Telegram Group & Telegram Channel
🔹معنای بازشناسی و ضرورت آن برای تداوم میل‌ورزی در روابط عاطفی

 🔹مسئولیت دوست داشتن


نویسنده: شور

به دست‌های او چشم دوخته بودم. در شبِ پاییزی سرد که نوری کم‌رمق گوشه‌های اتاق نشیمن را روشن کرده بود، گمان کرده بودم آن دست‌ها را خوب می‌شناسم. پیشتر، بارها آن‌ها را لمس کرده بودم، به دهان برده بودم، مکیده بودم، نوازش کرده بودم. می‌دانستم انگشت‌ها حین ادای جمله‌ای مطایبه‌آمیز و نقادانه جمع می‌شوند، انگار که بخواهد با سرانگشت‌ها پارچه‌ای نامرئی را از هوا بقاپد. دیده بودم که چطور آن‌ها را در من فرو می‌بَرد و آهسته تکان می‌دهد. دیده بودم که چطور دانه‌‌ای گیلاس را از توی ظرف برمی‌دارد. انگشت‌ها نه‌ چندان باریک بود و نه چندان قطور. انگشت‌های نوازشگر. انگشت‌هایی که پوست مرا پیش از این‌ها شکافته بود و راهی پیدا کرده بود برای چنگ‌زدن به قلبم.

با دست‌هایش زانوان را در بر گرفته بود و گاهی‌ به‌آرامی، همراه با ریتم شب،‌ روی ساق پا ضرب می‌گرفت. گاهی دست راست، گاه دست چپ بالا می‌آمد، از مچ خم می‌شد و کلامی را ادا می‌کرد. کلامی سنگین و آهنگین خطاب به همه. خطاب به لیوان روی میز و گلدان کنار مبل و تابلوی روی دیوار و آدم‌های اطراف و هرکس که حتی گوش ایستاده بود، هرکسی جز من، من که یار او بودم. او که دستانی ورزیده و آرام و انگشتانی نوازشگر داشت و آن‌ها را به‌ندرت به‌سوی من دراز می‌کرد. به خود پیچیده بودم و در دل می‌پرسیدم اگر پیش از این‌ها صدها و هزاران بار دیده بودم که این انگشت‌ها مرا به خود فرا می‌خوانند، اگر نامرئی نیستم و هنوز بدنی دارم، پس سبب این فروبستگی و نادیده گرفتن و خاموشی چیست؟ در روابط عاطفی‌ای که امتداد می‌یابد چه بر سر میل می آید؟ آیا می‌توان برای میل تاریخی تصور کرد؟ آیا می‌توان در روابط عاطفی میل را تداوم بخشید و حفظ کرد و در زمان انتقال داد؟

در یک رابطه‌ عاطفی، دست‌ها چه زمانی به سمت دیگری دراز خواهد شد؟ دستی روی شانه‌ی دیگری قرار می‌گیرد تا تکیه‌گاهی برای طرف مقابل شود. دستی دور کمر نیمه‌برهنه‌ای حلقه می‌شود تا او را به خود نزدیک‌تر کند و به بر کشد و نوازش کند. دستی، دست دیگر را می‌گیرد و می‌فشرد تا اطمینان خاطر و قوت قلب دهد. دستی دور بازوی دیگری حلقه می‌شود تا اطمینان خاطر بگیرد و همراهی کند. دستی روی پوست می‌لغزد تا مختصات تن دیگری را با تن خود بیازماید. تا پوست دیگری را لمس کند و آنچه را پیشتر دیده یا بوییده، با حواس دیگر به تجربه درآورد و تنانگی دیگری را به حافظه‌ پوستی خود بسپارد. دستی به سمت دیگری دراز می‌شود تا دعوتی باشد برای در آغوش کشیدن یا با هم طی طریق کردن یا دست دیگری را گرفتن. گفتگویی گرم و گیرا در جریان است.

متن کامل:
https://us/ديد‌بان آزار/com.harasswatch.com/news/2302/

@harasswatch



tg-me.com/harasswatch/3772
Create:
Last Update:

🔹معنای بازشناسی و ضرورت آن برای تداوم میل‌ورزی در روابط عاطفی

 🔹مسئولیت دوست داشتن


نویسنده: شور

به دست‌های او چشم دوخته بودم. در شبِ پاییزی سرد که نوری کم‌رمق گوشه‌های اتاق نشیمن را روشن کرده بود، گمان کرده بودم آن دست‌ها را خوب می‌شناسم. پیشتر، بارها آن‌ها را لمس کرده بودم، به دهان برده بودم، مکیده بودم، نوازش کرده بودم. می‌دانستم انگشت‌ها حین ادای جمله‌ای مطایبه‌آمیز و نقادانه جمع می‌شوند، انگار که بخواهد با سرانگشت‌ها پارچه‌ای نامرئی را از هوا بقاپد. دیده بودم که چطور آن‌ها را در من فرو می‌بَرد و آهسته تکان می‌دهد. دیده بودم که چطور دانه‌‌ای گیلاس را از توی ظرف برمی‌دارد. انگشت‌ها نه‌ چندان باریک بود و نه چندان قطور. انگشت‌های نوازشگر. انگشت‌هایی که پوست مرا پیش از این‌ها شکافته بود و راهی پیدا کرده بود برای چنگ‌زدن به قلبم.

با دست‌هایش زانوان را در بر گرفته بود و گاهی‌ به‌آرامی، همراه با ریتم شب،‌ روی ساق پا ضرب می‌گرفت. گاهی دست راست، گاه دست چپ بالا می‌آمد، از مچ خم می‌شد و کلامی را ادا می‌کرد. کلامی سنگین و آهنگین خطاب به همه. خطاب به لیوان روی میز و گلدان کنار مبل و تابلوی روی دیوار و آدم‌های اطراف و هرکس که حتی گوش ایستاده بود، هرکسی جز من، من که یار او بودم. او که دستانی ورزیده و آرام و انگشتانی نوازشگر داشت و آن‌ها را به‌ندرت به‌سوی من دراز می‌کرد. به خود پیچیده بودم و در دل می‌پرسیدم اگر پیش از این‌ها صدها و هزاران بار دیده بودم که این انگشت‌ها مرا به خود فرا می‌خوانند، اگر نامرئی نیستم و هنوز بدنی دارم، پس سبب این فروبستگی و نادیده گرفتن و خاموشی چیست؟ در روابط عاطفی‌ای که امتداد می‌یابد چه بر سر میل می آید؟ آیا می‌توان برای میل تاریخی تصور کرد؟ آیا می‌توان در روابط عاطفی میل را تداوم بخشید و حفظ کرد و در زمان انتقال داد؟

در یک رابطه‌ عاطفی، دست‌ها چه زمانی به سمت دیگری دراز خواهد شد؟ دستی روی شانه‌ی دیگری قرار می‌گیرد تا تکیه‌گاهی برای طرف مقابل شود. دستی دور کمر نیمه‌برهنه‌ای حلقه می‌شود تا او را به خود نزدیک‌تر کند و به بر کشد و نوازش کند. دستی، دست دیگر را می‌گیرد و می‌فشرد تا اطمینان خاطر و قوت قلب دهد. دستی دور بازوی دیگری حلقه می‌شود تا اطمینان خاطر بگیرد و همراهی کند. دستی روی پوست می‌لغزد تا مختصات تن دیگری را با تن خود بیازماید. تا پوست دیگری را لمس کند و آنچه را پیشتر دیده یا بوییده، با حواس دیگر به تجربه درآورد و تنانگی دیگری را به حافظه‌ پوستی خود بسپارد. دستی به سمت دیگری دراز می‌شود تا دعوتی باشد برای در آغوش کشیدن یا با هم طی طریق کردن یا دست دیگری را گرفتن. گفتگویی گرم و گیرا در جریان است.

متن کامل:
https://us/ديد‌بان آزار/com.harasswatch.com/news/2302/

@harasswatch

BY ديد‌بان آزار


Warning: Undefined variable $i in /var/www/tg-me/post.php on line 280

Share with your friend now:
tg-me.com/harasswatch/3772

View MORE
Open in Telegram


ديد‌بان آزار Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

What is Telegram Possible Future Strategies?

Cryptoassets enthusiasts use this application for their trade activities, and they may make donations for this cause.If somehow Telegram do run out of money to sustain themselves they will probably introduce some features that will not hinder the rudimentary principle of Telegram but provide users with enhanced and enriched experience. This could be similar to features where characters can be customized in a game which directly do not affect the in-game strategies but add to the experience.

To pay the bills, Mr. Durov is issuing investors $1 billion to $1.5 billion of company debt, with the promise of discounted equity if the company eventually goes public, the people briefed on the plans said. He has also announced plans to start selling ads in public Telegram channels as soon as later this year, as well as offering other premium services for businesses and users.

ديد‌بان آزار from us


Telegram ديد‌بان آزار
FROM USA