Audio
سخنرانی

«تحلیلی از وضعیت کنونی اقتصاد ایران»

👤 مسعود نیلی

📌 فایل صوتی سخنرانی در گردهمایی کارآفرینان انرژی
@utfinance
Forwarded from اکوایران
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
زمان مرگ صنایع سوبسیدی

▫️جواد صالحی اصفهانی، اقتصاددان و استاد دانشگاه ویرجینیا تک آمریکا، در گفتگویی اختصاصی با تلوزیون اینترنتی اکوایران، به سوالاتی در خصوص هدفمندی یارانه ها، اشتغال تحصیل کردگان، مشارکت زنان، لزوم یا عدم لزوم بودجه ریاضتی، حداقل دستمزد و بسیاری موارد دیگر پاسخ دهد.

🎙 اینجا بشنوید

#اکونومیست

📺 @ecoiran_webtv
ابعاد اقتصادی سیاستگذاری اقلیمی.pdf
1.3 MB
▪️ لزوم توجه به ابعاد اقتصادی در سیاستگذاری اقلیمی
نویسنده: جان کاکرن
مترجم: بشیر جاویدنیا

🗞 منتشر شده در شماره 439 هفته‌نامه «تجارت فردا»
.
اقتصاد و کسب‌و‌کار
ابعاد اقتصادی سیاستگذاری اقلیمی.pdf
از متن:

تغییر اقلیم یک مساله واقعی و نامطلوب است. اما چه کاری از دست ما ساخته است؟
علم اقتصاد چند دستورالعمل برای ارائه دارد. اولین آنها استفاده از تحلیل هزینه-فایده است: برای هر سیاستی باید مشخص کنیم که چقدر هزینه دارد و چقدر باعث کاهش انتشار کربن خواهد شد. با اینکه هزینه اقتصادی و زیست‌محیطی کربن به درستی مشخص نیست اما تحلیل هزینه-فایده ضروری است تا مطمئن شویم هر کاری را با بیشترین کارایی ممکن انجام می‌دهیم. به بیان دیگر، از اقدامات بیش از حد پر هزینه‌ای که تاثیر کمی در کاهش کربن دارند اجتناب می‌کنیم و اقداماتی که می‌توانند با هزینه کم کربن زیادی را کاهش دهند صرفاً به دلیل از مُد افتاده بودن کنار نمی‌گذاریم.

بدون تکیه بر عدد و رقم، ناچاریم از مُد پیروی کنیم. مُد امروز انرژی بادی، پنل‌های خورشیدی و خودروهای برقی است. چندی قبل قطارهای سریع‌السیر برقی مُد بود. قبل‌ از آن اتانول و سوخت زیستی روی بورس بودند. اما در واقع پاسخ معقول و کارآمد به مساله تغییر اقلیم به احتمال زیاد شامل استفاده از فناوری‌هایی است که الزاماً مُد روز نیستند، و همچنین فناوری‌های جدیدی که الزاماً پشتیبانی سیاسی ندارند. تمرکز روی هزینه-فایده، یا میزان کاهش کربن به ازای هر دلار، برای فراهم کردن بستر رقابت فناوری‌های موجود و همچنین ظهور فناوری‌های جدید ضروری است. روش جایگزین - یعنی روشی که فعلاً ترجیح داده شده - این است که فناوری‌های مختلف بر سر کسب حمایت سیاسی با هم رقابت کنند؛ مکانیزمی که به خوبی می‌شناسیم و از نتایج فاجعه‌بارش خصوصاً در زمینه نوآوری و کاهش هزینه آگاهیم.

... اگر مساله این باشد که چگونه اثرات اقتصادی تغییر اقلیم را کاهش دهیم، «سازگاری» باید بخش بزرگی از پاسخ باشد. این در حالی است که به نظر می‌رسد به اقدامات لازم برای سازگاری با تغییر اقلیم به دیده تحقیر نگریسته می‌شود. اقداماتی چون ساخت مسیل و سد، سکونت در مناطق مرتفع‌تر، نصب دستگاه‌های تهویه مطبوع، جابه‌جایی یا مهندسی محصولات زراعی (برای سازگار کردن آنها با تغییرات اقلیم) و غیره. اگر هزینه‌های لازم برای سازگاری را در طول یکصد سال پخش کنیم عدد بزرگی نخواهد شد.

شاید طرفداران سیاست‌گذاری اقلیمی به این دلیل صحبت از سازگاری را نفی می‌کنند زیرا اگر بتوانیم آسیب‌های احتمالی ناشی از انتشار گازهای گلخانه‌ای را کاهش دهیم آنگاه قضیه دیگر آنقدرها هم ترسناک نخواهد بود. ممکن است تا سال 2100 ایالت میامی 2 متر زیر آب برود، اما آمستردام قرن‌هاست که 2 متر زیر آب است! آنها سد و آب‌بند ساخته‌اند، آن هم با بیل و کلنگ. آمستردام جای بسیار دلپذیری است و به هیچ وجه شباهتی به ویران‌شهری در روزهای پایانی تمدن بشر ندارد.

@BusinessAndEconomics
میلتون فریدمن اول یکی از سخنرانی‌هاش این لطیفه رو تعریف میکنه:

- میدونی فرق کاپیتالیسم و سوسیالیسم چیه؟
- نه، چیه؟
- در کاپیتالیسم انسان از انسان بهره‌کشی میکنه، در حالی که در سوسیالیسم درست برعکسه!
😄😄
@BusinessAndEconomics
عدالت اجتماعی-فقر
مسعود نیلی
فایل سخنرانی در دانشگاه صنعتی شریف با موضوع عدالت اجتماعی و با نگاه ویژه به فقر. این سخنرانی در تاریخ ۲۷ دی ماه ۱۴۰۰ انجام شده است.
Forwarded from شبکه توسعه
🔲⭕️پروفسور بالتازار دروغ بود!
دکتر مجتبی لشکربلوکی

کارتون شیرین و در عین حال احمقانه پروفسور بالتازار را یادتان می‌آید؟ مشکلی که پیش می‌آمد، مسئولین یا مردم شهر به سراغ دانشمند ریزه و محبوب شهر، پروفسور بالتازار می‌رفتند. جناب پروفسور، شروع می کرد به راه رفتن و با فکر کردن و فکر کردن و فکر کردن، یکباره یک فکر بدیع به سرش می‌زد و می‌رفت چهار تا دکمه را می‌زد و یک ماشین بزرگ شروع می‌کرد به کار، و آخرش یک ماده شیمیایی یا یک ماشین دیگری بیرون می‌داد که مسئله را، هرچه که بود، حل می‌کرد. نگاه خیلی از مردم و مسئولین ما به مقوله علم و تکنولوژی نگاهی پروفسور بالتازارانه است! (برداشت از کانال جناب گاو)


☑️⭕️تحلیل و تجویز راهبردی:
جوان تر که بودم فکر می کردم که همه چیز «یک» جواب علمی مشخص دارد که باید آن را کشف کرد. دانشمندان، دکترها و متخصصان، برای من مانند یک بت بزرگ بودند که جواب درست را در آستین شان دارند.
این روزها، هرچند همچنان به علم به عنوان ابزاری برای اداره عاقلانه جوامع معتقدم، اما این بت های قبلی برای من فرو ریختند به چندین دلیل که سه دلیلش را اینجا می نویسم:
۱. اگر علم واقعا دقیق و قطعی است. چرا متخصصان یک رشته یک حرف واحد نمی زنند. خاطرم هست روزی یکی از وزرای اقتصاد می گفت که اگر دو اقتصاددان در یک اتاق باشند معمولا دو نظریه از آن بیرون می آید و گاهی هم سه نظریه!! فقط اقتصاد هم نیست، فیزیوتراپ ها، متخصصین علوم اعصاب، جامعه شناس ها و موزیسین ها هم نظرات و نظریات متفاوتی دارند. بنابراین آن قدرها که ما فکر می کنیم علم (یا دست کم نمادهای علم) قطعی و دقیق نیست.

۲. فهمیدم علوم انسانی و اجتماعی که بیشتر مرتبط با کشورداری و توسعه هستند اصلا به میزان علوم پایه و مهندسی دقیق نیستند. محاسبات نیوتونی، استاتیک و مقاومت مصالح در ساختن یک پل در سان فرانسیسکو و سبزوار یکی است. اما مدیریت دو شرکت همسایه در یک شهر چه سان فرانسسیسکو باشد چه سبزوار متفاوت است و غیرقابل تقلید.

۳. فهمیدم در کشورداری و اداره سازمان، اصلا ما با مسایل شسته رفته سروکار نداریم. مسایلی هستند که چندبعدی اند (مثلا هم جنبه اقتصادی دارد هم جنبه اجتماعی) و هم ساختارنایافته (هیچ کس به درستی نمی تواند تمام ابعاد مساله را ببیند و درک کند) و هم مانند یک موجود زنده عمل می کنند (وقتی راه حلی را اجرا می کنی مساله به شکل دیگری در می آید).

به پیش بینی های غلط و تجویزهای اشتباه همان بت های سابق دیگر اشاره نمی کنم.

چه باید کرد؟

تا اطلاع ثانوی به این جمع بندی رسیده ام که برای اداره کشور و سازمان باید از فرمول زیر پیروی کنم.

۱. بالتازاری به دنیا نگاه نکنم. فکر نکنم که با صرف تفکر آن هم به صورت فردی می شود به راه حل رسید. بلکه اولا بخشی از راه حل احتمالا حاصل آزمایش، سعی و خطا، پایلوت کردن (اول اجرا بعد تفکر) است و دوم اینکه هیچ کس از ما عقل کل نیست! بنابراین باید با کوششی جمعی به حقیقت رسید.

۲. بپذیرم که چون موضوعات بین رشته ای هستند، همه اطلاعات نزد یک فرد نیست و همه راه حل ها به ذهن یک فرد نمی رسد. بنابراین مهم ترین تکنولوژی/متدولوژی حل مساله، «گفتگو» است. هنر رهبران کشورها و سازمان ها ایجاد فضایی برای گفتگوی آزاد فراگیر است. کسانی که با من مخالفت می کنند بزرگ ترین خدمت را می کنند چون سوراخ های احتمالی راه حل را بدون هزینه به من نشان می دهند. مخالفان را به سکوت نکشانم.

۳. تا آنجا که می توانم باید حساب و کتاب کنم. تحلیل هزینه-منفعت کنم. عدد و رقم و تحلیل باید مبنای کار من باشد اما چون ما نمی توانیم مطمئن باشیم که به جواب قطعی و بهینه رسیده ایم، بسیاری از تصمیمات توافقی است و نه انتخاب بهینه. بنابراین اقناع و اجماع بین ذینفعان کلیدی برای حل مسایل جمعی بسیار مهم است. ترکیبی از عقلانیت ابزاری و عقلانیت تفاهمی (به تعبیر هابرماس فیلسوف معاصر).

حل مساله در کشور و سازمان یعنی ترکیبی از اقدام، تست، آزمایش، تحلیل، ایده یابی، بحث، نقد و گفتگو و نه فقط فکر کردن و پژوهش علمی. حل کردن مساله ملی یعنی بررسی بین رشته ای، اجماع و توافق جمعی روی معقول ترین و حساب شده ترین گزینه ها نه فقط اینکه یک فرد یک مساله را معجزه وار حل کند. باور کنیم پروفسور بالتازاری وجود ندارد. کشورداری بالتازاری و مدیریت بالتازاری یک توهم است. اگر در جستجوی توسعه هستیم نگاهمان را در مورد علم، دانشمندان، حل مسائل ملی، اهمیت گفتگو و اجماع روزآمد کنیم.

شبکه توسعه (@I_D_network)
به نقل از کانال شخصی مجتبی لشکربلوکی (@Dr_Lashkarbolouki)
سه نسخه از بازار آزاد

فرق «بازار آزاد وحشی» (مدلی که مثلا برخی دست‌راستی‌های افراطی آمریکایی به آن تمایل دارند) با «بازار آزاد کنترل‌شده» که مثلا در کشورهای اسکاندیناوی می‌بینیم کجا است؟ به نظرم حداقل سه نسخه از بازار آزاد را می‌شود از هم تفکیک کرد. اول از شباهت‌ها شروع کنیم که نقطه اشتراک هر سه روی‌کرد این است که قابلیت کلی نظام بازار در دو امر مهم «تنظیم درست انگیزه‌های فردی» و «تجمیع اطلاعات غیرمتمرکز» را به رسمیت می‌شناسند. ولی در مورد حد و حدود این موضوع با هم اختلاف دارند.

۱) نسخه ایدئولوژیک (یا لیبرتارین) که بازار را امری مطلق و در حد یک ارزش می‌داند، اصولا قایل به شکست آن در هیچ موردی نیست، راه حل همه مشکلات را در ازادسازی و سپردن به بازار می‌داند و تقریبا قایل به هیچ نوع مقررات‌گذاری نیست. ممکن است چنین نگاهی فضایی و تخیلی به نظر برسد ولی افراد با نفوذی وجود دارند که ضمنی یا صریح از این نسخه دفاع می‌کنند.

۲) نسخه عمل‌گرا (یا کتاب‌درسی) که قایل به وجود شکست‌های موردی در بازار است و لذا دخالت دولت در اموری مثل مقررات‌گذاری محیط‌زیست یا شکل‌دهی به بازار بهداشت و بیمه و حفظ ثبات نظام بانکی و امثال آن را در راستای «ارتقای کارایی» لازم و موجه می‌داند ولی این مداخله‌ها را حداقلی و با احتیاط توصیه می‌کند.

۳) نسخه تعدیل‌شده که معتقد است بازار را صرفا به خاطر «شکست در تخصیص بهینه» نیست که باید کنترل کرد٬ بل‌که مجوز برای مداخله‌های موردی دیگر هم وجود دارد. این کنترل‌ها و مداخله‌ها می‌توانند حداقل به دو دلیل کلیدی باشند:
۳-۱) تنفربرانگیز بودن (Repugnancy) سپردن برخی امور اساسی جامعه انسانی (مثل خدمت وظیفه عمومی٬ زندان‌ها٬ هنر، اهدای اعضای بدن، حتی سیاست و الخ) به بازار. در این موارد باید پای بازار را از قاعده حاکم بر تخصیص منابع بیرون کشید و حتی به قیمت تحمل برخی «ناکارایی‌ها» اجازه نداد که منطق اقتصادی بر این نوع امور انسانی حاکم باشد.
۳-۲) قاعده عدالت برای جاماندگان از مسابقه: به دلایل مختلف (مثل توانایی ذهنی و جسمی و روحی٬ پیشینه خانواده٬ شبکه اجتماعی و الخ) افراد با شرایط اولیه برابر وارد مسابقه بازار آزاد نمی‌شوند یا حتی ممکن است در میانه مسابقه ناگهان گرفتار چنین شرایطی شوند. این‌جا است که به قیمت پذیرفتن برخی «ناکارایی‌ها» و حتی «رانت‌جویی‌ها» و «سواری مجانی» باید خشونت عینی و ذهنی ناشی از احتمال افتادن در آن تله را برای همه افراد جامعه به حداقل رساند.

همانند هر طبقه‌بندی دیگری٬ این سه‌گانه احتمالا نادقیق است و گزینه‌های محتمل دیگری در بین این طیف از قلم می‌اندازد ولی تصور می‌کنم درصد خوبی از فضای حالت فعلی جوامع مبتنی بر بازار آزاد را پوشش می‌دهد. البته یک صورت‌بندی دیگر می‌تواند حول این باشد که آیا قاعده بازار آزاد را صرفا در تخصیص منابع تولید حاکم می‌دانید یا در همه شئون. تحلیل این زاویه موضوع نوشته دیگری می‌طلبد.

در بیست سال گذشته مدافعان اقتصاد آزاد در ایران در مصاف با دولتی‌گرایی افراطی، مداخله بیش از حد و تخصیص بوروکراتیک منابع در دهه‌های گذشته، عملا از نسخه‌ یک و اخیرا نسخه دو بازار آزاد دفاع کرده‌اند و بحث‌های انتقادی و تبیین حول نسخه سوم آن کم‌رنگ بوده است. به نظر می‌رسد سطح آگاهی جامعه از مزایا و کاستی‌های نظام بازار و اقتصاد آزاد به حدی رسیده است که باید از گفتمان «آزادسازی و مقررات‌زدایی صرف» عبور کنیم و وارد جزییات بیش‌تری در مورد حدود و ثغور بازارها شویم.

کانال «یک‌ لیوان چای داغ»، https://www.tg-me.com/hamedghoddusi
Forwarded from Anarchonomy
یک نمونه تاریخی در رد افسانه «الان همه‌چیز رو یه جوری میسازندکه زود خراب بشه».
در دهه ۱۹۴۰ هزینه سالانه تعمیر تلویزیون ۵۰ دلار بوده! و همه پذیرفته بودند که باید هی خرجش کنند.
آیا سیاست‌های اخیر دولت نوعی «اصلاحات اقتصادی» است؟

...وقتی نرخ ارز دولتی مدام پایین نگه داشته شود و نرخ ارز در بازار آزاد مدام بالا برود، روزی می‌رسد که دولت می‌بیند یا به خاطر کاهش قیمت نفت یا تحریم دیگر نمی‌تواند آن نرخ مد نظرش را اعمال کند و کنترل از دستش خارج شده است؛ یا می‌بیند قیمت انرژی را آن‌قدر پایین تعیین‌ کرده و ثابت نگه داشته که مقدار زیادی از حامل‌ها به طرق مختلف قاچاق می‌شوند و چیزی برای صادرات و حتی مصرف داخل نمانده است. تصمیم‌گیرنده به عینه می‌بیند حرکت در مسیری که داشته دیگر ممکن نیست و «مجبور است» مسیر را عوض کند، نه اینکه ترجیحاتش یا دیدگاهش نسبت به سیاست‌گذاری اقتصادی تغییر کرده باشد. پس مجبور است برخی قیمت‌ها را تغییر بدهد تا بتواند به همان مسیر قبلی ادامه دهد. چنین اقدامی به‌وضوح اصلاح اقتصادی نیست بلکه گامی دیگر از همان رویکرد تعیین و تثبیت قیمت‌ها و عنوانش «کنترل اداری اقتصاد» است. هیچ تصمیم‌گیرنده‌ای در کشور ما تاکنون اذعان نکرده است که شیوۀ سیاست‌گذاری و عملکردش غلط بوده و تصمیم گرفته است اقتصاد را براساس آزادسازی قیمت‌ها اداره کند.

متن کامل مصاحبه مسعود نیلی با تجارت فردا
Forwarded from هم پرسه (Shahab Ghadiri)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چرا نهادهای دموکراتیک برای توسعه پایدار ضروری است؟

✍🏻 دارون عجم‌اغلو، اقتصاددان امریکایی ارمنی‌تبار زاده ترکیه است. او را به عنوان یکی از ۱۰ اقتصاددان پراستناد جهان می‌شناسند. کتاب مشهور او «چرا ملت‌ها شکست می‌خورند: ریشه‌های قدرت، شکوفایی و فقر» که برای خوانندگان غیرمتخصص نوشته شده، یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های قرن بیست‌ویکم است.

🔻عجم‌اغلو در این مصاحبه درباره ضرورت نهادهای دموکراتیک و عوامل لازم دیگر برای توسعه اقتصادی پایدار توضیح می‌دهد.

ترجمه و زیرنویس: علی نانوایی

#هم_پرسه #دارون_عجم_اغلو #اقتصاد #توسعه #توسعه_پایدار #فقر #شکست #دموکراسی #نهادگرایی #دموکراتیک #همپرسه

همراه ما شوید👇
@hamporseh
Forwarded from Finance & Economics
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🖥 ویدیو

مجموعه آزادی انتخاب - قسمت اول/ بخش اول

👤 میلتون فریدمن

@utfinance

📌 «آزادی انتخاب»، عنوان یک مجموعه تلویزیونی ده قسمتی است که در سال ۱۹۸۰ به نویسندگی و اجرای میلتون فریدمن از شبکه‌ی تلویزیونی «پی بی اس» پخش شد.
هر قسمت مشتمل بود بر دو بخش؛ بخش اول مستندی بود که فریدمن اجرا می‌کرد، و بخش دوم گفت‌وگویی بود میان موافقان و مخالفان، اعم از دانشگاهیان، سیاستمداران و بازرگانان.

©️ ترجمه از اکوایران
@utfinance
Forwarded from Finance & Economics
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🖥 ویدیو

مجموعه آزادی انتخاب - قسمت دوم

👤 میلتون فریدمن

@utfinance

📌 «آزادی انتخاب»، عنوان یک مجموعه تلویزیونی ده قسمتی است که در سال ۱۹۸۰ به نویسندگی و اجرای میلتون فریدمن از شبکه‌ی تلویزیونی «پی بی اس» پخش شد.
هر قسمت مشتمل بود بر دو بخش؛ بخش اول مستندی بود که فریدمن اجرا می‌کرد، و بخش دوم گفت‌وگویی بود میان موافقان و مخالفان، اعم از دانشگاهیان، سیاستمداران و بازرگانان.

©️ ترجمه از اکوایران
@utfinance
Forwarded from چُراز
🔵 آلودگی هوا چه ربطی به قیمت دلار داره؟

🔸چه‌طور هوای تهران و کلانشهرهای ایران، اینقدر آلوده می‌شه؛ افزایش آلودگی هوا چه تاثیری روی قیمت دلار داره؛ و این بحران به کجا خواهد رسید؟

این روزها نفس کشیدن برای همه سخت شده، وضعیت آب‌وهوای امسال تهران فاجعه بوده، سال 1401 آلوده‌ترین هوارو در ده سال اخیر داشته.این آلودگی چه‌طور ایجاد می‌شه؟
وارونگی دما
علت به وجود اومدن این آلودگیه، وارونگی دما به پدیده‌ای می‌گن که عموما زمستون‌ها رخ می‌ده و یه لایه هوای گرم بالای لایه هوای چسبیده به سطح کره زمین تشکیل می‌شه.
در حالت عادی وقتی از سطح زمین به سمت بالا حرکت کنید، هوا آروم آروم سرد می‌شه؛ یعنی لایه‌های هوایی‌ای که از سطح زمین فاصله بیشتری دارند، سنگین‌تر هستند. همین باعث می‌شه لایه‌های هوایی جابه‌جا بشن و هوای گرم و آلوده‌ای که بالای کلانشهرها وجود داره، به لایه‌های بالایی جو منتقل بشه. ولی در زمستون اینطور نیست. در فصول سرد سال، دمای سطح زمین پایین‌تره و برای همین هوای نزدیک به سطح زمین به اندازه کافی گرم نمی‌شه، همین باعث می‌شه اوایل روز که سطح زمین دمای بیشتری داره، یه لایه هوای گرم ارتفاع بگیره و بالای لایه هوای سردِ نزدیک به زمین، قرار بگیره. هوای سرد به دلیل سنگینی‌اش حرکت نمی‌کنه و به دلیل فعالیت‌های صنعتی و عوامل آلودگی متعددی که در کلانشهرها وجود داره، هوا آلوده و آلوده‌تر می‌شه و تبدیل می‌شه به این چیزی که الان هست!

🔸چرا حجم آلودگی در ایران اینقدر بالاست؟ مگه باقی دنیا زمستون ندارن؟
چرا هوای کلانشهرهای اونا آلوده نمی‌شه؟
وارونگی دما در باقی کشورهای دنیا هم اتفاق می‌افته اما نکته اینجاست که اون‌ها عوامل ایجاد آلودگی به مراتب کمتری دارند. در ایران به خصوص در تهران، به دلیل استفاده از سوخت مازوت در نیروگاه‌ها، آلودگی هوا شدت بیشتری پیدا می‌کنه.

🔹چرا از مازوت که آلودگی بسیار شدیدی تولید می‌کنه، استفاده می‌شه؟
اینجاست که آلودگی هوا به گاز و دلار و اقتصاد ارتباط پیدا می‌کنه. قبل اینکه توضیح بدیم، بذارید چندتا آمار بهتون بگیم. ایران دارنده دومین ذخایر گازی در کل دنیاست و سومین تولیدکننده بزرگ گاز در کل جهانه، اما با این وجود معادل هفت کشور بزرگ اروپایی گاز مصرف می‌کنه. آلمان در حالی که جمعیتی نزدیک به ایران داره و میزان تولید ناخالص داخلیش حدود ۴ برابر ایرانه، مصرف گازش کمتر از یک سوم ایرانه. مصرف گاز سرانه در ایران 5.5 برابر سرانه جهانیه و ایران چهارمین مصرف‌کننده‌ی گاز در کل جهان بعد از آمریکا و روسیه و چینه! دولت در ایران کاری کرده که مصرف گاز مردم و صنایع و نیروگاه‌ها به شدت بره بالا و کشور در حال حاضر گاز کم آورده و قراره دچار بحران کمبود گاز بشه! میزان ناترازی گاز در زمستان امسال به حدود ۲۴۰ میلیون مترمکعب در روز رسیده و 95 درصد گاز تولیدی کشور در داخل مرزها دود می‌شه می‌ره هوا. ولی دولت چرا چنین فاجعه‌ای رو رقم زده؟
احمد زراعتکار، رئیس امور انرژی سازمان برنامه و بودجه کشور گفته: اگر مصرف گاز در کشور بر اساس ترازنامه فعلی(بدون صرفه‌جویی) دنبال شود، طی سال‌های آینده حداقل 512 میلیون مترمکعب در روز ناترازی تولید و مصرف گاز در کشور رقم می‌خورد. اگر مردم برای جبران کمبود گاز صرفه‌جویی کنند و سیاست‌های فعلی، بهینه‌سازی قیمتی و غیر قیمتی موثر واقع شود، باز هم 111 میلیون مترمکعب کسری گاز برای کشور پیش‌بینی می‌شود. این رقم معادل تولید پنج فاز در پارس جنوبی است و با این حساب بحران کمبود گاز حداقل تا سال 1420 در کشور ماندگار است.

🔸ولی چرا بحران کمبود گاز داریم؟ چرا هوا برای نفس کشیدن نداریم؟
چرا قیمت دلار داره سر به فلک می‌کشه؟
سیاستمدار خوش‌نیت ایرانی، باید مردم رو راضی نگه داره؛ دوست داره قیمت دلار رو پایین بیاره، آب و برق و گاز مجانی برای مردم فراهم کنه و سطح رفاهشون رو افزایش بده؛ برای همین میاد میگه "قیمت گاز نباید از این عددی که من میگم بالاتر باشه." گاز ارزون رو در اختیار صنعت و بخش تجاری و بخش خانگی قرار می‌ده تا کیف کنن و پولی بابت مصرفشون نپردازن. به صنایع هم میگه: "حالا که دارم گاز ارزون در اختیارتون میذارم، باید محصولاتتون رو هم ارزون به مردم بفروشید." علاوه بر این، گاز ارزون رو در اختیار نیروگاه‌ها هم میذاره و بهشون میگه "برق رو باید ارزون به مردم بفروشید." مردم هم وقتی می‌بینن گاز اینقدر ارزونه، طبیعیه که زیاد مصرف می‌کنن، اگر زیاد مصرف نکنن یعنی عقلشون کار نمی‌کنه. بخش تجاری و صنعت هم حسابی مصرف می‌کنه. مصرف برق می‌ره بالا و نیروگاه‌ها مجبور می‌شن بیشتر برق تولید کنن و در نتیجه بیشتر گاز مصرف می‌کنن، چون 86 درصد تولید برق کشور بر پایه سوخت گاز تولید می‌شه. همین می‌شه که مصرف گاز اینقدر می‌ره بالا که بعد از چندسال الان به جایی رسیدیم که گاز کم اومده.
Forwarded from چُراز
اقتصاد و کسب‌و‌کار
🔵 آلودگی هوا چه ربطی به قیمت دلار داره؟ 🔸چه‌طور هوای تهران و کلانشهرهای ایران، اینقدر آلوده می‌شه؛ افزایش آلودگی هوا چه تاثیری روی قیمت دلار داره؛ و این بحران به کجا خواهد رسید؟ این روزها نفس کشیدن برای همه سخت شده، وضعیت آب‌وهوای امسال تهران فاجعه بوده،…
وقتی قیمت گاز پایینه، هیچکسی چه برای مصرف خانگی چه برای مصرف صنعتی یا نیروگاهی، سراغ تکنولوژی روز نمی‌ره و سعی نمی‌کنه برای مدیریت مصرف، تجهیزاتش رو به روز کنه. گاز ارزونه و طبیعتا هیچکسی دیوونه نیست که خرج بیخودی برای خودش بتراشه. علاوه بر این، وقتی ما تحریم هستیم، نمی‌تونیم روی استخراج از میادین نفتی و گازی‌مون سرمایه‌گذاری کنیم و برای همین تولید هم به اندازه‌ای که جوابگوی مصرفمون باشه، افزایش پیدا نمی‌کنه. طبق گفته وزیر نفت، ایران اگر نتونه 70 میلیارد دلار روی میادین گازی‌اش سرمایه‌گذاری کنه، در آینده‌ای نزدیک به واردکننده گاز تبدیل خواهد شد. این در حالیه که اگر ایران می‌تونست به همون نسبتی که روسیه و قطر دارن از ذخایرشون گاز استخراج می‌کنن، گاز استخراج کنه، می‌تونست به ترتیب 90 و 15 میلیارد دلار درآمد از صادرات گازش داشته باشه اما الان نه تنها گازی برای صادرات نداره برای مصرف داخل هم کم آورده!

🔷وقتی گاز کم میاد، دولت چندتا گزینه بیشتر نداره؛
🔸گزینه اول اینه که قیمت رو زیاد کنه تا مصرف بخش خونگی و تجاری و صنعتی و نیروگاهی کاهش پیدا کنه. ولی اینکار صدای همه مردم رو درمیاره پس سراغش نمی‌ره.
🔸گزینه دوم اینه که گاز کمتری به نیروگاه‌ها بفروشه تا بخش‌های دیگه کمبود نداشته باشن. وقتی دولت چنین تصمیمی می‌گیره، دوتا اتفاق می‌افته‌؛ یا قطعی برق خواهیم داشت یا آلودگی هوا! اگر نیروگاه‌ها گاز به دستشون نرسه و دولت بهشون اجازه نده برای تولید برق مازوت بسوزونن، قطعی برق خواهیم داشت. پارسال همین اتفاق افتاد و مردم زیاد عصبانی شدن. برای همین دولت امسال خلاقیت به خرج داده و تصمیم گرفته کاری کنه که قطعی برق نداشته باشیم. اما خب نیروگاه‌ها به اندازه کافی گاز ندارن برای تولید برق مورد نیاز مردم. پس چه‌جوری برق قطع نمی‌شه؟ با استفاده از مازوت! نیروگاه‌ها مازوت می‌سوزونن و نتیجه‌اش می‌شه آمار خیره‌کننده و بی‌سابقه‌ای که امسال در زمینه آلودگی هوا داشتیم.
🔸گزینه‌های بعدی دولت برای مدیریت بحران کمبود گاز، قطع کردن گاز صنایع و همینطور کاهش صادراته. جالبه بدونید امسال کف‌گیر طوری خورده ته دیگ که دولت هم بعضا گاز صنایع رو قطع کرده هم صادرات رو کاهش داده. صنایع هم برای اینکه ضرر نکنن، مثل نیروگاه‌ها به سوختن مازوت رو آوردن. سوختن مازوت هم یعنی آلودگی هوای بیشتر! کاهش صادرات هم یعنی کاهش دلارهای در دست دولت و در نتیجه بالاتر رفتن قیمت دلار!
اگر ایران اندازه کشوری مثل آلمان که تقریبا هم‌جمعیت ایرانه، گاز مصرف می‌کرد، الان دو برابر مصرف گاز آلمان یعنی حدود ۱۶۰ میلیارد مترمکعب در سال گاز برای صادرات به اروپا داشت و بر اساس قیمت‌های پارسال حدود ۶۰ میلیارد دلار درآمد کسب می‌کرد. جالبه بدونید که حجم کل اقتصاد ایران در سال 2022، 360 میلیارد دلاره! پول‌های هنگفتی که اگر به دست می‌اومد و درست ازش استفاده می‌شد، می‌تونست اقتصاد ایران رو طی چند سال متحول کنه.

🔷سیاستمدار خوش‌نیت با یک تیر هزاران نشونه رو می‌زنه. قیمت رو دستوری پایین نگه می‌داره و در عوض آلودگی هوا، قیمت بالای دلار و قطعی برق رو برای ملت به ارمغان میاره.
Forwarded from چُراز
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔷 مادر همه‌ی بدبختی‌ها

🔸چرا بزغاله‌ها را در دریا پرت می‌کنند؟
🔹 چرا جوجه‌ها را زنده به گور می‌کنند؟
🔸کمبود ماسک و انسولین چه علتی دارد؟
🔹دلیل قاچاق شدن روغن و بنزین و دام از مرزهای ایران چیست؟
🔸چرا گاوهای آبستن و شیرده را می‌کشند؟

📍به نظر شما برای کنترل رشد قیمت‌ها و نجات دادن قدرت خرید مردم چه باید کرد؟

این ویدئو با همکاری مجموعه رسانه‌ای اکوایران ساخته شده است.
📺@ecoiran_webtv

Youtube: Choraz
Instagram: Chorazmedia
Twitter: Chorazmedia

📱@choraz
برای راه‌اندازی یک کسب‌و‌کار جدید (دریافت مجوزها و طی مراحل قانونی) به چند روز زمان نیاز است:

Venezuela 🇻🇪: 230
Cambodia 🇰🇭: 99
Iran 🇮🇷: 73
Chad 🇹🇩: 58
Ecuador 🇪🇨: 49
South Africa 🇿🇦: 40
Poland 🇵🇱: 37
Paraguay 🇵🇾: 35
Iraq 🇮🇶: 27
Czechia 🇨🇿: 25
Austria 🇦🇹: 21
India 🇮🇳: 18
Brazil 🇧🇷: 17
Finland 🇫🇮: 13
Indonesia 🇮🇩: 13
Argentina 🇦🇷: 12
Japan 🇯🇵: 11
Italy 🇮🇹: 11
Russia 🇷🇺: 10
China 🇨🇳: 9
Mexico 🇲🇽: 8
Germany 🇩🇪: 8
Nigeria 🇳🇬: 7
Turkey 🇹🇷: 7
UK 🇬🇧: 5
USA 🇺🇸: 4
France 🇫🇷: 4
UAE 🇦🇪: 4
Denmark 🇩🇰: 4
Australia 🇦🇺: 2
Canada 🇨🇦: 2
Hong Kong 🇭🇰: 2
Georgia 🇬🇪: 1
New Zealand 🇳🇿: 1
منبع
Forwarded from فردای اقتصاد
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
راز بقای نیم‌قرن تورم در ایران/ فرهاد نیلی از ریشه‌های ساختاری می‌گوید

◻️ریشه‌های تورم مزمن در ایران اخیرا به مهمترین بحث محافل فکری و اقتصادی در ایران تبدیل شده است. این موضوع همان مبحث مهمی است که «دکتر فرهاد نیلی» در گفت‌وگوی مفصلی که با «فردای اقتصاد» در آبان ماه پارسال انجام داد به صورت ریشه‌ای به آن پرداخت. با توجه به اینکه این مصاحبه اخیرا به صورت تقطیع شده یا مونتاژهای نامربوط در شبکه‌های مجازی منتشر می‌شود که ممکن است پیام علمی این مصاحبه را تحت‌الشعاع قرار دهد یا پیام نادرستی خلاف نظر مصاحبه شونده القا کند «فردای اقتصاد» فیلم کامل مصاحبه را در تلگرام منتشر می‌کند. برای دسترسی به این فیلم در سایت «فردای اقتصاد» اینجا را کلیک کنید.

@Feghtesad
▪️ رابطه تورم با قیمت ارز و قیمت انرژی

یک جزیره فرضی را در نظر بگیرید. در سال ۸۹ در این جزیره ۱۰۰ واحد کاغذ سبز داشتیم (دلار)، ۱۰۰۰ واحد کاغذ آبی داشتیم (ریال) و ۱۰۰۰ واحد هم سبدی از کالاها (شامل مواد غذایی، انرژی، آموزش)

سال ۹۹ در همان جزیره ۱۲۰ واحد کاغذ سبز داریم، ۳۰۰۰ واحد کاغذ آبی داریم و با توجه به نرخ رشد اقتصادی صفر همان مقدار کالای سال ۸۹ را داریم (۱۰۰۰ واحد)

در نتیجه:

در سال ۸۹ در بهترین صورت شما هر ورق کاغذ سبز را با ۱۰ ورق کاغذ آبی مبادله می‌کردید.
در سال ۹۹ در بهترین صورت شما هر ورق کاغذ سبز را با ۲۵ ورق کاغذ آبی مبادله می‌کنید.
یعنی قیمت دلار (نسبت به ریال) ۲.۵ برابر شده.

در سال ۸۹ با هر ورق کاغذ آبی (ریال) یک سبد کالا می‌توانستید بخرید.
در سال ۹۹ با هر ۳ ورق کاغذ آبی (ریال) یک سبد کالا می‌توانید بخرید.
یعنی قیمت‌ سبد کالاها ۳ برابر شده.

به این پدیده کاهش ارزش پول یا «تورم» می‌گویند و دلیلش هم رشد نقدینگی (افزایش کاغذهای آبی) است.

حال بیایید یک جنبه دیگر به مساله اضافه کنیم:

دولت جزیره می‌گوید اگر در سال ۸۹ هر واحد انرژی را مثلا با ۱۰ ورق آبی می‌توانستید بخرید، در سال ۹۹ هم باید با همان ۱۰ ورق بتوانید بخرید. اتفاقی که رخ می‌دهد این است که شما هنوز کل سبد کالا را با ۳ برابر قیمت سال ۸۹ خواهید خرید (چون تعداد کاغذ آبی زیاد شده) اما چون دولت اجازه نداده قیمت انرژی تغییر کند، پس قیمت بقیه کالاها بیشتر از ۳ برابر افزایش خواهد یافت. در نتیجه مردم هر چه قدر که بتوانند سهم انرژی را در سبد کالاهای مصرفی خود افزایش داده و از سهم ۲ کالای دیگر کم می‌کنند (البته چون انرژی جایگزین دو کالای دیگر نیست این تغییر سهم محدود خواهد بود)

اما در بلندمدت چون عرضه انرژی محدود است نهایتاً دولت نمی‌تواند از افزایش قیمت انرژی جلوگیری کند. در این شرایط اثر افزایش قیمت انرژی روی رفاه مردم بسیار بیشتر از حالتی خواهد بود که این افزایش همزمان با سایر کالاها رخ می‌داد. زیرا در طول زمانی که قیمت انرژی ثابت بود، سهم انرژی در سبد مصرف مردم بیشتر شده پس افزایش قیمت آن اثر رفاهی منفی بیشتری خواهد داشت. همچنین هر چه بازه زمانی سرکوب قیمت انرژی طولانی‌تر باشد، این اثر رفاهی منفی شدیدتر خواهد بود.

منبع: توئیتر خانم دکتر نجفی (@fatemenajafi10) - با اندکی ویرایش
2024/04/30 16:14:54
Back to Top
HTML Embed Code: