mum's the word
بین خودمون باشه
بین خودمون بمونه
به کسی چیزی نگیم

valet park
valet parking
پارک خودرو توسط خدمه هتل، رستوران، و غیره
متضاد آن:
self-parking

on the blink
خراب

picture-perfect
بی نقص، ایدئال

take the red eye
سفر کردن شبانه با هواپیما
طوری که صبح به مقصد برسد

emergency brake
handbrake
parking brake
ترمز دستی

pooped
خسته

wired
عصبی

VW bug
Volkswagen Beetle
فولکس قورباغه‌ای

knock dead
شدیدا تحت تاثیر قرار دادن

soft serve
بستنی (نوع نرم)

face-time
گفتگوی رو در رو
گفتگوی حضوری

butterflies in stomach
مضطرب، وحشت زده

chucklehead
احمق

squirt gun
تفنگ آب پاش

It ain't over till it's over
جوجه رو آخر پاییز میشمرن
شاهنامه آخرش خوشه
نش...دی شب درازه!

blotto-faced
سیاه مست (شدیدا مست)

in absentia
غیابی (دادگاه)

housewarming gift
کادوی چشم روشنی
(برای کسی که منزل جدیدی خریده یا اجاره کرده است)

blood orange
پرتقال توسرخ، پرتقال خونی