Telegram Group Search
شاهزاده رضا پهلوی بر مزار پدر بزرگوارشان شاهنشاه فقید ایران
۸ مرداد ۱۴۰۱-۳۰ ژوئیه ۲۰۲۲
مجلس مشروطه؛ مکان پدیدار شدن خردجمعی ایرانیان

🔹مظفرالدین شاه در جمادی‌الثانی۱۳۲۴ فرمان مشروطیت را در کاخ صاحب‌ قرانیه توشیح کرد و «ایران در عداد دول مشروطه» درآمد

🔹مجلس ملی در ۱۸شعبان همان سال تشکیل شد و تا به توپ بستن آن ادامه پیدا کرد، مجلس مکان پدیدار
شدن خرد جمعی ایرانیان بود که از سده‌های پیش از آن در جستجوی حکومت قانون بودند

🔹مجلس نیز از همان آغاز چنین تصوری از خود و امر ملی داشت، چنانکه تقی‌زاده در جلسه۲۴ محرم۱۳۲۴ به تصریح گفت:"این مجلس مجمع عَقلانی ملت است" و آقا شیخ حسن نیز در ادامه سخن او این نکته را افزود:"ما این مجلس را همچو میدانیم که باید قانون وضع کند و تمام مردم تحت قانون باشند"

🔹تشکیل مجلس رخداد مهمی در تاریخ معاصر ایران بود و با شروع به کار آن ایران به طور بازگشت ناپذیری وارد دوران جدید خود شد

🔹برقراری نظام مشروطه و تاسیس حکومت قانون، طلیعه نوزایش "جدیدِ در قدیمِ" امر ملی ایران بود، که به گفته آقا میرزا ابوالحسن‌خان"ایرانِ پیر، جوانی از سر بگیرد"

📚ملت، دولت و حکومت قانون/ جواد طباطبایی

🔵@Mashrootiyat
بیانیه به مناسبت صد و شانزدهمین سالروز مشروطیت

صدور فرمان مشروطیت و تاسیس مجلس نمایندگان ملت در روز ۱۴ امرداد ۱۲۸۵، نقطه عطفی مهم در مبارزه روشن‌اندیشان ایران برای برپایی حکومت قانون به شمار می‌رود. ایران در آن دوران، نیازمند دولتی بود که ضامن آزادی و برابری حقوقی مردم، و استقلال و رهایی ایران از سلطه و دخالت خارجی باشد، و با تامین ثبات و امنیت و منافع ملی، کشور و جامعه‌ای گرفتار در باتلاق عقب‌ماندگی را به سوی تجدد و مدرن‌سازی سوق دهد.

وقوع جنگ جهانی اول، مداخلات فزاینده روسیه و انگلیس، و بی‌ثباتی و هرج‌ومرج و قحطی بزرگ در ایران، شرایط را به سمتی سوق داد که حفظ استقلال و تمامیت ارضی ایران، و بازگشت ثبات و امنیت به عنوان لازمه آزادی و تجدد و نوسازی، به اولویت بسیاری از مشروطه‌خواهان تبدیل شد.

در چنین شرایطی «سردار سپه» از راه رسید و به تعبیر مورخ برجسته، ماشالله آجودانی، تبدیل به «قهرمان توانمند و مقتدر مشروطیت» شد. آجودانی در «مشروطه ایرانی» می‌نویسد: «رضاشاه دو خواست مهم مشروطیت ایران، یعنی ایجاد حکومت مقتدر مرکزی و مدرن‌ساختن جامعه سنتی عقب‌مانده را با همه تناقضاتی که در مدرنیسم و تجدد ایرانی وجود داشت در برنامه کار خود قرار داد و در ظرف بیست سال، چهره جامعه ایران را دگرگون ساخت.»

اصلاحات گسترده محمدرضاشاه پهلوی را نیز باید در تداوم خواستهای تاریخی مشروطه ارزیابی کرد. چگونه می‌شد از جامعه‌ای مدرن سخن گفت در حالی که زنان، یعنی نیمی از جمعیت کشور از مشارکت سیاسی محروم بودند و بخش بزرگی از جامعه، رعیت به شمار می‌رفتند؟ پدرم با اصلاحات ارضی و اصرار بر حضور زنان در عرصه‌های اجتماعی و سیاسی، یکی دیگر از تکمیل‌گران پروژه مشروطه بود.

اما دقیقا در زمانی که دیگر خواست مهم مشروطیت، یعنی آزادی سیاسی و دموکراسی در ایران می‌توانست محقق شود، انقلاب واپس‌گرایانه ۵۷ علیه ارزش‌های تجددخواهانه مشروطه رخ داد، و مشروعه‌خواهان پیرو شیخ فضل‌الله نوری بر مشروطه‌خواهان پیرو ستارخان و باقرخان و سردار اسعد بختیاری پیروز شدند و حکومت روضه‌خوانان و تبهکاران را برپا کردند. حکومتی که از همان روز نخست، امت اسلام را جایگزین ملت ایران کرد، دادگستری مدرن کشور را تعطیل و بیدادگاه‌های انقلاب اسلامی را بر جان و مال مردم حاکم کرد، آزادی‌های اجتماعی مردم و به‌ویژه زنان را سلب کرد، و امروز تمامیت ارضی و سرنوشت کشور را به چین و روسیه واگذار کرده و بقای خود را در هزینه‌کردن از جیب ملت ایران برای تروریست‌ها و جنایتکاران می‌بیند.

مشروطه اما یک واقعه تاریخی نبود که در نقطه‌ای از تاریخ تمام شده باشد. مشروطه خواست همیشگی ماست و همیشه ادامه دارد و این مدیون مبارزه روشن‌اندیشان و دلیرانی است که پس از یک سده نیز نام‌شان در آسمان ایران همچون ستاره‌ای درخشان می‌درخشد و بر جان خسته‌دلان نوری از امید می‌افکند.

ملت ایران امروز بیش از هر زمانی خواهان برقراری حاکمیت ملی و تحقق اراده‌‌اش در تمامی شئون اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است. یقین دارم این نیروی عظیم به خواست و هدف خود خواهد رسید، و استقلال، آبادانی و پیشرفت، و آزادی و دموکراسی در کشور عزیزمان تحقق خواهد یافت.

پاینده ایران
رضا پهلوی

۱۴ امرداد ۱۴۰۱

@OfficialRezaPahlavi
با نگارش فرمان مشروطیت در ۱۴ امرداد سال ۱۲۸۵ خورشیدی به دست مظفرالدین شاه قاجار، دگراندیشان و میهن دوستانی ایرانی بر سنت‌گرایان و خودکامگان پیروز شدند تا راه برای« اندیشه‌ی ترقی» هموار شود. اگر چه در یکصد سال گذشته بعضی از آرمان‌ها و ویژگی‌های مشروطه بر باد رفته و تنها نامی از آن‌ها به جا ماند اما بی‌گمان پیدایی «افکار عمومی» را باید بزرگترین و ماندگارترین دستاورد مشروطه دانست

🔹دوره‌ی قاجاریه را اگر چه « عصر بی خبری» گفته‌اند اما باید آن را آغاز «بیداری ایرانیان»، پدیداری «افکار عمومی» و تلاش برای رسیدن به نوگرایی به شمار آورد.

🔹چون از آن روزی که عباس میرزای ولیعهد نخستین گروه از جوانان را برای درس خواندن به اروپا فرستاد تا «اندیشه‌ی ترقی» را به ایران بیاورند. تا آن هنگام که مظفرالدین شاه تن به مشروطه‌خواهی داد بیش از ۹۰ سال گذشت. اما در همه‌ی این سال‌ها نگرش نوخواهانه هم‌زمان با افکار عمومی آرام٬ آرام ریشه دوانید و در جنبش مشروطه آشکار شده به سرانجام رسید....
مشـــروطیــت
با نگارش فرمان مشروطیت در ۱۴ امرداد سال ۱۲۸۵ خورشیدی به دست مظفرالدین شاه قاجار، دگراندیشان و میهن دوستانی ایرانی بر سنت‌گرایان و خودکامگان پیروز شدند تا راه برای« اندیشه‌ی ترقی» هموار شود. اگر چه در یکصد سال گذشته بعضی از آرمان‌ها و ویژگی‌های مشروطه بر باد…
🔹شکست‌ سنگین ایرانیان در دو جنگ با روس‌ها اگر چه بسیار تلخ و دردناک بود اما نخبگان قاجاری را به اندیشه وا داشت تا شوند( دلیل) این ناکامی‌ها را دریابند. آنان در بررسی‌های خود به جایگاه «افکار عمومی» و«مدرنیته» در چرایی برتری روس‌ها و نیاز هازمان( جامعه) ایرانی به دگرگونی‌ بنیادین پی بردند.

🔹چنان‌که در آن روزگار سراسر ایران را ستم بی‌پایان شاه، دربایان، شاهزادگان و والیان، فرسودگی ساختار سیاسی، اداری، آموزشی، بهداشتی و اقتصادی، ناآگاهی همگانی و چیرگی بینش خرافی، بیچارگی و تهیدستی مردم، واگذاری امتیازات فراوان به بیگانگان و دست‌درازی آنان به خاک ایران را فرا گرفته اما اروپا در اوج پیشرفت و آبادانی بود

بی‌گمان در این فرایند افزون بر رویدادهایی چون انقلاب بزرگ فرانسه و شکست روسیه از ژاپن، کسان بسیار و پر شمار نیزدر این راه پر پیج وخم جایگاهی کارساز داشتند که می‌توان از گزاره‌های زیر نام برد.

۱)- درباریان و سیاسیون

۲)- نویسندگان و روزنامه‌نگاران

۳)- روحانیون

۴)- بازاریان و بازرگانان
مشـــروطیــت
🔹شکست‌ سنگین ایرانیان در دو جنگ با روس‌ها اگر چه بسیار تلخ و دردناک بود اما نخبگان قاجاری را به اندیشه وا داشت تا شوند( دلیل) این ناکامی‌ها را دریابند. آنان در بررسی‌های خود به جایگاه «افکار عمومی» و«مدرنیته» در چرایی برتری روس‌ها و نیاز هازمان( جامعه) ایرانی…
درباریان و سیاسیون

برخی از شاهزادگان، درباریان و سیاست‌مداران قاجاری که دل در گرو ایران داشتند با آگاهی از پیشرفت کشورهای دیگر چاره‌ی کار را در الگوبرداری از آن‌ها می‌دیدند.

به همین دلیل عباس میرزا با ساخت کارخانه‌های توپ‌سازی، تفنگ سرپر آماده سازی سپاه متحدالشکل، رسته‌ی توپ‌خانه، پایه‌گذاری دارالترجمه برای کتب نظامی٬ مهندسی و تاریخی در تبریز٬ راه‌اندازی میسیون‌ در پاریس و لندن و هم‌چنین فرستادن پنج تا هفت دانشجو به انگلستان برای فراگیری دانش‌های نوین نخستین گام را برای نوسازی ایران برداشت.

قائم‌مقام فراهانی٬ امیرکبیر٬ میرزاحسین خان سپهسالار و حتی در پاره‌یی موارد ناصرالدین شاه ومظفرالدین شاه هریک به شیوه‌یی گام‌های دیگری را در راه فربه‌گی جنبش نوزایی ایران برداشتند.

چنان‌که میرزاتقی خان فراهانی که به او امیرکبیر می‌گویند با پیروی از نوسازی عثمانی به نام « تنظیمات»٬ کوششی خستگی‌ناپذیر را برای شکوفایی کشور به برپایه قانون، برابری و داد به کار بست.

شاه کلید تلاش‌های وی از یک‌سو پایه‌گذاری مدرسه‌ی دارالفنون به عنوان نخستین مدرسه غیرمذهبی کشور بود که می‌توانست دانش‌ آموختگانی را برای آینده ایران آموزش دهد که توان نوسازی کشور را داشته باشند.

از سوی دیگر امیرکبیر برای افزایش آگاهی‌ مردم و نهادینه شدن جایگاه «افکار عمومی» وقایع اتفاقیه را به‌ عنوان نخستین روزنامه رسمی در ایران منتشر کرده، زمینه را برای چاپ و ترزبانی (ترجمه) کتب نیز فراهم آورد٬ چنان که برای برگردان نوشتارهای انیرانی از دانش یک انگلیسی به نام ادوارد برگس .E.Burgss بهره برد.

با کشته شدن امیرکبیر در گرمابه‌ی فین اگر چه روند نوسازی ایران از شتاب ایستاد اما هیچ‌گاه از میان نرفت.

میرزا حسین خان مشیرالدوله ( سپهسالار) که برخی او را صدراعظمی آمیخته با خدمت و خیانت می‌دانند در جرگه‌ی نخستین کسانی است که هازمان (جامعه) سنتی ایران را به پذیرش نوگرایی (مدرنیته) اروپا فرا خواند.

بن‌مایه‌ی اندیشه‌ی سپهسالار بیش از هر چیز برآمده از نقش «افکار عمومی» و «دولت» استوار بود.

بنابراین او با بازسازی بوروکراسی اشرافی٬ کاستن از درآمد کارگزاران٬ نام بردن از واژه قانون در آن روزگار٬ نوگرایی‌های شگرفی را انجام داد و هم‌چنین با انتشار روزنامه « وقایع عدلیه» با انگیزه‌ی گسترش قانون‌مداری، راه‌اندازی روزنامه مریخ به عنوان تریبون منتقدان داخلی و روزنامه دوزبانه « لاپاتری» برای پیوند با دگراندیشان اروپا سه دگرگونی بزرگ در بستر مطبوعات ایران و حتی سپهر سیاسی و فرهنگی کشور پدید آورد.

میرزا حسین‌خان برای شتاب در آبادانی ایران و همراه ساختن پادشاه با این برنامه‌ها درکاری تازه و بی‌همتا ناصرالدین شاه را با خود به اروپا برد تا بدین‌گونه پنجره بالندگی به دست وی به روی ایران گشوده شود.

ناصرالدین شاه قاجار نیز اگر چه امیرکبیر را مقتول و سپهسالار را معزول کرد اما خود با بهره‌مندی از روش و مشی وزرایش نوآوری‌هایی انجام داد که می‌توان از جلوگیری تجارت بَرده٬ پایه‌گذاری انجمن مشورتی به نام مجلس « مصلحت‌خانه » و یک «مجلس تجار» در تهران و شهرهای اصلی، ساختن درمانگاه، دارالترجمه، چاپ‌خانه گسترش دارالفنون و فرستادن ۴۰ نفراز دانش‌آموختگان آن به فرانسه٬ راه‌اندازی دو مدرسه نظامی و انتشار روزنامه و ترجمه ده‌ها کتاب نام برد.

شاه هم‌چنین در دوره‌ای به میرزاملکم‌خان اجازه داد «دفتر تنظیمات» را بر دو اصل برجسته« بهبود رفاه عمومی »و «برابری همه‌ی آحاد جامعه» به نگارش درآورد. البته هنگامی که برخی از چهره‌های سنتی در تهران این‌گونه کارها را نادرست و «قانون» را بدعت دانستند شاه همه‌ی «اصلاحاتش »را کنار گذارد.

مظفرالدین شاه نیز٬ در دوره‌ای به روزنامه‌های «حبل‌المتین» و «پرورش» اجازه پخش و فروش را در ایران صادر کرد٬ میرزا ملکم‌خان را دلجویی کرد٬ از انجمن‌های تجاری٬ فرهنگی و آموزشی پشتیبانی کرد که در همین راستا «شرکت اسلامی» به دست بازرگانان اصفهان ٬ انجمن‌های فرهنگی در شهرهای دیگر شروع به کار کردند.

آن‌چه را که این پدر و پسر انجام دادند اگر چه با فراز و فرودهایی همراه بود اما بستری را فراهم کرد تا « افکار عمومی» ابراز وجود بیشتری کرده٬ تفاوت زندگی در ایران و اروپا را بهتر پی‌ برده٬ خود را برای دست یافتن به حقوق شهروندی آماده‌تر کنند.
مشـــروطیــت
درباریان و سیاسیون برخی از شاهزادگان، درباریان و سیاست‌مداران قاجاری که دل در گرو ایران داشتند با آگاهی از پیشرفت کشورهای دیگر چاره‌ی کار را در الگوبرداری از آن‌ها می‌دیدند. به همین دلیل عباس میرزا با ساخت کارخانه‌های توپ‌سازی، تفنگ سرپر آماده سازی سپاه…
نویسندگان و روزنامه‌نگاران

اگر چه گروه نخستین درس‌خوانده‌ها و فرنگ‌رفته‌های قاجاری که خود را منورالفکر می‌خواندند دارای دیدگاه‌های جورواجور بودند٬ اما همه‌ی آنان به « جامعه مدرن» بر سه پایه‌ی « اندیشه ترقی و قانون»٬ «علوم جدید» و «تمدن و مدنیت» باور داشتند.

البته به گفته‌ی برخی مانند طالبوف و آخوندزاده باید نخست برای پذیرش قانون فرهنگ سازی کرد٬ اما بعضی دیگر مانند ملکم‌خان و یوسف مستشار الدوله آمدن قانون را راهگشاتر دانسته که خود بستر را برای فرهنگ سازی و قانون‌پذیری آماده می‌سازد.

با آن‌که روشنفکرها برآمده از لایه‌های گوناگون هازمان (جامعه) ایرانی بودند اما در زمینه نقش سرنوشت‌ساز افکار عمومی در سه گزاره‌ی یاد شده هم‌اندیش بودن. به همین شوند (باعث) آنان از «روزنامه»٬ و سپس «کتاب» برای آگاهی‌بخشی و هوشیاری بیشتر وخروش« افکار عمومی» بهره‌ی فراوان بردند.

دراین‌باره از روزنامه‌نگارانی چون ملکم خان با روزنامه«قانون»٬ میرزا آقاخان‌کرمانی با «اختر»٬ مویدالسلام با «حبل‌المتین»٬ میرزا مهدی ‌خان با «حکمت»٬ محمدعلی‌ خان تربیت با «گنجینه‌فنون»سید محمد شبستری با «مجاهد»٬ ناظم‌الاسلام ‌کرمانی با«ندای وطن»، سلیمان اسکندری با«حقوق»، علی‌محمدخان شیبانی با «پرورش و ثریا» و......می‌توان نام برد.

هم‌چنین نباید کارسازی نویسندگانی مانند فتحعلی آخوندزاده٬ طالبوف تبریزی٬ یوسف مستشارالدوله٬ حاج زین‌العابدین مراغه‌ای و..را در آشنا ساختن«افکار عمومی» با اندیشه‌ی کنستیتوسیون «constitution» و اندام‌های آن چون٬ قانون‌گرایی٬ تفکیک‌قوا٬ حاکمیت ملی٬حق‌رای٬ و..... آموزش آرمان‌هایی مانند «حریت، اخوت و مساوات» را نادیده گرفت.
مشـــروطیــت
نویسندگان و روزنامه‌نگاران اگر چه گروه نخستین درس‌خوانده‌ها و فرنگ‌رفته‌های قاجاری که خود را منورالفکر می‌خواندند دارای دیدگاه‌های جورواجور بودند٬ اما همه‌ی آنان به « جامعه مدرن» بر سه پایه‌ی « اندیشه ترقی و قانون»٬ «علوم جدید» و «تمدن و مدنیت» باور داشتند.…
روحانیت

🔹اگر چه روشنفکران، قانون‌گرایی را یکی از نیازهای بنیادین ایران بارها گوشزد کردند اما نباید کارسازی روحانیون را نیز در سازمان‌دهی به «افکار عمومی» دربزنگاه‌های تاریخی مانند٬ کشتن گریبایدوف و جنبش تحریم تنباکو فراموش کرد. هریک از این رخدادها را باید سرآغاز مبارزات مردم ایران با خودکامگان قاجاریه و بیگانگان و ممارست« افکار عمومی» برای برپایی انقلاب مشروطه دانست.

🔹برخی از چهره‌های روحانی مانند میرزا حسن رشدیه٬ ملک‌المتکلمین٬ آیت‌الله طباطبایی با بنیاد مدارس نوین به سبک غربی پایه‌گذار دگرگونی در آموزش و یادگیری دانش‌های نوین شدند، بعضی دیگر نیز هم‌چون یحیی‌دولت‌آبادی٬ جمال‌الدین‌واعظ و ملک‌المتکلمین با پی‌ریزی «انجمن معارف» و «کمیته انقلابی» جایگاهی سترگ در جنبش نوزایی ایران داشتند البته سید جمال‌الدین اسدآبادی با انتشار رساله نیچریه و روزنامه عروه‌الوثقی٬ هادی‌نجم‌آبادی با کتاب تحریرالقعلا و شیخ احمد روحی را با هشت بهشت باید به این جرگه افزود.

🔹بی‌گمان بسیاری از روحانیون با پذیرش دیدگاه‌های نوگرایانه و کوشش در راه گسترش آن‌ها نقشی ارزنده در بازیگری بخشی از لایه‌های مذهبی شهری به کارزار ‌تجددگرایانه ‌برداشتند
مشـــروطیــت
روحانیت 🔹اگر چه روشنفکران، قانون‌گرایی را یکی از نیازهای بنیادین ایران بارها گوشزد کردند اما نباید کارسازی روحانیون را نیز در سازمان‌دهی به «افکار عمومی» دربزنگاه‌های تاریخی مانند٬ کشتن گریبایدوف و جنبش تحریم تنباکو فراموش کرد. هریک از این رخدادها را باید…
بازاریان و بازرگانان

🔹 قهوه‌خانه‌ها، گرمابه‌ها، حجره‌ها، مسجدها و... ابزاری ارزنده‌ در دست بازاریان بودند تا در کنار نقش اقتصادی خویش، کارکرد رسانه‌یی و آموزشی نیز در میان مردم داشته باشند.

🔹ازاین‌رو در نیمه دوم سده ۱۹ میلادی از یک سو با افزایش دادوستد با کشورهای دیگر٬ طبقه‌یی کوچک اما توانمند پدید آمد که آن‌ها و فرزندان‌شان آورندگان «تمدن و تجدد» به ایران شده و از سوی دیگر٬ سرازیر شدن کالا و سرمایه بیگانگان زمینه‌ساز نابودی بخشی دیگر از اقتصاد بومی را فراهم ساخت که این جستار ( موضوع) ناخشنودی برخی از بازرگانان را به دنبال داشت.

🔹 ازاین‌رو همبستگی ناخودآگاه این دو گروه برای بهتر شدن بستر سیاسی و اقتصادی، افکار عمومی را به سوی جنبش نوزایی راهبری کرد. در این میان باید از حاج سیاح٬ حاج سید هاشم قندی، سید کریم بزاز، حمیدخیاط، زین‌العابدین مراغه‌ای، بازرگانان زرتشتی مانند ارباب جمشید و ارباب کیخسرو شاهرخ و.....نام برد
مشـــروطیــت
بازاریان و بازرگانان 🔹 قهوه‌خانه‌ها، گرمابه‌ها، حجره‌ها، مسجدها و... ابزاری ارزنده‌ در دست بازاریان بودند تا در کنار نقش اقتصادی خویش، کارکرد رسانه‌یی و آموزشی نیز در میان مردم داشته باشند. 🔹ازاین‌رو در نیمه دوم سده ۱۹ میلادی از یک سو با افزایش دادوستد…
سخن آخر

🔹جامعه شناسان افکار عمومی را «نتیجه تعامل اجتماعی انسان‌ها می‌دانند که ممکن است به تغییرات رفتاری یا گفتاری در سطح جامعه منجر شود». سیاست‌مداران نیز آن را «تبلور اراده ملی می‌خوانند که می‌تواند به یک‌باره انقلابی را پدید آورد و گاه نیز پیوسته و آهسته اصلاحاتی را در پی داشته باشد».

🔹ازاین رو «افکارعمومی» را باید برآیند گرایش‌ها و باورهایی شهروندان یک کشور دانست که بر سر اندیشه یا رویدادی به هم پیوند خورده٬ می‌توانند زمینه‌ساز دگرگونی‌های اجتماعی٬ فرهنگی٬ سیاسی٬ اقتصادی و....شوند.

🔹 بی‌گمان «افکار عمومی، پدیده‌ای نوین است که ریشه‌ی آن را باید در آموزه‌های نوخواهانه اروپا جستجو کرد. آن‌جا که با رنسانس آغاز شد٬ با انقلاب‌ صنعتی رشد کرد و با انقلاب بزرگ فرانسه به اوج خود رسید، سراسر جهان را در نوردید. چنان‌که برخی آن را برگرفته از دیدگاه ژان‌ژاک روسو می‌دانند که گفت:« حاکمیت از آن ملت است» هابز نیز اندیشه‌ی «افکار عمومی» را رواج داد: «نظر بر جهان حکومت می‌کند»

🔹با نگارش فرمان مشروطیت در ۱۴ امرداد سال ۱۲۸۵ خورشیدی به دست مظفرالدین شاه قاجار، دگراندیشان و میهن دوستانی ایرانی بر سنت‌گرایان و خودکامگان پیروز شدند تا راه برای« اندیشه‌ی ترقی» هموار شود. اگر چه در یکصد سال گذشته بعضی از آرمان‌ها و ویژگی‌های مشروطه بر باد رفته و تنها نامی از آن‌ها به جا ماند اما بی‌گمان پیدایی «افکار عمومی» را باید بزرگترین و ماندگارترین دستاورد مشروطه دانست.

🔹زیرا پرسیدن، خواستن و مطالبه‌گری در نگرش و بینش ایرانی نهادینه شد و آفریننده خیزش‌ها، جنبش‌ها و رویدادهای ریز و درشت بسیاری تا به امروز بوده است.»
🔹در مشروطه ما توانستیم برای نخستین بار به یک دولت قانونی دست پیدا کنیم. در مشروطه اساس سلطنت متعلق به ملت شد (که در اصل سی و پنج متمم قانون اساسی مشروطه آمده است) یعنی ملت واجد سلطنت و حق سلطنت شد و این حق سلطنت خود را به یک شخص یا خانواده‌ای واگذار می‌کرد

🔹بنابراین ما وارد دوران جدیدی شدیم که در آن، مسئله ما به صورت ملی حل شد، یعنی قرار شد که ملت بتواند برای مسائلی که با آن رو‌به‌رو بودیم پاسخ پیدا کند. مسئله این شد که همه شهروندان ایرانی و فرزندان میهن در قبال ایران دارای مسئولیت هستند و می‌توانند در مورد ایران بیندیشند، در مورد اینکه چه باید کرد

🔹با توجه به آنکه از آن پس یعنی با مشروطه، ملت ایران مسئولیت دفاع از ایران و حرکت به سمت ترقی و یا تامین سعادت را بر عهده گرفت، مسئله مجلس بر اساس این سلطنت ملت تبیین می‌شد

🔹یعنی ملت دارای شان مقننه بود، و نیز دارای شان اجرائیه و شان قضائیه بود، یعنی عدالت را می‌بایست مستقر می‌کرد. همه این موارد از شئون ملت قلمداد می‌شد.

حجت کلاشی

🔵@Mashrootiyat
🔹"مشروطیت و قوانین سابقا کتاب و حروف بود، من حس احترام به قوانین را ایجاد و انشاء کردم"

🔹قوم ایرانی که افتخارات فناناپذیر آن در تمام ادوار تاریخ را منور نموده، باید علائم انحطاط را از خود دور نموده، قائم‌بالذات بنشیند و به بازوی توانای خود تکیه کند.

🔹چه خوشبخت و سعادتمند است مملکتی که با قانون و نظامات اداره میشود و همه کس و هر طبقه در مقابل قانون مساوی و یکنواخت باشند.

📖 بخشی از بیانات ملوکانه اعلیحضرت رضاشاه پهلوی

📚دوران پهلوی
ترجمه و تالیف: م.ر.هزار


🔵@Mashrootiyat
Forwarded from سایه‌سار (Sayeh Eghtesadinia)
شدن ابتهاج

با درگذشت هوشنگ ابتهاج، ارزنده‌ترین سرمایۀ ادبی و هنری حزب توده نیز در خاک خفت. با تغییر زمانۀ ایرانیان و ذائقۀ مخاطبان شعر فارسی کاخ بلاغتی که او و دیگر رفقای حزبی‌اش نزدیک یک قرن در زبان فارسی برپا داشته بودند و بر ایوان آن می‌نشستند احتمالا ًدیگر نظیری نخواهد یافت. خشت‌های این ایوان، از جمله واژگانی چون خورشید، شب، سحر، سرخ، آزادی و... احتمالا ً در انحصار این گوشۀ تاریخ باقی خواهد ماند: رواقی که زیر آن کمونیست‌ها و مسلمانان دست یکدیگر را فشردند تا سنت هزاران سالۀ سلطنت در ایران را فرو بریزند.

تصنیف «سپیده» آیینۀ این اتحاد است: کمتر سندی چون متن این ترانه می‌تواند شادی انقلابیون ۵۷ از فروریختن کاخ سلطنت و آمدن امام خمینی به ایران را نمایندگی کند. آن خورشیدی که بر بام ایران طلوع کرد استعاره از امام خمینی است که هواپیمایش او را از آسمان به زمین نشاند، و بهار تازه‌جاودان استعاره از انقلاب ۵۷. از رهگذر همین اتحاد بود و هست که سال‌ها صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران این ترانه را در مواضعی که احتیاج به برانگیختن حس ملی دارد، مانند انتخابات‌ها، بازپخش می‌کند. اما این ترانه که سال‌ها ایرانیان آن را به‌اشتباه چنان سرودی ملی زمزمه می‌کردند، نه‌تنها هیچ ارتباطی به ملیت نداشته و ندارد، بلکه جلوۀ تمام‌عیار درهم‌آمیزی نیروهایی است که از ملیت گریزان و نفور بودند: انترناسیونالیسم و جهان‌گستری اسلامی.

درگذشت ابتهاج برای دوستدارانش ضایعۀ بزرگی است اما چه‌بسا با رفتن او زدودن این ترانه از حافظۀ ملی دوستداران ایران سرانجام پس از نیم قرن ممکن و تسهیل شود.

https://www.tg-me.com/Sayehsaar
Forwarded from مشـــروطیــت
سرجوخه ملک محمدی
سید محمد راثی هاشمی
عبدالله شهریاری
مکان؛پل جلفا
زمان؛ شهریور ۱۳۲۰


شیفت نگهبانی‌شان بود. به آن‌ها گفته بودند جلوی هر نیروی مهاجمی که از آن سوی مرز می‌آید را بگیرند.

🔹آن‌ها خبر نداشتند کسانی که آن سوی پل ایستاده‌اند نیروهای تا بن دندان مسلحی هستند که به هر نوع سلاح جنگی مجهز هستند، در حالی که آن سه فقط خودشان بود و اسلحه‌هایشان. آن‌ها روی پلی ایستاده بودند که اولین خط رسمی قطار ایران بود. پلی که خوب می‌شناختند. طول این پل در حدود ۱۱۰ متر و عرض آن در حدود ۵٫۵ متر است....

🔵@Mashrootiyat
Forwarded from مشـــروطیــت
سرجوخه ملک محمدی
سید محمد راثی هاشمی
عبدالله شهریاری
مکان؛پل جلفا
زمان؛ شهریور ۱۳۲۰

شیفت نگهبانی‌شان بود. به آن‌ها گفته بودند جلوی هر نیروی مهاجمی که از آن سوی مرز می‌آید را بگیرند.

🔹آن‌ها خبر نداشتند کسانی که آن سوی پل ایستاده‌اند نیروهای تا بن دندان مسلحی هستند که به هر نوع سلاح جنگی مجهز هستند، در حالی که آن سه فقط خودشان بود و اسلحه‌هایشان. آن‌ها روی پلی ایستاده بودند که اولین خط رسمی قطار ایران بود. پلی که خوب می‌شناختند. طول این پل در حدود ۱۱۰ متر و عرض آن در حدود ۵٫۵ متر است.

آن‌ها دو روز مقابل سپاه شوروی مقاومت کردند و در نهایت روی پل جلفا در خون خود غلطیدند.

🔹مقاومت شجاعانه این سه سرباز تحسین نیروهای مهاجم و خصوصاً فرمانده لشکر ۴۷ شوروی، سرلشکر نوویکف را که در مقابلشان ایستاده بودند را برانگیخت. او زمانی‌که پیروزمندانه از پل گذشت متوجه شد سربازان مسلحش ۴۸ ساعت است که تنها با ۳ سرباز در حال نبرد بودند.

🔹او به نشانه احترام یکی از درجه‌هایش را از روی دوشش باز کرد و روی سینه سرجوخه محمدی گذاشت و از چوپانی می‌خواهد تا ۳ سرباز شجاع را به شیوه مسلمانان کنار پل آهنی دفن کند. تدفین این ۳ سرباز با تشریفات کامل نظامی از سوی لشکر ۴۷ ارتش شوروی و در کنار خط آهن این پل صورت گرفت.

بر بالای آرامگاه آنان این بیت شعر نقش بسته است:
هرچند آغشته شد به خون پیرهن ما
شد جامه سربازی ما هم کفن ما
شادیم ز جانبازی خود در شکم خاک پاینده و جاوید بماند وطن ما


یادشان گرامی

🔵@Mashrootiyat
2024/04/24 09:47:54
Back to Top
HTML Embed Code: