Forwarded from حضور
استاد محمدعلی موحد نقل می‌کند که وقتی در آخرین ساعات زندگی جمال‌زاده بر بستر او حاضر می‌شود جمال زاده مرتب این نیم بیت از حافظ را می‌خواند که “مباش در پی آزار و هر چه خواهی کن” .
به این فکر می‌کنم که این نیم‌بیت از حافظ چطور سینه به سینه از حکیمی به حکیمی رسیده و چطور هر کس به هر جا رسیده و به هر مکتب و مذهبی دل‌بسته بعد از همه کلنجار و تقلاها برای آشتی دادن آموخته‌هایش با وجدان آدمی به همین ایستگاه پایانی رسیده که وظیفه ما در کمترین حالت همین است که رنجی به رنج‌های عالم و آزاری به آزارهای دنیا اضافه نکنیم….
Forwarded from گل های معرفت
🌱 در محضر مولانا🌱

حکیمیم طبیبیم ز بغداد رسیدیم
بسی علتیان را ز غم بازخریدیم

سَبَل‌های کهن را غم بی‌سر و بُن را
ز رگ هاش و ز پی‌هاش به چنگاله کشیدیم

طبیبان فصیحیم که شاگرد مسیحیم
بسی مرده گرفتیم در او روح دمیدیم

بپرسید از آن‌ها که دیدند نشان‌ها
که تا شکر بگویند که ما از چه رهیدیم

سر غصه بکوبیم غم از خانه بروبیم
همه شاهد و خوبیم همه چون مه عیدیم

طبیبان الاهیم ز کس مزد نخواهیم
که ما پاک روانیم نه طمّاع و پلیدیم

مپندار که این نیز هلیله‌ست و بلیله‌ست
که این شُهره عقاقیر ز فردوس کشیدیم

حکیمان خبیریم که قاروره نگیریم
که ما در تن رنجور چو اندیشه دویدیم

دهان باز مکن هیچ که اغلب همه جغدند
دگر لاف مپران که ما بازپریدیم


معنی لغات و اصطلاحات
حکیم: اهل حکمت، خردمند، پزشک
بغداد: مرکز حکومت خلفای عباسی، که به داشتن مدارس عالی و دانشمندان و پزشکان ماهر شهرت داشت.
علتیان: بیماران/ علتی: بیمار/ علت: بیماری (خام خوردن علت آرَد در بشر- مثنوی)
بازخریدن: رهانیدن
سَبَل: نوعی بیماری مربوط به چشم است که در آن موی در درون پلک می روید و رگ های چشم متورّم می شود.
بُن: ریشه/ غم بی سر و بن: غم های ناپیدا، و بی حد و اندازه.
چنگاله: آلت فلری باریک و سرکج که در طبابت بکار می رفته است.
فصیح: زبان آور، کاربلد
مسیح: عیسی بن مریم که با دَم خویش بیماران مرده دل و جان را شفا می بخشید.
رهیدن: خلاص شدن، شفا یافتن‌
روبیدن: پاک کردن، جارو کردن
شاهد: نکو روی، زیبا
مه عید: هلال ماه عید فطر
طبیبان الاهیم ز کس مزد نخواهیم: ما برای علاج درد خلق خدا برای خود کیسه ندوخته ایم و در پی کسب درآمد نیستیم. یادآور آیه: قُل ما اَسألُکُم عَلَیهِ مِن اَجر إلا مَن شاءَ اَن یَت‍خِذَ إلی َربه سبیلا ( فرقان:۵۷) بگو من ازشما هیچ مزدی نمی خواهم مگر اینکه کسی بخواهد به سوی پروردگار خویش راهی برگزیند.
طمّاع: حریص و آزمند
هلیله و بلیله: دو نوع داروی گیاهی که می کوبیدند و به عنوان مسهل و قابض به بیمار می خوراندند/ از هلیله قبض شد اطلاق رفت// آن هلیله و آن بلیله کوفتن...(مثنوی).
شُهره: مشهور، زبانزد
عقاقیر: ج عَقّار؛ داروهای گیاهی
فردوس: بهشت
خبیر: آگاه، خردمند
قاروره: ظرف شیشه ای برای گرفتن و نگه داشتن نمونه ادار بیمار// این نبض مرا بگیر و قاروره ببین( دیوان شمس)
لاف مپران: لاف نزن.
____
خلاصه ی کلام مولانا
در این غزل زیبا و دلنشین این است که ما از نوع طبیبان مدعی نیستیم که قاروره ببینیم و نبض بگیریم و مزد ستانیم. ما با یک نظر بیماری های روحی و روانی را درمان می کنیم و برای این کار هم مطالبه ی مزد و پاداش نمی کنیم. دارویی که ما می دهیم ار جنس هلیله و بلیله نیست؛ ما طبیبان عیسی دمیم و داروی مان را از فردوس برین آورده ایم.
مولانا خود این نوع معالجه را تجربه کرده است؛ آنگاه که به بیماری عُجب و غرور مبتلا بود و در دست نااهلان گرفتار آمده بود، شمس تبریز، این حکیم الاهی، از راه رسید و انگشت بر رگ جانش نهاد و دردش را دوا کرد و رفت. در اولین حکایت مثنوی هم که سخن از طبیب الاهی می رود درواقع همان شمس است که جان دردمند مولانا را درمان کرد و از آن همه رنجوری نجاتش داد:
بشنوید ای دوستان این داستان
خود حقیقت نقد حال ماست آن
حالا هم مولانا از پس قرن ها با مثنوی و غزل هایش جان های مشتاق را هدایت و درمان می کند. همچنان که خود فرموده بود(به نقل از رساله سپهسالار): "بعد از ما مثنوی شیخی کند و مرشد طالبان گردد و سایق و سابق ایشان باشد."
مولانا در غزل معروف و دل انگیز: "مرده بُدم زنده شدم..." درواقع داستان ناخوشی خود و معالجه ی پر از شگرد شمس تبریز را با ما در میان می گذارد.

@golhaymaefat
@sokhanranihaa
@sokhanranihaa
🔊فایل صوتی

شب محمّدجواد مشکور

با سخنرانی: آقایان
محمدعلی موحد،
حسن انوری،
مجدالدین کیوانی،
داریوش رحمانیان،
مشکان مشکور
علی دهباشی

خانم‌ها
هایده لاله
نسیم خلیلی

خانه اندیشمندان علوم انسانی
یکشنبه بیست و نهم بهمن‌ماه ۱۴۰۲


.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
اول اردیبهشت‌ ماه جلالی
روز بزرگداشت حضرت سعدی فرخنده باد

💃💕💃💞💃💕💃💞💃💕💃

ای یار ناگزیر که دل در هوای توست
جان نیز اگر قبول کنی هم برای توست

غوغای عارفان و تمنای عاشقان
حرص بهشت نیست که شوق لقای توست

گر تاج می‌دهی غرض ما قبول تو
ور تیغ می‌زنی طلب ما رضای توست

گر بنده می‌نوازی و گر بنده می‌کشی
زجر و نواخت هر چه کنی رای رای توست

گر در کمند کافر و گر در دهان شیر
شادی به روزگار کسی کآشنای توست

هر جا که روی زنده‌دلی بر زمین تو
هر جا که دست غمزده‌ای بر دعای توست

تنها نه من به قید تو درمانده‌ام اسیر
کز هر طرف شکسته‌دلی مبتلای توست

قومی هوای نعمت دنیا همی پزند
قومی هوای عقبی و ما را هوای توست

قوت روان شیفتگان التفات تو
آرام جان زنده‌دلان مرحبای توست

گر ما مقصریم تو بسیار رحمتی
عذری که می‌رود به امید وفای توست

شاید که در حساب نیاید گناه ما
آنجا که فضل و رحمت بی‌منتهای توست

کس را بقای دائم و عهد مقیم نیست
جاوید پادشاهی و دائم بقای توست

هر جا که پادشاهی و صدری و سروری
موقوف آستان در کبریای توست

سعدی ثنای تو نتواند به شرح گفت
خاموشی از ثنای تو حد ثنای توست
 
🖍️📚📖🖍️📚📖🖍️📚📖🖍️📚
Forwarded from 🍀 🌹
Audio
🔺سعدی‌خوانی

▫️خواندنِ سعید رضادوست
▫️نواختنِ مجید رضادوست


اوّلِ اردی‌بهشت‌ماهِ جلالی، روزِ ملّیِ شیخِ اجل؛ سعدی شیرازی گرامی باد.
@sokhanranihaa
@sokhanranihaa
🔊فایل صوتی

آینه در آینه:
کلید فهم شمس و مولانا

روایت شنیدنی استاد محمدعلی موحد

از مقالات شمس تبریز


.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @shekoftandaraftab
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
رمزگشایی از مقالات پر رمز و راز شمس تبریزی
از نظرگاه استاد محمدعلی موحد
(با توجه به کتاب جواهرالقرآن غزالی)
https://www.tg-me.com/shekoftandaraftab
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شبِ مولانا
از مجموعه شب‌های بخارا؛
به مناسبت هفتصدمین سال تولد مولانا
سخنرانی شنیدنی و به‌یادماندنی
استاد محمدعلی موحد / آذرماه ۱۳۸۵
@shekoftandaraftab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هُوَ المَحبوب

ننازم به سرمایهٔ فضلِ خویش
به دریوزه آورده‌ام دست، پیش
خدایا، به عزت، که خوارم مکن
به ذلّ گنه شرمسارم مکن
[بوستان سعدی]


ویدیو: در شبِ یک‌صد‌ سالگی پیر فرزانه و باغبان مثنوی،
دکتر محمدعلی موحد
به همت مجلهٔ بخارا

موسیقی: تار پرشرافتِ استاد فرهنگ شریف
#محمد_علی_موحد

@shrh_masnavi_haghighat
@sokhanranihaa
@sokhanranihaa
🔊فایل صوتی

«از ابراهیم گلستان با استاد محمد علی موحد»

یادداشتی از سیروس علی‌نژاد
در ارتباط و خاطراتِ محمدعلی موحد و ابراهیم گلستان




https://www.tg-me.com/voiceofshams/3
.
Audio
🌿🌿🌿 .تجربه ای از
فایل صوتی

«از ابراهیم گلستان با استاد محمد علی موحد» 1


.
https://www.tg-me.com/voiceofshams/3
Audio
تجربه ای از 
فایل صوتی

«از ابراهیم گلستان با استاد محمد علی موحد» 2


.
https://www.tg-me.com/voiceofshams/3
در فایل اخیر استاد کیهانی در شرح و تفسیر عبارت‌های ذیل از مقالات شمس:
"هرکه را دوست داریم با او جفا کنیم. اندک زَلّت او را صدهزار مکافات کنیم و آن دگر را به کوه‌ها نگیریم."
می‌فرمایند "منظور شمس از "آن دگر را به کوه‌ها نگیریم‌"، این است که خیلی بیشتر از کوه‌ها ... عظمت‌اش بالاتر از کوه‌هاست..."

ولی همچنان‌که یکی از دوستان فاضل متذکر شده‌اند در اینجا سهوی در گفتار جناب کیهانی رخ داده است.
شمس می‌گوید کسی را که دوست بداریم از اندک لغزش او چشم‌پوشی نمی‌کنیم. ولی"آن دگر را که دوست نمی‌داریم، اگر کوه‌ها زلّت هم بکند، اورا مجازات نمی‌کنیم. [چرا که دوستش نداریم و اهمیتی برایش قائل نیستیم.]
"هرکه" و "آن دگر"، در اول هرجمله، تکلیف را روشن می‌کند. شمس در اینجا مشخصاً در مورد دو دسته از آدم‌ها صحبت می‌کند:
۱. آنهایی  که دوست می‌دارد.
۲. آنهایی که دوست نمی‌دارد.

@movahed1302
استاد دکتر محمدعلی موحّد
در فایل اخیر استاد کیهانی در شرح و تفسیر عبارت‌های ذیل از مقالات شمس: "هرکه را دوست داریم با او جفا کنیم. اندک زَلّت او را صدهزار مکافات کنیم و آن دگر را به کوه‌ها نگیریم." می‌فرمایند "منظور شمس از "آن دگر را به کوه‌ها نگیریم‌"، این است که خیلی بیشتر از کوه‌ها…
با سلام و عرض ارادت و تشکر از توضیحتان🙏

در چاپ اول مقالات شمس استاد موحد در انتساب نامه مولانا به قاضی‌القضات شهر دچار خطا شده بود که توسط یکی از خواننده‌گان تصحیح شد. و استاد هم پذیرفتند و تصحیح فرمودند.
من که ریزه خوار سفره استاد موحد هستم و جای خود دارم. حکایت "آنجا که عقاب پر بریزد...." است.
گمان می کنم در وویس خود گفته بودم که این برداشت من است. به برداشت شما دوست عزیزم هم فکر خواهم کرد...

با تشکر از بزرگوار که از پستوی تاریک <صدای شمس> بنده ناقابل را مورد مرحمت خود قرار دادید.

محمد کیهان
2024/05/17 13:07:07
Back to Top
HTML Embed Code: