tg-me.com/yavashakibanoo/56303
Last Update:
بریم ی مثال بزنیم...
فرض کنید یه زوجی هستن به اسم لیلا و نوید. ده ساله ازدواج کردن. زندگیشون مثل همهی زندگیها بالا و پایین داشته، اما یه چیزی توی رابطهشون همیشه قوی بوده: صمیمیت زناشویی.
مثلاً یه شب، نوید از محل کار برمیگرده خونه، عصبیه، معلومه یه چیزی اذیتش کرده. نمیگه چی شده، ولی رفتارش تغییر کرده. لیلا به جای اینکه بگه "چته؟ با من قهر کردی؟" یا "همیشه وقتی میای خونه همینطوری میشی!"، آروم میره پیشش، میگه:
"نوید، میدونم یه چیزی فکرتو درگیر کرده. اگه دوست داشتی، من اینجام که بشنومت."
نوید اول چیزی نمیگه، ولی بعد از چند دقیقه شروع میکنه به تعریف کردن از مشکلی که تو محل کارش با رئیسش داشته. لیلا هم وسط حرفش نمیپره، قضاوتش نمیکنه، فقط گوش میده، بعد میگه:
"کاملاً درکت میکنم. بهنظرم حق داشتی ناراحت بشی. اگه بخوای، میتونیم با هم یه راهی برای برخورد بعدیت پیدا کنیم."
اینجا چی میبینیم؟
هم صمیمیت عاطفی هست: چون لیلا احساس نوید رو دید و بهش توجه کرد.
هم صمیمیت کلامی هست: چون نوید تونست راحت حرف دلشو بزنه.
هم صمیمیت فکری: چون با هم دارن مسئله رو تحلیل میکنن.
و حتی بدون اینکه جنسی باشه، یه رابطه خیلی نزدیک و امن بینشون شکل گرفته.
حالا تصور کن همین موقعیتو یه زوج دیگه تجربه کنن که صمیمیت ندارن. مثلاً مرد میاد خونه، زن میپره بهش که:
"باز بداخلاقی میکنی؟ خسته شدم از این رفتار مسخرهت!"
خب اینجا نه گوش دادنی در کاره، نه همدلی، نه احساس امنیت. کمکم اینا از هم دور میشن.
#مهسا_مقدمفر
روانشناس شخصیت ، مشاور، روان درمانگر تحلیلی و زوجدرمانگر تحلیلی🌹
#کپی_بالینک_ونام_مشاور_مجاز
@yavashakibanoo
BY یواشکی بانو همسرداری مشاوره روانشناس
Warning: Undefined variable $i in /var/www/tg-me/post.php on line 283
Share with your friend now:
tg-me.com/yavashakibanoo/56303