Telegram Group Search
Taslim
Ragheb
تسلیم 🎼

#راغب 🎤

@arghavan59🥀
تو زیبایی،
هم‌چو شِعری عاشقانه،
به‌سانِ گشت‌و‌گذاری میانِ درختان،
چونان اَبری باران‌زا
و کودکی که بی‌دلیل می‌خندد.

#جوزف_دعبول

@arghavan59🥀
- سلاحی برای کشتن به همراه داری؟
- دل‌تنگی دارم، مرا می‌کُشد...

#محمود_درویش

@arghavan59🥀
به آرزو نرسیدیم و دیر دانستیم
که راه دورتر از عمر آزومندست

تو آن زمان به سرم سایه خواهی افکندن
که پیشِ پای تو ترکیبِ من پراکنده ست

#هوشنگ_ابتهاج

@arghavan59🥀
برگردیم به داستان من و تو...
تو بی‌نظیری، وَ من
نمی‌توانم دوستت نداشته باشم!

#ناظم_حکمت

@arghavan59🥀
شیرین دهنان هستند
شیرین سخنان هستند
اما لب نوشینت ،حلوای دگر دارد

#فیض_کاشانی

@arghavan59🥀
در خواب‌هاى كودكى‌ام
هر شب طنین سوت قطارى
از ایستگاه مى‌گذرد
دنباله قطار
انگار هیچ‌گاه به پایان نمى‌رسد
انگار بیش از هزار پنجره دارد
و در تمام پنجره‌هایش
تنها تویى كه دست تكان مى‌دهى
آنگاه در چارچوب پنجره‌ها
شب شعله مى‌كشد
با دود گیسوان تو در باد
در امتداد راه مه‌آلود
در دود
دود
دود....

#قیصر_امین_پور

@arghavan59🥀
محبوبم هوس پرتقالی کرده بود
شاخه‌هایم را تکان دادم
خم شدم
و او با دستان حریری‌اش میوه‌ام را چید
از آن روز بی‌تابم
دارکوب‌ها بر سرم می‌کوبند
کودکان با سنگ به سینه‌ام می‌زنند
و میوه‌هایم تلخ است

#الیاس_علوی

@arghavan59🥀
برایت نمی‌نویسم که دل تنگم؛
اما به ترانه‌ای که تو را یادم می‌‌آورد
بارها تا صبح گوش می‌کنم...

#مورات_منتش

@arghavan59🥀
و انتهای داستان این بود :
کسی که رفت
بازنگشت
و اویی که ماند
فراموش نکرد!

#جمال_ثریا

@arghavan59🥀
Bi Marefat
Behnam Bani
بی معرفت 🎼

#بهنام_بانی 🎤

@arghavan59🥀
دلتنگ توام،
تا شادمانه مرا ببینند
شاخه ها
به شکل نام تو سبز می شوند،
پرنده کوچکی که نمی دانم نامش چیست
حروف نام تو را
بر کتابم می ریزد،
آفتاب
به شکل پروانه ای از مس
گرد صدایم
بال می زند،
و می دانم سکوت
فقط به خاطر من سکوت است،
اما من
دلتنگ توام
شعر می نویسم
و واژه هایم را کنار می زنم
که تو را ببینم.

#شمس_لنگرودی

@arghavan59🥀
از همه مست تر در این شهر
سنجاق سری ست که
به موهات زده ای...

#بهنام_محبی_فر

@arghavan59🥀
من از تنهایی نمی‌ترسم!
از فریب دادن خودم می‌ترسم...!
می‌ترسم به واقعیت آن‌طور نگاه کنم
که خودم دلم می‌خواهد ،
نه آن‌طور که واقعا هست ...!

#پائولو_کوئلیو

@arghavan59🥀
گفتم : سلام !
آمده‌ام ، تا دوباره بنویسمت
و هیزم کلمه ریختم آنجا.
گفتم : می‌خواهم بدانم نونِ نامت
چه گونه بر تنور حس امروزم می‌چسبد
و‌ امروز نبضم ، چه انفجاری
خواهد داشت ؛
وقتی بگویم دوستت دارم‌ ...

#منوچهر_آتشی

@arghavan59🥀
هرگاه به من تهمتِ عشقِ تو را می‌زنند
احساس برتری می‌کنم....

#نزار_قبانی

@arghavan59🥀
زیبا نبود زندگی
و به مرگ چیزی نمی‌گفتم
مبادا بگریزد و برنگردد
ثانیه‌ها
با کفش فقیرانه از بغلم می‌گذشتند
عمر
استخوان شکسته ی
در گلو مانده بود

زیبا نبود زندگی
تو زیبا کردی
و من دیدم مرگ را
که بر نُک پا به تاریکی می‌گریخت

#شمس_لنگرودی

@arghavan59🥀
«آرزو داشتم به او بگویم:
ما همه زخم‌خورده‌ایم.
حتما که نباید ببینی خون بر پوست تنت روان است.
خون‌هایی هم هستند که نامرئی‌اند.»

#عبده_خال

@arghavan59🥀
و همیشه
من ماندم و
تاریکِ بزرگ...

#سهراب_سپهری

@arghavan59🥀
ای کاش مرا چشم تماشا باشد،
یک‌ لحظه زمانه با دل ما باشد

هر روز که می‌رود به خود می‌گویم
امروز نبود، کاش که فردا باشد....

#قیصر_امین‌_پور

@arghavan59🥀
2024/05/29 03:00:47
Back to Top
HTML Embed Code: