tg-me.com/kavosh_garan/19893
Last Update:
"هر دنیای نهادی بهمثابة واقعیتی عینی به تجربه درمیآید؛ دارای تاریخی است که قدمت آن به پیش از تولد فرد میرسد، و حافظة فرد را به آن راهی نیست؛ قبل از تولد او وجود داشته و پس از مرگ وی نیز وجود خواهد داشت. خود این تاریخ، بهعنوان سنّت نهادهای موجود، دارای صفت عینیت است. زندگینامة فرد همچون حادثهای فرعی تلقی میشود که در بطن تاریخ عینی جامعه جای دارد. نهادها، بهمنزلة حقایق عینی و تاریخی، به صورت رویدادهایی انکارناپذیر در برابر فرد قرار میگیرند. نهادها، با واقعیت پای برجایشان، بیرون او –چه بخواهد و چه نخواهد- وجود دارند. او نمیتواند آنها را نابوده بخواهد. آنها در مقابل تلاشهای او برای تغییردادن یا نادیده گرفتنشان مقاومت میورزند. آنها قدرت فشارآورندهای بر او دارند، هم به خودی خود، به اعتبار حقیقت وجودیشان، و هم از طریق ساز و کارهای کنترلی که معمولاً به مهمترین آنها پیوسته است. اگر فرد از هدف نهادها یا طریقة عملشان سر درنیاورد، چیزی از واقعیت عینی آنها کاسته نمیشود. ممکن است بخشهای وسیعی از دنیای اجتماعی در نظر او اموری غیرقابل فهم جلوه کنند، و شاید تیرگی آنها برایش دردآور باشد، اما با این حال وجود واقعی دارند. از آنجا که نهادها بهعنوان واقعیتی بیرونی وجود دارند، فرد نمیتواند از راه دروننگری آنها را بفهمد. او باید «وارد» نهادها بشود و دربارهشان چیز بیاموزد، همانگونه که برای آموختن دربارة طبیعت باید چنین کند. این حقیقت به قوّت خود باقی است ولو آنکه دنیای اجتماعی، بهمنزلة واقعیتی ساخته انسان، ذاتاً بهگونهای قابل درک باشد که در مورد دنیای طبیعی امکانپذیر نباشد"
برگر و لوکمان / ساخت اجتماعی واقعیت ( رساله ای در جامعه شناسی شناخت ) / انتشارات علمی و فرهنگی
@kavosh_garan
BY 📶درسگفتارهای جامعه شناسی
Warning: Undefined variable $i in /var/www/tg-me/post.php on line 280
Share with your friend now:
tg-me.com/kavosh_garan/19893