عرض سلام و ادب
لینک دوره های اول متن خوانی و تفسیر فتوحات مکیه ابن عربی و تعلیقات ابن سینا در گروه قرار داده شده و می توانید عضو شوید.
هر دوره ۱۰ جلسه دو ساعته.
شهریه دورههای دوم تا دهم هر دوره یک میلیون است که تا آخر هفته آینده با تخفیف ۵۰ درصد می توانید دوره ها را ثبت نام کرده و عضو کانال تلگرامی باحضور استاد شوید.
جهت اطلاعات بیشتر و ثبت نام به آیدی زیر مراجعه فرمایید
@nahekmat
لینک دوره های اول متن خوانی و تفسیر فتوحات مکیه ابن عربی و تعلیقات ابن سینا در گروه قرار داده شده و می توانید عضو شوید.
هر دوره ۱۰ جلسه دو ساعته.
شهریه دورههای دوم تا دهم هر دوره یک میلیون است که تا آخر هفته آینده با تخفیف ۵۰ درصد می توانید دوره ها را ثبت نام کرده و عضو کانال تلگرامی باحضور استاد شوید.
جهت اطلاعات بیشتر و ثبت نام به آیدی زیر مراجعه فرمایید
@nahekmat
Forwarded from شهر فلسفه ایران (شهر فلسفه)
🗓 68 سال پیش در چنین روزی، ششم شهریور 1335 ه.ش، حسین پناهی، شاعر، نویسنده، بازیگر و کارگردان مشهور ایرانی دیده به جهان گشود. پناهی در 48 سالگی و در سال 1383 درگذشت.
#حسین_پناهی
www.philosophycity.ir
#حسین_پناهی
www.philosophycity.ir
Forwarded from اتچ بات
📝
برگـی از کتاب «فیلسوف دیوانه
تفسیری از جنون فیلسوفانه حسین پناهی»
در حسرت سنگی
همهٔ شهر ، دویدیم
صد مرد کهن بود
یکی طفل ندیدیم .
صبح آدینه و
طفلان همه یک جا جمعند
به جنون میزنم امروز
که بازاری هست
هنر بزرگ عقلا این است که میتوانند جمله بسازند ؛ با این تفاوت که عقلایِ کوچه و خیابان ، جملات زندگی روزمره را میسازند و معیشت خود را سروسامان میدهند و زنده میمانند امّا فرزانگان و فیلسوفان ، دردمندانه ، جملات عمیق و ریشهدار میسازند و بدین گونه درد زنده بودن را با این جملات تسکین میدهند و میتوانند زندگی کنند .
امّا دیوانگان و مجانین ، هیچگاه نمیتوانند جمله بسازند و همواره فقط با «کلمات» زندگی میکنند و «کلمه» میگویند و با «کلمه» نفس میکشند .
دنیـای دیوانگان ، دنیـای کلمات است .
همهٔ
تفاوت کلمات دیوانهٔ خیابانی با دیوانهای که فیلسوف است در این است که دیوانهٔ خیابانی کلماتی را در حافظه دارد و گاه بدون اینکه معنایش را بداند بر زبان میراند ؛ امّا در کلمات دیوانهٔ فیلسوف ، دهها معنایِ لایه به لایه بر هم خفته است ؛ و اگر خوب نگاه کنی ، میتوانی ببینی که این معانی ، از سر و کولِ هم بالا میروند .
دیوانهٔ خیابانی ، میخندد و کلماتش خندهدار است ؛ امّا دیوانهٔ فیلسوف میگرید و شیون میکند و کلمات او چنان است که جامهٔ سیاه هزار مرثیه را به تن دارد و هر کس آنها را بشنود یا بخواند ، زار میزند ؛ و شیون میکند .
📚 فیلسوف دیوانه ، ص ۲۹ - ۳۰
#دکتر_نصرالله_حکمت
#حسین_پناهی
#همراه_با_کتاب
#فیلسوف_دیوانه
@nasrollahhekmat
برگـی از کتاب «فیلسوف دیوانه
تفسیری از جنون فیلسوفانه حسین پناهی»
در حسرت سنگی
همهٔ شهر ، دویدیم
صد مرد کهن بود
یکی طفل ندیدیم .
صبح آدینه و
طفلان همه یک جا جمعند
به جنون میزنم امروز
که بازاری هست
هنر بزرگ عقلا این است که میتوانند جمله بسازند ؛ با این تفاوت که عقلایِ کوچه و خیابان ، جملات زندگی روزمره را میسازند و معیشت خود را سروسامان میدهند و زنده میمانند امّا فرزانگان و فیلسوفان ، دردمندانه ، جملات عمیق و ریشهدار میسازند و بدین گونه درد زنده بودن را با این جملات تسکین میدهند و میتوانند زندگی کنند .
امّا دیوانگان و مجانین ، هیچگاه نمیتوانند جمله بسازند و همواره فقط با «کلمات» زندگی میکنند و «کلمه» میگویند و با «کلمه» نفس میکشند .
دنیـای دیوانگان ، دنیـای کلمات است .
همهٔ
من و نازی
را که زیر و رو کنی ، یک جملهٔ درست درمان نمیتوانی پیدا کنی . فقط یک مشت کلماتند که بر روی هم انباشته شدهاند امّا کلماتِ دیوانهای که فیلسوف است یا فیلسوفی که دیوانه است .تفاوت کلمات دیوانهٔ خیابانی با دیوانهای که فیلسوف است در این است که دیوانهٔ خیابانی کلماتی را در حافظه دارد و گاه بدون اینکه معنایش را بداند بر زبان میراند ؛ امّا در کلمات دیوانهٔ فیلسوف ، دهها معنایِ لایه به لایه بر هم خفته است ؛ و اگر خوب نگاه کنی ، میتوانی ببینی که این معانی ، از سر و کولِ هم بالا میروند .
دیوانهٔ خیابانی ، میخندد و کلماتش خندهدار است ؛ امّا دیوانهٔ فیلسوف میگرید و شیون میکند و کلمات او چنان است که جامهٔ سیاه هزار مرثیه را به تن دارد و هر کس آنها را بشنود یا بخواند ، زار میزند ؛ و شیون میکند .
📚 فیلسوف دیوانه ، ص ۲۹ - ۳۰
#دکتر_نصرالله_حکمت
#حسین_پناهی
#همراه_با_کتاب
#فیلسوف_دیوانه
@nasrollahhekmat
Telegram
attach 📎
Forwarded from نصرالله حكمت
.
▪️سالروز
رحلت پیامبر خاتم
محمد مصطفی
رحمة للعالمین
درود خدا بر او و بر خاندان پاکش
و
شهادت امام مجتبی را
درود بر او
به همهٔ آنان که دلشان
برای انسان و انسانیت میتپد
تسلیت میگویم .
@nasrollahhekmat
▪️سالروز
رحلت پیامبر خاتم
محمد مصطفی
رحمة للعالمین
درود خدا بر او و بر خاندان پاکش
و
شهادت امام مجتبی را
درود بر او
به همهٔ آنان که دلشان
برای انسان و انسانیت میتپد
تسلیت میگویم .
@nasrollahhekmat
Forwarded from نصرالله حكمت
تفسیر کلام معصوم ( ۱۵ ) :
حضرت رضا
درود و خدا و فرشتگان
و آدمیان
بر او بادا
در بارهٔ «تفکر» چنین میگوید :
لیس العبادةُ کثرةَُ الصلاةِ و الصومِ
انّما العبادةُ التفکر فی امر الله .
عبادت ، بسیاریِ نماز و روزه نیست، بلکه عبادت،تفکر در امر خدا است .
🔹 تفسیر :
عبودیت حق ، به معنای آزادی و رهائی از غیر حق است . به قول خواجهٔ شیرازی :
فاش میگویم و از گفتهٔ خود دلشادم
بندهٔ عشقم و از هر دوجهان آزادم
بندگی حق و حقیقت ، آدمی را از غیر حقیقت و «شبه حقیقت» ، میرهاند و او را به سانِ معبری ، مهیایِ عبور خدا میکند و خلیفگیِ انسان را تحقق میبخشد . بدین گونه است که کُنه و ژرفای گوهر عبودیت ، ربوبیت است .
🔹 «نماز»، تجسم عبودیت انسان ، در برابر حق و حقیقت ، و نمایانگرِ آن است که نمازگزار ، جز در برابر حق ، تسلیم نمیشود . از این رو حضرت رضا درود بر او ، توصیه میکند که حق نماز را ضایع مکنید؛ چرا که هر کس حق نماز را تضییع کند ، با قارون و هامان محشور میشود :
لاتُضَیِّعوا صلاتَکم ، فانَٓ من ضیَّعَ صلاتَهُ حُشِرَ مع قارون و هامان .
(عیون اخبار الرضا ج۲،ص۳۱)
🔹 اکنون سخن امام این است که نماز با همهٔ اهمیتی که دارد و عمود دین است ، باید به اندازه باشد و چنین نیست که زیادهروی در آن ، عبادت بهشمار آید . در کنار نماز و همراه آن ، حقیقت عبادت را باید در «تفکر» جست ؛ تفکر در امر خدا .
🔹 حال پرسش این است که : تفکر چیست؟ و چگونه میتوان تفکر کرد ؟
در ذیل این پرسش ، بحث و سخن بسیار است . بنده میخواهم به اختصار بگویم که یکی از چیزهائی که میتواند زمینهٔ تفکر را در ما فراهم کند ، «شنیدن» است . شاید بتوان گفت که «تفکر ، شنیدن از خویشتن است» . ما باید تمرین شنیدن کنیم . آن گاه که قدرت شنیدن داشته باشیم ، در و دیوار عالم با ما سخن میگوید .
🔹وقتی خود را در یک «جهانلانه» محبوس کردهایم و الفاظ و مفاهیم و نامهای خاصی را در اطراف ذهن خود چیدهایم ، این چپدمان الفاظ و اسما و مفاهیم ، سدی ستبر و سنگین ، در برابر شنیدن است . زیرا شنیدن ، این چیدمان را به هم میریزد و در ذهن ما زلزله میافکند و شاید این بههمریختگی ، آرام و قرار را از ما سلب کند . به همین جهت است که ناآگاهانه ، همواره مهیای نشنیدنیم .
🔹اینک برای این که بتوانیم بشنویم ، باید با شهامت تمام ، آمادهٔ تغییر خویش باشیم و از این تغییر ، هراسی به دل راه ندهیم .
باید بدانیم که آمادگی برای تغییرِ مدام و گشودگیِ همواره ، ما را مهیای شنیدن میکند ، و این شنیدن ، زمینهٔ تفکر را فراهم میآورد ؛ و این تفکر ، عبادت حق و حقیقت است .
#تفسیر_کلام_معصوم
@nasrollahhekmat
حضرت رضا
درود و خدا و فرشتگان
و آدمیان
بر او بادا
در بارهٔ «تفکر» چنین میگوید :
لیس العبادةُ کثرةَُ الصلاةِ و الصومِ
انّما العبادةُ التفکر فی امر الله .
عبادت ، بسیاریِ نماز و روزه نیست، بلکه عبادت،تفکر در امر خدا است .
🔹 تفسیر :
عبودیت حق ، به معنای آزادی و رهائی از غیر حق است . به قول خواجهٔ شیرازی :
فاش میگویم و از گفتهٔ خود دلشادم
بندهٔ عشقم و از هر دوجهان آزادم
بندگی حق و حقیقت ، آدمی را از غیر حقیقت و «شبه حقیقت» ، میرهاند و او را به سانِ معبری ، مهیایِ عبور خدا میکند و خلیفگیِ انسان را تحقق میبخشد . بدین گونه است که کُنه و ژرفای گوهر عبودیت ، ربوبیت است .
🔹 «نماز»، تجسم عبودیت انسان ، در برابر حق و حقیقت ، و نمایانگرِ آن است که نمازگزار ، جز در برابر حق ، تسلیم نمیشود . از این رو حضرت رضا درود بر او ، توصیه میکند که حق نماز را ضایع مکنید؛ چرا که هر کس حق نماز را تضییع کند ، با قارون و هامان محشور میشود :
لاتُضَیِّعوا صلاتَکم ، فانَٓ من ضیَّعَ صلاتَهُ حُشِرَ مع قارون و هامان .
(عیون اخبار الرضا ج۲،ص۳۱)
🔹 اکنون سخن امام این است که نماز با همهٔ اهمیتی که دارد و عمود دین است ، باید به اندازه باشد و چنین نیست که زیادهروی در آن ، عبادت بهشمار آید . در کنار نماز و همراه آن ، حقیقت عبادت را باید در «تفکر» جست ؛ تفکر در امر خدا .
🔹 حال پرسش این است که : تفکر چیست؟ و چگونه میتوان تفکر کرد ؟
در ذیل این پرسش ، بحث و سخن بسیار است . بنده میخواهم به اختصار بگویم که یکی از چیزهائی که میتواند زمینهٔ تفکر را در ما فراهم کند ، «شنیدن» است . شاید بتوان گفت که «تفکر ، شنیدن از خویشتن است» . ما باید تمرین شنیدن کنیم . آن گاه که قدرت شنیدن داشته باشیم ، در و دیوار عالم با ما سخن میگوید .
🔹وقتی خود را در یک «جهانلانه» محبوس کردهایم و الفاظ و مفاهیم و نامهای خاصی را در اطراف ذهن خود چیدهایم ، این چپدمان الفاظ و اسما و مفاهیم ، سدی ستبر و سنگین ، در برابر شنیدن است . زیرا شنیدن ، این چیدمان را به هم میریزد و در ذهن ما زلزله میافکند و شاید این بههمریختگی ، آرام و قرار را از ما سلب کند . به همین جهت است که ناآگاهانه ، همواره مهیای نشنیدنیم .
🔹اینک برای این که بتوانیم بشنویم ، باید با شهامت تمام ، آمادهٔ تغییر خویش باشیم و از این تغییر ، هراسی به دل راه ندهیم .
باید بدانیم که آمادگی برای تغییرِ مدام و گشودگیِ همواره ، ما را مهیای شنیدن میکند ، و این شنیدن ، زمینهٔ تفکر را فراهم میآورد ؛ و این تفکر ، عبادت حق و حقیقت است .
#تفسیر_کلام_معصوم
@nasrollahhekmat
Forwarded from نصرالله حكمت
Forwarded from نصرالله حكمت
🍃
بـرگی از کتاب
«تأملی در فلسفه تـاریخ عقل»
نماز غربت دل را به شام مـیخوانم
شکسته است ولی من تمام میخوانم
بـه رسم زایــر کوی تو مــینشینم زار
زیـــارت درِ بیتالحـــرام مـیخـوانم
نگـــاه غــمزدگان قــرین غــربت را
به سیر ساحت دارالسّلام مـیخوانم
منم به صحن حریمت تـرانهخـوانِ مقیم
گـر از درم تـو بـرانی ز بـام مـیخوانم
▫️زمـان و زیـان :
در اینجا به دو ویژگی مهمّ زبان اشـاره میکنم ، شاید ما را به حقیقت آن نزدیک کند :
۱ . زبان ، تاریخ دارد . یعنی زبان بشری موجودی است زنده و جاندار که همواره در حال تطوّر و تحوّل بوده و پابپای انسان در تاریخش حـرکت کرده و پیش آمده است .
۲ . زبان ، دروغ میگوید . یعنی زبـان بشـری این ظرفیّت را دارد که به منظور پنهان کردن چیزی به کار رود . یعنی میتواند چیزی را آشکار کند صرفاً به قصد مستور کردن و مکتوم نهادن چیزی دیگر .
از این دو ویژگی میتوان بهسادگی عبور کرد و آنها را فقط شنید . یعنی میتوان آنها را ناشنیده انگاشت ؛ و زیانی که تاکنون بر ما رفته است همواره بر اثر این بوده که از کنار مسایل به سهولت عبور کرده و گذشتهایم .
از این نیز باید برحذر بود که مسایل خرد و سادهنما را سهل و حقیر پنداریم ؛ و این دو ویژگی گرچه در نگاه اوّل کوچک و بیمقدار است امّا اگر در آنها به تأمّل بنشینیم بزرگی و عظمتشان آشکار خواهد شد .
برای اینکه این دو ویژگی را بهتر دریابیم بیایید زبان بشری را با زبان طبیعت مقایسه کنیم و البتّه نیمنگـاهی به زبان کودک نیز ما را در فهم این دو ویژگی یاری میکند . مراد از کودک ، انسانی است که به مرتبهٔ بلوغ و تعقّل نرسیده است . چگونگی آموزش زبان توسّط کودک و کاربرد آن در او بسیار شگفتانگیز است و جای آن دارد که در آن به تأمّل ، کندوکاو و مداقّه بنشینیم . درحالیکه زبان انسانهای بالغ و عاقل میراثدار تحـوّل و تطوّر گذشتههای زبان است و انبانی از تجربههای زبانی را بر دوش دارد و از این حیث وارث تاریخ زبان میباشد و حکایت معبر زمـان و پیچ و خمهای دوران بر ذهن و لبانش جریان دارد و حافظهٔ او را انباشته است ، کودک ، زبانی ساده و بیپیرایه و خالی از تاریخ و زمـان دارد . در زبـان کودک هیچ نشانی از زمان و تـاریخ نمیتوان دید مگر بدان مقدار که از زبان بزرگسالان به آن سرایت کرده است . از سوی دیگر در زبان کودک ، دروغ راهی و جایی ندارد . اصلاً کـودک دروغ را نمیشناسد و زبـان او صاف ، زلال ، پاک و حقیقتنماست . آری ما که بالغ و عاقلیم رفتهرفته و در مسیر زمان دروغ را به او میآموزیم .
از آنجا که زبان کودک ، تاریخ و دروغ ندارد ، زبان همهٔ کودکان عالم همانند هم و مشابه یکدیگر است و از اینرو کودکان زبان یکـدیگر را خوب میفهمند و در تفاهم هیچ مشکلی ندارند ؛ امّا بزرگسالان زبانِ هم را در نمییابند و برای تفاهم با هزار و یک مشکل روبرویند .
📚 تأملی بر فلسفه تاریخ عقل
صص ۷۵ - ۷۶
#دکتر_نصرالله_حکمت
#همراه_با_کتاب
#تأملی_در_فلسفه_تاریخ_عقل
@nasrollahhekmat
بـرگی از کتاب
«تأملی در فلسفه تـاریخ عقل»
نماز غربت دل را به شام مـیخوانم
شکسته است ولی من تمام میخوانم
بـه رسم زایــر کوی تو مــینشینم زار
زیـــارت درِ بیتالحـــرام مـیخـوانم
نگـــاه غــمزدگان قــرین غــربت را
به سیر ساحت دارالسّلام مـیخوانم
منم به صحن حریمت تـرانهخـوانِ مقیم
گـر از درم تـو بـرانی ز بـام مـیخوانم
▫️زمـان و زیـان :
در اینجا به دو ویژگی مهمّ زبان اشـاره میکنم ، شاید ما را به حقیقت آن نزدیک کند :
۱ . زبان ، تاریخ دارد . یعنی زبان بشری موجودی است زنده و جاندار که همواره در حال تطوّر و تحوّل بوده و پابپای انسان در تاریخش حـرکت کرده و پیش آمده است .
۲ . زبان ، دروغ میگوید . یعنی زبـان بشـری این ظرفیّت را دارد که به منظور پنهان کردن چیزی به کار رود . یعنی میتواند چیزی را آشکار کند صرفاً به قصد مستور کردن و مکتوم نهادن چیزی دیگر .
از این دو ویژگی میتوان بهسادگی عبور کرد و آنها را فقط شنید . یعنی میتوان آنها را ناشنیده انگاشت ؛ و زیانی که تاکنون بر ما رفته است همواره بر اثر این بوده که از کنار مسایل به سهولت عبور کرده و گذشتهایم .
از این نیز باید برحذر بود که مسایل خرد و سادهنما را سهل و حقیر پنداریم ؛ و این دو ویژگی گرچه در نگاه اوّل کوچک و بیمقدار است امّا اگر در آنها به تأمّل بنشینیم بزرگی و عظمتشان آشکار خواهد شد .
برای اینکه این دو ویژگی را بهتر دریابیم بیایید زبان بشری را با زبان طبیعت مقایسه کنیم و البتّه نیمنگـاهی به زبان کودک نیز ما را در فهم این دو ویژگی یاری میکند . مراد از کودک ، انسانی است که به مرتبهٔ بلوغ و تعقّل نرسیده است . چگونگی آموزش زبان توسّط کودک و کاربرد آن در او بسیار شگفتانگیز است و جای آن دارد که در آن به تأمّل ، کندوکاو و مداقّه بنشینیم . درحالیکه زبان انسانهای بالغ و عاقل میراثدار تحـوّل و تطوّر گذشتههای زبان است و انبانی از تجربههای زبانی را بر دوش دارد و از این حیث وارث تاریخ زبان میباشد و حکایت معبر زمـان و پیچ و خمهای دوران بر ذهن و لبانش جریان دارد و حافظهٔ او را انباشته است ، کودک ، زبانی ساده و بیپیرایه و خالی از تاریخ و زمـان دارد . در زبـان کودک هیچ نشانی از زمان و تـاریخ نمیتوان دید مگر بدان مقدار که از زبان بزرگسالان به آن سرایت کرده است . از سوی دیگر در زبان کودک ، دروغ راهی و جایی ندارد . اصلاً کـودک دروغ را نمیشناسد و زبـان او صاف ، زلال ، پاک و حقیقتنماست . آری ما که بالغ و عاقلیم رفتهرفته و در مسیر زمان دروغ را به او میآموزیم .
از آنجا که زبان کودک ، تاریخ و دروغ ندارد ، زبان همهٔ کودکان عالم همانند هم و مشابه یکدیگر است و از اینرو کودکان زبان یکـدیگر را خوب میفهمند و در تفاهم هیچ مشکلی ندارند ؛ امّا بزرگسالان زبانِ هم را در نمییابند و برای تفاهم با هزار و یک مشکل روبرویند .
📚 تأملی بر فلسفه تاریخ عقل
صص ۷۵ - ۷۶
#دکتر_نصرالله_حکمت
#همراه_با_کتاب
#تأملی_در_فلسفه_تاریخ_عقل
@nasrollahhekmat
Forwarded from به مهربانی
سامانهی بهمهربانی، حامی تحصیل کودکان و نوجوانان، روز جهانی سوادآموزی را گرامی میدارد
روز جهانی سوادآموزی و نگاهی به وضعیت سواد در جهان
روز جهانی سوادآموزی، که هر ساله در ۸ سپتامبر (۱۸ شهریور) گرامی داشته میشود، در سال ۱۹۶۶ توسط یونسکو تعیین شد. این روز فرصتی است برای بررسی وضعیت سوادآموزی در جهان و تأکید بر اهمیت آن در توسعه پایدار جوامع.
تعریف سواد در طول زمان تکامل یافته است. در سال ۲۰۱۶، یونسکو تعریف جدیدی از سواد ارائه داد که همچنان مورد استفاده است:
"سواد توانایی شناسایی، درک، تفسیر، ایجاد، ارتباط و محاسبه با استفاده از مواد چاپی و نوشتاری مرتبط با زمینههای مختلف است. سواد شامل یک پیوستار یادگیری است که به افراد امکان میدهد به اهداف خود دست یابند، دانش و پتانسیل خود را گسترش دهند و به طور کامل در جامعه و جامعه گستردهتر مشارکت کنند."
این تعریف گستردهتر از تعاریف قبلی است و مهارتهای فراتر از خواندن و نوشتن ساده را در بر میگیرد.
آمارهای مربوط به بیسوادی که در ادامه ارائه میشود، بر اساس جدیدترین دادههای یونسکو در سال ۲۰۲۳ است. این آمارها عمدتاً بر مبنای تعریف پایهای سواد یعنی توانایی خواندن و نوشتن یک جمله ساده در زندگی روزمره است:
1. حدود ۷۷۳ میلیون بزرگسال در سراسر جهان هنوز از سواد پایه محروم هستند.
2. از این تعداد، تقریباً ۶۰۷ میلیون نفر (۷۸.۵٪) در تنها ۲۰ کشور زندگی میکنند.
3. دو سوم افراد بیسواد را زنان تشکیل میدهند، که نشاندهنده شکاف جنسیتی قابل توجه در دسترسی به آموزش است.
4. نرخ سواد جوانان (۱۵-۲۴ ساله) در سطح جهانی به ۹۱٪ رسیده است، اما هنوز ۱۰۲ میلیون جوان بیسواد وجود دارند.
5. در مناطق روستایی، نرخ بیسوادی تقریباً سه برابر مناطق شهری است.
6.طبق گزارش یونیسف، حدود ۲۵۰ میلیون کودک در سن مدرسه در سراسر جهان فاقد مهارتهای اساسی خواندن و نوشتن هستند، که این امر نشاندهنده اهمیت تمرکز بر آموزش کودکان و نوجوانان است.
لازم به ذکر است که این آمارها بر اساس تعریف پایهای سواد هستند و ممکن است تصویر کاملی از سطح سواد عملکردی یا دیجیتال در جهان امروز ارائه ندهند.
یکی از اهداف توسعه پایدار سازمان ملل متحد، دستیابی به آموزش با کیفیت برای همه تا سال ۲۰۳۰ است. این هدف فراتر از سواد پایه است و شامل تضمین کسب مهارتهای خواندن، نوشتن، محاسبات پایه و مهارتهای دیجیتال برای تمام جوانان و بخش قابل توجهی از بزرگسالان میشود.
در سالهای اخیر، تمرکز بر سواد دیجیتال نیز افزایش یافته است. با گسترش فناوری، مهارتهای دیجیتال به بخش جداییناپذیر سواد در قرن ۲۱ تبدیل شدهاند. این امر چالشهای جدیدی را در عرصه سوادآموزی ایجاد کرده و نیاز به رویکردهای نوآورانه در برنامههای آموزشی را برجسته ساخته است.
در این میان، نقش سازمانهای غیردولتی و موسسات خیریهی مردم نهاد در پر کردن شکافهای آموزشی بسیار حائز اهمیت است.
موسسه خیریهی "به مهربانی" یکی از این نهادهای پیشرو است که با رویکردی جامع و فراگیر، در جهت حمایت تحصیلی از کودکان و نوجوانان کمبرخوردار در تلاش است تا با اتخاذ رویکردی شفاف، فراحزبی، فراجناحی و فراقومی، گامی موثر در جهت رفع محرومیت تحصیلی کودکان و نوجوانان سرزمینمان بردارد.
فعالیتهای به مهربانی نظیر تأمین لوازم تحصیلی، پرداخت بورسیهی تحصیلی به دانشآموزان، برگزاری کلاسهای تقویتی، ارائه مشاوره تحصیلی و حمایت مالی از دانشآموزان و خانوادههایشان نه تنها به بهبود وضعیت آموزشی افراد کمک میکند، بلکه در نهایت به توسعه پایدار جامعه و کاهش نابرابریهای اجتماعی نیز کمک میکند.
روز جهانی سوادآموزی فرصتی است برای بازاندیشی در اهمیت آموزش و نقش آن در توانمندسازی افراد و جوامع. این روز یادآور میشود که سوادآموزی حقی اساسی برای همه انسانهاست و تلاش برای تحقق این حق، مسئولیتی جمعی است. حمایت از فعالیتهای موسساتی چون "به مهربانی" که با شفافیت همه جانبه و فعالیتهای فراحزبی، فراجناحی و فراقومی عمل میکنند و مشارکت در برنامههای سوادآموزی، گامی موثر در جهت ساختن جامعهای باسوادتر و عادلانهتر است.
به امید آنکه دانش و آگاهی تقسیم عادلانهتری در جهان داشته باشد.
https://bemehrbani.com/blog/mehr
روز جهانی سوادآموزی و نگاهی به وضعیت سواد در جهان
روز جهانی سوادآموزی، که هر ساله در ۸ سپتامبر (۱۸ شهریور) گرامی داشته میشود، در سال ۱۹۶۶ توسط یونسکو تعیین شد. این روز فرصتی است برای بررسی وضعیت سوادآموزی در جهان و تأکید بر اهمیت آن در توسعه پایدار جوامع.
تعریف سواد در طول زمان تکامل یافته است. در سال ۲۰۱۶، یونسکو تعریف جدیدی از سواد ارائه داد که همچنان مورد استفاده است:
"سواد توانایی شناسایی، درک، تفسیر، ایجاد، ارتباط و محاسبه با استفاده از مواد چاپی و نوشتاری مرتبط با زمینههای مختلف است. سواد شامل یک پیوستار یادگیری است که به افراد امکان میدهد به اهداف خود دست یابند، دانش و پتانسیل خود را گسترش دهند و به طور کامل در جامعه و جامعه گستردهتر مشارکت کنند."
این تعریف گستردهتر از تعاریف قبلی است و مهارتهای فراتر از خواندن و نوشتن ساده را در بر میگیرد.
آمارهای مربوط به بیسوادی که در ادامه ارائه میشود، بر اساس جدیدترین دادههای یونسکو در سال ۲۰۲۳ است. این آمارها عمدتاً بر مبنای تعریف پایهای سواد یعنی توانایی خواندن و نوشتن یک جمله ساده در زندگی روزمره است:
1. حدود ۷۷۳ میلیون بزرگسال در سراسر جهان هنوز از سواد پایه محروم هستند.
2. از این تعداد، تقریباً ۶۰۷ میلیون نفر (۷۸.۵٪) در تنها ۲۰ کشور زندگی میکنند.
3. دو سوم افراد بیسواد را زنان تشکیل میدهند، که نشاندهنده شکاف جنسیتی قابل توجه در دسترسی به آموزش است.
4. نرخ سواد جوانان (۱۵-۲۴ ساله) در سطح جهانی به ۹۱٪ رسیده است، اما هنوز ۱۰۲ میلیون جوان بیسواد وجود دارند.
5. در مناطق روستایی، نرخ بیسوادی تقریباً سه برابر مناطق شهری است.
6.طبق گزارش یونیسف، حدود ۲۵۰ میلیون کودک در سن مدرسه در سراسر جهان فاقد مهارتهای اساسی خواندن و نوشتن هستند، که این امر نشاندهنده اهمیت تمرکز بر آموزش کودکان و نوجوانان است.
لازم به ذکر است که این آمارها بر اساس تعریف پایهای سواد هستند و ممکن است تصویر کاملی از سطح سواد عملکردی یا دیجیتال در جهان امروز ارائه ندهند.
یکی از اهداف توسعه پایدار سازمان ملل متحد، دستیابی به آموزش با کیفیت برای همه تا سال ۲۰۳۰ است. این هدف فراتر از سواد پایه است و شامل تضمین کسب مهارتهای خواندن، نوشتن، محاسبات پایه و مهارتهای دیجیتال برای تمام جوانان و بخش قابل توجهی از بزرگسالان میشود.
در سالهای اخیر، تمرکز بر سواد دیجیتال نیز افزایش یافته است. با گسترش فناوری، مهارتهای دیجیتال به بخش جداییناپذیر سواد در قرن ۲۱ تبدیل شدهاند. این امر چالشهای جدیدی را در عرصه سوادآموزی ایجاد کرده و نیاز به رویکردهای نوآورانه در برنامههای آموزشی را برجسته ساخته است.
در این میان، نقش سازمانهای غیردولتی و موسسات خیریهی مردم نهاد در پر کردن شکافهای آموزشی بسیار حائز اهمیت است.
موسسه خیریهی "به مهربانی" یکی از این نهادهای پیشرو است که با رویکردی جامع و فراگیر، در جهت حمایت تحصیلی از کودکان و نوجوانان کمبرخوردار در تلاش است تا با اتخاذ رویکردی شفاف، فراحزبی، فراجناحی و فراقومی، گامی موثر در جهت رفع محرومیت تحصیلی کودکان و نوجوانان سرزمینمان بردارد.
فعالیتهای به مهربانی نظیر تأمین لوازم تحصیلی، پرداخت بورسیهی تحصیلی به دانشآموزان، برگزاری کلاسهای تقویتی، ارائه مشاوره تحصیلی و حمایت مالی از دانشآموزان و خانوادههایشان نه تنها به بهبود وضعیت آموزشی افراد کمک میکند، بلکه در نهایت به توسعه پایدار جامعه و کاهش نابرابریهای اجتماعی نیز کمک میکند.
روز جهانی سوادآموزی فرصتی است برای بازاندیشی در اهمیت آموزش و نقش آن در توانمندسازی افراد و جوامع. این روز یادآور میشود که سوادآموزی حقی اساسی برای همه انسانهاست و تلاش برای تحقق این حق، مسئولیتی جمعی است. حمایت از فعالیتهای موسساتی چون "به مهربانی" که با شفافیت همه جانبه و فعالیتهای فراحزبی، فراجناحی و فراقومی عمل میکنند و مشارکت در برنامههای سوادآموزی، گامی موثر در جهت ساختن جامعهای باسوادتر و عادلانهتر است.
به امید آنکه دانش و آگاهی تقسیم عادلانهتری در جهان داشته باشد.
https://bemehrbani.com/blog/mehr
به مهربانی
کمپین بازگشت به مدرسه » به مهربانی
کمپین تهیه لوازم تحریر برای 7 هزار و 700 دانشآموز
نصرالله حكمت
سامانهی بهمهربانی، حامی تحصیل کودکان و نوجوانان، روز جهانی سوادآموزی را گرامی میدارد روز جهانی سوادآموزی و نگاهی به وضعیت سواد در جهان روز جهانی سوادآموزی، که هر ساله در ۸ سپتامبر (۱۸ شهریور) گرامی داشته میشود، در سال ۱۹۶۶ توسط یونسکو تعیین شد. این…
دوستانی که در کمپین فوق شرکت کنند یک هدیه(کتاب یا یک دوره کلاس) به انتخاب خودشون از انتشارات الهام دریافت خواهند کرد.🙏🌺
عرض سلام و احترام
دوستان عزیز چاپ کتاب متافیزیک ابن سینا به پایان رسیده و دوباره قرار چاپ بشه،
قیمت کتاب ۸۰۰ تومان است
دوستانی که تمایل به تهیه و پیش خرید این کتاب دارند می توانند کتاب رو با مبلغ ۶۰۰ تومان و ارسال رایگان تا ۱۵ مهر ماه دریافت
نمایند.(کتاب تا ۱۵ مهر به دستشون می رسه، برای سفارش تا آخر شهریور فرصت واریز دارند.)
جهت تهیه کتاب به آیدی زیر پیام دهید
@nahekmat
دوستان عزیز چاپ کتاب متافیزیک ابن سینا به پایان رسیده و دوباره قرار چاپ بشه،
قیمت کتاب ۸۰۰ تومان است
دوستانی که تمایل به تهیه و پیش خرید این کتاب دارند می توانند کتاب رو با مبلغ ۶۰۰ تومان و ارسال رایگان تا ۱۵ مهر ماه دریافت
نمایند.(کتاب تا ۱۵ مهر به دستشون می رسه، برای سفارش تا آخر شهریور فرصت واریز دارند.)
جهت تهیه کتاب به آیدی زیر پیام دهید
@nahekmat
نصرالله حكمت pinned «عرض سلام و احترام دوستان عزیز چاپ کتاب متافیزیک ابن سینا به پایان رسیده و دوباره قرار چاپ بشه، قیمت کتاب ۸۰۰ تومان است دوستانی که تمایل به تهیه و پیش خرید این کتاب دارند می توانند کتاب رو با مبلغ ۶۰۰ تومان و ارسال رایگان تا ۱۵ مهر ماه دریافت نمایند.(کتاب…»
سلام و عرض ادب
شروع دوره نوزدهم متن خوانی و تفسیر تعلیقات ابن سینا شنبه ۳۱ شهریور
ساعت ۱۷ تا ۱۹
جهت ثبت نام به آیدی زیر مراجعه بفرمایید
@nahekmat
نفیسه حکمت
شروع دوره نوزدهم متن خوانی و تفسیر تعلیقات ابن سینا شنبه ۳۱ شهریور
ساعت ۱۷ تا ۱۹
جهت ثبت نام به آیدی زیر مراجعه بفرمایید
@nahekmat
نفیسه حکمت
Forwarded from اتچ بات
📝
بـرگی از کتاب
« سه فیلسوف ، سه اثـر ، سه رخـداد
( مدخلی به متنخوانی و تفسیر الهیات شفا ) »
🔸 ماجرای مابعدالطبیعهخـوانی ابنسینا
مبحث نخست :
در ایّام دانشجویی و پیش از آن که خودم بیواسطه ، اثـر فارابی را با عنوان اغراض مابعدالطبیعه ببینم و بخوانم ، هر گاه این قصّه را از استادانم یا از کس دیگر میشنیدم ، تصورم از اثر فارابی این بود که یک کتاب قطورِ تقریباً هزار صفحهای است که وی در شرح متافیزیک ارسطو نوشته است . متن متافیزیک ، چهارصد پانصد صفحه است . شرح آن دستکم باید دو برابر آن باشد . نحوهٔ بیـان قصّه نیز معمولاً چنین بود که گویندهٔ ماجــرا خودش تصّور واضحی از حرفهای ابنسینا و اثر فارابی ندارد . اکثر کسانی که این حکایت را تعریف میکردند فقط یک مقصود داشتند و آن این که عظمت فارابی را از زبان ابنسینا بگویند و نه هیچ چیز دیگر . نمیدانم ؛ شاید هیچ کدام به متن اثر ، و چگونگی تأثیر آن در فهم ابنسیـنا از متافیزیک ، و بازگشـت او به مابعدالطبیعه رجوع نکرده بودند . به هر صورت ، امروزه ما چیزی در دست نداریم که دربارهٔ مسائل فوق ، مطالعه و تحقیق کرده باشد . حتی از بعض اساتید ، منقولاتی هست دالّ بر این که به نحوی قصّهٔ مشهور را مخدوش میداننــد . یعنی یا در زندگینامهٔ ابنسینا و آن قسمت که این ماجرا را نقل کرده ، اشکال میکنند و مثلاً از شیخ نمیدانند و یا احتمال میدهند که دستکـاری شده باشد . یا این که اشکال را به طرف رسالهٔ اغراض میبرند و مثلاً در کمیّت فعلی آن ، خدشـه میکنند . به هر صورت میخواهند بگویند که آن چه ما اینک از رسـالهٔ اغـراض در دست داریم ، متضمّن بحث درخشانی نیست که بتواند به ابنسینای نابغهٔ چهل بار متافیزیک خوانده چیزی بدهد که خودش نتوانسته به دست آورد .
به نظر نگـارنده وضعیّتی که اکنون در میان ما اهل فلسفه ، دربارهٔ قصّهٔ مذکور پدید آمده و سبب شده است که آن ، رمزگشــایی نشود و همچنان فرورفته در ابهام و تاریکی رها شود ، و مسکوت بماند ، از یک سو مولود اتکای راهبردی ما به مشهورات است . متنخـوانی و مراجعهٔ به متن و انس با متن ، و اندیشیدن و تأمّل ، در میان اکثر اهل فلسفهٔ ما منسوخ است . ما به مشهورات ، اتکای راهبردی داریم و بیچارهٔ مشـهوراتیم . از سوی دیگر -- و به خصوص دربارهٔ قصّهٔ مورد بحث -- وضعیّت حاضر ، بر اثر نحوهٔ نــگاه امروزین ما به « متن و شرح » حاصل شده است . وقتی ابنسینا میگوید : « کتاب مابعدالطبیعهٔ ارسطو را چهل بار خواندم و نفهمیدم و آن گاه که اغراض مابعدالطبیعهٔ فارابی را خواندم ، آن را فهمیدم » ، بیدرنگ و بر اثر احوال امروزین ما -- که تا اندازهای هم مولود عدم انس ما با « متن » و اعتماد ما به « شرح » است -- اینگونه به ذهن ما خطور میکند که : ابنسـینا مطالب کتـاب مابعدالطبیعه ، و محتوای آن را نفهمیده و آنگاه که با اثر فارابی آشـنا میشـود و آن را میخواند مطالب آن کتاب ، برایش روشن میشود . الحال با چنین تصویری که از این قصّه ، در ذهن داریم ، وقتی میفهمیم که اثر فارابی ، نه هزار صفحه بلکه پنج صفحه است ، شگفتزده میشویم ، و نمیدانیم چه کنیم ؟. در این وضعیّت -- و در وضعیّتهای مشابه -- که ذهن شهرتزدهٔ ما با امر واقع ، انطباق ندارد ، دو راه در برابر ما گشوده میشود :
ادامه دارد ...
📜 سه فیلسوف ، سه اثر ، سه رخداد
صص ۴۴ - ۴۵
#دکتر_نصرالله_حکمت
#همراه_با_کتاب
#سه_فیلسوف_سه_اثر_سه_رخداد
@nasrollahhekmat
بـرگی از کتاب
« سه فیلسوف ، سه اثـر ، سه رخـداد
( مدخلی به متنخوانی و تفسیر الهیات شفا ) »
🔸 ماجرای مابعدالطبیعهخـوانی ابنسینا
مبحث نخست :
در ایّام دانشجویی و پیش از آن که خودم بیواسطه ، اثـر فارابی را با عنوان اغراض مابعدالطبیعه ببینم و بخوانم ، هر گاه این قصّه را از استادانم یا از کس دیگر میشنیدم ، تصورم از اثر فارابی این بود که یک کتاب قطورِ تقریباً هزار صفحهای است که وی در شرح متافیزیک ارسطو نوشته است . متن متافیزیک ، چهارصد پانصد صفحه است . شرح آن دستکم باید دو برابر آن باشد . نحوهٔ بیـان قصّه نیز معمولاً چنین بود که گویندهٔ ماجــرا خودش تصّور واضحی از حرفهای ابنسینا و اثر فارابی ندارد . اکثر کسانی که این حکایت را تعریف میکردند فقط یک مقصود داشتند و آن این که عظمت فارابی را از زبان ابنسینا بگویند و نه هیچ چیز دیگر . نمیدانم ؛ شاید هیچ کدام به متن اثر ، و چگونگی تأثیر آن در فهم ابنسیـنا از متافیزیک ، و بازگشـت او به مابعدالطبیعه رجوع نکرده بودند . به هر صورت ، امروزه ما چیزی در دست نداریم که دربارهٔ مسائل فوق ، مطالعه و تحقیق کرده باشد . حتی از بعض اساتید ، منقولاتی هست دالّ بر این که به نحوی قصّهٔ مشهور را مخدوش میداننــد . یعنی یا در زندگینامهٔ ابنسینا و آن قسمت که این ماجرا را نقل کرده ، اشکال میکنند و مثلاً از شیخ نمیدانند و یا احتمال میدهند که دستکـاری شده باشد . یا این که اشکال را به طرف رسالهٔ اغراض میبرند و مثلاً در کمیّت فعلی آن ، خدشـه میکنند . به هر صورت میخواهند بگویند که آن چه ما اینک از رسـالهٔ اغـراض در دست داریم ، متضمّن بحث درخشانی نیست که بتواند به ابنسینای نابغهٔ چهل بار متافیزیک خوانده چیزی بدهد که خودش نتوانسته به دست آورد .
به نظر نگـارنده وضعیّتی که اکنون در میان ما اهل فلسفه ، دربارهٔ قصّهٔ مذکور پدید آمده و سبب شده است که آن ، رمزگشــایی نشود و همچنان فرورفته در ابهام و تاریکی رها شود ، و مسکوت بماند ، از یک سو مولود اتکای راهبردی ما به مشهورات است . متنخـوانی و مراجعهٔ به متن و انس با متن ، و اندیشیدن و تأمّل ، در میان اکثر اهل فلسفهٔ ما منسوخ است . ما به مشهورات ، اتکای راهبردی داریم و بیچارهٔ مشـهوراتیم . از سوی دیگر -- و به خصوص دربارهٔ قصّهٔ مورد بحث -- وضعیّت حاضر ، بر اثر نحوهٔ نــگاه امروزین ما به « متن و شرح » حاصل شده است . وقتی ابنسینا میگوید : « کتاب مابعدالطبیعهٔ ارسطو را چهل بار خواندم و نفهمیدم و آن گاه که اغراض مابعدالطبیعهٔ فارابی را خواندم ، آن را فهمیدم » ، بیدرنگ و بر اثر احوال امروزین ما -- که تا اندازهای هم مولود عدم انس ما با « متن » و اعتماد ما به « شرح » است -- اینگونه به ذهن ما خطور میکند که : ابنسـینا مطالب کتـاب مابعدالطبیعه ، و محتوای آن را نفهمیده و آنگاه که با اثر فارابی آشـنا میشـود و آن را میخواند مطالب آن کتاب ، برایش روشن میشود . الحال با چنین تصویری که از این قصّه ، در ذهن داریم ، وقتی میفهمیم که اثر فارابی ، نه هزار صفحه بلکه پنج صفحه است ، شگفتزده میشویم ، و نمیدانیم چه کنیم ؟. در این وضعیّت -- و در وضعیّتهای مشابه -- که ذهن شهرتزدهٔ ما با امر واقع ، انطباق ندارد ، دو راه در برابر ما گشوده میشود :
ادامه دارد ...
📜 سه فیلسوف ، سه اثر ، سه رخداد
صص ۴۴ - ۴۵
#دکتر_نصرالله_حکمت
#همراه_با_کتاب
#سه_فیلسوف_سه_اثر_سه_رخداد
@nasrollahhekmat
Telegram
attach 📎
Forwarded from نصرالله حكمت
🍃
بـرگی از کتـاب
« سه فیلسوف ، سه اثر ، سه رخداد
( مدخلی به متنخـوانی و تفسیر الهیات شفا ) »
🔸 ادامهٔ مبحث پیشین دربارهٔ
ماجرای مابعدالطبیعهخـوانی ابنسینا
... راه اوّل که معمول و رایـج است و با شـهرتزدگی ما مناسبت بیشتری دارد و تنبلی ناشی از شـهرتزدگی ما را پنهان میکند و چه بسا آن را به شکل نحـوی از تحقیق و تدقیق جلوه میدهد این است که واقعیّتها را تغییر دهیم ؛ یا در آنها تصرّف کنیم ؛ یا آنها را به شکل دیگری تفسیر نماییم ؛ یا آنها را مخدوش و غیرقابل قبول بدانیم ؛ و یا بالکل واقعیّت را مسکوت بگذاریم . این ، همان راهی است که دربارهٔ قصّهٔ ما رفته شده است . در این قصّه ، فهم مشهور این است که ابنسینا چهل بار کتاب مابعدالطبیعهٔ ارسطو را خوانده و نفهمیده امّا با خواندن اثری از فـارابی ، آن را فهمیده است . تمام . اینک این فهم مشهور ، مرجعیّت دارد ؛ و واقعیّت باید به نحوی تابع این فهم شود .
راه دوم این است که ما ذهنیتمان را تغییر دهیم و فهممان را تابع واقعیّتهای تـاریخی و متنی کنیم . ثمرهٔ این راه علاوه بر این که ما را مهیّای تقرّب به حقیقت میکند این است که ما را از بنبستی که در فلسفهٔ اسلامی ، گرفتارش شدهایم میرهاند ؛ قفل انسـداد را میگشاید ، و ما را مدد میکند که از فصل انجماد و یخبندان فلسفهٔ اسلامی عبور کنیم و به فصل شکوفایی و نشاط و سرسبزی آن برسیم . فصل بهارانِ این فلسفه را تجربه کنیم .
این تصویری که از قصّه مذکور در ذهن ما نشسته و حکایت از این دارد که : ابنسینا مطالب کتاب ارسطو را نفهمیده و به کمک فـارابی ، فهمیده است ، به هیچ وجه منالوجوه با واقعیّتها انطباق ندارد ؛ نه با ارسطو ؛ نه با فارابی ، نه با ابنسینا ؛ و نه با آثاری که پایشان در میان است .
در این حالت ، پرسش مرکّب زیر با برجستگی تمام خودش را به ما نشان میدهد :
- ابنسینا در کتاب ارسطو ، چه چیز را نفهمیده و چـرا ؟ ؛ و فـارابی در رسالهٔ اغراض چه چیزی را به او آموخته که سبب شده است کتاب ارسطو را بفهمد ؟ ؛ و او پـس از این فهمیدن ، چه کار کرده و چـه راهی را رفته و چـه اثری را خلق کرده که اگر رسالهٔ اغـراض فارابی را نمییافت و نمیخواند ، آن راه را نمیرفت و آن اثـر را خلق نمیکرد ؟ .
پاسـخ تفصیلی و مبسـوط به این پرسش را پس از این و بعد از توضیح فقرات باقی مانده از قصّه ، در بخش دوّم ذیل عنوان « سه فیلسوف ، سه اثر ، سه رخـداد » خواهیم آورد .
📜 سه فیلسوف ، سه اثر ، سه رخداد
صص ۴۵ - ۴۶
#دکتر_نصرالله_حکمت
#همراه_با_کتاب
#سه_فیلسوف_سه_اثر_سه_رخداد
@nasrollahhekmat
بـرگی از کتـاب
« سه فیلسوف ، سه اثر ، سه رخداد
( مدخلی به متنخـوانی و تفسیر الهیات شفا ) »
🔸 ادامهٔ مبحث پیشین دربارهٔ
ماجرای مابعدالطبیعهخـوانی ابنسینا
... راه اوّل که معمول و رایـج است و با شـهرتزدگی ما مناسبت بیشتری دارد و تنبلی ناشی از شـهرتزدگی ما را پنهان میکند و چه بسا آن را به شکل نحـوی از تحقیق و تدقیق جلوه میدهد این است که واقعیّتها را تغییر دهیم ؛ یا در آنها تصرّف کنیم ؛ یا آنها را به شکل دیگری تفسیر نماییم ؛ یا آنها را مخدوش و غیرقابل قبول بدانیم ؛ و یا بالکل واقعیّت را مسکوت بگذاریم . این ، همان راهی است که دربارهٔ قصّهٔ ما رفته شده است . در این قصّه ، فهم مشهور این است که ابنسینا چهل بار کتاب مابعدالطبیعهٔ ارسطو را خوانده و نفهمیده امّا با خواندن اثری از فـارابی ، آن را فهمیده است . تمام . اینک این فهم مشهور ، مرجعیّت دارد ؛ و واقعیّت باید به نحوی تابع این فهم شود .
راه دوم این است که ما ذهنیتمان را تغییر دهیم و فهممان را تابع واقعیّتهای تـاریخی و متنی کنیم . ثمرهٔ این راه علاوه بر این که ما را مهیّای تقرّب به حقیقت میکند این است که ما را از بنبستی که در فلسفهٔ اسلامی ، گرفتارش شدهایم میرهاند ؛ قفل انسـداد را میگشاید ، و ما را مدد میکند که از فصل انجماد و یخبندان فلسفهٔ اسلامی عبور کنیم و به فصل شکوفایی و نشاط و سرسبزی آن برسیم . فصل بهارانِ این فلسفه را تجربه کنیم .
این تصویری که از قصّه مذکور در ذهن ما نشسته و حکایت از این دارد که : ابنسینا مطالب کتاب ارسطو را نفهمیده و به کمک فـارابی ، فهمیده است ، به هیچ وجه منالوجوه با واقعیّتها انطباق ندارد ؛ نه با ارسطو ؛ نه با فارابی ، نه با ابنسینا ؛ و نه با آثاری که پایشان در میان است .
در این حالت ، پرسش مرکّب زیر با برجستگی تمام خودش را به ما نشان میدهد :
- ابنسینا در کتاب ارسطو ، چه چیز را نفهمیده و چـرا ؟ ؛ و فـارابی در رسالهٔ اغراض چه چیزی را به او آموخته که سبب شده است کتاب ارسطو را بفهمد ؟ ؛ و او پـس از این فهمیدن ، چه کار کرده و چـه راهی را رفته و چـه اثری را خلق کرده که اگر رسالهٔ اغـراض فارابی را نمییافت و نمیخواند ، آن راه را نمیرفت و آن اثـر را خلق نمیکرد ؟ .
پاسـخ تفصیلی و مبسـوط به این پرسش را پس از این و بعد از توضیح فقرات باقی مانده از قصّه ، در بخش دوّم ذیل عنوان « سه فیلسوف ، سه اثر ، سه رخـداد » خواهیم آورد .
📜 سه فیلسوف ، سه اثر ، سه رخداد
صص ۴۵ - ۴۶
#دکتر_نصرالله_حکمت
#همراه_با_کتاب
#سه_فیلسوف_سه_اثر_سه_رخداد
@nasrollahhekmat
در آستانه مهر، دانشآموزان بازمانده از تحصیل را دریابیم.
با تبریک میلاد پیام آور رحمت، به کمپین موسسه دارالاکرام حامی ٨٠٠٠ دانشآموز بپیوندید.
digikala.com/mehr/charity/144118937554/
bemehrbani.com/blog/mehr/
۵۰۲۲۲۹۱۰۱۴۶۷۵۰۸۴
09125104892
موسسه دارالاکرام
با تبریک میلاد پیام آور رحمت، به کمپین موسسه دارالاکرام حامی ٨٠٠٠ دانشآموز بپیوندید.
digikala.com/mehr/charity/144118937554/
bemehrbani.com/blog/mehr/
۵۰۲۲۲۹۱۰۱۴۶۷۵۰۸۴
09125104892
موسسه دارالاکرام
به مهربانی
کمپین بازگشت به مدرسه » به مهربانی
کمپین تهیه لوازم تحریر برای 7 هزار و 700 دانشآموز