Telegram Group Search
Forwarded from رد_ قلم
امشب اگر آمد با او قهر می کنم.
نازم را می کشد، می شناسمش. همیشه بین دستهای بزرگ قویش، جایی برایم باز می کند. بلندم می کند و در آسمان می چرخاند.
من از بلندی می ترسم. ولی چشم هایش محکم می کند بند دلم را. من که می دانم چشم هایش بین آسمان هاست.
آخر، او راه آسمان را بهتر از زمین بلد است.

حالا که روی این تکه سنگ نشسته ام. دو روز است که نگذاشته ام مادر موهایم را شانه کند. قرار بود بیاید و خودش موهایم را ببافد. تا بحال بابایی دیده اید که انقدر خوب موی دخترش را ببافد؟
می گوید: دخترم کوچک که بود مادرش رفت، من موهایش را می بافتم مثل تو!
مثل من!

اصلا بگذار از خودش بپرسم: آهای آسمانی...
مثل من، دخترت هم روی تخته سنگی با موهای گره خورده نشسته؟ هر دو گوش به زنگیم که برگردی؟
من که می دانم تو آسمان را خوب بلدی بیا و از همان راه آسمانی برگرد. برگردی، قهر هم نمی کنم ولی قول بده نازم را بکشی.

مامان می گوید: تو خلیفه بودی!
خلیفه یعنی چی؟ تو هرچه بودی
بابای من بودی! خلیفه ها بابا می شوند؟
اصلا نکند دختر بدی بودم که رفتی! نکند دخترت تنها بود که نیامدی!
ولی من که امروز از دور دیدمش، وقتی کاسه ی شیر روی زمین افتاد. بغضش که شکست شناختمش! مثل من گریه می کرد وقتی آن شب دیر کردی. مثل من گریه می کرد و به من فهماند که این شب صبحی ندارد...
من با تمام بچه ها، من با دخترت اینجا ماندم.
مگر نگفتی آسمانی ها از زمین با خبرند. بیا و دخترت را بی خبر نگذار. بی طاقت تر از ماست...
راستی در آسمان، میان چشمهایت دیگر باران نمی بارد؟ خدا برایت کفش های نو بافته؟ آنجا دیگر نان خشک نخور!
یادت هست گفتم دلم برای بابا تنگ شده و تو گفتی: من هم کسی را دارم که دلتنگش هستم؟ نامت مرا یاد او می اندازد. آنجا که رفتی، او را دیدی؟
می گفتند سرت زخم شده که رفتی...
ولی من که می دانم تو رفتی چون دلت زخمی بود...
خداحافظ بابا.
من یادم نمی رود
روزی بابایی داشتم که علی (ع) بود، و امروز روزیست که علی (ع) شهید شد. این هایی که تو را نمی شناسند الکی فریاد می زنند خلیفه را کشتند...
تو علی(ع) بودی به خلیفه بودن چه حاجت ؟

دخترت فاطمه
کوفه ۲۱ رمضان ۴۰ هجری قمری

✍🏻ب‌.نظری منش #رد_قلم
#بابا
#امیرالمومنین علیه السلام
#بیست_و_یکم
#رمضان

@Rade_ghalam
Forwarded from رد_ قلم
دلم گرفته برایت
بابای همه...

#پدر
#امیرالمومنین علیه السلام
@Rade_ghalam
Forwarded from رد_ قلم
گرچه به پچ پچ ها کلامی نیست جز حیدر
در این جماعت هم غریبی نیست جز حیدر

این داغ تازه اول شبهای عالم بود
این شام غم را ماه‌تابی نیست جز حیدر

بر خاک کوچه، تربت پایش تیمم بود
دیگر چه خطبه؟ خطبه خوانی نیست جز حیدر

گم میشوند این مردمان آخر به دور از او
در این بیابان ها که راهی نیست جز حیدر

ابن زیاد است وارث این منبر و مسجد
لایق به آنید و زیادی نیست جز حیدر

یک روز می‌آید، که حاجت میشود آهش
آن روز به سوز سینه آهی نیست جز حیدر

دیوار و ماه و خاطرات سایه در جنگند
سایه به مهری، مهربانی نیست جز حیدر.

هرچه بلا آید به یکباره به خاک آید
هرچه کنند دیگر امانی نیست چون حیدر

چاه غمش در خود به آه و ناله میپچید
دیگر چه نجوایی صدایی نیست چون حیدر
✍🏻ب.نظری منش #رد_قلم

#چاه
#یاحیدر (ع)
#یتیم_شدیم تمام شد...
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
#امیرالمومنین علیه السلام
#فقط_حیدر_امیرالمومنین_است
@Rade_ghalam
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
حدیث کوتاهی نیست
با همان حال پریشان
با همان حالت بی جان
سه جمله میگوید و والسلام
اصبغ! از پیامبر(ص) شنیدم که فرمود:
خدا لعنت کند آنکس که با پدر و مادرش بد رفتاری میکند، خدا لعنت کند آنکس که از مولایش فرار میکند، و خدا لعنت کند آنکس که در حقوق زیر دستش ظلم میکند.
شرحش را خواست و فرمود:من و پیامبر پدران امتیم، من و پیامبر مولای امتیم من و پیامبر کارگذار امتیم پس هرکس به ما جفا کند، از ما فرار کند یا در حقوق ما ظلم کند. لعنت خدا را به جان خریده..."
وقتی خواندمش فقط یک جمله در ذهنم تکرار میشد: هرچه کردی، از پدرت فرار نکن...
امشب با دلی فراری
به ذکر افتاده ام:
پدرم تویی
پدرم تویی
پدرم تویی
مولای من!
آقای غریب زخم های تا همیشه باز
مثل همیشه پدری کن...
✍️🏻ب.نظری منش #رد_قلم

#پدرم_تویی #یاامیرالمومنین (ع) #پدر #شب_احیا #شب_قدر #شهادت_امیرالمؤمنین_علی_علیه_السلام

@Rade_ghalam
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خب تمام شد، کیفمان را برداشتیم و داریم از پای سفره بلند می شویم. مهمان نوازیست که تا دم در همراهیمان میکنند. و بعد از آن ما میمانیم و هر آنچه از آن سفره مزه کردیم.
برای خودم می نویسم.
زیر دندانم مزه کرده اعتمادم به تو!
یک چیزهایی را سپردم در آن خانه و بیرون آمدم و حالا فقط حوصله میکنم.
که این میزبان فراموشکار نیست.
عیدی؟ راستش دلم میخواهد، خنده ای از ته دل، آرامشی در عمق جان، و ایمانی شیرین را هدیه بگیریم.
که حال خوش ما، وابسته است به حال خوش یکدیگر🌹
عیدتان مبارک #رد_قلم 🌿
#عید_فطر

@Rade_ghalam
رد_ قلم pinned Deleted message
Forwarded from آيـنـہ | Aaayenehh
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دلم گرفته بود.
می‌دانستم خانه‌اش جلسات روضه است.
مراسم می‌گرفت.
با همه فشارها و ترس‌ها مراسم می‌گرفت.
وارد خانه که شدم.
صدای نجوای یاحسین (ع) بلند شده بود.
گریه کردم. گریه بر حسین حال غریبی دارد.
گریه می‌کنی.
خیلی خیلی گریه می‌کنی ولی بعد گریه حالت بد نیست!
اصلا انگار حسین نیامده با اشک حالت را بگیرید.
آمده حالت خوب شود.
روی دیوار خانه کاهگلی مرد حدیثی بود!
قال صادق (ع):
گریه کن بر او، شبیه مادری که فرزند از دست داده...
به چهره‌ها نگاه کردم. به نجوایشان گوش کردم.
آن قول، قول معلم ما بود...
معلمی که سالهاست کنارمان نیست
ولی قولش هست.
او نجوای حسین (ع) را یادمان داد.
او یادمان داد کجا حالمان خوب شود.

سلام بر حسین را با جمع گفتم و نشستم
به گرفتگی دلم شروع کردم به گریه و آخرش،
میان غم‌های حسین غم‌هایم گم شد.
تازه فهمیدم
حتی برای مادر جوان مرده هم،
روضه حسین‌‌ (ع) چه شفایی دارد.
این گریه غم‌های ما را میان غم‌های خودش گم می‌کند.

معلم ما؛
رییس مذهب ما
معلم عاشقانه‌ترین نجوای ما بود...

#معلم #امام_صادق #نجوا #یاحسین (ع) #یا_جعفر_بن_محمد (ع) #یاصادق (ع)

✍️🏻ب.نظری منش #رد_قلم

@Aaayenehh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ما را اینگونه نبین جانم
روزی در آغوشمان آرامشی بود که وسعت هزاران دریا داشت، علمی بود که صدها مجلد داشت.
ما در تنور میرفتیم به حکم عشق ابراهیم وار خارج میشدیم.
ما که با عشق حر میشدیم.
ابوذر میشدیم
سلمان میشدیم
مسلمان میشدیم...

ما را اینگونه نبین،
ما راه خانه پدری را گم کرده ایم!
ما را ببین به چشم بچه بازیگوشی که گم شده و ترسیده!
ما را ببین به چشم کودکی دلتنگ برای پدر!

ما را اینگونه نبین
ما پدری داریم که شبیهش نیستیم!
ولی دلمان عجیب برایش تنگ شده...
ما پدری داریم که دعایش نمیکنیم
ولی عجیب دعایمان میکند.
ما را ببین
در غروب جمعه هایمان
در سکوت پر حسرتمان
در نجوای شبانه پدر غریبمان

در قنوت مادرش
و در لحظه آخر وداع جدش
آن گاه که فرمود
یا وَلَدی بَلِّغْ شیعَتی عَنِّیَ السَّلامَ

و علیک السلامی که قرنهاست با بغض فرو خورده ایم...

#غروب #جمعه #غروب_جمعه #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #الهی_عظم_البلا #انتظار

@rade_ghalam
Forwarded from رد_ قلم
کنج آن صحن و آن رواقِ تو بود
اولین بار، که آسمان خندید.
یک طلایی، شبیه یک خورشید
چشم او، این ستاره را میدید.

کودکی که غرق بازی بود
بعد از آن شب،
منجمی میکرد.
در خیالش ستاره باران بود.
با خیال تو عاشقی میکرد.

قد کشید و خیالش ابری شد.
از ستاره چه دور بود حالا.
کودکی رفت. او جوانی شد،
غرق تنهاییش در این دنیا.

هر زمانی که کنج تصویری،
ساعت هشت، وقت خورشید است.
قلب آن بی نوای دلتنگت
پشت ابری سیاه و سنگین است.

آن نگاهی که محو تو بوده،
حال خسته و بی پناه اینجاست
تشنه از راه، مانده در بیراه،
یاد سقا ‌خانه ات، که چون دریاست.

یادش آمد، منجمت بوده.
چشم او غرقِ نور بود روزی.
حال اما شب سیاهش بود،
تو طلوع کن که نور افروزی.

آن طلوع شبیه لبخندت،
آن طلوع پر از پناهت را؛
چشم پیر منجمت بر راست،
کورسویی بکن نگاهت را!

نور خورشید بتاب تا اینبار
من کبوتر به بام تو باشم.
کار ما از نگاه ها رد شد.
باید آقا کنار تو باشم.

سایه امنِ حضرت سلطان،
فصل آرامش خیالم بود.
کنج آن رواق گوهرشاد،
مثل هربار سایه ات پناهم بود.

کنج آن صحن و آن رواق حالا،
نقش خورشید به روی آن آب است.
بازهم کودک شما، آقا،
غرق در ستاره، در خواب است.
پیر شد ولی به خوابش دید،
غرق لالایی از صدایت بود
ای ستاره بزرگ؛ ای خورشید،
شمس دل، من؛
دلم جوانت بود.

✍🏻ب.نظری منش #رد_قلم
.
.
‌.
.
#سایه_امن_حضرت_سلطان (ع)
#سایه‌_ات_مستدام #ای_سلطان #امام_رضا (ع)

@Rade_ghalam
Forwarded from رد_ قلم
مگر نه اینکه حریمت برای من نفس است؟
مگر نه اینکه تمام شهر به دل ،قفس است؟

مگر نه اینکه حاجی حجم در مسیر شما
مگر نه اینکه تو را خوانده ام به دم مولا

منم همان کبوتر بی بال صحن گوهر شاد
که تا گشود ان بال زغم زمین افتاد

مگر نه اینکه حریمت حرم به دلها زد
مگر نه اینکه ضریحت قفس به دلها زد

گر از تو دور فتادم مرا جدانکنی
به بی وفاییم اقا ،مرا جزا نکنی

به عشقتان به حریمت که مامن دلهاست
درون این سینه حرم که پابرجاست

بخواندمت و بدانم رضای زهرایی (س)
به التیام دلم همیشه باز آیی

🌹#امام_رضا علیه السلام🌹

✍🏻ب.نظری منش #رد_قلم
#ميلاد_امام_رضا (ع)

@Rade_ghalam
Forwarded from رد_ قلم
تمام خاطراتم را میان صحن تو دارم
شوم کودک کنار حوض کاشی عشق می کارم

هنوزم تشنه ام چون آب سقا خانه میخواهم
برای کفترانت، قدر مشتی دانه میخواهم

هنوزم کودکم لبخند را جانانه میخواهم
میان صحن گوهرشاد ،حاجتی را ساده می خواهم

هنوزم مرهمی بر این دل دیوانه میخواهم
به سان کودکی گم میشوم، و چاره میخواهم

تو ضامن میشوی من قصه ها را خوب میدانم
هنوزم چون غزالم، صید دل جانانه میخواهم

✍🏻ب.نظری منش #رد_قلم
🌹#امام_رضا علیه السلام
#مشهد
#خراسان
@Rade_ghalam
Forwarded from رد_ قلم
آمدم بار دگر پیش تو زانو میزنم. اخر هر حاجتم بازم به تو رو میزنم.
سینه را زندانی دامان صیادش کنم.
باز هم میخوانمت نقلی به آهو میزنم.

کاش من هم چشمهایم چون غزالت تر شود.
بال پروازم دهند، صحن تو جارو میزنم.

این منم ویرانه‌‌ای، که با تو مانده برقرار
آن زمانی که به دیوار تو پهلو میزنم

دل اگر خون شد، به لبهایم قسم مانده ولی
بر جوادت خواندمت، بر زخم دارو میزنم.

بر گدایت کن گذر حال پریشانم ببین
گر تو می آیی بگو شانه به گیسو میزنم.

بازهم یک کودکم، در بین صحن و هر رواق
باز هم میخوانمت، آقا و زانو میزنم.

شمع در بادم، که لرزان است بی تو شمس دل
یا رضا میگویم و یکباره سو سو میزنم.

✍🏻ب.نظری منش #رد_قلم
#ولادت_امام_رضا_علیه_السلام


@Rade_ghalam
Forwarded from رد_ قلم
"با همه ی بی سر و سامانی ام
باز به دنبالِ پریشانی ام"

شوری اشکی به چشم و آه من
گوش کن ای حضرت دلخواه من

پنجره چوبی و بارانیم
دربه در وادی فولادیم

خسته شدم راه نشانم بده
"خط امانی ز گناهم بده"

دست نیاز است و دل خاکیم
کفتر آن گنبد افلاکیم

نوت صدایم همه شد یا رضا
گوش دلم پُر؛ پُر نقاره ها

باز به یاد غم بی یاریم
یاد حصیری و پریشانیم

شعله عشقش عطشت را گرفت
یاد گلویی نفست را گرفت

روضه آخر شده یا جان! حسین (ع)
نوت صدایم شده یا جان! رضا(ع)

می روی و موجم و طوفانیم
آمده ام تا تو بگریانیم

پی نوشت: سلطان جانی، بر ما نگاهی...

✍🏻ب.نظری منش #رد_قلم
#امام_رضا (ع)
#مشهد
@Rade_ghalam
Forwarded from رد_ قلم
سفره انداخته‌ایم کنج حریمی
تا پریشان نشود حال؛ ندارد که نسیبی

یارب برسان سوز دلی را به حبیبی،
یارب تو طبیبی تو طبیبی تو طبیبی

این سفره حاجت و رضا(ع) باب کرامت
من عمق شقاوت و رضا (ع) اوج سعادت

بر حق امامم که بود باب نجاتم
هرجا که دلی گم شده و او گشته صراطم

بر حق ضریحی که ز دستان دلم دور
بر حق عزیزی که بود سایه‌ی مستور

بر حق همان شاه عزیزم به خراسان
دریاب که دنیای من است بی سر و سامان

دریاب مرا، روح مرا، جان و نگاهم
دریاب که ایرانم و بی تو چه تباهم

او حاجت بارانی یک خلق کویر است
این خلق که روزی خور دربار امیر است

ما را به رسان سوی نگاری که طبیب است
ما را بچشان وصل نگاری که حبیب است

از دور دلم بسته دخیل دور حریمش
ایرانم و آن پنجره فولاد بود حکم طبیبش


خوش آمدی پناه ما
#امام_رضا علیه السلام
#مشهد
✍🏻ب.نظری منش #رد_قلم

@Rade_ghalam
Forwarded from رد_ قلم
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هشت
عددی رمزآلود در تمامی ادوار دنیاست. در بودا نماد کمال است. در مکتب ژاپن تعداد خدایان است.هندوها معابد خود را هشت در هشت میسازند. یهودیان هشت را عدد شکوه میدانند،مسیحیان هشت را عدد تولدی دوباره.

هشت در معماری چین، هند، مسیح، یهود، اسلام واسطه ایست میان مربع و دایره است. واسطه ای میان زمین و آسمان...

یک کلام!
اگر راهی به آسمانی باشد، حتما هشتی لازم است.

ولی برای ما ایرانی ها، هشت خیلی بیشتر از یک عدد است. ما آن را خوب میشناسیم و بهتر به کار میگیریم. برای ما اگر بهشتی و باغی هست، "هشت بهشت" میشود. هر وقت فقیر میشویم "هشتشمان را گرو نهمان میگذاریم." ورودی خانه‌های ما "هشتی" است.

ما از هشت به بهشت به باغ به آرامش یک خانه میرسیم. ما؛
هشت را ضامن میکنیم. هشت را گرو میگذاریم.
ایران است و هشتش.
ایرانی که می‌داند با وجود او، هشتش هیچ وقت گرو نه نخواهد ماند.
من، هیچ کجا را این روزها قدر آن هشتی ورودی حرمت نمی‌خواهم. بازهم کنجم را میخواهم و ساعت هشتی و هشت رکعتی و سلامی بر هشتمین عشق.

#سلام بر هشتمین عشق
پیشاپیش تولدت مبارک مهربان پدر💕
#امام_رضا علیه السلام
#مشهد
✍🏻ب.نظری منش #رد_قلم

@Rade_ghalam
Forwarded from رد_ قلم
بغض نشسته در میان گلو عاقبت شکست
آنگه که تیر طلایی، بر نگه نشست

دردی کشیده دلا، با تو پناه داشت
هرچند بر نگهش، اشکی به آه داشت

اینجا پناه آخر قلب شکسته است
اینجا همان دری است که خدایم نبسته است!

اینجا کبوتری که جلد دو بام شد
آواره است که به بام تو رام می شوی

بامی به رنگ گنبد زرد و طلاییش
بامی به کربلا که پنجره ای نشانیش

گر او نبود کرب و بلایش خیال بود
آقا حلال کن که این دل وبال بود

#سلطان_ایران
#امام_رضا (ع)
#مشهد
#پناه
✍🏻ب.نظری منش #رد_قلم

@Rade_ghalam
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
میدونی حال یک خونه رو از کجا باید فهمید؟


پ.ن:
تمام خاطراتم را میان صحن تو دارم
شوم کودک کنار حوض کاشی عشق می کارم
✍🏻ب.نظری منش #رد_قلم
🌹#امام_رضا علیه السلام
#مشهد
#خراسان
تولدتون مبارک آقای امام رضا (ع) ❤️
#خانه_پدری

@Rade_ghalam
2024/06/07 11:59:24
Back to Top
HTML Embed Code: