tg-me.com/moghaddames/460
Last Update:
«گفت و شنود»
امیر هاشمی مقدم : انصافنیوز
(چکیده): هفته پیش جواد موگویی، مستندساز و پژوهشگر انقلابی یادداشتی در شبکههای اجتماعی منتشر کرد که بسیاری از سایتهای خبری آنرا بازنشر کردند. او در این یادداشت نسبت به تعطیلی یک گروه تلگرامی نخبگانی به نام «گفت و شنود» که هفت سال پیش توسط یک سرهنگ پاسدار راهآندازی شده بود، انتقاد کرد.
من هم کمتر از دو سال بود که شانس و بلکه افتخار عضویت در این گروه ۲۶۰ نفره را داشتم. گروهی که افرادی با گرایشهای فکری گوناگون (اما هر کس کارشناس یک حوزه) را در خود جای داده بود؛ از وزیر و معاون وزیر و نماینده مجلس و نظامی و روحانی اصولگرا گرفته تا طرفداران آیتالله منتظری و روزنامهنگارانی که سالها تجربه زندان و انفرادی داشته و علی علیزاده لندننشین و نویسندههای مشهور و فیلمسازان فعال و استادان دانشگاه، و البته افرادی هم از نهادهای نظارتی و معمولا با نام مستعار.
این گروه، یک جور صافی بود که هر ایده و اندیشه پس از ورود به آن، چکشکاری و تعدیل میشد. از همین رو، خیلی از پیامهای افراطی (از هر سو که بود) پس از ورود به گروه، بحثهای داغی را پیش میکشید و آخر سر، معمولا در قالب یک اندیشه پختهشده آماده شده و خروجیاش یا به دست مسئولین مربوطه میرسید یا در رسانهّهای داخلی منتشر میشد. خیلی اوقات هم بحثها به نتیجهای نمیرسید و دو طرف بر مواضع خود پافشاری میکردند؛ اما فضای گفتگوی محترمانه جاری بود. اگر هم کسی تندروی میکرد (چه در برخورد با طرف مقابل و چه در بیان دیدگاه افراطی خود، بهویژه اگر از خط قرمزهای نظام میگذشت)، مدیر گروه با قاطعیت و جدیت ورود میکرد، تذکر لازم را میداد و در برخی موارد حتی فرد خاطی را بهطور موقت یا دائم از گروه اخراج میکرد. شخصا خیلی از مواضع و اندیشههایم در این گروه اصلاح و تعدیل شد. اما تضارب آراء همچنان برقرار بود. برای نمونه خودم دو بار در گروه با همین آقا جواد موگویی درباره افغانستان و طالبان بحثم شد و آخر سر هر کدام روی موضع خودمان ماندیم، ولی از یکدیگر نیز آموختیم.
هفته پیش که خبر رسید گروه به خاطر فشارهایی از بالا باید تعطیل شود، همهمان شوکه شدیم. برای برخیمان این گروه یکجور خانواده بود. مدیر گروه برای فعال نگه داشتن این اتاق فکر، بیش از نیمی از زمان شبانه روز را در آنجا حضور داشت و بر همه چیز نظارت میکرد. بالاخره که گروه تعطیل شد، همه افسرده شدیم و به دنبال راهکار. اما همه در یک نکته متفقالقول بودیم: اگر گروهی که دست کم بیش از نیمی از اعضایش از مسئولین دیروز و امروز همین نظام و روحانی و اصولگرا و رزمنده و جانباز و طرفدار دوآتشه نظام هستند تحمل نمیشود، پس آستانه نقد و تحمل تا کجاست؟ دایره خودیها چقدر تنگ شده؟ بالاخره دلسوزان نظام و کشور چگونه باید حرفشان را به گوش مسئولین برسانند؟
برای من اما بیش از هر چیز، این ادامه همان ضعف رسانهایست که سالهاست دارم دربارهاش میگویم و مینویسم. ژان بودریار باور داشت قدرت در دوران کنونی در اختیار رسانههاست و هر که در جنگ رسانهای پیروز شود، در بقیه عرصهها نیز پیروز است. به سخن او، این رسانهها هستند که واقعیت را برای مردم میافرینند و نه چیزی دیگر. در این نگاه، اکنون ما در بدترین حالت ممکن هستیم. حکومت ایران اگر روزی قدرتمندترین قدرت نظامی جهان، ثروتمندترین و توسعهیافترین کشور هم بشود، اگر در سیاستهای رسانهایاش تجدید نظر نکند و در بر همین پاشنه بچرخد، همچنان نمیتواند بدیهیترین خدماتش به شهروندان را اثبات کند. همین که اکنون «ایران اینترنشنال» (در کنار بیبیسی، من و تو، صدای امریکا و...) تبدیل به مرجع اصلی خبری بسیاری از ایرانیان شده، وضع رسانهای ما را به خوبی نشان میدهد. سیاستهای نادرست رسانهایمان، مردم را به دامان بیگانگانی همچون عربستان (که با پولهای کثیفش ایران اینترنشنال را میچرخاند) انداخته تا شب و روز زیر بمباران سیاهنماییهای آنها باشند. همین که کشوری چون عربستان با آن وضعیت فجیع حقوق بشری و شیوههای وحشیانه اعدام و فقر و فلاکت در حاشیه شهرهای بزرگش و تبعیض نظاممند علیه شهروندان شیعهاش و... از وضعیت فقر و تبعیض و حقوق بشر و... در ایران انتقاد میکند، خود گویاست که ما بازی را چند چند باختهایم.
بستن گروههایی همچون «گفت و شنود» که فراتر از یک گروه تلگرامی و کاملا در چارچوب یک اتاق فکر راهبردی برای خدمت به کشور و نظام بود، نه تنها گل به خودی، بلکه فرستادن پیام به رسانههای بیگانه است که ما عرصه داخلی را برایتان خالی میکنیم تا شما بدون رقیب به پمپاژ اخبار سیاه علیه کشورمان بپردازید.
اینستاگرام نویسنده
کانال تلگرامی مقدمه
@moghaddames
BY مقدمه
Share with your friend now:
tg-me.com/moghaddames/460