tg-me.com/tarikhe_mohammad/526
Last Update:
🔶 تاریخ محمد
🔸 6ـ گروش علی
پس از خدیجه ، نخست کس از مردان که مسلمان گردید علی بود. در دهسالگی ، و پروردهی محمد بود. داستانش آنکه در روزگار نادانی ، تنگی (قحطی) بسیار پیدا گردید. ابوطالب نانخور بسیار داشت. محمد ، علی را ستاند و عباس را فرمود جعفر را ستاند.1
علي نزد محمد بود تا برانگيخته گرديد و بكوشش آغازيد و علي باسلام گرويد. جعفر هم نزد عباس ميبود تا هنگامی كه باسلام گرويد و ازو بينياز گرديد.
🔸 7ـ گروش زید پسرخواندهی محمد
زید ابن حارثه از جمله غلامان حکیم ابن حزام بود که از شام آمده بود ، و به عمهی خود خدیجه داد. محمد او را از خدیجه خواست و خدیجه ، زید را به محمد داد. محمد او را آزاد کرد و به پسری خود گرفت ، پیش از پیدایش اسلام.
حارثه پدر زید آرزومند پسر بود و در تلبش میگردید ، چون به مکه رسید و او را نزد محمد یافت ، گریه میکرد. محمد ، زید را در رفتن یا ماندن آزاد گزارد. زید ماندن را برگزید و پدر را روانه کرد. و چون محمد دعوت آغاز کرد ، پس از علی ، او مسلمان گردید.
مردم مکه زید را پسر محمد خواندندی. و چون محمد اين آيه را خواند : «پسران را به پدرشان نسبت کنید»2 زيد گفت : «من پسر حارثهام و مرا زيد پسر حارثه بخوانيد.» پس ایشان چنان کردند.
🔸 8ـ رفتن محمد به طایف و بازگشت او
در آغاز که محمد اسلام آشکار کردن در مکه نمییارست ، آهنگ طایف کرد تا مگر ایشان دعوتش پذیرند و به دینش یاوری دهند. طایفیان دعوتش نپذیرفتند و محمد دلتنگ بازگردید و آشکاره به مکه نمییارست3 درآمد. چون نزدیک مکه آمد ، کس نزد اَخنَس ابن شَریق که از بزرگان مکه بود فرستاد تا او را پناه دهد و به زینهار او به مکه درآید.
اَخنَس گفت : «من از قریش نیستم ، من همسوگند ایشانم و کسی را زینهار نتوانم داد». سپس محمد کس پیش سُهَیل ابن عمرو فرستاد که از بزرگان قریش بود تا او را در پناه خود گیرد و به زینهار او به مکه درآید. او نیز بهانهای آورد و زینهار باو نداد.
پس ، کس پیش مُطعِم ابن عَدی فرستاد و ازو زینهار خواست. او پذیرفت و آن هنگام با خویشان خود همگی جنگاچ4 برگرفتند و از مکه بیرون آمدند و کس فرستادند تا محمد از غار حرا بیرون آمد. چون به درِ مکه رسید ، آن هنگام مُطعِم و خویشانش همگی شمشیر برکشیدند و پیشوازش کردند و او را به مکه درآوردند و همراه او بودند تا آمد و طواف کعبه کرد و بسوی خانهی خود رفت.
1ـ عباس عموی محمد ، مردی توانگر بودی و محمد خود نیز از رهگذر آنکه همباز خدیجه گردیده بود داراکمند بشمار آمدی. نکتهی درخور پروا آنکه ابوطالب با آنکه از بزرگان قریش بودی ، در آن هنگام او هم دستش تهی بوده.
2ـ سورهی احزاب (33) ، آیهی 5.
3ـ یارَستن = جرأت داشتن ، یارا = باجرأت
4ـ جنگاچ (جنگ + اچ : پسوند افزار) = سلاح
BY تاریخ محمد
Warning: Undefined variable $i in /var/www/tg-me/post.php on line 283
Share with your friend now:
tg-me.com/tarikhe_mohammad/526