tg-me.com/zanan_emrooz/5220
Last Update:
در بخش ادبیات شمارۀ ۴۹، نخست گفتوگوی خواندنی امیلی امرایی را با مژده دقیقی دربارهٔ سی سال یا بیشتر ترجمهٔ ادبی او میخوانید. سرخط این گفتوگو نظر این مترجم است: ترجمهٔ ادبی بدون عشق پیش نمیرود. مژده دقیقی، که پیش از این نیز سالها مسئولیت بخش ادبیات مجلات زنان و زنان امروز را بر عهده داشته، از پرکارترین و در عین حال گزیدهکارترین مترجمان ادبی در ایران است. او همچنین بیش از یک دهه در حوزهٔ ادبیات زنان مطبوعات ایران جریان ساز بوده است.
موضوع بعدی دربارهٔ بهاریهسرایی شاعران زن ایران، نوشتهٔ مریم سیدان، است با سرخط: ای بس بهارها که بهاری نداشتیم. این مصرعی از شعر دختر بهار سرودهٔ فروغ فرخزاد است. مریم سیدان مینویسد: «بهاریههای مشهور فارسی را، همچون بسیاری دیگر از موضوعات شعری، مردان سرودهاند و اینجا نیز کمتر نامی از شاعران زن در میان است. ادبیات کلاسیک فارسی از سنتهای مردانه برآمده و کمتر مجالی برای حضور زنان در آن فراهم بوده است اگر هم زنی ــ غالباً به دلیل خاستگاه اجتماعی و تعلیم و تربیت منحصر به طبقات خاص جامعه ــ فضل و کمالی مییافت و ذوق و قریحهای در خود میدید و شعری میسرود، چهبسا ناشناس و گمنام میماند و یارای برابری با مردان نداشت. با این حال در میان زنانی که در ادب قدیم و جدید فارسی میشناسیم، شاعرانی بودهاند که بهاریههایی، گاه شورآفرین، سرودهاند اما این اشعار، به دلایل گفته و ناگفته، ناشناخته مانده است.» در این نوشته بعضی از این بهاریهها معرفی میشوند.
فمینیسم تدافعی، گریز از جنسیت زنانه در آثار نویسندگان زن، با قلم مهشاد شهبازی، سومین کار بخش ادبیات این شماره است. او در مقدمهٔ بحث مینویسد: «سرکوب غریزۀ جنسی زنانه در نظام پدرسالار، بهعنوان یکی از اساسیترین مباحث فمینیستی، به شکلهای گوناگونی در آثار نویسندگان زن فمینیست نمود یافته است ــ گاه از طریق سکوتهای درونمتنی، گاه از طریق ابراز بیزاری از برقراری رابطۀ جنسی با مرد و امتناع از ازدواج، گاه از طریق زبان بدن و بروز یک بیماری روانتنی، گاه با تقلید از رفتارهای مردانه برای انکار زنبودگی سرکوبشده، گاه حتی به واسطۀ مرد شدن یا بیجنس شدن و نفی کامل جنسیت زنانه، و گاه از طریق خلق یک رؤیا: رؤیای باکره باردار شدن. میتوان اینگونه گفت که سرکوب غریزۀ جنسی تا اندازهای در زنان فمینیست ریشهدار بوده است که حتی تکریم مادرانگی بهعنوان نمود قابلیت هستیآفرینی زنانه نیز بکارت آنان را مورد تعرض قرار نداده و فانتزی بارداری خودانگیخته را به یکی از مهمترین فانتزیهای دورۀ فمینیست تبدیل کرده است. به نظر میرسد که این تعارضِ محوری، که قهرمانان زن آثار فمینیستی را همزمان به دو قطب مخالف «آگاهی از جنسیت» و «رهایی از جنسیت» سوق داده، در برههای از سفر خوداکتشافی زنان به پارهپاره شدن روان آنان و پسروی ناگزیرشان به یک فضای شخصی مجرد منجر شده است.»
به نظر نویسنده: «زنان کنشگر که در مسیر رهایی از الگوی زنانگیِ تحمیلشده از سوی قدرت مسلط، چارهای جز تخریب کامل زنانگی خود نداشتهاند، ناگزیر به قدرتمندترین سرکوبگران جنسیت زنانه بدل شده و با نفی زنبودگی بیولوژیک، سرخوردگی جنسی و سردمزاجی را تا پایان عمر برای خود رقم زدهاند. زنانی چون قهرمانان زنِ دو اثر شاخص فمینیستی، ترلان (۱۳۸۲) و دل فولاد (۱۳۶۹)، که در حقیقت قهرمانان کنشگریهای خودمحورانۀ رادیکالی هستند که در مبارزه با جنسیتی که آنان را به بند کشیده است، یا همچون «ترلان» با ظاهر و ذهنیتی مردانه، یکپا مرد شدهاند یا چون «افسانه» در دل فولاد، در وضعیت فقدان جنسیت قرار گرفتهاند.» با بررسی این دو اثر تحلیل نویسنده ادامه دارد.
داستان کوتاه طعم خاک، ترجمهٔ مژده دقیقی، انتخاب شده از مجموعهٔ بهترین داستانهای کوتاه آمریکایی ۲۰۰۵، پایانبخش ادبیات شماره ۴۹ است. موضوع این داستانِ جذاب و روان مناسبات خانوادگی یک زوج بعد از جدایی است.
لینک خرید شماره ۴۹ «زنان امروز»:
store.zananemrooz.com
@zanan_emrooz
BY زنان امروز
Warning: Undefined variable $i in /var/www/tg-me/post.php on line 283
Share with your friend now:
tg-me.com/zanan_emrooz/5220