Telegram Group & Telegram Channel
Forwarded from Ali Ayat | علی آیت
⭕️ معلم خوب، معلم بد

🔹سال آخر لیسانس بود که فهمیدم تا چه اندازه وقتم سر کلاس های دانشگاه تلف شده...

یادم میاد ترم هشت کارشناسی بودم که درس کیهان شناسی مقدماتی رو برداشتم. با کلی ذوق که میخوام کلی مطلب هیجان انگیز درباره حقایق کیهان و نحوه پیدایشش یاد بگیرم. استاد درس هم با اینکه جوان بود و تازه عضو هیأت علمی شده بود، واقعا باسواد بود و با علاقه و انرژی زیاد درس میداد. استاد که با ذوق و هیجان دوست داشت هرچه بیشتر اطلاعاتش رو به ما منتقل کنه، پشت سر هم معادلات رو روی تخته خالی میکرد و ما هم تند تند جزوه برمیداشتیم.

این حجم از اطلاعات، دلسوزی و انگیزه استاد در کنار حجم ناچیزی که من از اون مباحث یاد میگرفتم کافی بود تا در من احساس عذاب وجدان و عدم اعتماد به نفس آزار دهنده ای بوجود بیاد. علیرغم اینکه من تمام تلاشم رو میکردم تا با دقت گوش بدم و کامل جزوه بردارم و مطالب رو چند بار مرور کنم، اما واقعا نمیتونستم با درس و مفاهیمش ارتباط بگیرم. با اینکه نسبیت خاص رو هم با همین استاد و با نمره کامل پاس کرده بودم اما مفاهیم نسبیت عامی چون خمیدگی و انحنا در ابعاد بالاتر رو نمیتونستم درک کنم. حدس میزدم که چون نسبیت عام بلد نیستم تا این حد در درک مسائل عاجزم. اما معمولا در هیچ دانشگاهی پیشنیاز کیهان شناسی مقدماتی درس نسبیت عام نیست و استاد ما هم سعی داشت تا هرچه که از نسبیت عام برای فهم مطلب لازم بود رو کامل درس بده.

حدود ۲۰جلسه گذشت و درس خیلی جلو رفته بود. به جایی رسیده بود که دیگه درکی از چیزهایی که روی تخته نوشته میشد نداشتم. تانسورهای چند اندیسه ریمان و ریچی و معادلات انحنا و انرژی برای من با خط های میخی روی تخت جمشید هیچ فرقی نداشت. به اندازه ای ناامید شده بودم که به حذف درس فکر میکردم، تا اینکه یکی از رفقا کورس کیهان شناسی یکی از اساتید استنفورد رو به من معرفی کرد. یک کورس ۱۰ جلسه ای بود. به رفیقم گفتم من کلاس درس استاد فارسی زبانم رو که ۲۰ جلسه شرکت کردم و جزوه نوشتم رو نفهمیدم،‌چطور توی ۱۰ جلسه اون هم به انگلیسی چیزی یاد بگیرم؟

بخاطر تعریف های زیاد دوستم از این کورس، با اکراه شروع کردم به دیدن جلسه اول. استاد به قدری روان صحبت میکرد که من که هیچ کلاس زبانی نرفته بودم و لیسنینگ زبانم در حد بدوی بود به راحتی متوجه میشدم. کمی که جلوتر رفتم دیدم نه تنها زبان رو متوجه میشم، مطالب رو هم داشتم درک میکردم. باور نمیکنید اما جلسه دوم که تمام شد حس کردم نه تنها مطالب آن ۲۰ جلسه کلاس دانشگاه را فهمیدم بلکه چیزهای بیشتری از کلاس هم یاد گرفتم. جالب اینجا بود که آن استاد استنفوردی اصلا از ریاضیات پیچیده ای برای رساندن مطالب استفاده نکرده بود و سطح ریاضیات در حد دبیرستان بود. اما مفاهیمی که در ذهنم همچون کلافی سردرگم پیچیده شده بود رو به صورت معجزه واری تبدیل به راحت الحلقوم کرد. بعد از آن در جلسات کلاس دانشگاه، من از یک دانشجو با ضریب هوشی ۰.۲۵ تبدیل شده بودم به صاحب نظر و مایه رنجش همکلاسی ها :). با استاد بحث میکردم و از درس لذت میبردم و در نهایت هم با نمره کامل پاس کردم.

بعد از این ماجرا پرسش های اساسی ای ذهنم رو به شدت مشغول کرد. اینکه اگر من با آن کلاس و استاد استنفوردی آشنا نمیشدم چه میشد؟ چه فرقی بین آن استاد و استاد دانشگاه ما وجود داشت؟ استاد ما که با انگیزه و انرژی بیشتری درس میداد و استاد استنفوردی خیلی خونسرد و آرام. استاد ما ریاضیات سنگینی را به کار میبرد و استاد استنفوردی اصلا به ریاضیات پیشرفته ورود نمیکرد. پس من چطور بعد از دیدن آن کورس، ریاضیات پیشرفته را هم میفهمیدم؟ استاد ما که ۳۰ جلسه در ترم درس میداد و استاد استنفوردی کلا در ۱۰ جلسه. مدام این فکر به ذهنم می آمد که نکند ما داریم واقعا وقت تلف میکنیم و مسیر آموزش را به اشتباه آمده ایم؟ در اینصورت از هر جهت ضرر کرده ایم. هم زمان بیشتری از دانشجوها گرفته ایم، هم مطالب رو عمیق منتقل نکرده ایم و هم خیلی ها را از درس های شیرینی چون فیزیک و ریاضی زده کرده ایم. خدا میداند چه استعدادهایی در همان کلاس های درس لیسانس به کل نا امید و منصرف شده اند. ...

البته خوشبختانه الان نسبت به آن زمان اوضاع خیلی تغییر کرده و به لطف اینترنت، ما الان به بهترین محتواها در سطح جهان دسترسی داریم و به لطف هوش مصنوعی میتوانیم به سرعت مطلب مورد نیاز خود را پیدا کنیم و یادگیری به شدت تسریع شده است. معتقدم که زمان زیادی نمانده تا سیستم آموزش فعلی به کلی منسوخ شود و ما به سمت سیستم جدیدی میرویم که در آن یادگیری به شدت ساده،‌ سریع، ‌لذت بخش و شخصی سازی شده است.

🆔@AyatMind

🔹 پی نوشت: آن استاد استنفوردی لئونارد ساسکایند، یکی از بنیانگذاران اصلی نظریه ریسمان، است.



tg-me.com/QMproblems/245
Create:
Last Update:

⭕️ معلم خوب، معلم بد

🔹سال آخر لیسانس بود که فهمیدم تا چه اندازه وقتم سر کلاس های دانشگاه تلف شده...

یادم میاد ترم هشت کارشناسی بودم که درس کیهان شناسی مقدماتی رو برداشتم. با کلی ذوق که میخوام کلی مطلب هیجان انگیز درباره حقایق کیهان و نحوه پیدایشش یاد بگیرم. استاد درس هم با اینکه جوان بود و تازه عضو هیأت علمی شده بود، واقعا باسواد بود و با علاقه و انرژی زیاد درس میداد. استاد که با ذوق و هیجان دوست داشت هرچه بیشتر اطلاعاتش رو به ما منتقل کنه، پشت سر هم معادلات رو روی تخته خالی میکرد و ما هم تند تند جزوه برمیداشتیم.

این حجم از اطلاعات، دلسوزی و انگیزه استاد در کنار حجم ناچیزی که من از اون مباحث یاد میگرفتم کافی بود تا در من احساس عذاب وجدان و عدم اعتماد به نفس آزار دهنده ای بوجود بیاد. علیرغم اینکه من تمام تلاشم رو میکردم تا با دقت گوش بدم و کامل جزوه بردارم و مطالب رو چند بار مرور کنم، اما واقعا نمیتونستم با درس و مفاهیمش ارتباط بگیرم. با اینکه نسبیت خاص رو هم با همین استاد و با نمره کامل پاس کرده بودم اما مفاهیم نسبیت عامی چون خمیدگی و انحنا در ابعاد بالاتر رو نمیتونستم درک کنم. حدس میزدم که چون نسبیت عام بلد نیستم تا این حد در درک مسائل عاجزم. اما معمولا در هیچ دانشگاهی پیشنیاز کیهان شناسی مقدماتی درس نسبیت عام نیست و استاد ما هم سعی داشت تا هرچه که از نسبیت عام برای فهم مطلب لازم بود رو کامل درس بده.

حدود ۲۰جلسه گذشت و درس خیلی جلو رفته بود. به جایی رسیده بود که دیگه درکی از چیزهایی که روی تخته نوشته میشد نداشتم. تانسورهای چند اندیسه ریمان و ریچی و معادلات انحنا و انرژی برای من با خط های میخی روی تخت جمشید هیچ فرقی نداشت. به اندازه ای ناامید شده بودم که به حذف درس فکر میکردم، تا اینکه یکی از رفقا کورس کیهان شناسی یکی از اساتید استنفورد رو به من معرفی کرد. یک کورس ۱۰ جلسه ای بود. به رفیقم گفتم من کلاس درس استاد فارسی زبانم رو که ۲۰ جلسه شرکت کردم و جزوه نوشتم رو نفهمیدم،‌چطور توی ۱۰ جلسه اون هم به انگلیسی چیزی یاد بگیرم؟

بخاطر تعریف های زیاد دوستم از این کورس، با اکراه شروع کردم به دیدن جلسه اول. استاد به قدری روان صحبت میکرد که من که هیچ کلاس زبانی نرفته بودم و لیسنینگ زبانم در حد بدوی بود به راحتی متوجه میشدم. کمی که جلوتر رفتم دیدم نه تنها زبان رو متوجه میشم، مطالب رو هم داشتم درک میکردم. باور نمیکنید اما جلسه دوم که تمام شد حس کردم نه تنها مطالب آن ۲۰ جلسه کلاس دانشگاه را فهمیدم بلکه چیزهای بیشتری از کلاس هم یاد گرفتم. جالب اینجا بود که آن استاد استنفوردی اصلا از ریاضیات پیچیده ای برای رساندن مطالب استفاده نکرده بود و سطح ریاضیات در حد دبیرستان بود. اما مفاهیمی که در ذهنم همچون کلافی سردرگم پیچیده شده بود رو به صورت معجزه واری تبدیل به راحت الحلقوم کرد. بعد از آن در جلسات کلاس دانشگاه، من از یک دانشجو با ضریب هوشی ۰.۲۵ تبدیل شده بودم به صاحب نظر و مایه رنجش همکلاسی ها :). با استاد بحث میکردم و از درس لذت میبردم و در نهایت هم با نمره کامل پاس کردم.

بعد از این ماجرا پرسش های اساسی ای ذهنم رو به شدت مشغول کرد. اینکه اگر من با آن کلاس و استاد استنفوردی آشنا نمیشدم چه میشد؟ چه فرقی بین آن استاد و استاد دانشگاه ما وجود داشت؟ استاد ما که با انگیزه و انرژی بیشتری درس میداد و استاد استنفوردی خیلی خونسرد و آرام. استاد ما ریاضیات سنگینی را به کار میبرد و استاد استنفوردی اصلا به ریاضیات پیشرفته ورود نمیکرد. پس من چطور بعد از دیدن آن کورس، ریاضیات پیشرفته را هم میفهمیدم؟ استاد ما که ۳۰ جلسه در ترم درس میداد و استاد استنفوردی کلا در ۱۰ جلسه. مدام این فکر به ذهنم می آمد که نکند ما داریم واقعا وقت تلف میکنیم و مسیر آموزش را به اشتباه آمده ایم؟ در اینصورت از هر جهت ضرر کرده ایم. هم زمان بیشتری از دانشجوها گرفته ایم، هم مطالب رو عمیق منتقل نکرده ایم و هم خیلی ها را از درس های شیرینی چون فیزیک و ریاضی زده کرده ایم. خدا میداند چه استعدادهایی در همان کلاس های درس لیسانس به کل نا امید و منصرف شده اند. ...

البته خوشبختانه الان نسبت به آن زمان اوضاع خیلی تغییر کرده و به لطف اینترنت، ما الان به بهترین محتواها در سطح جهان دسترسی داریم و به لطف هوش مصنوعی میتوانیم به سرعت مطلب مورد نیاز خود را پیدا کنیم و یادگیری به شدت تسریع شده است. معتقدم که زمان زیادی نمانده تا سیستم آموزش فعلی به کلی منسوخ شود و ما به سمت سیستم جدیدی میرویم که در آن یادگیری به شدت ساده،‌ سریع، ‌لذت بخش و شخصی سازی شده است.

🆔@AyatMind

🔹 پی نوشت: آن استاد استنفوردی لئونارد ساسکایند، یکی از بنیانگذاران اصلی نظریه ریسمان، است.

BY Quantum problems




Share with your friend now:
tg-me.com/QMproblems/245

View MORE
Open in Telegram


Quantum problems Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

Look for Channels Online

You guessed it – the internet is your friend. A good place to start looking for Telegram channels is Reddit. This is one of the biggest sites on the internet, with millions of communities, including those from Telegram.Then, you can search one of the many dedicated websites for Telegram channel searching. One of them is telegram-group.com. This website has many categories and a really simple user interface. Another great site is telegram channels.me. It has even more channels than the previous one, and an even better user experience.These are just some of the many available websites. You can look them up online if you’re not satisfied with these two. All of these sites list only public channels. If you want to join a private channel, you’ll have to ask one of its members to invite you.

Export WhatsApp stickers to Telegram on Android

From the Files app, scroll down to Internal storage, and tap on WhatsApp. Once you’re there, go to Media and then WhatsApp Stickers. Don’t be surprised if you find a large number of files in that folder—it holds your personal collection of stickers and every one you’ve ever received. Even the bad ones.Tap the three dots in the top right corner of your screen to Select all. If you want to trim the fat and grab only the best of the best, this is the perfect time to do so: choose the ones you want to export by long-pressing one file to activate selection mode, and then tapping on the rest. Once you’re done, hit the Share button (that “less than”-like symbol at the top of your screen). If you have a big collection—more than 500 stickers, for example—it’s possible that nothing will happen when you tap the Share button. Be patient—your phone’s just struggling with a heavy load.On the menu that pops from the bottom of the screen, choose Telegram, and then select the chat named Saved messages. This is a chat only you can see, and it will serve as your sticker bank. Unlike WhatsApp, Telegram doesn’t store your favorite stickers in a quick-access reservoir right beside the typing field, but you’ll be able to snatch them out of your Saved messages chat and forward them to any of your Telegram contacts. This also means you won’t have a quick way to save incoming stickers like you did on WhatsApp, so you’ll have to forward them from one chat to the other.

Quantum problems from in


Telegram Quantum problems
FROM USA