tg-me.com/tazvir2/997
Last Update:
🔻 سؤال:
آنچه میگويند #حافظ براى امام زمان عليه السّلام شعر گفته، يا روضهخوانها در منبر اشعار حافظ را درباره امام زمان عليه السّلام میخوانند، صحت دارد؟
✍🏻 شيخ جواد خراسانی رحمه الله:
اما آنچه میگويند كه حافظ درباره امام زمان عليه السّلام شعرى گفته غلط محض است، يك شعر هم نگفته بلكه درباره پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلم و امير المؤمنين عليه السّلام هم نگفته، حتى آنكه اين غزلِ "ای دل غلام شاه جهان باش" نيز از حافظ نيست، و لذا در مطبوعات صحيحه درج نكردهاند و اگر بود قاضى نور اللّه به اين استشهاد میكرد برای تشیع حافظ، يا لا اقل اين غزل مشكوك است، زيرا كه تا امام هشتم علیه السلام ذكر كرده و اين علامت اعتقاد به #معروف_كرخى است و تشيعِ تصوفى، تشيع نيست.
✅ و اما عمل روضه خوانها از سه قِسم بيرون نيست: قسم اول مقلده هستند و اهل فهم و دراية نيستند، تشخيص و تميز ندارند، بنایشان بر تقليد و اخذ از يكديگر است، اين دسته كه اعمالشان اعتبارى ندارد. قسم دوم آنست كه اهل فهمند، میفهمند كه در موضوع ائمه يا امام زمان عليه السّلام نيست، ولى مناسبخوانى و مناسبگوئى مىكنند و اين از جهت آن است كه غزل بالطبع، و همچنين بسيارى از اشعار كه ذكر اسم شخص خاصی نشده، يا شده و بعد از اسقاط ممدوح قابل انطباق بر غير ممدوح نيز هست، يعنى هر كس میتواند آنرا براى ممدوح خود بخواند، و اين را نحوى از تمثل و اقتباس گويند مثلا:
دست از طلب ندارم تا كام من برآيد
يا جان رسد بجانان يا جان ز تن برآيد
که هر كس میتواند براى محبوب خود بخواند. يا مثلا:
جز آستان توام در جهان پناهى نيست
سر مرا بجز ايندر حواله گاهى نيست.
و امثال اين؛ بنابراين اهل منبر از باب تمثل و مناسب ديدن بعضى از اشعار حافظ را كه قابل تطبيق است بر موارد مقصوده خود، آنها را مى خوانند، گاه در مقام #عشق و محبت حق، گاه در مقام صبر و رضا و تسليم، گاه در مقام خلوص و صفا، و گاه در مقامهاى ديگر، و گاه درباره ائمه يا امام زمان عليه السّلام؛ حافظ خود هيچ در اين مقامها نبوده و براى اين امور نسروده، عشق و صبر و رضا و خلوص و صفاى حافظ در اين ديوانش همه به شاهان و وزيران و پيرانش میباشد، و از اين قبيل است شعر: "نگار من كه به مكتب نرفت و خط ننوشت" را براى ابو الفوارس كه در آخر غزل نامش را برده گفته، لكن اهل منبر او را به پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلم تطبيق و تمثل میكنند، اگرچه در همين بيت نيز اندكى حرازت و ركاكت است که اهل دقت و معنى پى میبرند، مصرع اول اگرچه مناسب است اما مصرع دوم" به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد" با پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلم مناسبت ندارد، زيرا كه پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلم اهل غمزه نبود و او هم مسئلهآموز جهان و جهانيان شد نه صد مدرس؛ و چون اشعار حافظ درباره شاهان و وزيران و پيران دور از بلدِ خود يا مسافرت كردگان بسيار است كه به مناسبت دورى اظهار تعشق و سوز و گذار و اظهار اشتياق و حسرت و دلتنگى از دورى و هجرت مینمايد و اين امور نسبت به هجران و فراقِ ولى عصر عجل اللّه تعالى فرجه مناسب است، لهذا اهل منبر آن اشعار را تمثلا درباره آن حضرت میخوانند. مردمان بىاطلاع به گمانشان رأساً حافظ اين اشعار را در شأن امام زمان عليه السّلام سروده، مغرضين هم اين را آلت اغواء میكنند به عوام بيچاره میگويند حافظ شيعه خاص است و به امام زمان عليه السّلام علاقه دارد.
📘 البدعة و التَحرُف، رضوان اكبر اله، ص ٦١
@tazvir2
BY خِرقهٔ تَزویر ( ۲ )
Warning: Undefined variable $i in /var/www/tg-me/post.php on line 280
Share with your friend now:
tg-me.com/tazvir2/997