tg-me.com/parrchenan/6085
Last Update:
از مترو در حال پیاده شدن بودم که یک آقایی، کمربند روی نافش به کیف کمریم گیر کرد و او را به بیرون کشیدم و...
سالهاست از کیف کمری استفاده میکنم چرا که نظم خاصی بر من میبخشده است .نه دسته کلیدی گم میکنم و نه کیف پولی.
معمولا یک جلد کوچک از مجموعه کارتهایم، یک دفترچه کوچک جهت نوشتن، یک مداد نوکی، دسته کلید، موبایل، عینک دودی، ماسک ، پول، چسب زخم و دستمال گردن درون آن دارم و زمستانها یک دستکش نخی و بادگیر مشتی شاید بدان اضافه شود.
قبل ترها که در بهزیستی مشغول بودم، توپ شیطونک و مداد شمعی و چند ورق سفید و سوزن مخصوص باد زدن توپ نیز همراهم بود.
حُسن کیف کمری برایم آن است که شانه و دست و کولم را آزاد میگذارد و امکان مانورم را بالا میبرد و مثل یک داشبورد عمل کرده و در کمترین حالت به وسیله مد نظرم میرسم. در آفتاب های درخشان، همیشه عینک دودی هست، در سرمای باد کولر مترو، اسکارفی و مدادی جهت نوشتن ایده های ذهنی ام همیشه دارم. برای کسی که بیشتر وقت خود را پیاده و با وسایل حمل و نقل عمومی و دوچرخه گز میکند کیف کمری ایده کار آمدی است.
دو سال پیش بود که کیف کمری چرمی از سروچمانم هدیه گرفتم ، محکم و قوی کار شده است، بخصوص زیپ رویی اش.
برگردم به لحظه خروجم از در واگن مترو:
همین که از در خارج میشدم ، نوار نازک پارچه ای شلوار مرد که کمربند را از درون آن رد میکنند، به داخل درز یک میلیمتری سگک زیپ رفت و در آن قفل شد.
در هنگام خروج از در مترو معمولاً یک زور اضافی دارم تا از پس آنها که میخواهند به داخل آیند برآیم و از این رو وقتی شلوار مرد به زیپ کمری گیر کرد با قدرتی که میزدم او را نیز بیرون واگن کشیدم و زیپ محکم و فلزی و هنوز براق کیف، خم به ابرو نیاورد و نشکست و جدا نشد.
صحنه خنده داری شده بود و فرد از نزدیکی نافش به کیف کمریم گیر خورده بود و من تلاش میکردم بدون آنکه شئوناتم با شئونات او درگیر شود ، نوار کمربندی اش را از آغوش زیپ کیف کمریم جدا کنم و اما
مرد هنوز حیران بود چی شده و چرا اکنون بیرون قطار است و هاجر و واج نگاه میکرد
https://www.tg-me.com/us/پرچنان/com.parrchenan
BY پرچنان
Share with your friend now:
tg-me.com/parrchenan/6085