This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تو #بازی شهر گربهها اگه این پیام رو گرفتی
ینی توی قرعه کشی برنده شدی
و xzen بردی که تقریبا ۱۴۴ تومن هر سکهش قیمت خورده
قرعه کشی های زیادی داری
یه قرعه کشی ۸۰۰۰ دلاری هم داشت
معرفی کرده بودم
لینک بازیش
@Zhuanchannel
ینی توی قرعه کشی برنده شدی
و xzen بردی که تقریبا ۱۴۴ تومن هر سکهش قیمت خورده
قرعه کشی های زیادی داری
یه قرعه کشی ۸۰۰۰ دلاری هم داشت
معرفی کرده بودم
لینک بازیش
@Zhuanchannel
#کومبوی امروز #پیکسل
بزنید و سکهها رو دشت کنید
ضمنا یادتون باشه
اینجا بهتون گفتم این هفته
یه مسابقهی ۲۲۰ هزاردلاری داره
کافیه ۴ نفر با لینکتون عضو شن
تا شانس قرعه کشی رو داشته باشین
اینم لینک شروع بازی
@Zhuanchannel
بزنید و سکهها رو دشت کنید
ضمنا یادتون باشه
اینجا بهتون گفتم این هفته
یه مسابقهی ۲۲۰ هزاردلاری داره
کافیه ۴ نفر با لینکتون عضو شن
تا شانس قرعه کشی رو داشته باشین
اینم لینک شروع بازی
@Zhuanchannel
*چرا پیلاتس انقدر در جهان محبوب هست؟*
• بدن صاف و کشیده
• عضلات شکم قوی و کمر باریک
• آگاهی به وضعیت صحیح ستون فقرات و لگن
• تقریباً بدون هر نوع آسیب ورزشی
• تقویت مغز و تعدیل سیستم عصبی
• ایحاد احساس آرامش و کاهش استرس
• بالا بردن تمرکز
• از همه مهمتر ارتباط بهتر با بدن
*از همین امروز میتونین به جمع پرانرژی کلاسهای آنلاین ما اضافه بشین 👌😍*
ضمنا امکان استفاده از ۸ جلسه به مبلغ 166هزار تومان هم وجود دارد 😍
برای ثبت نام میتوانیدبه آی دی زیر مراجعه کنید:
@F1366ahmadi
پیج اینستاگرام:
https://instagram.com/pilates_ahmadi
کانال تلگرام:
https://www.tg-me.com/+soPS3ur9wLQ1ZTdk
• بدن صاف و کشیده
• عضلات شکم قوی و کمر باریک
• آگاهی به وضعیت صحیح ستون فقرات و لگن
• تقریباً بدون هر نوع آسیب ورزشی
• تقویت مغز و تعدیل سیستم عصبی
• ایحاد احساس آرامش و کاهش استرس
• بالا بردن تمرکز
• از همه مهمتر ارتباط بهتر با بدن
*از همین امروز میتونین به جمع پرانرژی کلاسهای آنلاین ما اضافه بشین 👌😍*
ضمنا امکان استفاده از ۸ جلسه به مبلغ 166هزار تومان هم وجود دارد 😍
برای ثبت نام میتوانیدبه آی دی زیر مراجعه کنید:
@F1366ahmadi
پیج اینستاگرام:
https://instagram.com/pilates_ahmadi
کانال تلگرام:
https://www.tg-me.com/+soPS3ur9wLQ1ZTdk
@zhuanchannel
گاهی اوقات دنیا از قبل به ما میگوید که این آخرین باری است که فلان یا بهمان کار را میکنیم.
مثلاً؛ آخرین شبی که در رستوران مورد علاقهمان غذا میخوریم که بناست فردایش بسته شود. یا وقتی برای آخرین بار محبوبمان را که ناگزیر است از سر اجبار و شاید برای همیشه به جای دوری برود میبوسیم.
قبلاً یعنی زمانی که فکر میکردیم هر وقت بخواهیم میتوانیم این کارها را بکنیم
غذا خوردن در این رستوران یا بوسیدن روی محبوب کاری معمولی به نظر میرسید
اما حالا که میدانیم دیگر تکراری در کار نخواهد بود غذایی که برای آخرین بار در این رستوران میخوریم بهترین غذایی خواهد بود که تا به حال در آنجا خوردهایم
و بوسه خداحافظی یکی از عمیقترین تجربههای تلخ و شیرین زندگیمان را رقم خواهد زد.
با فکر کردن به سرشت ناپایدار این جهان، ناگزیر در مییابیم که هر بار دست به کاری میزنیم ممکن است آخرین بارمان باشد.
پی بردن به این موضوع اهمیت و شور و حرارتی به آن کار میدهد که در غیر این صورت هرگز حسش نمیکردیم.
دیگر مثل خوابگردها زندگی نمیکنیم.
شاید بعضی از آدمها فکر کردن به ناپایداری را يأس آور و حتی هولناک بدانند، اما من عمیقاً اعتقاد دارم که تنها راه برای اینکه بتوانیم به معنای دقیق کلمه زنده باشیم این است که هر از چندی به این چیزها فکر کنیم.
فلسفهای برای زندگی_ویلیام اروین
گاهی اوقات دنیا از قبل به ما میگوید که این آخرین باری است که فلان یا بهمان کار را میکنیم.
مثلاً؛ آخرین شبی که در رستوران مورد علاقهمان غذا میخوریم که بناست فردایش بسته شود. یا وقتی برای آخرین بار محبوبمان را که ناگزیر است از سر اجبار و شاید برای همیشه به جای دوری برود میبوسیم.
قبلاً یعنی زمانی که فکر میکردیم هر وقت بخواهیم میتوانیم این کارها را بکنیم
غذا خوردن در این رستوران یا بوسیدن روی محبوب کاری معمولی به نظر میرسید
اما حالا که میدانیم دیگر تکراری در کار نخواهد بود غذایی که برای آخرین بار در این رستوران میخوریم بهترین غذایی خواهد بود که تا به حال در آنجا خوردهایم
و بوسه خداحافظی یکی از عمیقترین تجربههای تلخ و شیرین زندگیمان را رقم خواهد زد.
با فکر کردن به سرشت ناپایدار این جهان، ناگزیر در مییابیم که هر بار دست به کاری میزنیم ممکن است آخرین بارمان باشد.
پی بردن به این موضوع اهمیت و شور و حرارتی به آن کار میدهد که در غیر این صورت هرگز حسش نمیکردیم.
دیگر مثل خوابگردها زندگی نمیکنیم.
شاید بعضی از آدمها فکر کردن به ناپایداری را يأس آور و حتی هولناک بدانند، اما من عمیقاً اعتقاد دارم که تنها راه برای اینکه بتوانیم به معنای دقیق کلمه زنده باشیم این است که هر از چندی به این چیزها فکر کنیم.
فلسفهای برای زندگی_ویلیام اروین
بچهها این بازی جمز عین همستره
کومبوهاشو به زودی میذارم
بامزهس
جای همستر، یه تنبل همه کارهس
لینک بازی
@Zhuanchannel
کومبوهاشو به زودی میذارم
بامزهس
جای همستر، یه تنبل همه کارهس
لینک بازی
@Zhuanchannel
@zhuanchannel
هنوز هم قبایلی در آمازون هستند که هیچ ارتباطی با دنیای خارج ندارند، این عکس هوایی یکی از آنهاست.
Aghmoallem
هنوز هم قبایلی در آمازون هستند که هیچ ارتباطی با دنیای خارج ندارند، این عکس هوایی یکی از آنهاست.
Aghmoallem
@zhuanchannel
ای كاش نخست جهل را نشانه گرفته بودیم
رمان سهجلدی "اينجهممد" شاهكار ياشار كمال، در نظام ارباب رعيتی تركيه اتفاق میافتد. اينجهممد قهرمان اصلی رمان، رعيتی است كه زمين و زنش مورد تعدی ارباب ظالم قرار گرفته و زمينهٔ قيام او میگردد.
اينجهممد دست به تفنگ میبرد و ارباب را میکشد و از دست ژاندارمها و عُمال ارباب به كوه پناه میبرد و مدتها در كوه میماند و به خيال اينكه ديگر بساط ظلم و جور در روستا ريشهكن شده و دهقانان آزاد شدهاند، تصميم میگيرد پس از ماهها متواری شدن، به روستا برگردد.
اما وقتی به روستا برمیگردد با تعجب میبيند كه برادر ارباب به جای او نشسته و چنان ستم میکند و دمار از روزگار مردم در میآورد كه مردم قبر ارباب قبلی را زيارتگاه كرده و به اينجهممد دشنامها میدهند كه چرا ارباب خوب آنها را كشته و اکنون ارباب ظالمتر و بدتری برسرنوشتشان حاكم گشته است.
قهرمان داستان اينجهممد دچار شک و ترديد میگردد و مدام در جلد دوم رمان، سرگردان از خود میپرسد كه آيا مبارزهاش بيهوده بوده؟ و اشتباهش كجا بوده؟
سرانجام در جلد سوم به اين نتيجه میرسد كه "به جای ارباب بايد با اربابپرستی" مبارزه میكرده كه در اذهان دهقانان ريشه دوانده است.
به همین خاطر سرانجام در جلد سوم تصميم میگيرد آتش به خارستان بزند و خارستان در واقع همان زنجيرهای ذهنی دهقانان است.نگاهی به تئوریهای مربوط به دگرگونی جامعه در تاريخ معاصر ايران از دورهٔ مشروطيت تاكنون هميشه بیانگر دو نوع نگرش بوده؛
نگرش اول عبارت از راديكاليسم انقلابی و تغيير قهری ساختار سياسی جامعه با توسل به سلاح و تفنگ بوده است. اين ديدگاه نهتنها در دههٔ چهل و پنجاه و در آستانهٔ انقلاب ۵۷ ديدگاه غالب بوده بلكه در انقلاب مشروطيت و پس از آن نيز گاهگاهی به چشم میخورد.
اگر مثلاً حيدرعمواوغلیها با توسل به نارنجک میخواستند با كشتن محمدعلیشاه بساط ظلم را از صحنهٔ ايران برچينند در واقع راه ميانبُر و سادهای را براي مبارزه با ستم برگزيده بودند.
آنان فكر میكردند كه با كشتن حاكمی جبار، مردم زير سلطهاش آزاد خواهند شد اما نبايد اين اشتباه اساسی ایشان را از نظر دور داشت كه آنان، حاكم را از تودههای محكوم جدا میدانستند و به تعامل ذهنی و روابط عميق بين يک ستمگر و ستمكش در يك نظام استبدادی توجه نمیكردند
و فكر میکردند كه رژيم شاهی را میتوان با بمب تروريستی فروريخت و يا روستاييان را با تشويق به عدم پرداخت ماليات و بهرهٔ مالكانه و همچنين شوراندن دهقانان بر عليه فئودالها، نظام فئودالی را متلاشی ساخت.
كسروی در نقد گروه اول، زمانی چنين نوشت: ما نيک آگاهيم كهحيدرخانعمواوغلیها و علی مسيوها و... در راه استقلال و آزادی اين كشور به هرگونه جانفشانی آماده بودند؛ آنان در یکجا اشتباه میکردند، از گرفتاریها و آلودگیهای تودهها ناآگاه بودند و میپنداشتند اگر ريشهٔ استبداد كنده شود، تودهٔ مردم به راه پيشرفت میافتند در حالی كه درد اصلی، جهل و نادانی و ناآگاهی مردم بود.
گذشتِ زمان، صحت سخن كسروی را نشان داد، بهطوریكه وقتی مجلس اول به توپ بسته شد، مردم در غارت اموال و فرشهای مجلس، روی قزاقان لياخوفی را سفيد كردند و حتی به درختان نيز رحم نكردند.
اندکی بعد، وقتی در تبریز، خانهٔ ستارخان توسط روسها تخریب و فروریخت باز مردم در غارت اموالِ خانه، سر از پا نمیشناختند. بعدها هم وقتی در کودتای ۲۸ مرداد خانهٔ مصدق تخریب شد، باز مردم همان غارت و تراژدی را تکرار کردند.
نباید فکر کرد که غارتگران همگی ضد مشروطه بودند بلکه اکثرشان اصلاً بیطرف بودند.
در مقابل گروه اول، گروه دوم قرار داشتند كه مشكل را امری فرهنگی تلقی كرده و بر تغيير تدريجی فرهنگ مردم، آگاه كردن به حقوقشان و مبارزه با جهل و خرافات تاکید میکردند
افرادی چون ميرزافتحعلی آخوندزاده، ميرزاآقاخان كرمانی و ميرزاعبدالرحيم طالبوف در اين گروه جای دارند.بدون کار فرهنگی و آگاهی سیاسی مردم، درافتادن با استبداد با توسل بر سلاح، به مثابهٔ با شمشیر چوبین به جنگ آسیاب رفتن است؛ چرا که آن نظام استبدادی، برآمده از اعماق ذهنی همان مردم است.
در واقع مصداق این شعرِ «مصطفی بادكوبهای» بودند:
ما ستم را نشانه گرفته بوديم
اما همهٔ تيرها از كمان دانش پرتاب نشد.
ای كاش نخست جهل را نشانه گرفته بودیم .
unknown
ای كاش نخست جهل را نشانه گرفته بودیم
رمان سهجلدی "اينجهممد" شاهكار ياشار كمال، در نظام ارباب رعيتی تركيه اتفاق میافتد. اينجهممد قهرمان اصلی رمان، رعيتی است كه زمين و زنش مورد تعدی ارباب ظالم قرار گرفته و زمينهٔ قيام او میگردد.
اينجهممد دست به تفنگ میبرد و ارباب را میکشد و از دست ژاندارمها و عُمال ارباب به كوه پناه میبرد و مدتها در كوه میماند و به خيال اينكه ديگر بساط ظلم و جور در روستا ريشهكن شده و دهقانان آزاد شدهاند، تصميم میگيرد پس از ماهها متواری شدن، به روستا برگردد.
اما وقتی به روستا برمیگردد با تعجب میبيند كه برادر ارباب به جای او نشسته و چنان ستم میکند و دمار از روزگار مردم در میآورد كه مردم قبر ارباب قبلی را زيارتگاه كرده و به اينجهممد دشنامها میدهند كه چرا ارباب خوب آنها را كشته و اکنون ارباب ظالمتر و بدتری برسرنوشتشان حاكم گشته است.
قهرمان داستان اينجهممد دچار شک و ترديد میگردد و مدام در جلد دوم رمان، سرگردان از خود میپرسد كه آيا مبارزهاش بيهوده بوده؟ و اشتباهش كجا بوده؟
سرانجام در جلد سوم به اين نتيجه میرسد كه "به جای ارباب بايد با اربابپرستی" مبارزه میكرده كه در اذهان دهقانان ريشه دوانده است.
به همین خاطر سرانجام در جلد سوم تصميم میگيرد آتش به خارستان بزند و خارستان در واقع همان زنجيرهای ذهنی دهقانان است.نگاهی به تئوریهای مربوط به دگرگونی جامعه در تاريخ معاصر ايران از دورهٔ مشروطيت تاكنون هميشه بیانگر دو نوع نگرش بوده؛
نگرش اول عبارت از راديكاليسم انقلابی و تغيير قهری ساختار سياسی جامعه با توسل به سلاح و تفنگ بوده است. اين ديدگاه نهتنها در دههٔ چهل و پنجاه و در آستانهٔ انقلاب ۵۷ ديدگاه غالب بوده بلكه در انقلاب مشروطيت و پس از آن نيز گاهگاهی به چشم میخورد.
اگر مثلاً حيدرعمواوغلیها با توسل به نارنجک میخواستند با كشتن محمدعلیشاه بساط ظلم را از صحنهٔ ايران برچينند در واقع راه ميانبُر و سادهای را براي مبارزه با ستم برگزيده بودند.
آنان فكر میكردند كه با كشتن حاكمی جبار، مردم زير سلطهاش آزاد خواهند شد اما نبايد اين اشتباه اساسی ایشان را از نظر دور داشت كه آنان، حاكم را از تودههای محكوم جدا میدانستند و به تعامل ذهنی و روابط عميق بين يک ستمگر و ستمكش در يك نظام استبدادی توجه نمیكردند
و فكر میکردند كه رژيم شاهی را میتوان با بمب تروريستی فروريخت و يا روستاييان را با تشويق به عدم پرداخت ماليات و بهرهٔ مالكانه و همچنين شوراندن دهقانان بر عليه فئودالها، نظام فئودالی را متلاشی ساخت.
كسروی در نقد گروه اول، زمانی چنين نوشت: ما نيک آگاهيم كهحيدرخانعمواوغلیها و علی مسيوها و... در راه استقلال و آزادی اين كشور به هرگونه جانفشانی آماده بودند؛ آنان در یکجا اشتباه میکردند، از گرفتاریها و آلودگیهای تودهها ناآگاه بودند و میپنداشتند اگر ريشهٔ استبداد كنده شود، تودهٔ مردم به راه پيشرفت میافتند در حالی كه درد اصلی، جهل و نادانی و ناآگاهی مردم بود.
گذشتِ زمان، صحت سخن كسروی را نشان داد، بهطوریكه وقتی مجلس اول به توپ بسته شد، مردم در غارت اموال و فرشهای مجلس، روی قزاقان لياخوفی را سفيد كردند و حتی به درختان نيز رحم نكردند.
اندکی بعد، وقتی در تبریز، خانهٔ ستارخان توسط روسها تخریب و فروریخت باز مردم در غارت اموالِ خانه، سر از پا نمیشناختند. بعدها هم وقتی در کودتای ۲۸ مرداد خانهٔ مصدق تخریب شد، باز مردم همان غارت و تراژدی را تکرار کردند.
نباید فکر کرد که غارتگران همگی ضد مشروطه بودند بلکه اکثرشان اصلاً بیطرف بودند.
در مقابل گروه اول، گروه دوم قرار داشتند كه مشكل را امری فرهنگی تلقی كرده و بر تغيير تدريجی فرهنگ مردم، آگاه كردن به حقوقشان و مبارزه با جهل و خرافات تاکید میکردند
افرادی چون ميرزافتحعلی آخوندزاده، ميرزاآقاخان كرمانی و ميرزاعبدالرحيم طالبوف در اين گروه جای دارند.بدون کار فرهنگی و آگاهی سیاسی مردم، درافتادن با استبداد با توسل بر سلاح، به مثابهٔ با شمشیر چوبین به جنگ آسیاب رفتن است؛ چرا که آن نظام استبدادی، برآمده از اعماق ذهنی همان مردم است.
در واقع مصداق این شعرِ «مصطفی بادكوبهای» بودند:
ما ستم را نشانه گرفته بوديم
اما همهٔ تيرها از كمان دانش پرتاب نشد.
ای كاش نخست جهل را نشانه گرفته بودیم .
unknown
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
تو افسرده نیستی فقط دستت تو جیب خودت نیست!
تو افسرده نیستی فقط پول درنمیاری که هرچی بخوای بخری و بتونی بری تفریح و عشق و حال!
تو افسرده نیستی فقط هنوز کانال زیر و نداری که یه حقوق بالا داشته باشی :
@Daramad
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
@zhuanchannel
نوشابه های انرژی زا چگونه مغز را فریب می دهند
بدون استثنا، تمام "نوشیدنی های انرژی زا" حاوی کافئین هستند.
اثر نوشیدنی انرژی زا 3-4 ساعت باقی می ماند
به دلیل کافئین، مغز خسته فریب میخورد، گیرندههای آدنوزین مسدود میشوند و فرد میتواند سطح بالایی از فعالیت بدنی را حفظ کند.
وقتی کافئین از بین می رود، خستگی بدتر از قبل می شود.
علاوه بر این، بدن مقدار زیادی شکر دریافت می کند، زیرا یک قوطی نوشیدنی انرژی زا
حاوی 12 تا 15 قاشق چای خوری شکر است.
نوشابه های انرژی زا چگونه مغز را فریب می دهند
بدون استثنا، تمام "نوشیدنی های انرژی زا" حاوی کافئین هستند.
اثر نوشیدنی انرژی زا 3-4 ساعت باقی می ماند
به دلیل کافئین، مغز خسته فریب میخورد، گیرندههای آدنوزین مسدود میشوند و فرد میتواند سطح بالایی از فعالیت بدنی را حفظ کند.
وقتی کافئین از بین می رود، خستگی بدتر از قبل می شود.
علاوه بر این، بدن مقدار زیادی شکر دریافت می کند، زیرا یک قوطی نوشیدنی انرژی زا
حاوی 12 تا 15 قاشق چای خوری شکر است.
@zhuanchannel
«تمام کردن» درجایی که فکرش را نمیکنی، در وقتی که فکرش را نمیکنی اتفاق میافتد.
نه پس از یک دعوای سخت یا قهر طولانی.
نه در اتاق مشاور خانواده یا روانکاو.
نه در زمانی که از نفرت سرشاری یا از خشم به خود میپیچی.
تمام کردن شاید هنگام نوشیدن یک لیوان چای به سراغت بیاید، پشت میز کار شلوغِ انباشته از اوراق اداری، بیمقدمه و بیهوا؛ مثل سردردی که مدتها بیوقفه ادامه داشته و اکنون ناگهان درمییابی دیگر وجود ندارد.
ناگهان میبینی همانطور که درد دیگر نیست، «او» هم دیگر نیست.
«نبودن»اش هم دیگر نیست.
تنها دلپیچهای احساس میکنی؛ مثل وقتی که از چرخ و فلک پایین میآیی و هنوز گیجی از تمام شدن همه چیز. «دیگر تمام شد؟!» از خودت میپرسی، دور و برت را نگاه میکنی و پی کسی میگردی که بگوید «نه، مگر میشود؟ هنوز ادامه دارد!»
در حالی که چنین کسی وجود ندارد، و ادامهای هم، و همه چیز تمام شده است.
گاهی میتوانید چشم بچرخانید – در اداره، در مترو، در اتوبوس، در خیابان – و آدمها را خوب نگاه کنید.
بعضیهایشان همانطور که دارند چای مینوشند، یا خط زرد لبهی سکو را لگد میکنند، یا به دستگیرهی آویزان از میلهی اتوبوس خیره ماندهاند، یا با غریزه راهشان را از لابهلای ازدحام آدمها باز میکنند و به پیش میروند، دارند «تمام» میکنند
آرام، ساکت، بیصدا - یک رابطه را، یک عشق را، یک زندگی را. شاید برای همیشه.
حسین وحدانی
«تمام کردن» درجایی که فکرش را نمیکنی، در وقتی که فکرش را نمیکنی اتفاق میافتد.
نه پس از یک دعوای سخت یا قهر طولانی.
نه در اتاق مشاور خانواده یا روانکاو.
نه در زمانی که از نفرت سرشاری یا از خشم به خود میپیچی.
تمام کردن شاید هنگام نوشیدن یک لیوان چای به سراغت بیاید، پشت میز کار شلوغِ انباشته از اوراق اداری، بیمقدمه و بیهوا؛ مثل سردردی که مدتها بیوقفه ادامه داشته و اکنون ناگهان درمییابی دیگر وجود ندارد.
ناگهان میبینی همانطور که درد دیگر نیست، «او» هم دیگر نیست.
«نبودن»اش هم دیگر نیست.
تنها دلپیچهای احساس میکنی؛ مثل وقتی که از چرخ و فلک پایین میآیی و هنوز گیجی از تمام شدن همه چیز. «دیگر تمام شد؟!» از خودت میپرسی، دور و برت را نگاه میکنی و پی کسی میگردی که بگوید «نه، مگر میشود؟ هنوز ادامه دارد!»
در حالی که چنین کسی وجود ندارد، و ادامهای هم، و همه چیز تمام شده است.
گاهی میتوانید چشم بچرخانید – در اداره، در مترو، در اتوبوس، در خیابان – و آدمها را خوب نگاه کنید.
بعضیهایشان همانطور که دارند چای مینوشند، یا خط زرد لبهی سکو را لگد میکنند، یا به دستگیرهی آویزان از میلهی اتوبوس خیره ماندهاند، یا با غریزه راهشان را از لابهلای ازدحام آدمها باز میکنند و به پیش میروند، دارند «تمام» میکنند
آرام، ساکت، بیصدا - یک رابطه را، یک عشق را، یک زندگی را. شاید برای همیشه.
حسین وحدانی
ببینید بچهها نات کوین رو توی تلگرام نمی فروشن
این یه کلاهبرداره که سکههای یکی رو دزدیده
حدود سه و نیم میلیون رو
اون کلمات کیف پول رو ۲۴ یا ۱۲ کلمه رو
مطلقا به هیشکی ندین
این کارا چیه می کنید آخه
خواهش می کنم توی تلگرام به کسی کوین نفروشید
راه داره
راهشم اینه بزنید به حساب صرافی
@Zhuanchannel
این یه کلاهبرداره که سکههای یکی رو دزدیده
حدود سه و نیم میلیون رو
اون کلمات کیف پول رو ۲۴ یا ۱۲ کلمه رو
مطلقا به هیشکی ندین
این کارا چیه می کنید آخه
خواهش می کنم توی تلگرام به کسی کوین نفروشید
راه داره
راهشم اینه بزنید به حساب صرافی
@Zhuanchannel
اگه برای همستر و بازیای تلگرامی
وصل شدن به صرافی
و باز کردن راحت اینستا
ویپیان میخوای
با پشتیبانی ۲۴/۷
از این بخواه:
@farar_vpn
🧙♀️ 🐹
وصل شدن به صرافی
و باز کردن راحت اینستا
ویپیان میخوای
با پشتیبانی ۲۴/۷
از این بخواه:
@farar_vpn
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM