگاهی است که حکومت در ایران دارد. باید بدانیم که اینگونه نیست.
🔻نکتههای کانونی اعتراضی آنها سلب حق زندگی از فلسطینیان، مفهوم نژادپرستی، پاکسازی نژادی و حق تعیین سرنوشت است. اساسا، آنان تفاوت زیادی میان جوان یهودی اسرائیلی و مسلمان فلسطینی حس نمیکنند و در دوگانه یهودی/صهیونیست-مسلمان باقی نمیمانند.چون آنان از مفهوم هویت دینی عبور کردهاند. حال آنکه برای ما انتفاضه بیداری مسلمانان علیه صهیونیستها است.
🔻در ایران نیز، در گفته فعالان حوزهی سیاست فلسطین نقد آپارتایدی را میبینیم. لیکن، نقد آنان از این منظر بیشتر جنبه سلبی و در جهت نشان دادن جنایات اسرائیل را دارد. در حوزهی سیاستگذاری، بلافاصله جمهوری اسلامی وارد همان گفتمان دوگانهی صهیونیزم/اسلام و جنبش مسلمانان علیه یهودیان صهیونیست و حرکتهای ایدئولوژیکی اسلامی میشود و با جریانهای مدرن ضد آپارتاید همسو و همموضع نمیشود.
در هر صورت مهم است که فهم دقیقی از آنچه در دانشگاههای آمریکا در حال وقوع است داشته باشیم و بدانیم که ضرورتا آن با فهم دولت ایران یکی نیست. من مقالهای بسیار طولانی در این باره اخیرا نوشتهام که در نشریه آگاهی نو انتشار یافته و لینک آن را نیز اینجا قرار میدهم تا صورت تمایل به آن مراجعه شود. راهبردی که من پیشنهاد میکنم پیگیری راهبرد زمانه پسند است تا امکان همگرایی جهانی بیشتری فراهم آورد.
https://www.tg-me.com/AbbasAkhoundi/1142
Telegram
attach 📎
Forwarded from سیاست شناسی
✴️❇️تربیتِ گلخانهای مدرسه
✍مهراب صادقنیا
♈️اینجا قم است ... جلوی مدرسهی (ابتدایی) دخترم ایستادهام تا او را به خانه برگردانم. پدرها و مادرهای دیگری هم هستند. پوشش مادرهای دخترانِ دانشآموز بسیار متنوع است؛ در میانشان یکی دو نفر چادری هست و باقی، جوری دیگر هستند.
کلانتری کنار مدرسه اگر میخواست سختگیری کند، احتمالا باید به بسیاری از این مادرها "تذکر حجاب" میداد.
♈️پس از کمی انتظار، درِ مدرسه باز میشود و دانشآموزان با لباسهای متّحدالشکلِ مانتو شلوار و مقنعه از مدرسه بیرون میآیند. هوا قدری گرم است و برخی از مادرها، همان دمِ در مدرسه لباس دخترها را تغییر میدهند و برخی از بچهها خودشان دست به کار میشوند و پوششِ اجباری مدرسه را از تن به در کرده و در کولهی خود میگذارند. جلوی مدرسه شبیه رختکن شده است.
♈️پس از چند دقیقه دخترانِ یکسانپوش مدرسه، در دنیای متنوع و پوشش رنگارنگ مادرانشان غرق میشوند. این تنها، حکایت پوشش آنهاست؛ منزل که میروند احتمالا آنچه معلم دینی و تربیتی به آنها آموخته است نیز، از دست خواهد رفت. گویا بچهها یاد گرفتهاند که پوشش و "حرفهای معلم" فقط مالِ مدرسه است و بیرونِ از آن خریداری ندارد.
♈️دست نیکا را میگیرم و به منزل میآئیم. بین راه نیکا به من میگوید "بابا، فاطمه (همکلاسیاش) میگوید پیمان معادی (در سریال افعی تهران) روی سحر دولتشاهی (روانشناس همان سریال) کِراش دارد."
چشمانم از تعجب گرد میشود و میپرسم "کِراش دیگه چی هست؟!! میگوید یعنی عاشقش شده است.
♈️تربیتِ گُلخانهای مدارس یک پروژهی شکستخورده است. اساسا تربیت محصول یک تعامل نهادی است. از خانواده آغاز میشود و در مدرسه و جامعه و خیابان و سازمان و مسجد و دانشگاه پیگرفته و تکمیل میشود. تربیت یک نظمِ پادگانی نیست یک مراقبت، پذیرش، و همدلی است. و دیگر این که، تربیت مسری است.
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @Politicology
✍مهراب صادقنیا
♈️اینجا قم است ... جلوی مدرسهی (ابتدایی) دخترم ایستادهام تا او را به خانه برگردانم. پدرها و مادرهای دیگری هم هستند. پوشش مادرهای دخترانِ دانشآموز بسیار متنوع است؛ در میانشان یکی دو نفر چادری هست و باقی، جوری دیگر هستند.
کلانتری کنار مدرسه اگر میخواست سختگیری کند، احتمالا باید به بسیاری از این مادرها "تذکر حجاب" میداد.
♈️پس از کمی انتظار، درِ مدرسه باز میشود و دانشآموزان با لباسهای متّحدالشکلِ مانتو شلوار و مقنعه از مدرسه بیرون میآیند. هوا قدری گرم است و برخی از مادرها، همان دمِ در مدرسه لباس دخترها را تغییر میدهند و برخی از بچهها خودشان دست به کار میشوند و پوششِ اجباری مدرسه را از تن به در کرده و در کولهی خود میگذارند. جلوی مدرسه شبیه رختکن شده است.
♈️پس از چند دقیقه دخترانِ یکسانپوش مدرسه، در دنیای متنوع و پوشش رنگارنگ مادرانشان غرق میشوند. این تنها، حکایت پوشش آنهاست؛ منزل که میروند احتمالا آنچه معلم دینی و تربیتی به آنها آموخته است نیز، از دست خواهد رفت. گویا بچهها یاد گرفتهاند که پوشش و "حرفهای معلم" فقط مالِ مدرسه است و بیرونِ از آن خریداری ندارد.
♈️دست نیکا را میگیرم و به منزل میآئیم. بین راه نیکا به من میگوید "بابا، فاطمه (همکلاسیاش) میگوید پیمان معادی (در سریال افعی تهران) روی سحر دولتشاهی (روانشناس همان سریال) کِراش دارد."
چشمانم از تعجب گرد میشود و میپرسم "کِراش دیگه چی هست؟!! میگوید یعنی عاشقش شده است.
♈️تربیتِ گُلخانهای مدارس یک پروژهی شکستخورده است. اساسا تربیت محصول یک تعامل نهادی است. از خانواده آغاز میشود و در مدرسه و جامعه و خیابان و سازمان و مسجد و دانشگاه پیگرفته و تکمیل میشود. تربیت یک نظمِ پادگانی نیست یک مراقبت، پذیرش، و همدلی است. و دیگر این که، تربیت مسری است.
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @Politicology