Telegram Group Search
سلام دوستان عزیزم


تعدادی از دوستان و اعضای کانال مون در سیستان و بلوچستان زندگی می کنند و مدتی هست متاسفانه گرفتار سیل هستند و زندگیشون بر اثر سیل لطمه زیادی خورده است.

در نظر دارم با همراهی شما بهشون کمک کنیم تا بتوانیم گوشه ای از مشکلات این دوستان عزیزمان را رفع کنیم. ازتون خواهش می کنم در حد توان خودتان کمک کنید تا بدستشان برسانیم.

5894 6311 2012 0597
حسین اکبرلو
بانک رفاه

لحظاتتون پر از عشق و امید و روزتان متبرک بـه نگاه خدا
الهی روزی تون افزون و پر از خیر و برکت باشه

سپاس فراوان از شما🌹❤️
Prayer
Devakant
🌿 موسیقی بیکلام Prayer اثری از Devakant 🌿
🔈 فایل صوتی

📁 خانه اصلی آدمی و غربت او به روایت مولانا

👤 دکتر محمدجواد اعتمادی

مدت زمان 94 دقیقه

@Khodshenasivo
@hozoormolana
🆑 کانال عرفان و خودشناسی
🌿🌿🌿🌿🌿🌿

شرح جامع مثنوی معنوی - دفتر اول - داستانِ آن پادشاهِ جُهود که نصرانیان می کُشت از بهرِ تعصّب

قسمت قبلی

(691) نکته ها چون تیغِ پولاد است تیز
گـــــر نـــــداری تو ســـــپر، واپس گـــــریز


نکته های دقیق و لطایف عمیق عرفانی و خاصه مسألۀ وحدت وجود همچون شمشیر پولادین، تیز و بُران است که بدون فراهم آوردن سپری از ادراک و فهم استوار نمی توان در برابر آن ظاهر شد. پس تویی که برای فهم آن نکات دقیق و عمیق، استعداد لازم و قابلیت فهم نداری نباید به سوی آن بروی.

(692) پیشِ این الماس، بى اسْپَر مَيا
کز بُـــــریدن، تـــــیغ را نَـــــبوَد حَـــــیا


در برابر این شمشیر تیز، یعنی در برابر اسرار توحید و حقیقت و حدت وجود، بدون سپر ادراک و فهم استوار ظاهر مشو، زیرا شمشیر تیز، هیچ ابایی از بریدن ندارد. و چنانکه بدون استعداد لازم اقدام به فهم این حقایق کنی به اعتقاد تو زیان و خلل در آید.

(693) زين سبب من تیغ کردم در غِلاف
تا کـــــه کـــــژخوانی نـــــخوانَد بر خِلاف


بدین سبب است که من شمشیر کلام را در نیام خاموشی و یا در نیام حکایات و قصص مختلف فرو بُرده ام تا مباد که فردی کج اندیش، حقایقِ گفتار مرا وارونه فهم کند.

(694) آمدیم اندر تمامی داستان
وز وفـــــاداریّ جـــــمع راســـــتان


دوباره بازگشتیم به حکایت وزیر و عیسویان تا به پایانش رسانیم. همان حکایتی که دربارهٔ وفاداری شماری از دوستان است. و نیز می توان گفت: به برکت وفاداری جمعی از دوستان، ما دوباره به ادامۀ حکایت باز می گردیم.

(695) کز پسِ این پیشوا، برخاستند
بر مـــقامش نـــــایبی مـــــی خواستند


وقتی که آن وزیر مکار که پیشوای عیسویان بود در گذشت، امیران عیسوی عزم آن کردند تا به جای او جانشینی را انتخاب کنند.

منازعت امرا در ولیعهدی

(696) یک امیری زان امیران، پیش رفت
پـــــیشِ آن قـــــومِ وفـــــاانـــــدیش رفت


یکی از آن امیران برخاست و پیش رفت و نزد آن قوم وفادار رفت.

(697) گفت: اینک نایبِ آن مَرد، من
نـــــایب عـــــیسی، منم انـــــدر زَمَن


آن امیر گفت: اینک من جانشین وزیر هستم و در حال حاضر، نایب عیسی (ع) منم.

(698) اینک این طومار، بُرهانِ من است
کـــــین نـــیابت بـــــعد از او، آنِ من است


اکنون این طومار، دلیل و حجتی بر حقانیت و زعامت من است و این همان طوماری است که وزیر به من داده است. پس منم جانشین برحق او!

(699) آن امیرِ دیگر آمد از کمین
دعـــــویِ او در خــــلافت، بُد همین


پیشوای دیگری از عیسویان از نهانگاه (جایگاه خود بیرون آمد و ادعایی نظیر ادعای آن شخص کرد.

🌿🌿🌿🌿🌿🌿
دنیا بسیار زیبا و شگفت انگیز است. وقتی شیوه زیستن شما عاشق بودن باشد، زندگی میتواند بسیار راحت باشد. شما میتوانید همواره عشق بورزید. این انتخاب شماست. شاید دلیلی برای عاشق بودن نداشته باشید، اما میتوانید عشق بورزید، زیرا احساس عاشقی، شما را بسیار شاد میکند. عشقی که در جریان باشد، نتیجه اش فقط شادی ست. عشق به شما آرامش درونی میدهد. عشق، برداشت شما را از همه چیز تغییر میدهد.
شما میتوانید هر چیزی را با چشمانی عاشق ببینید. میتوانید آگاه باشید که عشق پیرامون شما را فرا گرفته است. زمانی که این گونه زندگی کنید، دیگر مهی در ذهن شما وجود نخواهد داشت. میتونه به سفری ابدی رفته است. این، همان چیزیست که بشر قرنها در جست و جوی آن بوده است. ما هزاران سال در جست و جوی خوشبختی بوده ایم. خوشبختی، به بهشت گمشده تبدیل شده است. انسانها برای رسیدن به این نقطه، به سختی تلاش کرده اند و این تلاش به تکامل ذهن تبدیل شده است. این آینده بشریت است.


دُن میگل روییز
چهار پیمان
ص 110
منیت و خود پرستی برخواسته خود اصرار می ورزد و آن را همین حالا مطالبه می کند. اگر رضایتش فراهم نشود متقاعدتان میکند که در مقام و موقعیت نامطلوبی به سر میبرید و یا این که اتحاد و یگانگی شما با سایر عناصر حیات تصوری پوچ و مهمل است و نباید به جز وجود جدا و منحصر به فرد خودتان به چیزی دیگر اعتماد کنید. اگر منیت را راضی و خشنود سازید، روز بعد با فهرست تازه ای از تقاضاهایش رو به رو میشوید و پس از تأمین این خواسته های تازه میزان اضطراب در وجودتان افزایش می یابد. مادام که امیال نفسانی بر زندگی تان حکمفرمایی کند، این وضعیت ادامه دارد.
اما چنانچه اتصال بین وجود بیکرانه خویش و خدا را بشناسید، بدون توجه به این که چقدر تا به حال از گوش کردن به ندای الهی غفلت کرده اید و یا تحول شما تا چه اندازه به درازا کشیده شده، به این حقیقت واقف خواهید شد که خدا همواره با شما صبور و شکیبا بوده است.


وین دایر
معمار سرنوشت خود باشيد
ص 216 و 217
Enchanted Realm
Dan Gibson
🌿 موسیقی بیکلام Enchanted Realm اثری از Dan Gibson 🌿
🌿🌿🌿🌿🌿🌿

شرح جامع مثنوی معنوی - دفتر اول - داستانِ آن پادشاهِ جُهود که نصرانیان می کُشت از بهرِ تعصّب

قسمت قبلی

(700) از بغل او نیز طوماری نمود
تا بـــــرآمد هـــــر دو را خشم جُهود


او نیز از پهلویش طوماری بیرون آورد و به مردم نشان داد. و این تعدد ادعا باعث شد که هر دو پیشوا بر یکدیگر سخت خشمگین شوند.

(701) آن امیران دگر، یک یک قطار
بـــــر کـــــشیده، تـــــیغ هـای آبـــــدار


پیشوایان دیگر عیسویان نیز یکایک صف کشیدند و همین ادعا را کردند و طومار خود را به رخ دیگری کشیدند. و چون سخت به خشم آمدند شمشیرهای تیز را بر ضدّ هم بر آهیختند.

(702) هر یکی را تیغ و طوماری به دست
درهـــــم افـــــتادند چـــون پیـــــلانِ مست


در دست هر کدامشان تیغ و طوماری بود و مانند فیلان مست و وحشی به جان هم افتادند.

(703) صد هزاران مردِ ترسا کشته شد
تـــــا زِ سَـــــرهایِ بُـــــریده پُـــــشته شد


صدها هزار مرد عیسوی در این جنگ کشته شدند، چندانکه از سرهای بُریده تلّی بوجود آمد.

(704) خون روان شد همچو سیل از چپّ و راست
کـــــوه کـــــوه انـــــدر هـــــوا، زیـــــن گَرد خاست


خونِ کشته شدگان از چپ و و راست و از هر سو مانند سیل، روان شد. و بر اثر این جنگ هولناک گرد و غبار غلیظی چون کوه به هوا خاست. خلاصه فضا آکنده از غُبار شد.

(705) تخم هایِ فتنه ها، کو کِشته بود
آفـــــتِ سَـــــرهایِ ایشان گَـــــشته بود


بذرهای آشوب و فتنه ای که وزیر مگار کاشته بود، بلای جان پیشوایان عیسوی شد. در نتیجه سرهای بسیاری به باد رفت.

(706) جَوْزها بشکست و، آن کان مغز داشت
بـــــعدِ کـــــشتن، روحِ پـــــاکِ نَـــــغز داشت


جسد کشته شدگان مانند گرد و بود و چون شکسته شد، آنکه دارای ایمان بود، دارای روح لطیف و پاکی بود.

(707) کُشتن و مُردن که بر نقشِ تن است
چـــــون انـــــار و ســــیب را بشکستن است


مُردن و کُشته شدن که بر بدن عارض میشود، در مثل مانند فشردن انار و سیب است. یعنی همانطور که با فشردن انار و سیب، عصاره و زبدۀ آن آشکار میشود،، با مرگ و درهم شکسته شدن قفس تن نیز احوال درونی و اسرار باطنی انسان آشکار میگردد.

(708) آنچه شیرین است، آن شد ناردانگ
و آنـــــکه پـــــوسیده است، نَبودَ غیرِ بانگ


هر کس باطنی شیرین داشته باشد، یعنی هر کس به زیور کمالات اخلاقی و مکارم معنوی آراسته باشد مانند آن انار، شیرین و پر فایده خواهد بود و مقبول حق و حق باوران. و اما کسی که باطنی سیاه و تباه داشته باشد مانند انار پوک و فاسد، فقط صدایی دارد و لاغیر.


🌿🌿🌿🌿🌿🌿
در جستجوی جاودانگی


جاودانگی همیشه سرگرمی تفننی ثروتمندان بوده است. هنگامی که عده ای مرفه شدند، احساس کردند همه چیز دارند، اما همچنان زندگی برایشان اتفاق نیفتاده است؛ بنابراین در صدد برآمدند تا ادامه دهند. البته جاودانگی طلب مردم بیچاره در جهان نیز بوده است. این یک تصور غلط است که افرادی که شاد هستند، افرادی که زندگیشان را واقعاً خوب می گذرانند حاضر به مردن نیستند و به دنبال جاودانگی هستند. اگر شادی پیوسته همراه شما باشد، چیزهای دیگر در زندگیتان جایی ندارند. اگر دقت کنید، وقتی که شاد هستید، دیگر حریص نیستید، بلکه بسیار سخاوتمند هستید. در آن برهه هر چیزی را می بخشید. تنها زمانی که مفلوک هستید، بسیار حریص هستید.
افراد شاد دلبستگی زیادی به زندگی ندارند. آنها هر لحظه حاضرند بمیرند. مردم همیشه فکر میکنند افراد بدبخت میخواهند بمیرند. این طور نیست. افراد بدبخت بیشتر از هرکس دیگری به زندگی دلبستگی دارند. هر چه بدبخت تر باشند، بیشتر به متعلقات اطرافشان می چسبند. حتی اگر صد سال هم زندگی کنند، حریص هستند زیرا هرگز به شکل واقعی زندگی نکرده اند. در تمام مدت آن قدر در بدبختی خود غوطه ور بوده اند که هرگز زمانی برای زندگی نداشته اند.
انسان شاد به هیچ کس متکی نیست‌. وقتی انسان در زندگی خود احساس خوشبختی میکند، این موضوع او را آزار نمیدهد که آیا قرار است دوباره متولد شود یا خیر. حتی از این موضوع نیز آزرده نمیشوند که آیا قرار است فردا بمیرند یا زنده بمانند. آنها بسیار سعادتمند هستند. هنگامی که واقعاً شاد هستید، به هیچ کس نیاز ندارید.
هنگامی که به معنای واقعی راضی و خوشحال میشویم، هنگامی که رضایت شما از تمام محدودیت ها فراتر می رود، آماده مرگ هستید. احساس می کنید: «همین است؛ همین لحظه آماده ام تا بروم». شادی شما را برای مرگ آماده می کند. کسی که حاضر است وقتی همه چیز مرتب و خوب است به سادگی بمیرد. فردی است که زندگی را درک کرده است. عاشقانی که حتی برای مدتی کوتاه لذت با هم بودن را چشیده اند، حاضرند بمیرند. چنین چیزی را ندیده اید؟ شخص بیچاره حاضر نیست بمیرد زیرا در زندگی بخیل بوده است. او هرگز زندگی نکرده است، بنابراین فکر میکند اگر یک سال بیشتر بگذرد، بهتر زندگی می کند. اکثر مردم این گونه هستند.
در گذشته، هر پادشاه، هر فرد قدرتمندی در این سیاره همیشه در پی این بود که به نوعی جاودانه شود؛ اما در واقعیت، اگر میخواهید کسی را نفرین کنید، برای او آرزوی مرگ نکنید؛ بلکه زندگی بی پایان آرزو کنید. این بدترین نفرین برای هرکسی است. اینکه شخصی با سادانا زندگی کند و از طریق آن عمر خود را افزایش دهد، موضوعی متفاوت است. این به معنای طولانی کردن زندگی اجباری نیست، برعکس، پشتوانه لازم برای عمر طولانی تر را فراهم می کند. در یوگا، همیشه می گویند انسان میتواند تا 160 سال عمر کند؛ اما در دوران اخیر به ندرت کسی را دیده ایم که تا این سن زندگی کند.
در کل، امید به زندگی در جهان به شکل قابل توجهی افزایش یافته است. این امر تا حد زیادی به دلیل مراقبت های پزشکی و مکمل هایی است که مردم به طور معمول استفاده می کنند. گرچه مشکلات دیگری ایجاد می کند، اما باعث افزایش طول عمر می شود. بسیاری از اندام ها به دلیل مجموعه ای از مواد معنوی و مغذی که فرد مصرف میکند، دوباره توانمند میشوند. میگویند اگر به طریقی پنجاه سال دیگر زنده بمانیم، میتوانیم ۵۰۰ سال دیگر عمر کنیم؛ زیرا تا آن زمان فناوری آن قدر پیشرفت کرده است که می توانیم قلب، کبد و کلیه جدید در آزمایشگاه پرورش دهیم و خودمان را با هر عضو جدیدی بازسازی کنیم.


سادگورو
مرگ موهبتی الهی
ص 130 و 131 و 132


🆔 @Khodshenasivo
🆑 عرفان و خودشناسی
Secret Place
Omar Akram
🌿 موسیقی بیکلام Secret Place اثری از Omar Akram 🌿
🔈 فایل صوتی

📁 حکمت‌های زندگی (دفتر چهارم مثنوی)

📂 1) درنگی در نظریه‌ی گنج درون 2) مقدمه 3) مروری بر پیشینه‌ی بحث گنج درون 4) حقیقت گنج درون 5) طلسم جسم 6) نقد و بررسی نظریه‌ی گنج درون

👤 دكتر ایرج شهبازی

0️⃣2️⃣ قسمت بیستم

↪️ قسمت قبلی اینجا

مدت زمان 94 دقیقه

@Khodshenasivo
@irajshahbazi
🆑 کانال عرفان و خودشناسی
🌿🌿🌿🌿🌿🌿

شرح جامع مثنوی معنوی - دفتر اول - داستانِ آن پادشاهِ جُهود که نصرانیان می کُشت از بهرِ تعصّب

قسمت قبلی

(709) آنچه با معنی است، خود پیدا شود
و آنـــــچه پـــــوسیده است، آن رسوا شود


آنکه دارای معنویت است پس از مرگ، حقیقت باطنی او آشکار گردد و به سعادت جاودانه رسد. و آنکه از معنویت خالی باشد به رسوایی و شقاوت ابدی دچار آید.

(710) رَو به معنی کوش، ای صورت پرست
زآنـــــکه مـــــعنی، بـــــرتنِ صـــــورت، پَرَست


ای صورت پرست! برو برای دستیابی به معنا کوشش کن، زیرا که معنا برای تن و کالبد آدمی، همچون بال و پَر است برای پرنده. همانطور که پرنده، بدون پر و بال قادر به پرواز نیست، کالبد آدمی نیز بدون پرنده جان، قادر به پرواز نخواهد بود.

(711) همنشینِ اهلِ معنی باش تا
هم عـــــطا یابیّ و، هم باشی فَتى


با اهل معنا همنشینی کن تا به برکت این همنشینی، هم به عطای معنوی آنان دست یازی و هم جوانمرد و با فتوّت شوی.

(712) جانِ بی معنی در این تن، بی خِلاف
هست هـــــمچون تـــــیغِ چوبین، در غِلاف


جانی که فاقد معنویت است بیگمان در این کالبد جسمانی مانند شمشیر چوبینی است که در نیام باشد.

(713) تا غِلاف، اَندر بُوَد، با قیمت است
چـــون بُـــــرون شد، سوختن را آلت است


مادام که شمشیر چوبین در نیام است به نظر، ارزشمند می آید. و چون از نیام بدر آید تنها به درد سوزاندن می خورد.

(714) تیغِ چوبین را مَبَر در کارزار
بنـــــگر اوّل، تا نـــــگرده کـــــار، زار


شمشیر چوبین را به آوردگاه مبر، و پیش از رفتن به میدان جنگ به شمشیرت نگاه کن تا کارت زار نشود.

(715) گر بُوَد چوبین، برو دیگر طلب
وَر بُـــــوَد الـــــماس، پیــــش آ با طَرَب


اگر در این جهان، روح و روانی چوبین و فاقد نشاط معنوی داری، برو روح دیگری طلب کن که واجد کمال باشد. و اگر روحت الماسین (تیز و درخشان) است با نشاط و شادی پیش بیا.

(716) تیغ، در زرّادخانه اولیاست
دیـــــدنِ ایشان، شما را کیمیاست


شمشیر تیز و درخشان در نزد اولیاء الله است. یعنی حقیقت و کمال معنا در قلب اولیاء الله است. و دیدار و مصاحبت آنان مانند کیمیاست. یعنی وجود کامل آنان، وجود ناقص شما را کمال می بخشد.

(717) جمله دانایان همین گفته، همین
هـــــست دانـــــا رَحْـــــمَةً لِـــــلْعَالَمين


همه فرزانگان و دانایان جهان نیز همین سخن را گفته اند. و این دانایان برای همه جهانیان رحمت و برکت هستند.

🌿🌿🌿🌿🌿🌿
دنیا بسیار زیبا و شگفت انگیز است. وقتی شیوه زیستن شما عاشق بودن باشد، زندگی میتواند بسیار راحت باشد. شما میتوانید همواره عشق بورزید. این انتخاب شماست. شاید دلیلی برای عاشق بودن نداشته باشید، اما میتوانید عشق بورزید، زیرا احساس عاشقی، شما را بسیار شاد میکند. عشقی که در جریان باشد، نتیجه اش فقط شادی ست. عشق به شما آرامش درونی میدهد. عشق، برداشت شما را از همه چیز تغییر میدهد.
شما میتوانید هر چیزی را با چشمانی عاشق ببینید. میتوانید آگاه باشید که عشق پیرامون شما را فرا گرفته است. زمانی که این گونه زندگی کنید، دیگر مهی در ذهن شما وجود نخواهد داشت. میتونه به سفری ابدی رفته است. این، همان چیزیست که بشر قرنها در جست و جوی آن بوده است. ما هزاران سال در جست و جوی خوشبختی بوده ایم. خوشبختی، به بهشت گمشده تبدیل شده است. انسانها برای رسیدن به این نقطه، به سختی تلاش کرده اند و این تلاش به تکامل ذهن تبدیل شده است. این آینده بشریت است.


دُن میگل روییز
چهار پیمان
ص 110
2024/04/29 11:06:06
Back to Top
HTML Embed Code: