Telegram Group Search
قوم دغل...

وقت سخن، علامەی دهرند همە؛
مشغول‌ترین دهان شهرند، همە...
هنگام عمل، ولی همین قوم دغل؛
با‌ قول و قرار و یار، قهرند همە!


#سپاهی_لایین (کاوه زێدان)

https://www.tg-me.com/telegram/com.maname49
سێ‌خشتی

گەوری‌

ئۆجاخ، خەڤا ببوون پڕی
گەوریا دیکان، بوو چڕی
خەو، ژ چاڤێ چیکان، فڕی!

gewrî

ocax, xeva bibûn pirrî
gewriya dîkan bû çirrî
xew, ji çavê çîkan firrî!

حنجرە‌

اجاق‌ها، اغلب خاموش شدە‌بودند
حنجرە‌ی خروس‌ها، از فریاد پاره شد
خواب از چشم ستاره‌ها و‌ اخگرها پرید!


#سپاهی_لایین (کاوه زێدان)

https://www.tg-me.com/telegram/com.maname49
بازی‌بس!

هان سارق روی سفره‌ی قاضی‌ها؛
ساندیس‌خور در لباس ناراضی‌ها...
ای قافیه‌‌ و قیافە‌ات هر دو غلط‌؛
بس کن که به سر رسیده این بازی‌ها!


#سپاهی_لایین (کاوه زێدان)

https://www.tg-me.com/telegram/com.maname49
مسعود خان! لطفا بخوان‌

پزشک «پزشکیان» عزیز درود.
دوستت دارم با آن قیافه‌ی بی‌ریا و لهجه‌ی کمی‌تاقسمتی آذری‌، که مثل حرف زدن ما کوردها، از دور سادگی و روراستی و درستی‌‌ات را داد می‌زند.
آقای دکتر!
می‌خواهم به شما رای بدهم. می‌خواهم رای بدهم و این دقیقا خلاف قولی است که سالهاست به خودم داده‌ام تا دیگر فریب نقشه‌های تکراری و امیدافکن کارگردانان انتخابات این ولایت را نخورم و به آن هم عمل کرده‌ام تا امروز.
ولی، این‌بار می‌خواهم فریب غریب رای دادن را آگاهانه بخورم و نه تنها خودم که تلاش کنم هر ایرانی محروم مغموم مایوسی را که مثل من یقین دارد دیگ انتخابات تا امروز برای ما نجوشیده، به هر تدبیر و تمنایی، قانع کنم که به شما رای بدهند.
پزشک پزشکیان عزیز!
می‌دانم که درد من و ما را خودت می‌دانی و در این که به درمان خواهی کوشید هم، شکی ندارم. اما؛
یادت باشد، این آخرین فرصت است برای احیای قلب غمبار بیمار ایران. و این آخرین بخت است برای اینکه مردم آرزومند تحول‌‌ و تغییر و آرامش را، یک اصلاح‌طلب بکشاند پای صندوق انتخابات ریاست‌ جمهوری و با آینده‌ی ایران و آرزوهایشان برای زندگی آرام و به‌کام، آشتی بدهد.
دکتر مسعود عزیز!
نمی‌دانم اصلا این چند خط دستت خواهد رسید و خواهی خواند یا نه، ولی مهم این است که دارم برای ثبت در تاریخ و به زبان شیرین پارسی، برایت می‌گویم؛ اگر، انتخاب شوی و‌ خدای‌نخواسته، بعد از مدتی بگویی من فقط تدارکات‌چی بودم و پشیمانی پس از دوران خاتمی برایمان تکرار شود، هیچکس سخنت را نخواهد شنید و امید نوددرصد ایرانیان خسته را به صلح و صفا و زندگی خواهی کشت و این برای ملت بزرگواری که می‌بخشد و فراموش نمی‌کند، گناهی است که نه خواهد بخشید و نه فراموش خواهد کرد... خواهش می‌کنم تو هم فراموش نکن.
مسعود جان!
ببخش که خیلی صریح و صمیمی می‌نویسم؛ مردم چنان ملول و مخالف و خسته‌اند که حتی نزدیک‌ترین دوستانم باور ندارند من با سابقه‌ی زندان و دربه‌دری و انواع گرفتاری، بخواهم در انتخابات شرکت کنم و آب به آسیاب دشمنشان! بریزم. ولی چه کنم که من آدم خوش‌بینی هستم، از این فضای تنگ و فردای جنگ بیمناکم و حسب امیدواری ذاتی، فکر می‌کنم آمدنت احتمال تحقق صلح و صفای ملی و احقاق حق اکتریت را بیشتر می‌کند انشاءالله.
مسعود عزیز!
ما خراسانی‌ها، مثلی داریم که می‌گوید: مسلمانی، از باور کردن است! من به میزان مسلمانی‌ام واقف نیستم، ولی اساسا آدم خوش‌باوری هستم و نظر به کارنامه‌ی جنابعالی، قول و قرارت را باور کرده‌ام. برای همین هم به تو رای خواهم داد و امیدوارم بدانی گام در میدان چه نبرد نابرابری گذاشته‌ای‌ و فراموش نکنی که در این نبرد، تحت هر شرایطی صدای مردم را بشنوی و بدانی که؛ ایرانیان خسته و دل‌آشفته‌ی امروز، فقط‌ و فقط، تامین اقتصادی و آبادی و آزادی و شادی می‌خواهند، نه غم ننگین نان و بیم سنگین جان. همین.


#سپاهی_لایین (کاوه زێدان)

https://www.tg-me.com/telegram/com.maname49
چارینه/ çarîne/ رباعی

نەمین

باڤۆ! تو بلڤ، بێ‌ هێڤی و هال نەمین
رێ، دوورە، تو رابە ژ رێیا مال، نەمین
شەڤ، گەر چ رەشە، لێ دەنگێ خوە بەردی، خوەشە؛   
هەر کار کو دکی بکە، تەنێ لال نەمین!

Nemîn

Bavo! Tu biliv, bê hêvî û hal nemîn
Rê dûr e, tu rabe ji rêya mal nemîn...
Şev, ger çi reş e, lê dengê xwe berdî xweş e;
Her kar ku dikî bike, tenê lal nemîn!

نمان

پدر جان، تکان بخور، ناامید و بی‌حال نمان
راە دور است، اما تو از راه خانه، بازنمان
شب، اگرچه سیاه است، اما صدایت را رهاکنی زیباست؛
هر کاری دلت خواست بکن، فقط سکوت نکن!


#سپاهی_لایین (کاوه زێدان)

https://www.tg-me.com/telegram/com.maname49
نیست

با اینهمە غم، مجال حاشامان نیست
با اینهمه بد، حق مماشامان نیست...
این صبر و سکوت کارگر نیست، رفیق؛
برخیز، که فرصت تماشامان، نیست!


#سپاهی_لایین (کاوە زێدان)

https://www.tg-me.com/telegram/com.maname49
یک دعوت انتخاباتی
چند پاسخ و یک توضیح پایانی

دوستان و همراهان کانال مانامه درود‌.
در پی نشر یادداشت‌هایم که مضمون رای دادن به جناب دکتر پزشکیان داشت، از طرف شما همراهان عزیز، چندین پیام در تایید یا رد، به دستم رسید. با سپاس و آرزوی سعادت برای همه، سعی کردم فراخور فهمم، در فضای خصوصی به پیام‌ها جواب بدهم که امیدوارم کفایت کرده‌باشد.
به عنوان نمونه و خالی نبودن عریضه، ذیلا یادداشت دوست عزیزم دکتر غلامرضا مومن و توضیحات بنده را می‌خوانید؛

علیرضا جان، سلام برادر.
با اجازه میخوام چند خطی راجع به بیانیه انتخاباتیت در کانال بنویسم:
چیزی که برای من جالبه منقضی شدن "شعار اصلاح طلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا" ست. به همین زودی برگشتیم به سناریوی زمان روحانی.
به نظر من مردم با شرکت دوباره اشتباه بزرگی می‌کنند. خاتمی ته مانده اعتبارش رو بد جایی خرج کرد. الان جمهوری اسلامی در رابطه با بحران جانشینی، موضوع اتمی و سیاست خارجی پا در گل است و دوباره با این سیرک انتخاباتی بدنبال برون رفت از مشکل خودشه و به هیچ وجه دنبال لقمه ای نان و اندکی هوای تنفس برای مردم نیست. بنظرم اینبار هم مردم شرکت کنند، بیش از پیش سرخورده خواهند شد. در شرایطی که یک اجماع قلبی حداکثری علیه مشروعیت این رژیم شکل گرفته، شرکت در چنین انتخاباتی بدون گرفتن هر گونه ضمانت توسط اصلاح‌طلبان از رژیم، در حکم جام زهری برای مردم خواهد بود. شیرفهم شدن رژیم راجع به عدم مشروعیتش شاید عامل فشاری برای یک تغییر اساسی در آینده نزدیک باشد، ولی اگر رژیم فکر کند که می‌تواند با برگزاری نمایش‌های انتخاباتی بحران مشروعیتش را به تکرار ماله‌کشی کند، دیگر نیازی به یک تغییر اساسی در خود نخواهد دید.
نطر شخصی منه و میتونه درست نباشه.
راستش من علیرغم اینکه جزو تحریم کنندگان انتخابات هستم ولی خوندن نقطه نظرات کارشناسان و دوستان من رو دچار این تردید کرد که لااقل نظر تحریمی خودم رو بعنوان یک شهروند تبلیغ نکنم، ولی امروز یهویی منو برق سه‌فاز گرفت که این چه کاری است آخه! به همین زودی یادمون رفت که حضور اصلاح طلب و اصولگرا روی این تخت پلاستیکی ریاست جمهوری فرقی در نتیجه ایجاد نمی‌کنه و رژیم فقط به دنبال برنامه‌های خودشه؟! 
رژیم این مشارکت رو به خارجی ها خواهد فروخت و اونارو  دچار این توهم چند باره خواهد کرد که با تغییر دولت در ایران می‌تواند سیاست رژیم عوض شود. وضعیت گول زننده و بسیار خطرناک است. احساس می کنم که ما قراره از یک سوراخ ده بار گزیده شویم و هر بار بگوییم ایندفعه دیگه فرق می‌کنه.
ارادتمند دوست عزیزتر از جانم؛
غلامرضا مومن
**
درود و سپاس غلامرضا جان.
خیلی هم عالی و چه خوب کردی نظرت رو نوشتی برادرم.
دکتر جان، خودت که می‌دونی من نه دوست دارم این شرایط بمونه و نه میخوام آب به آسیاب نظام بریزم.
مشکل من یا بهتر بگویم مسأله‌ی من این است که؛
برای ایجاد تغییرات لازم و مقتضی مردم، اگر از طریق فرصتی مثل انتخاب رییس جمهور اقدام نکنیم، پس چه کنیم؟ آیا جز ریختن به خیابان و استقبال از مرگ، راهی هست و آیا باتوجە بە تجارب اخیر، مردم حاضر به تکرار و قبول این ریسک هستند؟
منتقدین داخلی و مخالفین شرکت در انتخابات که عمدتا خارج‌نشین اند، دایم تکرار می‌کنند؛ نروید رای ندهید.... اما حتی یک پیشنهاد معقول هم ندارند که؛ به پزشکیان رای ندهیم، پس چه کنیم که بتواند ما را به انتخابی بهتر و فردایی روشنتر برساند؟!
مخالفان رای‌دهی به پزشکیان، تکرار می‌کنند که؛ نتیجه‌ی عدم مشارکت، مشروعیت‌زدایی از نظام است... اما نمی‌گویند در ۱۰ سال اخیر که اکثریت ایرانیان پای صندوق‌های رای نرفته‌ و مشروعیت نظام را زیر سوال برده‌اند، آیا اتفاق خاصی افتاده‌است؟ آیا برای نظام مهم بوده و آیا برای مشتریان نفت ایران و کشورهایی که صرفا رفیق جیب ما و حافظ منافع خویش اند، فرقی می‌کند جمهوری اسلامی مشروعیت مردمی داشته‌باشد، یا نه؟
دکتر جان، حضور گسترده در انتخابات اگرچه ممکن است زمینه‌ساز سوءاستفاده و مصادره‌به‌مطلوب از طرف نظام شود، ولی تنها بخت قدرت‌نمایی‌ و پیام‌دهی مردم است که حکومت نمی‌تواند نادیده بگیرد و اگر هم بخواهد رای‌ مردم را مصادره کند، مثل انتخابات ۸۸، اقلا این مجال را به مردم می‌دهد که وارد یک میدان قانونی اظهار مخالفت شوند و بطور جدی حاکمیت را برای مطالبات جدی‌شان از جمله آزادی‌های فردی و رفاه عمومی، به چالش بکشند.
من معتقدم سکوت و گوشه‌نشینی منفعلانه هرگز در شأن انسان آزاد و آگاه نیست و مشارکتی که پیام مخالفت داشته‌باشد، بسیار بهتر است از تحریم خنثی و موثرتر از این است که کاهلانه بنشینیم و خیال کنیم همه چیز خود به خود یا به یاری جنگهای داخلی و خارجی، درست خواهد شد.

#سپاهی_لایین (کاوە زێدان)

https://www.tg-me.com/telegram/com.maname49
دومالک/ دوبیتی/ dumalik

خەونا تە

چقەس چوومە چیان سا تە ببینم
چقەس گەریام ریان، تا تە ببینم
وەلاتێ شاهی و ئشق و ژیانێ!
بهێل، قە جارێ خەونا تە ببینم...

Xewna te

çiqes çûme çiyan, ta te bibînim
çiqes geryam riyan, sa te bibînim
Welatê şahî û êşq û jiyanê!
Bihêl, qe carê xewna te, bibînim...

رویای تو

چند بار، بە کوەها رفتم کە ببینمت
چقدر در راهها گشتم کە پیدایت کنم
ای سرزمین شادی و عشق و زندگی!
بگذار، اقلا یکبار خوابت را ببینم...


#سپاهی_لایین (کاوه زێدان)

https://www.tg-me.com/telegram/com.maname49
یا درد!

ای عشق! بیا و قهر را درمان کن
خشخاش بیار و زهر را درمان کن...
از شدت بی‌غمی، قریب‌الموت است
یا درد! بیا و شهر را درمان کن!


#سپاهی_لایین (کاوە زێدان)

https://www.tg-me.com/telegram/com.maname49
korde khorasan 052
<unknown>
ئەز ئاشقم، شەهر و کەلێن کوردێ خوراسانێ؛
شیروانێ شیروانێ
فیرووزا کوردانێ
مەرخ و گولن، جان و دلن، مل وە ملن، مێر و ژنان یارن
......
ئەز ئاشقم، شەهر و کەلێن کوردێ خوراسانێ؛
دەرگەز و قۆچانێ
لایینا کوردانێ
رندێ ڤرا، گشتێ ژه هەڤ را، رۆ و شەڤ، ئاشق و دلدارن
....
ئەز ئاشقم، شەهر و کەلێن کوردێ خوراسانێ؛
کەلات، چنارانێ
سەنگەرا کوردانێ
جان و تەنن، لێڤ وە کەنن، چی‌وەتەنن، کانی و گولزارن
......
ئەز ئاشقم، شەهر و کەلێن کوردێ خوراسانێ؛
ئسفەرایین جانێ
شایجانا کوردانێ

خەلکێ زمان‌قەند و هەڤالبەند و له گۆڤەندێ ئەڤیندارن
......
ئەز ئاشقم، شەهر و کەلێ کوردێ خوراسانێ؛
بژنۆرد و ئاشخانێ
مانە سملقانێ
مەرخ و گولن، جان و دلن، مل وە ملن، مێر و ژنان یارن

چی‌وه‌ته‌ن: وطنشان کوه است
مل وه مل؛ شانه به شانه

کلام; #کوردێ_خۆراسانێ
دەنگ; #بانوو_ئەسمەر_هەمیدی
هەلبەست; #ئەلی‌ڕزا_سپاهی_لایین
رێک‌و‌پێک‌کرنا مووزیکێ; #ڕزا_ڤەهدانی
ملۆدی; #فۆلک_کوردی

@kaniyadil

https://www.tg-me.com/telegram/com.maname49
شبیشان...

از بس که به ما دروغ گفتند ایشان
حتی شده شک کنی بە صبح‌اندیشان
لعنت به شبی که حاصلش این شده‌است؛
نشناختن دشمن خویش، از خویشان!


#سپاهی_لایین (کاوە زێدان)

https://www.tg-me.com/telegram/com.maname49
به او رای بدهیم
چه از دست می‌دهیم؟! -۱

چه کمدی‌درامی شده‌است این که هرکس، هرجا کم می‌آورد و می‌خواهد ژست روشنفکری و آزاداندیشی و مخالف‌خوانی بگیرد، می‌گوید؛ من وارد بازی انتخابات نظام نمی‌شوم و به این رژیم ضدمردمی رای نمی‌دهم! واقعا کدام حکومتی و با چه حکمتی خودش را اینهمه حقیر و تحقیر کرده که از بقال تا اهل حال و قال، همه در میدان رجزخوانی علیه آن، همداستان شوند و هیچکس را هم نتوانی قانع کنی که؛ هر سخن جایی  و هر مخالفتی، اصولی‌ دارد...
این ترس سوءاستفاده‌ی نظام از انتخابات، درست مثل این است که بگوییم فرزندمان را به مدرسه نمی‌فرستیم و از تلمذ در محضر یک معلم عالی محرومش می‌کنیم چون اگر آمار ثبت نام بیشتر شود، ممکن است مدیر مدرسه، از افزایش آمار، برای خودش کسب امتیاز کند! 
عجیب‌ و تلخ‌‌تر آن که؛ این نظام، دانسته یا ندانسته مبارزان و مخالفانی را که به‌ظاهر همه در یک سنگر و مدافع یک منظرند، چنان کرده که به‌جای وحدت قول و عمل، همه مشغول نبرد کلامی با هم و تشکیک و تضعیف یکدیگرند و به‌رغم ژست روشنفکری‌ و شعار مبارزه با نظام، به‌آسانی مشغول  بازی برای نظام و گسترش یأس عمومی و شاد‌کردن اتاق فکر هیاتی و حیاتی نظام مزبور اند.
باری، پیشتر نوشته‌ام که؛
با این جمهوری نامسئول و نامقبول، موافق نیستم و گفته‌ام به دلایلی که می‌دانند، سالهاست در انتخابات نمایشی آن شرکت نکرده‌ام و هزینه‌ی تفکر و تعهدم را هم با جان و جهان خویش و خویشانم، داده‌ام.
اما، آدم اگر باخودش روراست باشد و نخواهد ژست خودداناپنداری بگیرد و با اظهار مخالفت، کلاس روشنفکری و مبارزنمایی بگذارد، حتما آنقدر شجاعت دارد که گاهی در نگاه و رفتارش تجدید نظر کند.
لذا، علیرغم سالها تحریم انتخابات، این‌بار فکر و پیشنهاد می‌کنم که؛ به پزشکیان رای بدهیم و این فقط رای به شخص نیست؛ این کار، در شکل خودش و رغم توهم حکومتیان که پنداشتند پزشکیان تنها خواهد ماند، یک رفراندوم است و رای به عدم رضایت از شرایط شرم‌آور ماست. به بیان روشنتر، رای ما، مخالفت جدی با وضع اسفناک مردم ایران و سیاست ضد زندگی نظام اسلامی حاکم است.
به عنوان یک فعال فرهنگی و مبلغ مشارکت در انتخاب مسعود پزشکیان، فکر می‌کنم که سود انتخاب مسعود، بسیار بیش از عدم مشارکت است و در جهت تجلی این سود، برای فردای انتخاب ایشان از همین حالا برنامه دارم؛ برنامه‌ام این است که نظر به شناختم از پزشکیان و شعارهایی که می‌دهد، هر روز توفیق و تقصیر رییس جمهور را رصد کنم، دلایلش را بجویم و در صورت فراموشی و خلف وعده‌‌ی احتمالی، با تمام توان قلمی، رییس جمهور و جمیع عوامل پسرفت و نومیدی ایرانیان را، با همین شمشیر کج و کوتاه قلم، به راه راست برگردانم.
به عنوان یک آدم عملگرا، این برنامه‌ی من است و اصراری هم ندارم همه مثل من باشند، چون عملگرایی، تعهد و هزینه‌ دارد و دوست ندارم کسی شرایط صعب و سرگذشت پر تب و تعب مرا تجربه کند.
حالا حق دارم بدانم برنامه‌ی دوستان بزرگوار من که بر طبل عدم مشارکت و عدم اعتماد به مسعود پزشکیان می‌کوبند، چیست؟!
خواهش می‌کنم، برنامه‌شان را نظر به تجربه‌ی زیست در شهری مثل مشهد و تنگناهای ملموس آن بدهند و به جای قال باقر و قال صادق، به قال راسل و قال آرنت و قال ماهواره متوسل نشوند و بگویند که؛ در عمل چه باید کرد تا اگر دارویشان بیمار محتضر ما را درمان نکند، اقلا امید ادامه‌ی درمان و زنده‌ماندن تا معاینه تخصصی را در دلش نکشد...
از این که بگذریم؛
اصلا قبول. رای ندهیم، گور پدر رای و ریاست جمهور و این دیگی که برای ما نمی‌جوشد.
ولی بفرمایند؛ با انتخاب پزشکیان، چه از دست می‌دهند و پیش‌بینی و پیشنهادشان، برای فردای روزی که نظرشان تامین شود، کسی پای صندوق‌ها نرود و پزشکیان انتخاب نشود، چیست و من و شما در آن روز محتوم چه باید بکنیم؟
آیا می‌خواهند کماکان مفلوکانه در پستوی خانه تماشاچی ماهواره باشند و هرشب برای سرنگونی نظام دعا کنند یا متوقعند که جمعی جوان جویای نام و کام و آرام، به خیابان بروند و خسته و خونین، راهی خانه یا زندان و گورستان شوند و چرخه‌ی سرخ و سیاه سالهای اخیر تکرار شود؟ یا می‌خواهند برای یک قدرت خارجی دعوتنامه‌ی حمله به ایران بفرستند تا کشوری را به آتش بکشند که هرچند سکاندار کشتی‌اش، آشنای آب‌ و‌ خون و خاطر و خطرات ما نیست، ولی سکنه‌اش یاران صبور و رنجور ما هستند و آنان به دلیل اینکه رسم حاکمش را نمی‌پسندند، ارض و عرض مردم  را محکوم به فنا می‌خواهند.
لطفا بگویند که اگر با افروختن شمع مخالفند، پیشنهادشان به جای فحش و نفرین کاهلانه به تاریکی، چیست؟ آیا حاضرند خودشان پیشگام اقدامی روشن شوند تا ما هم به ایشان اقتدا کنیم و قبل از آنکه عمر یکایک ما در حسرت و عسرت و اسارت سرآید، بتوانیم احتمالا طعم آزادی و آبادی و شادی را، با تلاش خویش و به‌دست خویش بچشیم؟


#سپاهی_لایین (کاوە زێدان)

https://www.tg-me.com/telegram/com.maname49
به او رای بدهیم
چه از دست می‌دهیم؟! -۲


ببخشید که طول یادداشتم، کمی بیش از عرض حال و حوصله شد ولی ناچارم این دوسه نکته‌ی مهم را هم مطرح و خواهش کنم که همه با هم، منصفانه به آن بیاندیشیم؛
بیشتر عزیزانی که رای به پزشکیان را بی‌اثر تلقی و تبلیغ می‌کنند، به تاسی از ملایان محترم، به جای بیان استدلالی، شروع به خواندن روضه‌ی عاطفی می‌کنند و ماجرا را وارد فازهای احساسی و رمانتیک می‌کنند که مثلا؛ مشارکت در این رای‌دهی، پایمال کردن خون شهدای عزیزی چون ژینا و نیکا و کیان است! و من حقیقتا ربط این دو را نمی‌فهمم و نمی‌دانم که با رای ندادن به پزشکیان، چطور و از چه راهی می‌توانیم قاتلین شهدایمان را پاسخگو و تنبیه کنیم؟ حال آن‌که پزشکیان از ابتدا منتقد آن وقایع بود و برای احقاق حق و پاس‌داری خون آن عزیزان، قطعا می‌توان روی قدرت اجرایی او بیشتر از سکوت مخالفان روضه‌خوان و قدرت‌های معامله‌گر بین‌المللی حساب کرد!
جمعی دیگر از مخالفان رای‌دهی، یا از ایران دورند، یا گرچه ساکن ایران‌اند، سالهاست در هیچ میدان و میتینگ و برنامه‌ی موضع‌مند و موثری حضور فعال نداشته‌اند و ندارند! این عزیزان که به‌ناگاه کاتولیک‌تر از پاپ شده‌اند و حتی به مبارزین و مخلصین راستین و امتحان‌داده‌ی مردم هم ایراد می‌گیرند، آیا فکر کرده‌اند که نتیجه‌ی تنها گذاشتن  اصلاح‌طلبان اصطلاحی و شکست و سرخوردگی پزشکیان و امثال او چه خواهد بود و ماحصل مداومت مسندنشینی همفکران مرحوم رییسی و مدافعان سیاست ایران‌گریزی و جهان‌ستیزی چه خواهد شد؟
این مخالفان که مخالفت را نوعی شأن و فرصت عرض اندام می‌بینند، یا در اغلب میادین مردم‌مدار غایب‌اند، یا اگر هم گاهی در مکان و مقامی حضور پیدا کنند، با اکراه و تاخیر و رفع تکلیف می‌آیند و وقتی هم می‌رسند توقع دارند گرداننده‌ی برنامه، صددرصد مطابق میل فردی حضرات رفتار کند، کما اینکه این روزها منتظر یک لغزش کلامی از مسعود پزشکیانند تا چماقش کنند و بگویند دیدید که مثل ما فکر نمی‌کند و دیدید که ما می‌دانستیم این‌یکی هم از قماش دیگران است! و به این ترتیب برای سستی سنگین و یاس غمگین خویش، توجیهی کودکانه می‌تراشند، هرچند همینان که مدافع مساوات و لزوم صداقت کلام و مبلغ تحمل آرای مخالف‌اند، نیک می‌دانند که ۸۰ میلیون ایرانی، هر کدام برای خودش خیالی محال و فلسفه‌ای بی‌مثال دارد و هیچ سوپرمنی نمی‌تواند اینهمه نظر متفاوت را تحمل و تمثیل و تایید کند و پزشکیان هم یکی از ما مردم است!
عزیزان من، در شرایطی که در ایران ما، حال نیازمندان امید و شادی و آزادی و نان، هر روز بدتر می‌شود و جهان نیز به هزار دلیل منفعتی و مصلحتی، بدش نمی‌آید آب خوش از گلوی ایرانیان پایین نرود، انتخاب پزشکیان، نسخه‌ای است که شاید بتواند بیمار نیمه‌جان ایران ما را، به فردای حیات و نشاط، امیدوار نگه دارد، مشروط به اینکه پس از انتخاب او، من و شما نخزیم به خلوتگاه سکوت و سلامت و نگذاریم دکتر مسعود، قرارش را با مردم ایران، به دلخواه یا به‌اکراه ارباب قدرت، فراموش کند.
دوستان من، اگر جز پزشکیان کسی رییس جمهور ایران شود، ماحصل محتومش تداوم سیاست‌های پیشین و کوبیدن بر طبل جنگ و جدایی از جهان خواهد بود که در این صورت، مخالفان مشارکت، کماکان همان تماشاچیان گوشه‌گیر و دلسرد و خاموش خواهند ماند. اما اگر به پزشکیان رای بدهیم، علاوه بر وزش هوایی تازه در نهاد و نفس و نگاه ایرانیان، فصل تازه‌ای در تاریخ معاصر می‌گشاییم و با کاستن از احتمال وقوع جنگ و افزایش نیل به امید و امنیت و رفاه، به سردمداران نظام، مجال دیگری برای تجدید نظر در رفتار و  اصلاح کردار می‌دهیم و برای مردم تلخ‌کاممان نیز فرصت حیات و نشاطی محتمل فراهم خواهیم کرد.
رای به پزشکیان، کمترین حسنش، حفظ امید است برای بیماری که زخم‌ عمیقش نیازمند یک جراحی بزرگ است و به گمان من، این نامزد مردمی، اهمیت و ضرورت یک عمل علمی و اساسی را بیش از دیگران می‌داند.
بیاییم به پزشکیان رای بدهیم و دلش را در مسیر خطیر و مهمی که در پیش گرفته، گرم کنیم، شاید که دست در دست هم، با کمترین هزینه‌ی مال و‌ جان و در کمترین زمان، به سعادت و امنیت و آرامشی که ایران شایسته‌ی آن است برسیم و‌ دست معدودی جنگ‌سالار و کاسب دین و دنیا و تاجر شادی و آزادی را، از سر مردم‌ کوتاه کنیم.


#سپاهی_لایین (کاوە زێدان)

https://www.tg-me.com/telegram/com.maname49
چارینە/ çarîne

غەم

گۆت کو؛ ڤا زمانا تە دکە ناڤ خەتەرێ
گەر ئەو هالی بن، تە داڤێژن دەردسەرێ...
من گۆت؛ لێ، غەما من نە ئەوە، غەم ئەڤە کو؛
ئەو فام کن و تو نەبهیزی، هەتا خەبەرێ!

xem

got ku; va zimana te dike nav xeterê
ger ew halî bin, te davêjin derdiserê
min got; lê xema min ne ew e, xem ev e ku;
ew fam kin û tu nebhîzî hetta xeberê!


#سپاهی_لایین (کاوه زێدان)

https://www.tg-me.com/telegram/com.maname49
تو بیا

حیف است سرود چشمە جاری نکنیم...
با تشنه‌ی جام عشق، یاری نکنیم...
ساقی! تو بیا، پیشتر از آن که ریا
کاری بکند که هیچ کاری نکنیم!


#سپاهی_لایین (کاوه زێدان)

https://www.tg-me.com/telegram/com.maname49
حدیث روز

گفتند؛ چه گربه‌ای! و تو شیر شدی
با پیل و‌ پلنگ و پشه، درگیر شدی...
در باد و بروت مکر مشتی فرتوت
از بس که شکست خورده‌ای، سیر شدی!

وقتی کە بە قتل تو کمر بستە، جهان
وقتی که زبان دل  نداری به دهان
وقتی، همه از غم تو شادند، وطن
ناچار، بمیر و مردگان را، برهان! 

یکباره، همه داعی و داور شده‌اند
یکباره، همه شیر و  دلاور شده‌اند...
درمانده‌ام این قوم قفس‌‌باز، چطور؛
یکجا، همه طوطی سخنور شده‌اند؟! 

ما، زخم عمیق تیغ‌داران خودیم
ما،  مایه‌ی رنج روزگاران خودیم...
از آن‌سوی بام دوستی آویزان؛
ما، خاص‌ترین دشمن یاران خودیم!


#سپاهی_لایین (کاوه زێدان)

https://www.tg-me.com/telegram/com.maname49
دومالک/ دوبیتی/ dumalik

دلگەرمی...

دهەڵە بەرفا ڤێ وارا، گولا من
بکەن، با سۆر کە ڤا دارا، گولا من...
زڤستان چوو، بزان رۆژا مە ژی تێ؛
دلێ من گەرمە ڤێ جارا، گولا من!

dilgermî...

dilhelle berfa vê wara gula min
biken, ba sor ke va dara, gula min
zivistan çû, bizan roja me jî tê
dilê min germ e vê cara, gula min!


برای دل‌خوشی

برف این سرزمین آب خواهد شد، گل من
بخند تا سرخ‌منظر شود این درخت، گل من
زمستان رفت، بدان که خورشید ما هم می‌آید
این بار دلم گرم است، گل من!

#سپاهی_لایین (کاوه زێدان)

https://www.tg-me.com/telegram/com.maname49
امید!

بە جون جفتمون، حالم خرابه
دلم از دست ای دولت، کبابه
درسته، انتخاباتی نداریم
ولی تنها امید؛ ای انتخابه!


#سپاهی_لایین (کاوە زێدان)

https://www.tg-me.com/telegram/com.maname49
چارینە/ رباعی/ çarîne

یەک و یەک!

یەک، دبینە مالێ و لێهی و برنێ
یەک، ل مەیدانێ دمینە سا چێ کرنێ؛
یەک روودنە‌ و دهێژمرە، تا بمرە
یەک رادبە و رێ دگرە، ل مرنێ!

Yek û yek!

Yek, dibîne malê û lêhî û birinê
Yek, li meydanê dimîne, sa çê kirinê
Yek rûdine û dihêjmire ta bimire
Yek, radibe û rê digire li mirinê!

یک و یک!

یکی، نگاه می‌کند به خانه و سیل و آب‌بردنش...
یکی، برای ساختن در میدان می‌ماند
یکی، می‌نشیند و لحظه‌شماری می‌کند تا بمیرد
یکی، برمی‌خیزد و راه را بر مرگ می‌بندد!


#سپاهی_لایین (کاوە زێدان)

https://www.tg-me.com/telegram/com.maname49
Forwarded from کانیا دل (محمد حسین پور)
دوستان عزیز و یاران همکانی

درود بر شما

به عرض و اطلاع برسانیم کە؛
دومین جلسه‌ی مجازی انجمن فرهنگی ادبی کانیادل، در فضای کلاب‌هاوس برگزار می‌شود.
باعنایت به اهمیت مسایل روز، این هفته علاوه بر شعرخوانی و موسیقی مقامی، سه مهمان ویژه نیز خواهیم داشت که پیرامون رخدادهای اجتماعی-سیاسی پیش رو، سخن خواهند گفت.
خواهشمند است از هم‌اکنون ضمن نصب و بروزرسانی نر‌م‌افزار رادیویی کلاب‌هاوس و همراهی در این گفت‌وگوی مهم، دوستان خود را نیز به مشارکت فرابخوانید.

زمان:
چهارشنبه مورخه ۳۰ خرداد ۱۴۰۳ از ساعت ۲۱ الی ۲۳
نشانی مجازی:
اتاق کلاب‌هاوس کانیادل به این آدرس👇
https://www.clubhouse.com/invite/9dGubE59Yvb2YO86W18A5eRO0AJnSkAnBKK:-lxUdv0DZVEVvOTmorlk4Zi6WNtpr2iBU8c1y1jzoSI

انجمن فرهنگی ادبی کانیادل

@kaniyadil
2024/06/21 01:56:15
Back to Top
HTML Embed Code: