Forwarded from خط خطی های شاعرانه
سنت ها را احیا کن،
گره بزن...
اما این بار سبزه را نه،
دستت را توی دستم!
#طاهره_اباذری_هریس
🦋 | @TahereAbazariHerisi7
گره بزن...
اما این بار سبزه را نه،
دستت را توی دستم!
#طاهره_اباذری_هریس
🦋 | @TahereAbazariHerisi7
خط خطی های شاعرانه
Mehrdad Gholami – Direh
حالا نمی‌دونم بخاطر اون طبع شعره‌ست، یا صرفا بچگی و خامی ولیکن منی که به عمرم دوست پسری عشقی چیزی نداشتم و توی این فازا نبودم اصلا و با درس و مشق و کتاب و شعر خودمو خفه کرده بودم، کم سن و سال که بودم، چنان با این آهنگه فاز می‌گرفتم که الان که دوباره شنیدمش و یادم افتاد غصه برم داشت :|
چه مرگم بود واقعا؟
چه مرگم بود واقعا؟
بیا برگردیم
به همان روزهایی که عاشقت نبودم...
من
دلم لک زده برای یک احوالپرسی ساده!
#طاهره_اباذری_هریس
🦋 | @TahereAbazariHerisi7
به همان روزهایی که عاشقت نبودم...
من
دلم لک زده برای یک احوالپرسی ساده!
#طاهره_اباذری_هریس
🦋 | @TahereAbazariHerisi7
سفره برچیدند و در بستند، اما من هنوز...
مانده ام چشم انتظارِ اتفاقی تازه تر!
ای رفیق! ای مهربان! ای دوست! ای پروردگار...
مرحمت کن حال خوب و عشق، بی اندازه تر!
گرچه رسوای جهان در عاشقیّت بوده ایم...
از کرم ما را بگردان باز پر آوازه تر!
دست خالی برنخواهم گشت، می‌دانم ولی....
می‌نشینم منتظر تا اتفاقی تازه تر!
#طاهره_اباذری_هریس
پ.ن: عیدتون پیشاپیش مبارک ♡
🦋 | @TahereAbazariHerisi7
مانده ام چشم انتظارِ اتفاقی تازه تر!
ای رفیق! ای مهربان! ای دوست! ای پروردگار...
مرحمت کن حال خوب و عشق، بی اندازه تر!
گرچه رسوای جهان در عاشقیّت بوده ایم...
از کرم ما را بگردان باز پر آوازه تر!
دست خالی برنخواهم گشت، می‌دانم ولی....
می‌نشینم منتظر تا اتفاقی تازه تر!
#طاهره_اباذری_هریس
پ.ن: عیدتون پیشاپیش مبارک ♡
🦋 | @TahereAbazariHerisi7
Forwarded from خط خطی های شاعرانه
گریه خوب است،
خنده خوب تر...
اما امان!
امان از این بغض های کالِ ناتمام!
#طاهره_اباذری_هریس
🦋 | @TahereAbazariHerisi7
خنده خوب تر...
اما امان!
امان از این بغض های کالِ ناتمام!
#طاهره_اباذری_هریس
🦋 | @TahereAbazariHerisi7
همسایه داره سر مادر پیرش داد می‌زنه که بگیر بخواب فلان فلان شده، صدات نمی‌ذاره ما بخوابیم و من دارم به این فکر می‌کنم که زندگی واقعا تهش همینه؟
بر لبش لبخند نابی صبح ها گل می‌کند...
چایی از این قند پهلوتر کجا پیدا کنم؟!
#طاهره_اباذری_هریس
🦋 | @TahereAbazariHerisi7
چایی از این قند پهلوتر کجا پیدا کنم؟!
#طاهره_اباذری_هریس
🦋 | @TahereAbazariHerisi7
همیشه منظور آدما اون چیزی نیست که به زبون میارن، خواسته ی دلشون همونی نیست که بر حسب مصلحت و اجبار توی دهن میچرخونن، خیلی وقتا منظور آدما توی حرفاشون نیست، توی کلماتشون نیست...
شنونده خودش باید فهمیده باشه، خودش باید بفهمه، خودش باید ترجمه کردن بلد باشه!
همین خودِ تو...
تو خودت باید عاقل باشی، منو بلد باشی، چشمامو از حفظ باشی، تو خودت باید بغضمو، لحن صدامو، جنس حرفامو بشناسی حتی بهتر از خودم...
تو خودت باید بفهمی منو،
مثلا من حتی اگه خودمم بهت یه روزی گفتم برو،
گفتم نمون،
تو بفهم،
تو بمون،
تو باش
تو نرو...
می‌شنوی؟!
نرو!
#طاهره_اباذری_هریس
🦋 | @TahereAbazariHerisi7
شنونده خودش باید فهمیده باشه، خودش باید بفهمه، خودش باید ترجمه کردن بلد باشه!
همین خودِ تو...
تو خودت باید عاقل باشی، منو بلد باشی، چشمامو از حفظ باشی، تو خودت باید بغضمو، لحن صدامو، جنس حرفامو بشناسی حتی بهتر از خودم...
تو خودت باید بفهمی منو،
مثلا من حتی اگه خودمم بهت یه روزی گفتم برو،
گفتم نمون،
تو بفهم،
تو بمون،
تو باش
تو نرو...
می‌شنوی؟!
نرو!
#طاهره_اباذری_هریس
🦋 | @TahereAbazariHerisi7
مثلا بنشینی کنارم و با لبخند بگویی:
تو بگو نازخاتونم!
زمستان و پائیز و بهار و تابستانش چه فرقی می کند وقتی لطف و دلخوشی تمامِ سال تویی و نوبرانه ی هر فصل لبخندِ توست؟!
مثلا سر بگذارم روی سینه ات و با لبخند بگویم:
چه فرقی می کند چه موقع از سال است وقتی به اعتبار لبخند شما دل من خوش است و گرم آقا، از مهربانی مهر و آبی آبان هم که بگذریم، بهشتِ اردیبهشت آغوش شماست حضرت دلبر!
مثلا #همیشگیم باشی...
مثلا #همیشگیت باشم :)
#طاهره_اباذری_هریس
🦋 | @TahereAbazariHerisi7
تو بگو نازخاتونم!
زمستان و پائیز و بهار و تابستانش چه فرقی می کند وقتی لطف و دلخوشی تمامِ سال تویی و نوبرانه ی هر فصل لبخندِ توست؟!
مثلا سر بگذارم روی سینه ات و با لبخند بگویم:
چه فرقی می کند چه موقع از سال است وقتی به اعتبار لبخند شما دل من خوش است و گرم آقا، از مهربانی مهر و آبی آبان هم که بگذریم، بهشتِ اردیبهشت آغوش شماست حضرت دلبر!
مثلا #همیشگیم باشی...
مثلا #همیشگیت باشم :)
#طاهره_اباذری_هریس
🦋 | @TahereAbazariHerisi7
خوابت را دیدم...
تازه شدی در من
مثلِ زخمی کهنه
که نیشتر خورده باشد!
#طاهره_اباذری_هریس
🦋 | @TahereAbazariHerisi7
تازه شدی در من
مثلِ زخمی کهنه
که نیشتر خورده باشد!
#طاهره_اباذری_هریس
🦋 | @TahereAbazariHerisi7
Forwarded from خط خطی های شاعرانه
جوراباشو درآورد و گوله کرد توی هم و پرتشون کرد یه گوشه. می‌شناختمش؛ پر بود، حرف داشت، خیلیم حرف داشت...
- می‌دونی نهنگا چجوری همو پیدا می‌کنن؟!
تعجب نکردم از سوال بی ربطش. سکوت کردم، نمی‌دونستم!
- صدا می‌زنن همدیگه رو! اونا که اهل همن و مثل هم، می‌شنون اون صداهه رو، می‌فهمنش، میرن پِیِش، پیدا می‌کنن همو...
چیزی از "تنهاترین نهنگ دنیا" شنیدی؟!
سر تکون دادم، نشنیده بودم!
- بهش می‌گن نهنگِ پنجاه و دو هرتز! صداش مثل صدای بقیه ی نهنگا نیست، فرکانسشو بلد نیستن نهنگای دیگه، نمی‌شنونش، نمی‌فهمنش، تنهاست، همیشه تنهاست، خیلی وقته که تنهاست...
کلافه دست کشید به صورتش
- می‌دونی؟!
این روزا حس می‌کنم یه نهنگم وسطِ اقیانوس که صداش رو فرکانس ۵۲ هرتزه!
دور و برم شلوغه اما گیر کردم توو تنهایی، هیشکی نیست صدامو بشنوه، هیشکی نیست حرفامو حالیش شه، هیشکی نیست بفهمدم، هیشکی نیست دستمو بگیره و نجاتم بده از خودم...
می‌دونی؟!
گفتنش خیلی سخته اما این روزا حس می‌کنم یه نهنگم وسطِ اقیانوس که صداش رو فرکانس ۵۲ هرتزه، رو فرکانسِ تنهایی...
کلافه تر چنگ زد به موهاش و بلند شد که بره. توی سکوت خیره شدم به مسیرِ رفتنش، کوه روی دوشش بود انگار!
فکر کردم همه ی ما آدما، این روزا شبیه نهنگیم! شبیهِ یه نهنگ، که خیلی وقته توی تنهاییِ بی رحمِ خودش گیر افتاده...!
#طاهره_اباذری_هریس
#عاشقانه‌های‌یک‌هوشبر
🦋 | @TahereAbazariHerisi7
- می‌دونی نهنگا چجوری همو پیدا می‌کنن؟!
تعجب نکردم از سوال بی ربطش. سکوت کردم، نمی‌دونستم!
- صدا می‌زنن همدیگه رو! اونا که اهل همن و مثل هم، می‌شنون اون صداهه رو، می‌فهمنش، میرن پِیِش، پیدا می‌کنن همو...
چیزی از "تنهاترین نهنگ دنیا" شنیدی؟!
سر تکون دادم، نشنیده بودم!
- بهش می‌گن نهنگِ پنجاه و دو هرتز! صداش مثل صدای بقیه ی نهنگا نیست، فرکانسشو بلد نیستن نهنگای دیگه، نمی‌شنونش، نمی‌فهمنش، تنهاست، همیشه تنهاست، خیلی وقته که تنهاست...
کلافه دست کشید به صورتش
- می‌دونی؟!
این روزا حس می‌کنم یه نهنگم وسطِ اقیانوس که صداش رو فرکانس ۵۲ هرتزه!
دور و برم شلوغه اما گیر کردم توو تنهایی، هیشکی نیست صدامو بشنوه، هیشکی نیست حرفامو حالیش شه، هیشکی نیست بفهمدم، هیشکی نیست دستمو بگیره و نجاتم بده از خودم...
می‌دونی؟!
گفتنش خیلی سخته اما این روزا حس می‌کنم یه نهنگم وسطِ اقیانوس که صداش رو فرکانس ۵۲ هرتزه، رو فرکانسِ تنهایی...
کلافه تر چنگ زد به موهاش و بلند شد که بره. توی سکوت خیره شدم به مسیرِ رفتنش، کوه روی دوشش بود انگار!
فکر کردم همه ی ما آدما، این روزا شبیه نهنگیم! شبیهِ یه نهنگ، که خیلی وقته توی تنهاییِ بی رحمِ خودش گیر افتاده...!
#طاهره_اباذری_هریس
#عاشقانه‌های‌یک‌هوشبر
🦋 | @TahereAbazariHerisi7