Telegram Group & Telegram Channel

دریاچه‌ی ارومیه؛ فصلی تازه از «تاریخ بی‌خردی»

احمد ابوالفتحی: «چرا زمام‌داران همواره برخلاف عقل و منافع خویش عمل می‌کنند؟» این پرسش محوری باربارا تاکمن در کتاب تاریخ بی‌خردی است. پرسشی که بی‌تردید به‌هنگام مرورِ روندِ زمام‌داری در ایرانِ امروز نیز گریبان‌گیرِ ما خواهد شد.

دریاچه‌ی ارومیه تنها یک نمونه‌ از «بلای مدیریتی‌»ای است که دارد ایران را به نابودی می‌کشاند و حتی جدی‌ترین نمونه هم نیست. اگر رقابت‌های بین بخشی نبود و در دو سالِ اخیر حق‌آبه‌ تامین می‌شد امروز عزای خشکی دریاچه را نمی‌گرفتیم. اگر پروژه‌ی تونل زاب (با همه‌ی ایرادهای محیط‌زیستی‌اش)، در حالی که نودوهشت درصد پیشرفت داشته متوقف نشده بود امروز دریاچه خشک نشده بود و اگر حق‌آبه تامین شود و پروژه‌ی زاب به اتمام برسد دریاچه از وضع فوق بحرانی خارج خواهد شد.

راهکارهای احیای دریاچه‌ی ارومیه مشخص است. مشکلی هم در تامین آب لازم برای دریاچه وجود ندارد. میانگین آبِ حوزه‌ی آبریز دریاچه دو برابر میانگین کشوری است و به‌عنوان نمونه اگر که برخلاف مصوبات تصمیم نگرفته بودند به‌جای بیست‌ونه درصد، چهل‌ویک درصد از آبی که به دریاچه منتهی می‌شود را پشت سدهای استان آذربایجان غربی نگه دارند وضع الان این‌گونه نبود.

راهکارها مشخص است اما من تقریباً شک ندارم که مشکلِ دریاچه‌ی ارومیه در سال‌های آینده نه فقط حل نمی‌شود که تشدید هم خواهد شد. چرا؟ به این دلیل که از اساس مشکل دریاچه به علت تداخل وظایف و تعارض منافع به‌وجود آمده و «بلای مدیریتی» حالا به‌جای حل تعارض و تداخل، یک تداخلِ تازه هم به‌وجود آورده است!

نه فقط مشکل دریاچه، که اساسی‌ترین مشکل آب در ایران این است که از چهل سال پیش وزارت نیرو هم فروشنده‌ی آب است و هم تصمیم‌گیرنده برای نحوه‌ی تخصیص آب. این دو کارویژه با هم تعارض دارند. فروشنده دید کوتاه مدت دارد و به چشم او رهاسازی آب به‌نفع تامین آب تالاب‌ها و دریاچه‌ها حماقت محض است. او به‌فکر بیلان کار است و رهاسازی آب بیلان کاری او را تهدید می‌کند. نتیجه‌ی این تداخل وظایف شده بیش از ۱۳۰ میلیارد مترمکعب اضافه‌برداشت از سفره‌های زیرزمینی. مشکلی بحران‌سازتر از دریاچه‌ی ارومیه که می‌تواند به‌معنای واقعی کلمه زیر پای ایران را خالی کند.

راهکار چیست؟ رفع تعارض منافع. ولی این اتفاق نیفتاده که هیچ، یک تداخل تازه هم پدید آمده: استاندار آذربایجان غربی را رئیس ستاد احیای دریاچه‌ی ارومیه کرده‌اند! سال‌هاست که مشکل دریاچه کارشکنی مسئولان آذربایجان غربی است و حالا... استانداری که چند سد نیمه‌کاره‌ روی دستش مانده که رقیب دریاچه محسوب می‌شوند حالا هم متولی ساخت سد است و هم متولی احیای دریاچه! از این بی‌خردی چه بیرون خواهد آمد؟ چه‌کسی مسئول این بی‌خردی است؟

اگر دریاچه‌ی ارومیه احیا نشود جان سیزده میلیون نفر در معرض تهدیدِ سیزده میلیون تن نمک قرار می‌گیرد و زمستان ایران نزدیک خواهد بود.

پل‌ها



tg-me.com/pol_ha/1333
Create:
Last Update:


دریاچه‌ی ارومیه؛ فصلی تازه از «تاریخ بی‌خردی»

احمد ابوالفتحی: «چرا زمام‌داران همواره برخلاف عقل و منافع خویش عمل می‌کنند؟» این پرسش محوری باربارا تاکمن در کتاب تاریخ بی‌خردی است. پرسشی که بی‌تردید به‌هنگام مرورِ روندِ زمام‌داری در ایرانِ امروز نیز گریبان‌گیرِ ما خواهد شد.

دریاچه‌ی ارومیه تنها یک نمونه‌ از «بلای مدیریتی‌»ای است که دارد ایران را به نابودی می‌کشاند و حتی جدی‌ترین نمونه هم نیست. اگر رقابت‌های بین بخشی نبود و در دو سالِ اخیر حق‌آبه‌ تامین می‌شد امروز عزای خشکی دریاچه را نمی‌گرفتیم. اگر پروژه‌ی تونل زاب (با همه‌ی ایرادهای محیط‌زیستی‌اش)، در حالی که نودوهشت درصد پیشرفت داشته متوقف نشده بود امروز دریاچه خشک نشده بود و اگر حق‌آبه تامین شود و پروژه‌ی زاب به اتمام برسد دریاچه از وضع فوق بحرانی خارج خواهد شد.

راهکارهای احیای دریاچه‌ی ارومیه مشخص است. مشکلی هم در تامین آب لازم برای دریاچه وجود ندارد. میانگین آبِ حوزه‌ی آبریز دریاچه دو برابر میانگین کشوری است و به‌عنوان نمونه اگر که برخلاف مصوبات تصمیم نگرفته بودند به‌جای بیست‌ونه درصد، چهل‌ویک درصد از آبی که به دریاچه منتهی می‌شود را پشت سدهای استان آذربایجان غربی نگه دارند وضع الان این‌گونه نبود.

راهکارها مشخص است اما من تقریباً شک ندارم که مشکلِ دریاچه‌ی ارومیه در سال‌های آینده نه فقط حل نمی‌شود که تشدید هم خواهد شد. چرا؟ به این دلیل که از اساس مشکل دریاچه به علت تداخل وظایف و تعارض منافع به‌وجود آمده و «بلای مدیریتی» حالا به‌جای حل تعارض و تداخل، یک تداخلِ تازه هم به‌وجود آورده است!

نه فقط مشکل دریاچه، که اساسی‌ترین مشکل آب در ایران این است که از چهل سال پیش وزارت نیرو هم فروشنده‌ی آب است و هم تصمیم‌گیرنده برای نحوه‌ی تخصیص آب. این دو کارویژه با هم تعارض دارند. فروشنده دید کوتاه مدت دارد و به چشم او رهاسازی آب به‌نفع تامین آب تالاب‌ها و دریاچه‌ها حماقت محض است. او به‌فکر بیلان کار است و رهاسازی آب بیلان کاری او را تهدید می‌کند. نتیجه‌ی این تداخل وظایف شده بیش از ۱۳۰ میلیارد مترمکعب اضافه‌برداشت از سفره‌های زیرزمینی. مشکلی بحران‌سازتر از دریاچه‌ی ارومیه که می‌تواند به‌معنای واقعی کلمه زیر پای ایران را خالی کند.

راهکار چیست؟ رفع تعارض منافع. ولی این اتفاق نیفتاده که هیچ، یک تداخل تازه هم پدید آمده: استاندار آذربایجان غربی را رئیس ستاد احیای دریاچه‌ی ارومیه کرده‌اند! سال‌هاست که مشکل دریاچه کارشکنی مسئولان آذربایجان غربی است و حالا... استانداری که چند سد نیمه‌کاره‌ روی دستش مانده که رقیب دریاچه محسوب می‌شوند حالا هم متولی ساخت سد است و هم متولی احیای دریاچه! از این بی‌خردی چه بیرون خواهد آمد؟ چه‌کسی مسئول این بی‌خردی است؟

اگر دریاچه‌ی ارومیه احیا نشود جان سیزده میلیون نفر در معرض تهدیدِ سیزده میلیون تن نمک قرار می‌گیرد و زمستان ایران نزدیک خواهد بود.

پل‌ها

BY پُل‌ها




Share with your friend now:
tg-me.com/pol_ha/1333

View MORE
Open in Telegram


پُل‌ها Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

Newly uncovered hack campaign in Telegram

The campaign, which security firm Check Point has named Rampant Kitten, comprises two main components, one for Windows and the other for Android. Rampant Kitten’s objective is to steal Telegram messages, passwords, and two-factor authentication codes sent by SMS and then also take screenshots and record sounds within earshot of an infected phone, the researchers said in a post published on Friday.

پُل‌ها from us


Telegram پُل‌ها
FROM USA