Telegram Group Search
💢۱۲ توصیه برای اولین روز شغل جدید

🔸اولین‌ها همیشه هیجان‌انگیزند؛ مثل اولین روز شغل جدید یا رانندگی برای اولین بار. در اولین روز شغل جدید احتمالا هیجان‌زده‌اید و می‌خواهید بهترین باشید؛ در هر دقیقه به هزار چیز فکر می‌کنید، اتفاقاتی را که ممکن است رخ دهند تصور می‌کنید و بابت ملاقات با همکاران جدید اضطراب دارید. در این مقاله، ۱۲ توصیه برای شروع خوب کار جدید ارائه می‌دهیم. با رعایت این نکات می‌توانید مثل حرفه‌ای‌ها مشغول به کار شوید.

🔺درباره محل کار جدیدتان اطلاعات کافی به دست آورید

اگر قبل از اولین روز شغل جدید سایت و شبکه‌های اجتماعی شرکت را بررسی کنید، تا حدودی با محیط کارتان آشنا می‌شوید و دیگر نیازی نیست همه‌چیز را از همکارانتان بپرسید.

🔺تصمیم بگیرید که خودتان را چطور معرفی کنید

پیش از حضور در محیط جدید، برای معرفی خودتان در چند جمله کوتاه تمرین کنید و تصمیم بگیرید که چه رفتاری خواهید داشت. مثلا بعد از معرفی، با همکاران جدید دست می‌دهید یا نه؟

🔺لباس مناسب انتخاب کنید

در اولین روز شغل جدید، همکاران با کنجکاوی بیشتری به شما توجه می‌کنند؛ به همین دلیل ظاهرتان بیشتر از هر روز دیگری اهمیت دارد. لباسی که انتخاب می‌کنید، باید متناسب با جایگاه شغلی شما و عرف محل کار جدید باشد.

🔺به‌موقع در محل کار حاضر شوید

از روزهای قبل بهترین مسیر رسیدن به محل کارتان را مشخص کنید و بسنجید که برای آماده‌شدن و طی‌کردن مسافت خانه تا محل کار چقدر زمان نیاز دارید. بهتر است ۵ تا ۱۰ دقیقه زودتر از زمان مقرر به محل کارتان برسید.

🔺با دیگران ارتباط برقرار کنید

در شرکت‌های کوچک احتمالا به‌راحتی می‌توانید با همه همکاران آشنا شوید، اما در شرکت‌های بزرگ نیازی نیست با همه آشنا باشید و شناخت تیم همکارانتان کافی است. لبخندزدن را فراموش نکنید، به همه افراد حاضر در محیط به یک اندازه توجه کنید و احوالپرسی و آشنایی را طولانی نکنید.

🔺میز کارتان را بچینید

بعد از آشنایی با همکاران، احتمالا میز کارتان به شما نشان داده می‌شود. وسایلتان را روی میز بچینید، محیط را بررسی کنید و اگر سؤالی درباره قوانین و فرایندهای شرکت دارید، از همکاران خود بپرسید.

🔺فعال باشید

شما می‌دانید در سازمان چه جایگاهی دارید و در کل باید چه وظایفی را انجام دهید، پس از همان ابتدا مشغول به کار شوید و خودکار باشید. اگر در انجام وظایفتان سؤالی دارید، از همکاران‌تان بپرسید. بهتر است در روزهای اول کار، از ارائه انتقاد و پیشنهاد خودداری کنید.

🔺به‌اندازه سؤال بپرسید

وقتی تازه‌واردید، همکاران شما می‌دانند که باید به سؤالات‌تان پاسخ بدهند و به شما برای آشنایی با محیط جدید کمک کنند، اما این بدان معنا نیست که درباره هرچیز کوچکی سؤال بپرسید. به یاد داشته باشید که سؤال‌نپرسیدن و بیش از اندازه سؤال‌پرسیدن به یک اندازه مشکل ایجاد می‌کنند.

🔺به همه‌چیز توجه کنید

در اولین روزهای شغل جدید باید سراپا چشم و گوش باشید و به جزئیات توجه کنید. مثلا بررسی کنید همکارانتان چه زمانی ناهار می‌خورند یا کدام افراد با هم صمیمی‌ترند.

🔺خودتان باشید

نیازی نیست برای تحت‌تأثیر قراردادن دیگران خودتان را تغییر دهید. به یاد داشته باشید که کارفرما شما را استخدام کرده است و تصور می‌کند برای جایگاه مدنظر مناسبید. پس خودتان باشید و به هیچ‌چیز تظاهر نکنید.

🔺از زبان بدن استفاده کنید

بخش مهمی از برقراری ارتباط در اولین روز شغل جدید، به زبان بدن شما برمی‌گردد. با زبان بدنتان به دیگران نشان دهید در دسترس هستید و از صحبت‌کردن و برقراری ارتباط با آنها استقبال می‌کنید.

🔺در پایان اولین روز کاری، خداحافظی کنید و بازخورد مثبت بدهید

بعد از پایان اولین روز کاری احتمالا مافوق شما یا همکارانتان نظرتان را می‌پرسند. بازخورد مثبت بدهید و از آنها بابت پاسخگویی به سوالات‌تان و کمک آنها تشکر کنید. پیش از خروج از محل کار نیز با مافوق و همکاران نزدیک خود خداحافظی کنید.

منبع: indeed
📌۷ عادت کوچکی که شما رو جذاب‌تر می‌کنه:

۱. وقتی کسی بهت کمک می‌کنه حتماً ازش تشکر کن.
۲. نسبت به کوچک‌ترین چیزها و اتفاقات احساس خوشی و رضایت داشته باش.
۳. رفاقت‌ها و روابطت رو تو اولویت قرار بده.
۴. با آدم‌ها عمیقاً درارتباط باش و سر حرفت بمون و زیر قولت نزن.
۵. جسم و بدنت رو با غذای خوب و مفید تغذیه کن.
۶. ارزش و شأن خودت رو بدون و چیزی که لایقش هستی رو بپذیر.
۷. آدم‌ها رو به‌خاطر اشتباهاتشون ببخش و دسترسیشون به زندگیت رو محدود کن.

🍃 https://www.tg-me.com/مدیریت و دیجیتال مارکتینگ/com.drebusiness
تصور کنید یک تکه یخ روی میز جلوی شما قرار دارد. اتاق سرد است و می‌توانید نفس کشیدن خودتان را ببینید. در حال حاضر دمای اتاق منفی ۵ درجه است. دمای اتاق به شکل بسیار آرامی بیشتر می شود: منفی ۵ درجه، منفی ۴ درجه، منفی ۳ درجه...
تکه یخ همچنان روی میز جلوی شماست: منفی ۲ درجه، منفی ۱ درجه، صفر درجه...

هنوز هیچ اتفاقی نمی‌افتد. سپس در دمای ۱ درجه، یخ شروع به ذوب شدن می‌کند. یک تغییر یک درجه ای که به نظر هیچ تفاوتی با درجه حرارت قبل از آن ندارد، باعث تغییر بزرگی شده است.

لحظات با شکوه، اغلب در نتیجه‌ی بسیاری از اقدامات قبلی هستند
در مراحل اولیه و میانه ای هر تلاشی، اغلب یک دره ناامیدی وجود دارد.

شما انتظار دارید که به صورت خطی پیشرفت داشته باشید و ناامید‌‌کننده است که تغییرات در روزها، هفته‌ها، و حتی ماه‌های اول چقدر بی‌اثر به نظر می‌رسند. احساس می‌کنید به جایی نمی‌رسید
اما این اصل را به یاد داشته باشید: قدرتمندترین و ماندگارترین نتایج زود به دست نمی‌آیند.
کتاب خرده عادت‌ها/جیمز کلییر
@drebusiness
‏۵ قانون برتر دنیا که دوسشون دارم:

۱- قانون مورفی:
از هرچی بیشتر بترسی، بیشتر اتفاق میفته.
۲- قانون کیدلین:
اگه بتونی یه مشکل رو به طور واضح رو کاغذ بنویسی، اون وقت اون موضوع نصفش حل شده.
۳- قانون گیلبرت:
بزرگترین مشکل در محل کار اینه که کسی بهت نمیگه که چیکار باید بکنی.
‏۴- قانون ویلسون:
اگه اطلاعات و هوش رو همیشه در درجه اول قرار بدی، اون وقت پول همین‌جوری میاد.
۵- قانون فالکْند:
وقتی مجبور نیستی که تصمیمی بگیری، پس تصمیمی نگیر.
https://www.tg-me.com/مدیریت و دیجیتال مارکتینگ/com.drebusiness
🍃
بُز را بکش تا تغییر کنی...!

روزگاری مرید و مرشدی خردمند در سفر بودند. شبی را در خانه ی زنی با چادر محقر و چند فرزند گذراندند واز شیر تنها بزی که داشت خوردند. مرید فکر کرد کاش قادر بود به او کمک کند، وقتی این را به مرشد خود گفت او پس از اندکی تامل پاسخ داد: "اگر واقعا می خواهی به آن ها کمک کنی برگرد
و بزشان را بکش!".

مرید ابتدا بسیار متعجب شد ولی از آن جا که به مرشد خود ایمان داشت چیزی نگفت و شبانه بز را در تاریکی کشت ...
سال ها گذشت و روزی مرید و مرشد وارد شهری زیبا شدند و سراغ تاجر بزرگ را گرفتند که زنی بود با لباس های مجلل و خدم و حشم فراوان. وقتی راز موفقیتش را جویا شدند، زن گفت سال ها پیش من تنها یک بز داشتم ویک روز صبح دیدیم که مرده. مجبور شدیم برای گذران زندگی هر کدام به کاری روی آوریم. فرزند بزرگم یک زمین زراعی در آن نزدیکی یافت. فرزند دیگرم معدنی از فلزات گرانبها پیدا و دیگری با قبایل اطراف داد و ستد کرد... مرید فهمید هر یک از ما بزی داریم که اکتفا به آن مانع رشد و تغییرمان است و باید برای رسیدن به موفقیت و تغییرات بهتر آن را قربانی کرد.

بُز شما چیست!؟

🌹
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این ویدئو امروز از مرز سه میلیون لایک هم گذشت

یه تحقیق ده ساله در چند کشوری که در قاره‌های مختلف بودن انجام میشه و نشون میده افراد در شرایط مشترک دقیقا همون کاری رو میکنن که مثلا یک نفر در یک قاره دیگه میکنه. یعنی این کارها؛ کارهاییه که مرز نداره.
جالب بود گفتم شماها هم ببینین.

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌https://www.tg-me.com/مدیریت و دیجیتال مارکتینگ/com.drebusiness
💢افراد موفق در هر رشته لزوماً قوی‌ترین، سریع‌ترین، بهترین و باهوش‌ترین آنان نیستند، بلکه پایدارارین افرادند. پایداری نسبت به هدف و تعقیب بی‌وقفه آن، رمز موفقیت است.

👤 آنتونی رابینز
💢این جمله خلاصه رویکرد تراپیCBT است :
Cognition behavior therapy
افکارت، گفتارت می‌شود
گفتارت، رفتارت می‌شود
رفتارت، عادتت می‌شود
عادتت، شخصیتت می‌شود
شخصیتت، تبدیل به سرنوشتت می‌شود.


ما چیزی می‌شویم که به آن فکر میکنیم، و به آن اقدام می‌کنیم.

🟢بسیار مهم است که بدانیم چطور فکر می کنیم و چطور می توانیم بهتر فکر کنیم . به این دانش می گوید تفکر نقاد یا تفکر انتقادی یا سنجشگرانه اندیشی
💢در تصمیم‌گیری‌ها مانند داروین عمل کنیم!

🔸در مؤسسۀ فناوری کالیفرنیا (کال‌تک) آزمایشی ترتیب داده شد با موضوع انتخاب بین خوراکی‌های مختلف مثل چیپس یا کلوچه. در هر تصمیم‌گیری، دو خوراکی در دو طرف یک نمایش‌گر کامپیوتر نشان داده می‌شد و حرکات چشم آزمایش‌شوندگان ضبط می‌شد. تصمیم‌ها ظرف چند ثانیه گرفته می‌شدند.

🔸نتيجه جالب بود: وقتی تصمیم گیری دشوار می شد یعنی زمانی که دو خوراکی به یک اندازه جذاب بودند، چشم‌ها بیش از زمانی که تصمیم‌ها ساده بود، بین دو گزینه جابجا می‌شدند. پژوهشگران این رفت و برگشت چشم‌ها را نشانه تلاش مغز برای جمع آوری اطلاعات در شرایط تردید می‌دانند. ظاهرا این مساله محدود به انسان‌ها هم نیست.

🔸در حالت عادی در زمان تصمیم گیری اطلاعات مختلف از نواحی مختلف در عرض چند میلی‌ثانیه جمع آوری می‌شود و تصمیم‌گیری صورت می‌گیرد. اما زمان‌هایی وجود دارد که مغز تصمیم می‌گیرد سرعت را پایین بیاورد. درست مانند این است که در هنگام رانندگی شما دنده‌ها را متناسب با شرایط عوض می‌کنید.   

🔸در روان‌شناسی این را به‌عنوان «بده‌بستان سرعت-دقت» می‌شناسیم که یکی از دیرپاترین یافته‌ها در پژوهش‌های یکصدساله اخیر است. اتصالات بین قشر مغز با منطقه‌ای از مغز که به نام هستۀ ساب‌تالامیک شناخته می‌شود، کنترل‌کنندۀ میزانی است که فرد در مواجهه با یک انتخاب دشوار تصمیم‌گیری‌هایش را کند می‌کند.
این سازوکار مانند یک ترمز عمل می‌کند که سرعت تصمیم گیری را پایین می آورد، تا مغز بتواند شواهد بیشتری انباشت کرده و تصمیم‌های بهتری بگیرد.

◀️ آیا تردید در همه تصمیم‌ها بجا است؟

🔸جواب منفی است. تردید نشانه تامل است، اما اگر بخواهیم از مغزمان برای همه تصمیمات کار بکشیم، توان ذهنی‌مان فرسوده می‌شود. شاید بزرگ‌ترین تصمیم آن باشد که برای کدام تصمیم‌ها بیشتر وقت بگذاریم، تامل کنیم و تردید بورزیم.

🔸چارلز داروین هنگام تصمیم‌گیری برای ازدواج، فهرستی از مزایا و معایب تهیه کرد که نهایتاً تصمیم گرفت مزایای ازدواج به معایبش می‌چربد. او با اِما ازدواج کرد و صاحب ۱۰ فرزند نیز شد! در تصمیمات دشوار، تردید را در ذهن خود نگاه ندارید، روی کاغذ بیاورید و منظم‌شان کنید.

کمال‌گرایی از کجا در ما شکل گرفت؟

۱. کودکی ناامن:
پدر و مادر ۱۹ را حساب نمی‌کند، می‌گوید باید ۲۰ بگیری.
کودک مدام با این جملات مواجه می‌شود:
"تو دست و پا چلفتی هستی"
"بچه فلانی رو نگاه کن! تو به درد نخوری"
سیستم آموزشی ما چه در مدرسه چه دانشگاه،  نمی‌گوید مقایسه نکن! توسری نزن!

۲. یادگیری از اجتماع و محیط:
محیط می‌گوید باید چنین هیکلی داشته باشی.
باید زیبا و بی‌نقص باشی.
باید این شکلی لباس بپوشی.
فلانی را نگاه کن! باید این مدلی باشی. (جامعه پر شده از مقلدهای اینفلوئنسرها..ادای نصرت رو درمیارن فکر می‌کنن مثل اون آشپز خفنی میشن)

۳. انتظارات بالای خانواده:
اینهمه خرجت کردیم..توقع داریم..باید پزشکی قبول شی، باید فلان‌جا کار کنی.
انرژی زیادی را صرف گیر دادن می‌کنند.

۴. فرهنگ بت ساز:
در فرهنگ ما، آدم‌ها یا شیطان هستند یا بتی برای پرستیدن.
وسط ندارم..خاکستری ندارم..امکان ندارد بگوییم یکی ۴ تا خوبی دارد دو تا بدی و بقیه قبول کنند..نقص داری؟ حذف!

این فرهنگ آدم‌ها را به تله کمالگرایی می‌اندازد.

۵. شرکت‌های تبلیغاتی:
همیشه می‌خواهند یک آدم بی‌نقص  بسازند، خصوصا در حوزه زیبایی.

۶. شبکه‌های اجتماعی:
استاندارها را می‌برند بالاتر.
فقط خوشی‌ها را به اشتراک می‌گذارند..هرگز از غم‌ها، شکست‌ها و گریه‌ها، تصویری نمی‌گذارند.
چقدر در شبکه های اجتماعی زمان می‌گذارید؟

https://www.tg-me.com/مدیریت و دیجیتال مارکتینگ/com.drebusiness
🔻📸این فقط یه عکس نیست
گوشیتونو برعکس کنید و یه بار پلک بزنید🙃


https://www.tg-me.com/مدیریت و دیجیتال مارکتینگ/com.drebusiness
💥 ایده 16 شغل بدون نیاز به مدرک دانشگاهی

1- دستیار فیزیوتراپ
2- تکنسین داروخانه
3- ادمین اینستاگرم
4- طراح سایت و کد نویس
5- تدریس به مقاطع پایین تر
6- منشی پزشک
7- تایپیست پایان نامه
8- باریستا
9- بلاگری و یوتیوبری
10- تولید محتوای اینترنتی برای سایت ها
11- نیروی چیدمان و صندوقدار در فروشگاه
12- سفارش پخت کوکی و شیرینی جات
13- اپراتوری لیزر
14- ساخت پاورپوینت و تایپ پروژه
15- ناخن کار، مژه کار و امور آرایشی
16- دستیار دندانپزشک



📚  https://www.tg-me.com/مدیریت و دیجیتال مارکتینگ/com.drebusiness
🌹

تلاش كنيد تا در پنج زمينه زير، هر روز حداقل يک درجه پيشرفت كنيد:

تسلط بر جسم
ورزش، تغذيه، كنترل وزن، رسيدگی به ظاهر بدن، ترک سيگار، قهوه و وابستگی های جسمانی ديگر.

تسلط بر هيجانات
خشم، پرخاشگری، عصبانيت، افسردگی، دمدمی مزاجی، نااميدی، خوشی های بی اساس، لذت جويی با پيامدهای منفی.

تسلط بر مسائل مالی
تعادل بين دخل و خرج، اقتصاد در مصرف و مديريت مالی زندگی.

تسلط بر زمان
مديريت زمان، جلو افتادن از برنامه ها، پيگيری كارها و به موقع عمل كردن.

تسلط بر روابط
مديريت روابط بين فردی و اجتماعی خود با ديگران (دوستان، خانواده، فاميل و رفت و آمدهای ديگر)
پارادوکس ابیلین: قربانی کردن مصلحت در تصمیمات گروهی

پارادوکس ابیلین زمانی اتفاق می‌افتد که به دلیل عدم وجود ارتباط مناسب میان اعضای گروه، هیچ یک از اعضا مخالفت خود را با تصمیمِ گروه بیان نمی‌کند زیرا به اشتباه تصور می‌کند که خواست او با نظر اکثریت گروه در تضاد است. به همین دلیل، از بیان نظراتشان خودداری می‌کنند.

اگر اصطلاحِ رایجِ «سازِ مخالف زدن» یا «به تلاطم انداختن قایق» را شنیده باشید، می‌توانید به راحتی پدیده پارادوکس آبیلین را به آن مرتبط بدانید.
🔶 #کیف_پول | پس‌انداز روز مبادا رو جدی بگیر!

🔸روز مبادا همون روزیه که غیر منتظره و ناگهانی، با کلی خرج و مخارج میاد سراغمون و خیلی از مواقع، همون پس‌انداز کمی که براش گذاشتیم کنار گره‌گشای کارمون میشه. بنابراین پس‌انداز کردن باعث میشه نگرانی‌هایی که در مورد چالش‌های روز مبادا داریم کم بشه و به امنیت مالی برسیم.

https://www.tg-me.com/مدیریت و دیجیتال مارکتینگ/com.drebusiness
💢تعبیر اشتباه از تعادل بین کار و زندگی و حلقه گم شده‌ آن!
💢تعبیر اشتباه از تعادل بین کار و زندگی و حلقه گم شده‌ آن!

✍️ ایوب موحدزاده

تعادل کار و زندگی یکی از مولفه‌های مهم #جبران_خدمت در کنار #سیستم_حقوق_ودستمزد است. مولفه‌ای که تحقیقات نشان می‌دهند منجر به هم‌افزایی در رضایت زندگی می‌شود. با مطالعه ادبیات داخلی و خارجی #تعادل_کار_و_زندگی، با تعبیر اشتباهی بر می‌خوریم و آن یکسان دیده شدن کمیت و کیفیت «کار» با «زندگی» است (شکل1). تعادلی افسانه‌ای و غیرواقعی که به ظاهر متعادل و جذاب است، اما وقتی دقیق‌تر به این شکل افسانه‌ای می‌نگریم درخواهیم یافت که «کار» مساوی با کل زندگی تعریف شده است؛ درحالیکه کار بخشی از زندگی است، نه برابر آن، و به این ترتیب هرگز نمی‌تواند با زندگی متعادل شود.از سوی دیگر افرادی نیز هستند که در محیط کار بیشتر احساس خرسندی می‌کنند تا در زندگی شخصی. افرادی که بدلیل منازعات خانوادگی، جدایی و... تلاش دارند با تعبیر اشتباه از شکل1 دایره زندگی را کوچکتر از دایره کار کنند که این خود محل نقد زیادی است.
 
از آنجایی که کار بخشی از زندگی‌ست تصورِ منفک بودن آنها خطاست. شکل صحیح و ایده‌آل تعادل، هم وزن بودن حلقه «خود» با دیگر بخش‌های زندگی‌ست. به این معنا که باید ابتدا خودمان به یک آرامش درونی و نسبی شخصی برسیم سپس بدنبال تعادل سایر بخش‌ها باشیم (شکل2). نکته حائز اهمیت این است که بعضاً خرسندی شخصی زمانی حاصل می‌شود که حلقه «خود» بیشترین همپوشانی و همبستگی را با خانواده، کار و غیره داشته باشد. به عبارت دیگر هرقدر اهداف و تمایلات شخصی با دنیای بیرون (کار، همسر، دوستان و...) همسوتر باشد، تعادل با کیفیت‌تری خواهیم داشت.
اگر با همه بخش‌های زندگی به طور مساوی رفتار کنیم، می‌توانیم یک شغل کامل، خانواده‌ای شاد، سرگرمی‌های لذت بخش، دوستانی همراه و خیلی چیزهای دیگر داشته باشیم. شکل 2 شکل ایده‌آل و خوبی است، اما به ندرت کسی می‌تواند تعادل مذکور را بدست آورد یا برای مدت طولانی حفظ کند چراکه رسیدن به آن نیازمند تلاش زیاد و تقریباً غیرممکن است.
 
از آنجایی که زندگی و اجزای تشکیل دهنده آن به طور پیوسته در نوسان است، رسیدن به درجه‌ از برابری برای همه حلقه‌ها بسیار دشوار بوده؛ لذا بهتراست بجای تلاش برای ایجاد تعادل ریاضی بین آنها(شکل2)، سعی کنیم اثرات منفی هر بخش را بر روی سایر حلقه‌ها به حداقل برسانیم. شکل3 شکل واقعی‌تر و مبین وضعیت فعلی ما است؛ یکی از دلایل شکست برنامه‌ سازمان‌ها برای #تعادل_کار_زندگی این است که سازمان‌ها با پیش فرض شکل 1 برنامه‌های خود را پیشنهاد و پیاده‌سازی می‌کنند؛ در حالی‌که باید با پذیرفتن شکل3 درجهت رسیدن به شکل 2 حرکت کنند. فراموش نکنیم که ترازوی زندگی بجای دو کفه دارای چندین کفه هست و تعادل و هارمونی بین آنها بسیار اهمیت دارد.
 
در گیرودار زندگی حلقه‌ای که به بوته فراموشی سپرده شده «فردیت خودمان»است؛ در واقع کفه ترازوی دنیای بیرون (کار،خانواده، دوستان و...) بسیار سنگین‌تر از کفه دنیای درون است. بالندگی فردیت خود(دنیای درون) و همزمان ایجاد تعادل منطقی بین حلقه های کار، خانواده، دوستان و...(دنیای بیرون) نقش حیاتی در شادکامی و زیستن با کیفیت در این دنیای کوتاه را دارد.
 
نکته پایانی: ترازوی سنجش تعادل در زندگی باید چند کفه داشته باشد تا تمامی بخش‌های زندگی بخصوص «خود» را مورد توجه قراردهد. در غیر اینصورت در پایان خط با بخشی از خودِ تنهای خود روبرو می‌شویم که تماماً برای دیگری وقت صرف کرده است. پس بهتر است حلقه‌های زندگی‌مان از جمله کار را درک، ارزش آن‌ها را برای خود تعیین و سپس بین آنها تعادل برقرارکنیم.
💢 چه کنیم که مدیر ما متوجه ارزش کارمان شود؟

ار کردن در شغلی که هیچ‌کس متوجه تلاش‌های شما نمی‌شود، جالب نیست. وقتی به کار شما توجهی نمی‌شود، چطور می‌توانید تلاش‌های خود را برجسته کنید؟ با چه کسی باید این کمبود را در میان بگذارید؟ و اگر وضعیت تغییر نکند، چقدر باید در این کار باقی بمانید؟

آنی مک کی، نویسنده‌ی کتاب چگونه در محیط کار شاد باشیم؟ در این خصوص می‌گوید:
هیچ چیز بدتر از این نیست که در محیط کار خود احساس کنیم نادیده گرفته شده‌ایم. همه‌ی ما این نیاز انسانی را داریم که بابت تلاش‌هایمان از ما قدردانی شود. عدم توجه همکاران، نوعی احساس عدم تعلق به محیط را در ما ایجاد می‌کند.

وقتی نادیده گرفته می‌شوید، در خصوص پیشرفت کاری خود هم نگرانی‌هایی خواهید داشت. با این حال می‌توانید وضعیت موجود را تغییر دهید. راه‌های زیادی وجود دارد تا افراد دیگر به ارزش کار شما پی ببرند. در ادامه به معرفی این روش‌ها خواهیم پرداخت:

📌 واقع بین باشید
قبل از هر عملی از خود بپرسید که چه میزان قدردانی از مدیر یا همکاران خود انتظار دارید؟ واقعیت این است که در فضاهای کاری، افراد بسیار مشغول‌تر و گرفتارتر از آن هستند که حواسشان به ارزش کار شما باشد.

📌با مدیر خود صحبت کنید
چنانچه تلاش‌های شما در محیط کار نادیده گرفته می‌شود با مدیر خود وارد مذاکره شوید. مذاکره در این خصوص با بعضی مدیر‌ها ساده‌تر است. به‌طور میانگین، بیشتر مدیر‌ها به نیازهای انسانی کارکنان خود توجهی ندارند! چنانچه مدیر شما هم جزو این دسته قرار می‌گیرد، این نکته را به خاطر بسپارید که قرار نیست وی را تغییر دهید. بلکه می خواهید گفتگویی درباره‌ی عملکرد خود با او داشته باشید.

📌حضور خود در تیم را افزایش دهید
چنانچه یک تیم را مدیریت می‌کنید باید کار و ارزش آن را به اعضای تیم توضیح دهید. در زندگی روزمره‌، ممکن است مدیر و همکارانتان از جزئیات کار تیمی شما مطلع نباشند. از این رو پیشنهاد می‌شود که در یک زمان مناسب با مدیرتان در خصوص اهداف تیم صحبت کنید و پیشنهاداتی درباره‌ی بهتر شدن روند از او بخواهید.

📌از تلاش‌های دیگران قدردانی کنید
یکی دیگر از مواردی که به شکل دوگانه‌ای عملکرد شما را مورد توجه قرار می‌دهد، قدردانی و تحسین دیگران است. چرا که وقتی متوجه کار درست و خوب دیگران می‌شوید، فرهنگ قدردانی را در سازمان خود مرسوم می‌کنید.
2024/04/16 11:28:47
Back to Top
HTML Embed Code: