Telegram Group Search
دوست كارتونيستم، جمال رحمتی عزیز در باره نمایشگاهم در سال ۱۳۸۹ نوشته‌ای دارد با عنوان «دنیایی جدی ، توام با چاشنی طنز» که قسمت‌هایی از آن را به اشتراک می‌گذارم:

...چگونه می‌توان خوشنویسی ، طراحی ، تصویر سازی و گرافیک را با طنز در آمیخت و از این آمیختگی ، محصول هنری پدید آورد که تحسین برانگیز و قانع کننده باشد؟ ...طنز در آثار فرزاد موج می‌زند. او از شگردهای مختلف برای نیل به طنز بهره می‌گیرد.

اغراق در بخشی از فرم می‌تواند به شکلی طنزآمیز بیانجامد. در یکی از طرح‌ها پایه های صندلی عادی است اما بدنه‌ی آن بسیار کشیده و بلندتر از حد معمول است. همین امر باعث گردیده تا فرمی طنزآمیز یافته و ابهت تخت پادشاهی را به سخره بگیردو نمونه های بسیار دیگر...

...برای فرزاد ادیبی تفاوتی ندارد که چه چیزی را دستمایه‌ی کارش قرار می‌دهد آنچه که بدیهی می‌نماید این است که او تمامی آنچه را که نیاز دارد ، از صافی ذهنش عبور داده و ظرافتی ستودنی بدان می‌افزاید.در جایی عکس دستمایه اوست و در جایی طرح و…

دنباله در پست پسين ⬇️
⬆️دنباله پست پيشين
… یا خوشنویسی.آن جا که یک کفش و چند تکه قند بهانه‌ای می‌شود برای خلق چهره‌ای طنزآمیز و یا پایه‌های صندلی و ترکیب پر معنای آن با کفش...

در طول دوران حضورم در مطبوعات ، با مطالب بسیاری برخورد داشتم که به واسطه حیطه‌ی موضوعی شان که عمدتا غیر هماهنگ با عرف ، سنت و قواعد حاکم اخلاقی است چندان اجازه مانور برای طراح باقی نمی‌گذارند . به طور طبیعی پرداختن به این موضوعات مستلزم برخوردی ظریف است که حساسیت برانگیز نباشد و در عین حال بیانگر موضوع نیز باشد، فرزاد، استاد برخورد زیرکانه با موضوعاتی از این دست است . برای اثبات این امر کافی است به طرحی از او نگاهی بیاندازیم . ناصرالدین شاه در انگشت دست خود تعداد زیادی حلقه دارد، برخوردی موجز و عمیق با تعدد ازدواج شاه.او در چند تصویر شباهت را بهانه‌ای برای خلق اثر قرار می‌دهد . برخوردهای طنزآمیز از این دست در آثار فرزاد ادیبی بسیار است. گویی طنز با گوشت و پوست او آمیخته شده است. اما طنز آثارش با هزل وهجو نزدیکی ندارد . فاخر است و انسان را به فکر فرو می‌برد. در طول سالهای مدید آشنایی ام با فرزاد ، دریافته ام که طرح ها وتصویرسازی های او بازتابی است کامل از دنیای درونی‌اش. دنیایی بسیار جدی و قانونمند، توام با چاشنی
دوست هنرمندم، استاد حمید عجمی عزیز در سال ۱۳۸۹ در باره نوشتار در کارهایم متنی نوشته‌اند که قسمت‌هایی از آن را به اشتراک می‌گذارم:

... درک فرزاد ادیبی از خوشنویسی درست است چون درونش درست است که هنر سنتی هنری است که مانند نور به هرکه اصابت کند باطن وی را مبرهن می‌نماید، اگر زشت وپلید واگر پاک وبی غل وغش.
باری مطلب دیگر بازهم تورقی است بر وجود او، اساسا پس از رؤیت آثار فرزاد و شخص وشخصیت‌اش متوجه می‌شوی که تا با مفهومی حشر پیدا نکند، فعلی صورت نمی‌گیرد و افعال وآثار او نتیجه‌ی محشور شدن اوست با آن معنای مورد نظر، که این خود چراغ راهی است بر این باور که آثارش چون شعر ناب حاصل جوشش درونی اوست...
... دیگر وجه آثارودرون او این واقعیت است که فرزاد «می تواند» با خط قوت ذهن خویش را به ورطه ی بیان گسیل دارد چرا که نیک می‌دانم تبدیل معقول به محسوس در کار تصویر آن هم با عناصری که در نهایت انتزاع می‌باشند، کار آسانی نیست واین توانمندی شاعرانه در آثار او هویداست.فرزاد ادیبی به روح، اخذ کننده از عالم معنایی هنر و به فعل اظهار کننده‌ی آن است...

دنباله در پست پسين ⬇️
دنباله پست پيشين⬆️
... مسیر خوشنویسی وخط و هدف آن از نظر او که ورای سلیقه‌ی امروزین است، متعالی تعریف شده است و جای شگفتی است که وقتی آثار او را می‌نگری سعی بر این شده است که اظهار معنا و ظهور آن موجب استفاده از خط شده نه اینکه او بخواهد با خط و خوشنویسی به فعل واثرش یک سنت پوسته‌ای و پوسته‌ای سنتی را الصاق کند، کاری که امروزه رواج یافته است.
مطلب دیگر در آثارش ، استفاده‌ی درست و بجا از خوشنویسی است که این خود، حاکی از فهم حرمت، درک هویت وشأن انسانی و رعایت آن است که خوشنویسی بیان کننده‌ی آن بوده و هست ...
... در آثار فرزاد ادیبی بدون لحاظ کردن صورت خوشنویسی وحتی برخی مواضع راحت‌نویسی و بهتر بگویم «مردم نویسی» به چشم می خورد که خیلی هم تخصصی نمی‌نماید اما بر مخاطب واجب می‌شود که غیرت شیرین وی را خوش بشمارد و این نکته را در یابدکه آنچه کرده است به تصور وفعل در پاسداشت حرمت لیلی است گویی که چشمی در ملکوت وجود او و در پیرامون وجود شریف‌اش ، می‌نگرد که وی از سنت وهویت اش تخطی ننماید گرچه حتی، باطن اکنون نمودار شده در هنرش آشکار می‌سازد که برخی گریزها نیز بر او حلال شمرده شده است.
#فرزاد_اديبى
#حميد_عجمي
2024/06/10 11:17:58
Back to Top
HTML Embed Code: