پادشاهی هنگام پوست کندن سیبی با یک چاقوی تیز٬ انگشت خود را قطع کرد. وقتی که نالان طبیبان را می‌طلبید٬ وزیرش گفت: «هیچ کار خداوند بی‌حکمت نیست.»
پادشاه از شنیدن این حرف ناراحت‌تر شد و فریاد کشید: «در بریده شدن انگشت من چه حکمتی است؟» و دستور داد وزیر را زندانی کنند.
روزها گذشت تا اینکه پادشاه برای شکار به جنگل رفت و آن جا آن قدر از سربازانش دور شد که ناگهان خود را میان قبیله‌ای وحشی تنها یافت. آنان پادشاه را دستگیر کرده و به قصد کشتنش به درختی بستند. اما رسم عجیبی هم داشتند که بدن قربانیانشان باید کاملاً سالم باشد و چون پادشاه یک انگشت نداشت او را رها کردند و او به قصر خود بازگشت. در حالی که به سخن وزیر می‌اندیشید دستور آزادی وزیر را داد. وقتی وزیر به خدمت شاه رسید٬ شاه گفت: «درست گفتی، قطع شدن انگشتم برای من حکمتی داشت ولی این زندان رفتن برای تو جز رنج کشیدن چه فایده‌ای داشته؟»
وزیر در پاسخ پادشاه لبخند زد و پاسخ داد: «برای من هم پر فایده بود چرا که من همیشه در همه حال با شما بودم و اگر آن روز در زندان نبودم حالا حتماً کشته شده بودم.»

#حكايت؛ امثال و حکم
این ماسکها به گوشهاشون یه کش نازک وصل بود ... چشمهاشونم سوراخ میشد چقدر ذوق میکردیم از اینا میزدیم به صورتمون .
آدم‌ها قند را می‌شکنند تا از طعمش استفاده کنند رکورد را می‌شکنند تابه افتخار برسند ؛
هيزم را می‌شکنند تا به گرمای آتش برسند ؛
غرور را می‌شکنند به‌افتادگی برسند ؛
سكوت را می‌شکنند به‌آوازی برسند !!

آدم‌ها برای تمام
شکستن‌ها دلایل خوبی دارند
امــا من هنوز نفهمیدم
که چرا آدم‌ها دل‌ را می‌شکنند ؟
پدرم برای لقمه نانی بخور و نمیر شب و روز کار می‌کرد و معتقد بود: آبروی یک مرد در گروی این است که خانواده‌اش گرسنه نماند و بدترین کار یک دولت این است که مردم‌اش گرسنه باشند ! کاش می‌شد قانون‌ها را تغییر داد که کارگرها بتوانند نامزد ریاست جمهوری شوند ...
روزی یک شیخی از کودکی خردسال پرسید: فرزندم مسجد این محل کجاست؟ کودک گفت: آخر همین خیابان، به طرف چپ بپیچید،آن جا گنبد مسجد را خواهی دید.
شیخ گفت: آفرین فرزند!من هم اکنون در آنجا سخنرانی دارم، تو میخواهی به سخنانم گوش دهی؟ کودک پرسید: درباره چه چیزی صحبت میکنی حاج آقا!؟ شیخ گفت: می خواهم راه بهشت را به مردم نشان دهم!

کودک خندید و گفت: تو راه مسجد را بلد نیستی، می خواهی راه بهشت را به مردم نشان دهی...!!!
تصویر زیبا و تازه منتشر شده‌ای از استاد «محمدرضا شجریان» در ویژه‌نامه اردیبهشت مجله «قهوه»
تا 40 سالگی که مغزم
خوب کار میکرد
به ریاضیات پرداختم،
از 40 تا 60 سالگی به فلسفه
و در اواخر که به کلی مغزم
کار نمیکرد به سیاست پرداختم!

👤 برتراند راسل

 
اولین تاریخچه نوشیدن قهوه به قرن پانزده اعراب برمیگردد !☕️

هنگامی که قهوه به اروپا رسید در ابتدا به عنوان "نوشیدنی مسلمانان" معروف بود ولی هنگامی که پاپ به آن علاقمند شد در اروپا نیز رواج یافت
بازی شادی تماشا

سال 1365

مجید قناد و گروهش
فردا ساعت 13:30
پیش فروش توکن همستر کامبت با نماد HMSTR$ در صرافی KuCoin، شروع میشه تا زمان عرضه توکن یعنی اول ماه جولای (۱۲تیر) ادامه داره؛

https://www.tg-me.com/hamsTer_kombat_bot/start?startapp=kentId820657806

هنوزم دیرنشده دوستان زودتر استارت کنید
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هیتلر پسر استالین را گروگان گرفته بود و پیشنهاد معاوضه او با ژنرال اسیر آلمانی را داد.
استالین پاسخ داد:
"من ژنرال نمیدهم که گروهبان بگیرم"
نیمکت های پارک های کشور بلغارستان برای تشویق مردم به کتاب و کتابخوانی به شکل کتاب ساخته شده👌
بعد از شما اخلاصمان به اختلاس رفت!
ایمانمان رنگ باخت!
محبت ها و بردباری ها تمام شد!
و صفا و سادگی در رنگ دنیا محو شد!
روستای چوپانان منظم‌ترین روستای خشتی جهان

روستایی که هیچ کوچه بن‌بستی ندارد.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خالکوبی روی بدن یک ورزشکار در زورخانه‌ای در تهران، سال ۱۳۳۵
خالکوبی روی بدن فرد با این مزمون از فرخی یزدی است:

در کف مردانگی شمشیر می‌باید گرفت
حق خود را از دهان شیر می‌باید گرفت
روزگـار جالبی است!
مــرغمان تـخـم نمـــی گذارد
امـا؛
گاومان هــر روز مــیزایــد...

زنده یاد "حسین پناهی"
در سال 1993 يك مرد میسوری برای اینکه برگشت زنش به منزل را به تعویق بیندازد و پارتی راه بیندازد، لنگرگاهی را مختل کرد و باعث شد 14000 زمین زراعی را سیل ببرد!

وی به حبس ابد محکوم شد!
کوروش مقدس نيست،
اما کوروش انسان بود و انسانيت است که مقدس است.....
2024/06/14 16:29:27
Back to Top
HTML Embed Code: