Telegram Group Search
“ اگر کتابخوان حرفه‌ای و دنبال کتابهای کمیاب و‌ در عین حال ارزان هستید، با ما در این صفحه همراه شوید( با امکان ارسال کتاب به سراسر کشور) “

@forushe_ketab
@forushe_ketab
گفتم: اجازه بده سوال ساده‌ای ازت بکنم. چرا مرگ این قدر ترسناک است؟ چه چیز خاصی در مرگ هست که تو را می‌ترساند؟ فورا پاسخ داد: همه کارهایی که انجام نداده‌ام.

از بیشتر مراجعه‌کنندگان می‌پرسم: دقیقاً از چه چیز مرگ می‌ترسید؟ پاسخ‌های مختلفی که به این پرسش می‌دهند، غالباً به درمان سرعت می‌بخشد. پاسخ جولیا «همه کارهایی که انجام ندادم» به جان‌ مایه‌ای اشاره می‌کند که برای همهٔ آنهایی که به مرگ می‌اندیشند یا با آن روبرو می‌شوند اهمیت دارد. رابطه دو جانبه بین ترس از مرگ و حس زندگی نازیسته. به عبارت دیگر، هر چه از زندگی کمتر بهره برده باشید، اضطراب مرگ بیشتر است. در تجربهٔ کامل زندگی هر چه بیشتر ناکام مانده باشید، بیشتر از مرگ خواهید ترسید.
نیچه این عقیده را با قوت تمام در دو نکته کوتاه بیان کرده است "زندگی‌ات را به کمال برسان و به‌موقع بمیر". همان‌طور که زوربای یونانی با گفتن این حرف تأکید کرده است "برای مرگ چیزی جز قلعه‌ای ویران به جا نگذار".

کتاب خیره به خورشید
اروین یالوم
🔴 آمده‌ام که بگویم: همه چیز از دست رفته است و همه چیز از دست می‌رود، به چه چیز مشغولید؟

#دکتر_علی_شریعتی:

🔸 «...من به آنهایی که اکنون به نام دین زندگی می کنند، قدرت دارند و نفوذ و رسمیت دارند، پیوند طبقه ای و اجتماعی ندارم، دلهره ای ندارم از اینکه با من مخالفند یا مخالف نیستند، چیزی ندارم که آنها از من بگیرند، چیزی نمی خواهم که علاقه و تایید آنها باعث شود که آن را به من بدهند.

🔹 نه از راه دین نان می خورم، که نانم آجر شود، نه منبر دارم، نه محراب دارم، نه لباس روحانی و نه عنوان و منصب دینی دارم، نه موقعیت مذهبی دارم و نه مرید پولدار دارم و نه می جویم.

🔸 من به عنوان کسی که مسئول گروه خودش و جناح خودش و طبقه خودش است، به این عنوان در این جامعه حرف میزنم و به نمایندگی از آنها است; آمده ام که بگویم: "همه چیز از دست رفته است و همه چیز از دست می رود، به چه چیز مشغولید؟"

📚 برگرفته از #مجموعه_آثار_22 ، کتاب پدر_مادر_ما_متهمیم ، ص ۷۱.

بازنشر از کانال محمدرضا حکیمی
تقویت عقلانیت دراز مدت برای اخلاقی زیستن از منظر راسل

راسل مدعی بود برای اخلاقی کردن انسانها کافی است عقلانیت دراز مدت را در آنان تقویت کرد. خود او مثال معروف اسب در اسطبل را ارائه می کرد. فرض کنید که من در اسطبل خودم ده اسب دارم و همسایه‌ام نیز در اسطبل خودش ده اسب دارد. در وهله‌ی نخست، من تمایل دارم اسب‌های همسایه ام را نیز مالک شوم و همین مرا انگیزه‌مند می‌کند که به دزدی دست بزنم. عقلانیت کوتاه مدت نیز می‌گوید بیست اسب از ده اسب بهتر است و مرا تشویق به دزدی می‌کند. اما، عقلانیت دراز مدت می‌گوید که اگر بنا باشد هر کسی بر اساس همین استدلال دست به دزدی بزند، آنگاه سنگ روی سنگ بنا نمی‌شود و نتیجه اش این می شود که دیگری نیز بر اساس همان عقلانیت کوتاه مدت محق می‌شود اسب‌های مرا بدزدد. نتیجه‌ی نهایی این است که زورمندترین انسان همه‌ی اسب‌ها را می‌برد و چون هیچ استدلالی اقامه نشده که زورمندترین انسان جامعه من‌ام پس ممکن است روزی همین ده اسبی را هم که دارم از دست بدهم. معنایش این است که تزی که در عقلانیت کوتاه مدت به سود انسان است در عقلانیت دراز مدت به زیان انسان منجر می‌شود. بنابراین بهتر است انسان به ده اسب خودش قانع باشد زیرا ممکن است این ده اسب را به تدریج و با همان عقلاینت کوتاه مدت زیاد کند و به 100 اسب برساند. اما بر اساس همان عقلانیت ممکن است روزی فردی زورمندتر پیدا شود و همه‌ی 100 اسب را به زور و فریب از من بگیرد.

راسل این سخن را در باب همه‌ی امور اخلاقی صادق می‌دانست و می‌گفت این عقلانیت کوتاه مدت است که انسان را از اخلاق دور می‌کند. در عقلانیت کوتاه مدت ما تنها تا نوک بینی‌مان را می‌بینیم و به دزدی و اختلاس و کم کاری و رشوه و احتکار و فریبکاری دست می‌زنیم. اما در عقلانیت دراز مدت در می‌یابیم که بالمآل زیان می‌بینیم.
معنایش این است که برای اخلاقی بودن دو چیز که دیگران به آن قائل بودند لازم نیست؛ نخست اینکه دیگران تصور می‌کردند که انسانی که می‌خواهد اخلاقی باشد باید منافع خودش را فراموش کند. راسل می‌گوید که اتفاقا چنین نیست بلکه باید منافع خودمان را کوتاه مدت در نظر نگیریم و در درازمدت به منافع خودمان بیندیشیم. بنابراین به نظر راسل برای اخلاقی بودن از خودگذشتگی لازم نیست. دوم اینکه اخلاقی بودن فضیلت نیست؛ ضرورت است. از نظر راسل انسانهای اخلاقی انسانهای فضیلت‌مندی نیستند بلکه انسانهایی‌اند که ضرورتهای زندگی را دریافته‌اند.

استاد مصطفی ملکیان
کتاب زمین از دریچه آسمان
Forwarded from Kr
برای نخستین بار برگزار می‌گردد:

نشست علمی گرجیان خوزستان(بازخوانی یک تاریخ چهارصد ساله)


سخنران: امین قزلباشان- کارشناس مطالعات نوین نسب‌شناسی و تاریخ گرجیان خوزستان

برگزارکنندگان:
انجمن همگرایی مواریث تمدن ایرانی با همکاری مرکز مطالعات کشورهای وارث تمدن ایرانی و پژوهشگاه میراث فرهنگی

زمان: شنبه ۷ بهمن ۱۴۰۲ از ساعت ۱۴:۰۰ الی ۱۶:۰۰

مکان: تهران- خیابان سی تیر- روبروی موزه ملی- پژوهشگاه میراث فرهنگی - سالن خلیج فارس

حضور برای همه علاقه‌مندان آزاد است
برای شرکت کنندگان در این نشست علمی، از سوی «مرکز مطالعات» و «پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری» گواهی حضور در نشست تخصصی صادر می‌شود.
‍ گالیله یکی از اصیل‌ترین و خلاق‌ترین نوابغ دهر بود.
با وجود موقعیت خطرناکش، هر وقت جرأت می‌کرد این اصل را بر زبان آورد که قدرت و مرجعیت از جمله مرجعیت دین مسیحی حق ندارد در کار حقیقت‌جویی علم مداخله کند. می‌گوید: این به منزله‌ی آن است که مستبدی خودکامه که نه پزشک است و نه معمار، اما قدرت مطلق دارد، امر دارو و درمان و احداث بناها را بنابر میل و هوس خویش به دست گیرد که پیامد آن به خطر افتادن سلامت بیماران بینوا و فروپاشی سریع عمارات خواهد بود.
پیام او برای اولیای امور این بود: فضولی موقوف!

کتاب سرگذشت فلسفه
برایان مگی
Forwarded from Sarvayebaran
⬇️

📢روش نقد اندیشه ها
▪️۴ جلسه آنلاین
🔔شروع دوره:چهارشنبه ۱۱ بهمن ساعت ۲۰
🔈هزینه دوره:۳۸۰ هزار تومان(ساکنین ایران)
و
۷۶۰ هزار تومان (ساکنین خارج از ایران)

🔹هزینه ی دریافت فایل های صوتی دوره ی قبل ۲۴۰ هزار تومان برای ساکنین ایران و ۴۸۰ هزار تومان برای ساکنین خارج از ایران می باشد.

در صورت ثبت نام در این دوره،تنها با پرداخت ۱۵۰ هزار تومان میتوانید فایل های صوتی دوره ی قبل را تهیه فرمایید.(هزینه ی دریافت فایل های صوتی برای عزیزان خارج از ایران ۳۰۰ هزار تومان میباشد)

🔸️فایل های صوتی در گروه تلگرامی قرار داده خواهد شد.

🔸️جهت ثبت نام لطفا مبلغ دوره را به شماره کارت:

6219
8610
4388
3502

به نام میترا رستمی اصانلو واریز نموده و رسید واریزی را به دایرکت اینستاگرام و یا تلگرام سروای باران،
ارسال نمائید.

جهت ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر
با ما در واتس اپ و تلگرام در ارتباط باشید:
0998 130 72 70
هر کس می‌داند که آتش برخاسته از یک شراره‌ی کوچک، تا زمانی که چوبی برای سوختن باشد، شعله ور و فزاینده خواهد ماند. با این حال، حتی اگر آتش با آب خاموش نشود، زمانی که دیگر ماده‌ای برای سوختن نداشته و باشد، خاموش خواهد شد و دیگر نخواهد سوخت.

به همین ترتیب، هر قدر جباران بیشتر غارت کنند، طمع کنند، تخریب و ویران کنند، تعداد بیشتری تسلیم می‌شوند و به اطاعت در می آیند.
این گونه است که ستمکاران حاکم، قدرتمندتر و هولناک تر می شوند و بیشتر آماده‌ی تار و مار و ویرانگری می گردند.
اما اگر کسی تسلیم آنان نشود، و بی هیچ خشونتی، صرفا اطاعت نشوند، بی‌پناه، بی‌حفاظ، عریان، و دست خالی می‌مانند و به هیچ مبدل می‌شوند درست هماهنگونه که اگر به ریشه‌ی گیاه، آب و غذا نرسد ساقه‌ها و برگ‌ها پژمرده و خشک می‌شوند.

اتین دولابوئتی
کتاب بردگی اختیاری
💎روزی، گوساله ای باید از جنگل بکری می گذشت تا به چراگاهش برسد، گوساله ی بی فکری بود و راه پر پیچ و خم و پر فراز و نشیبی برای خود باز کرد!
روز بعد، سگی که از آن جا می گذشت از همان راه استفاده کرد و از جنگل گذشت. مدتی بعد، گوساله راهنمای گله، آن راه را باز دید و گله اش را وادار کرد از آن جا عبور کنند!
مدتی بعد، انسان ها هم از همین راه استفاده کردند : می آمدند و می رفتند
به راست و چپ می پیچیدند،
بالا می رفتند و پایین می آمدند،
شکوه می کردند و آزار می دیدند و حق هم داشتند، اما هیچ کس سعی نکرد راه جدید باز کند!

مدتی بعد آن کوره راه، خیابانی شد!
حیوانات بیچاره زیر بارهای سنگین، از پا می افتادند و مجبور بودند راهی که می توانستند در سی دقیقه طی کنند، سه ساعته بروند، مجبور بودند که همان راهی را بپیمایند که گوساله ای گشوده بود ...

سال ها گذشت و آن خیابان، جاده ی اصلی یک روستا شد، و بعد شد خیابان اصلی یک شهر
همه از مسیر این خیابان شکایت داشتند،
مسیر بسیار بدی بود!

در همین حال، جنگل پیر و خردمند می خندید و می دید که انسان ها دوست دارند مانند کوران، راهی را که قبلا باز شده، طی کنند و هرگز از خود نپرسند که آیا راه بهتری وجود دارد یا نه؟

📙قصه هایی برای پدران، فرزندان، نوه ها
✍🏻 پائولو کوئیلو
من متقاعد شده‌ام که خدا عشق است!
این اندیشه برای من از ارزش غنایی بنیادینی برخوردار است. آنگاه که این اندیشه در من حاضر است بی‌گفتگو شادمانم، آنگاه که غایب است با شوقی بیش از شوقِ عاشق به معشوق خویش آن را طلب می‌کنم؛ اما ایمان ندارم، این شهامت را فاقدم. برای من عشق خدا، هم به معنای مستقیم هم به معنای معکوس باکل واقعیت، سنجش ناپذیر است.

من چندان ترسو نیستم که شِکْوِه و زاری کنم اما چندان فریبکار نیز نیستم که انکار کنم ایمان چیزی بسیار والاتر است.
من به خوبی می‌توانم به شیوه‌ى  خود زندگی کنم و شاد و خرسند باشم، اما شادی من، شادمانی ایمان نیست و در قیاس با آن بی‌گمان ناشادمانی است. من با نگرانی‌های حقیرم مزاحم خدا نمی‌شوم چیزهای جزئی مرا مشغول نمی‌کند، من تنها بر عشق خود خیره می‌شوم وشعله‌ی بکر آن را پاک وروشن نگه می‌دارم. ایمان باور دارد که خداوند به کوچکترین چیزها توجه دارد.

کتاب ترس و لرز
سورن_کی_یرکگارد
📚 پوپولیسم چیست؟ | یان ورنر مولر | بابک واحدی
فهرست کتاب:
مقدمه: آیا همه پوپولیست هستیم؟
پوپولیست‌ها چه می‌گویند؟
پوپولیست‌ها چه می‌کنند، یا پوپولیسم بر مسند قدرت
با پوپولیست‌ها چه کنیم؟
نتیجه‌گیری: هفت نظر در باب پوپولیسم

🔸 «شبحی دارد جهان را تسخیر می‌کند؛ پوپولیسم.» اما این شبح، پوپولیسم، چیست؟
این مفهوم سیاسی مناقشه برانگیز در هر کارزار انتخابی از یک رقیب به رقیب دیگر اطلاق شده است، اما پوپولیست کیست؟ و چه کسی خود را نمایندۀ راستین مردم می‌داند؟

🔹 یان.ورنر مولر در کتاب «پوپولیسم چیست» به سوالاتی که روشنگر چیستی پوپولیسم‌اند، با نکته‌بینی پاسخ‌هایی ژرف و دقیق می‌دهد. مثال‌‌‌های نزدیک و معاصر او که ما هر روز در رسانه‌ها و مطبوعات به آن‌ها برخورد می‌کنیم باعث می‌شود درک بهتری از پوپولیسم به دست بیاوریم. کتاب «پوپولیسم چیست؟» کتابی هوشمندانه در مورد یک مفهوم سیاسی مبهم و در عین‌حال بسیار مهم است. نقد صریح و کوبندۀ یان‌ ورنر مولر بر پوپولیسم برای هر کسی که می‌کوشد ریشه‌ها و ماهیت مناقشه‌های سـیاسیِ امروز را درک کند، راه‌گشا و همزمان چالش برانگیز خواهدبود.

🔸 پوپولیست‌ها ادعا می‌کنند که آن‌ها، و فقط آن‌ها، نمایندۀ مردم هستند. پوپولیست‌ها وقتی قدرت را به دست آوردند، هیچ اپوزیسیونی را مشروع نمی‌دانند. پوپولیست‌ها ادعا نمی‌کنند که «ما نود و نُه درصد هستیم.»، بلکه تلویحاً می‌گویند که «ما صد درصد هستیم.»
پوپولیسم تهدیدی برای دموکراسی است، چراکه دموکراسی مستلزم کثرت‌گرایی و اذعان بر این واقعیت است که باید شرایط منصفانه‌ای برای زندگی در کنار یکدیگر، در مقام انسان‌های آزاد و برابر، و نیز متنوع و متفاوت از هم، بیابیم. ایدۀ مردمِ واحد، همگن و اصیل خواب و خیالی بیش نیست؛ به قول یورگن هابرماسِ فیلسوف، «مردم» فقط می‌تواند در صورت جمع وجود داشته باشد.

🔹 پوپولیست‌ها مخالفان سیاسی‌شان را «دشمنان مردم» می‌خوانند و در پیِ این هستند که آن‌ها را به‌کل از میدان بیرون برانند و محروم سازند. پوپولیست‌ها اقداماتشان را با این ادعا توجیه می‌کنند که آن‌ها و فقط آن‌ها نمایندۀ مردم هستند. در نظر هوادارانِ پوپولیست‌ها، «آنها دارند برای ما (تنها مردم اصیل) این کار را می‌کنند.

کتاب پوپولیسم چیست
یان ورنر مولر
مترجم بابک واحدی
حکومت استبدادی را باید از بهره‌گیری از دروغ، محروم کرد

هنگامی که کار سیاسی و ریختن به خیابان‌ها هزینه داشته باشد و شاید ناممکن باشد، باید قدم به عرصه پیشا_سیاسی گذاشت و با زیستن در دایره حقیقت، رژیم‌ها را از قدرتمندترین سلاحشان، یعنی "دروغ"، محروم کرد.
رژیم‌های مستبد، در واقع بناهایی هستند ساخته شده بر ستون‌های دروغ، و تا زمانی دوام خواهند آورد که مردم حاضر باشند زیر سقف دروغ زندگی کنند. من اعتقاد ندارم فقط کسانی که فعال سیاسی‌اند و علیه رژیم‌ها می‌جنگند شایسته ستایش هستند. برای این افراد ارزش بسیار قایلم اما کسان دیگری هم هستند که شایسته‌ی ستایشند. کسانی که تصمیم گرفته‌اند از این پس در هیچ حرکتی که در آن رگه‌ای از دروغ و ناراستی باشد شرکت نکنند.
من از شما که از کار سیاسی پرمخاطره بیمناکید، یک درخواست دارم؛ قد راست کنید و به فردیت خودتان کرامت بیشتری ببخشید و به حقیقت خدمت کنید تا رژیم‌های دروغ فرو‌ریزند.


کتاب قدرت بی قدرتان
واتسلاف هاول
کشور تبلیغات

اینیاتسیو سیلونه

كشور تبليغات بر مبنای وحدت كلمه استوار است. كافی است يكی بگويد: نه! تا افسون باطل شود. آن وقت است كه نظم به خطر می‌افتد و آن صدای مخالف بايد خفه شود ولو اين‌كه آن صدا از يک مرد بيچاره‌ی بيمار باشد ... ولو اين‌كه آن صدا از موجود مسالمت‌جويی باشد كه فقط به شيوه‌ی خاصِ خود فكر می‌كند و صرف نظر از اين موضوع آزارش حتی به يک مورچه هم نمی‌رسد ... در كشور تبليغات، يک مرد، هر كه می‌خواهد باشد و هر قدر حقير و ناچيز باشد، همين كه با مغز خودش فكر كرد، نظم عمومی را به خطر خواهد انداخت.

خروارها كاغذِ چاپ‌شده شعارهای رژيم حاكم را منتشر می‌كنند، هزارها بلندگو و صدها هزار اعلاميه و اوراق تبليغاتی كه مجانا توزيع می‌شود، گروه‌گروه ناطق و واعظ كه در همه‌ی ميدان‌های عمومی و چهارراه‌ها خطابه می‌خوانند، هزاران كشيش كه از فراز منبر خود همان شعارها را تكرار می‌كنند به حدی كه همه ذله می‌شوند و همه سرسام می‌گيرند.

در اين ميان، كافی است يک مرد حقير، يک موجود تنها و ضعيف بگويد نه! و به گوش نفر پهلودستی خود زمزمه كند كه نه! و يا شب‌هنگام روی ديوار بنويسد نه! تا نظم عمومی به خطر بيفتد.

کتاب نان و شراب
ترجمه ی محمد قاضی , ص ۳۵۱
✍️ فتوحی

🖊  مطالعه کتاب: رنج یا تسکین

با وجود اینکه میزان مطالعه در ایران بسیار پایین است ولی غالب ایرانیها خود را عاشق کتاب نشان میدهند و حساسیت به کتاب هایش را نوعی افتخار تلقی میکنند. گویی اگر چه همواره تلقی منفی نسبت به تعصب وجود دارد ولی تعصب به کتاب افتخارآفرین است. گویی اگر متعصب به کتاب و کتابخانه شخصی نباشید از دین و مسلک مردم خارج شده اید و برای مردم، حکم مرتد می یابید(همچون هجمه به خدادداد عزیزی)

سه مواجهه با کتاب:

1️⃣ مواجهه ی ذاتگرایانه به کتاب:
در این رویکرد فرد عاشق کتاب میشود چون کتاب مملو از تفکر و دانش است، لذا چون دانش ذاتاً ملطوب است افراد باید سراغ کتاب بروند. این رویکرد ذات انگاری تلقی میشود که کتاب ما را به حقیقتی رهسپار می کند که با ارزش، زیبا و مطلوب است. از زمان افلاطون تا به امروز، این تلقی از حقیقت به وجود آمد که حقیقت در عالم ایده است عالمی که جادوانه، مطلق، زیبا و بی نقص است. در چنین رویکردی حقیقت مقدس میشود و کتاب نیز از این جهت که به حقیقت میپردازد آسمانی و مقدس میشود. امروزه در جامعه ما کتاب تقدیس میشود و جنبه زیبایی شناختی در خانه های ما پیدا می کند. این نگرش را باید در ناخودآگاهی تاریخی ما دید که اولین مواجهه ما با کتاب، با کتاب مقدس(قران و تفاسیر قرانی و احادیث) بوده است. کتابی که سخن خدا و پیامبران است و تاکنون کتاب و محتوای آن جنبه حقیقت و تقدس یافته است، باید با آن آرام و قرار گرفت، از این طریق کتاب در مراسم ها جنبۀ قداست می یابد( مراسم عقد، سر سفره هفت سین و شب یلدا و ... ). کتاب در این اپیستمه به حقیقتی می پردازد که در عالم دیگر است و در این حقیقت، جهان ما(عالم محسوس افلاطونی) گم شده است...
@sokhanranihaa
2️⃣ کتاب به مثابه آرامبخش
گروهی کتاب را پناهگاه امنی تلقی میکنند که از مسائل و مشکلات بگریزند، برای لذت میخوانند. آنان در خلوت به سراغ کتاب میروند و یا کتاب را به رختخواب میبرند تا راحتتر بخوابند. رنه دکارت(1398) در کتاب «تأملات»، در تأمل اول مینویسد «اکنون که به فراغت و آرامش رسیدم میخواهم کتاب را بنویسم». در این رویکرد گویی فرد(خواننده یا نویسنده) هیچ دغدغه ای ندارد و کتاب هم ابزار لذت بخشی و تسکین دهنده است. همچون مونتسکیو(1343) که میگفت «من هیچ غمی نداشتم که خواندن یک صفحه کتاب از بین نبرده باشد. کتاب، عمر دوباره است. در دنیا لذتی که با لذت مطالعه برابری کند، نیست».

کتاب از این منظر، همچون قرص مسکن است که باید مصرف کرد تا راحتتر خوابید و آرام گرفت و از دغدغهها و مسائل پیرامون(اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فردی و ...) دور شوید. خواننده کلبی مسلک است، کتاب می خواند تا کمکی نکند، اقدامی صورت ندهد و از بار مسئولیت شانه خالی کند. مثلاً خانم خانه داری که تاکنون کتابی را مطالعه نکرده است و مشغول آشپزی نه چندان خوب برای خانواده اش میشد ناگهان کتابهای آشپزی می خرد و مشغول مطالعه کتاب آشپزی می شود وی، دیگر آشپزی نمی کند بلکه کتاب آشپزی را مطالعه می کند و هر زمان اعضای خانواده به وی اعتراض می کنند که غذا آماده نیست تأکید بر مطالعه کتاب آشپزی دارد، اینجاست که کتاب آشپزی، آشپزی را اپوخه(در پرانتز قرار دادن) میکند. یا بازاریابی که کُنج خانه خلوت میکند و همیشه کتاب بازاریابی را مطالعه میکند و دیگر بازاریابی نمیکند. این شیوه از مطالعه و کتابخوانی به عملی محافظه کارانه بدل میشود.

3️⃣  کتاب به مثابه زخم
برخلاف رویکرد مذکور، این رویکرد، نیچه در باب رویارویی با کتاب می‌گوید خانه‌هایتان را در دامنه‌های کوه آتشفشان بنا کنید تا به خواب نروید. مطالعه ای که خواب از چشمان خواننده نپراند و ذهن را قلقلک ندهد بیهوده است. کتاب را نخوانید که بخوانید!  و کتاب را نخوانید که بخوابید بلکه باید کتاب را بخوانید تا بیدار بمانید. مطالعه در آسایش و با آسایش نیست. مطالعه زمانی مطلوب است که فرد زخمی است و از زخم اش مینالد و در پی کتاب میرود تا دردش را بیابد، وی در هنگام مطالعه همواره نگران است آرامش ندارد و نمیتواند بخوابد. در حین آنکه به زخمش فکر میکند در مطالب کتاب نیز تعمق میکند. همسو با هیوم و جهان پساهیومی باید گفت «من کتاب میخوانم تا نتیجه ای بگیرم». من دغدغه ای دارم پس کتاب میخوانم تا به دغدغه ام پاسخی بدهم و نتیجه ای از دغدغه ام را دریافت کنم. در این رهیافت، کتاب صرفاً ابزار است ولی نه ابزاری برای بی اعتنایی و ناآگاهی به اطراف(رویکرد کتاب به مثابه آرام بخش)، بلکه ابزاری برای بیدار شدن و پاسخ به دغدغه هاست. دیگر کتاب مقدس نیست و ابزاری نیست که فرد به آن متعصب باشد زیرا چه بسیار کتاب هایی که بی ارزشند و پاسخی به دغدغه های فرد نمی دهند و یا حتی خود کتاب ها ابزارهای سلطه اند و دردسر سازند.

📌 ادامه اینجا 

.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @Iranianspa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
حکومت دموکراتیک از آن نظر که یک حکومت است هیچ  تفسیری از جهان، انسان، عقیده و آیینی را برتر از دیگری نمی‌نشاند و هیچ فلسفه‌ای را مقدم بر فلسفه‌ی دیگر نمی‌دارد. ولی این موضع نه از این جهت است که حکومت کنندگان یا حکومت شوندگان از نظر فلسفی معتقد به نسبیت مطلق معرفت یا پیرو مکتب لاادری هستند؛ بلکه از این نظر است که وظیفه‌ی حکومت ورود در این مسایل نیست و تکلیف این مسایل را فیلسوفان معین می‌کنند نه حاکمان و ورود حاکمان در این مسایل جز نزاع، خصومت و دیکتاتوری نتیجه‌ای ندارد.

کتاب نقدی بر قرائت رسمی از دین
محمدمجتهدشبستری
هویت شما از عادت‌های شما سرچشمه می‌گیرد. شما با باورهای کنونی خودتان متولد نمی‌شوید. هر باوری از جمله آن‌هایی که درباره خودتان تصور می‌کنید از طریق تجربه آموخته و شرطی می‌شوند. هنگامی که هر روز تخت‌تان را مرتب می کنید، شما هویت یک فرد مرتب و منظم را به تصویر می‌کشید. هر چه بیشتر رفتاری را تکرار کنید، بیشتر هویت مرتبط با آن رفتار را تقویت می‌کنید.
هر چه شواهد بیشتری برای اعتقاد و باوری داشته باشید، باورتان نسبت به آن عمیق تر می‌شود.
بعید است تنها با زدن یک ضربه به توپ، خودتان را فوتبالیست بدانید، اما وقتی این کار را تکرار کنید، شواهد، بیشتر می‌شوند و خویشتن‌شناسی شما شروع به تغییر می‌کند. این یعنی عادت‌ها بیشترین نقش را در ایجاد هویت شما بازی می‌کنند.
ما با زدن یک بشکن تغییر نمی‌کنیم، ما ذره ذره، روز به روز و عادت به عادت تغییر می‌کنیم.
هر اقدامی که انجام می‌دهید، رای دادن به نوع شخصیتی است که می‌خواهید باشید. مسلما" برعکس آن هم صادق است. هر زمان بخواهید عادت بدی را انجام دهید، مانند این است که یک رای به صندوق هویت قبلی خود ریخته‌اید.
هویت‌های جدید نیازمند شواهد جدید هستند. این یک فرایند ساده‌ی دو مرحله‌ای است.
در مورد شخصیتی که می‌خواهید داشته باشید، تصمیم‌گیری کنید.
این شخصیت را با پیروزی‌های کوچک به خودتان اثبات کنید.
همیشه باید تمرکز شما روی رسیدن به آن شخصیت باشد، نه دستیابی به یک نتیجه خاص.

کتاب عادت های اتمی
جیمز کلیر
فردی که رویکردی کاسبکارانه دارد، وقتی قرار باشد ببخشد و در مقابل نستاند، حس می‌کند فریب‌ خورده و مغبون شده است. ولی برای انسان رشدیافتهٔ «مولد» بخشش نشانهٔ قدرت، ثروت و وفور است. فرد با عمل بخشش، زنده بودن خویش را به بیان می‌آورد و آن را تقویت می‌کند.

«انسانی که می‌بخشد، چیزی را در انسانی دیگر می‌آفریند و آنچه بدین ترتیب آفریده شده، دوباره به سوی خودش بازمی‌گردد؛ فرد در بخشش حقیقی، نمی‌تواند آنچه را که به او بخشیده می‌شود نپذیرد و نستاند. بخشش آن دیگری را هم بخشنده می‌کند و هر دو در لذت آنچه آفریده‌اند سهیم می‌شوند.»


📕 روان درمانی اگزیستانسیال
اروین یالوم
فکر را پَر بدهید
و نترسید که از سقف عقیده برود بالاتر
فکر باید بپرد
برسد تا سر کوه تردید
و ببیند که میان افق باورها
کفر و ایمان چه به هم نزدیکند
"فکر اگر پَر بکشد"
جای این توپ و تفنگ، این‌همه جنگ
سینه‌ها دشت محبت گردد
دستها مزرع گل‌های قشنگ
"فکر اگر پر بکشد"
هیچ‌کس کافر و ننگ و نجس و مشرک نیست
همه پاکیم و رها...

"نیما یوشیج" 

🌷در رسیدن سال نو و عید نوروز را به همگی تبریک می گوییم
با آرزوی تنی تندرست و ذهنی روشن و روانی شاد
زندگی تان خوب و خوش و ارزشمند باد 🌷
اندیشهٔ حاکمیت قانون، وقتی در جایگاه مناسب خود قرار گیرد، نه تنها حکومت مطلقه را به عقب می‌راند، بلکه نوعی چرخهٔ تکاملی به‌ وجود می‌آورد؛ اگر قوانین به‌طور برابر در مورد همه اجرا می‌شد، در آن صورت هیچ فرد یا گروهی نمی‌توانست بالاتر از قانون بایستد و مردم عادی هم حق یک محاکمه منصفانه را داشتند.

کتاب چرا‌ملت‌ها‌شکست‌می‌خورند
دارون عجم‌اوغلو/جیمز ای‌رابینسون
2024/03/28 09:58:04
Back to Top
HTML Embed Code: