🔸برخاستن نهیبهای جدی از درون مراکز دینی
🔹مرضیه حاجی هاشمی
@nehzatazadiiran
با بررسی متون الاهیاتی و تفاسیر آنها میتوان دریافت که الاهیات در دو صورت به انحراف کشیده میشود، یکی آنجایی است که الاهیات برای توجیه قدرت و مشروعیت بخشی بدان مورد بهرهبرداری قرار میگیرد و جای دیگر آن است که الاهیات به جهل آلوده میشود و تفسیرهای جاهلانه از آن به عمل میآید و دقیقاً این دو وضعیت در جایی بر هم منطبق میشود؛ چرا که برای مشروعیت بخشی مداوم به هر آنچه از قدرت برمیآید، ما شاهد وضعیتی هستیم که چارهای جز تفاسیر جاهلانه خودمحورانه و منفعت طلبانه که منجر به نادیده انگاشتن علم و اخلاق نیز هست، باقی نمیگذارد.
در مقابل نیز تنها دو دسته افراد بر محور این تفاسیر یا بهتر بگوییم «الاهیات قدرت و جهالت» به حمایت، تقویت و تبعیت ادامه میدهند که آنها نیز یا از این الاهیات منفعت میبرند یا جاهلانی هستند که سعادت را صرفاً در طاعت از الاه این الاهیات به قطعیت گرفتهاند.
جهان مسیحیت برای رهایی از این گونه الاهیات مخرب، دست به انقلاب و دگرگونی عظیمی زد و راه حل را در علم یافت. «کنت» «اعتقاد داشت که تمام سیاست و اخلاق و مذهب آینده باید توسط حاملان دانش مدرن ساخته و پرداخته شود. مفهوم چنین گفته ای این بود که انقلاب، ابتدا باید توسط فیلسوفان تبیین شود تا بعد بتواند به واقعیت سیاسی و اجتماعی بدل گردد.»
اما در جهان اسلام که از زمان «غزالی» فیلسوفان به حاشیه رانده شدند و اندیشه فلسفی تا حدود زیادی به محاق رفت و «حتی در قرن بیستم برخی از متفکران اسلامی کوشیدند، شالودهای الاهیاتی را در مخالفت با مدرنیسم غربی مفصل بندی کنند» برای رهایی از «الهیات قدرت و جهالت» که میتواند کل الهیات و باورهای الهیاتی را با انحراف و جامعه را با آسیب جدی مواجه کند، در قدم اول چه میتوان کرد؟
گام نخست این مبارزه انقلابی فکری باید از دل خود الاهیات برداشته شود و اندیشمندان این حوزه از درون مراکز دینی باید سر برآورند و در مقابل این انحراف خطرناک بایستند، انحرافی که دیر زمانی نپاید، جامعه را به دو قطب رادیکال و خشن در مقابل هم به صفآرایی جدی بکشاند. از یک سوی یک دین قشری و قشری مسلکان حامی قدرت سرکوبگر و از سوی دیگر یک قشر بیدین و هرهری مسلک که از سر لجاجت در مقابل این حاملان «الاهیات قدرت و جهالت» به هر ستیزه جویی اجتماعی دست خواهند زد و میتوان اعتراف کرد که این رویارویی، از هر نظر خطرناکترین وضعیت اجتماعی قابل تصور میباشد، به لحاظ توسعه انسانی و اخلاق تا توسعه و پیشرفت یک ملت که تنها با همدلی و همکاری و وفاق ملی محقق میشود.
پس ضروریترین و عاجلترین اقدام، برخاستن نهیبهای جدی از درون مراکز دینی برای مهار زدن به این چرخه و تقابل ویرانگر اجتماعی از طریق توقف روند انحرافی الاهیاتی است.
گام بعدی، خردورزی و بازگرداندن تفکر فلسفی به درون مراکز علمی الاهیاتی است که همکاری جدی اندیشمندان دانشگاهی و متفکران آزاد را میطلبد. این به معنی پایان دادن به جریان اندیشهای است که از «امام محمد غزالی» آغاز شد و همچنان در دنیای تفکر اسلامی پرقدرت به حیات خود ادامه میدهد، همان جریانی که «سید قطب» در دنیای مدرن چهره شاخص و بنیادگرای آن است، همو که همچنان تاثیر فراوانی بر «فقه حکومتی» رهبران فکری سیاسی امروز ایران دارد.
@nehzatazadiiran
🔹مرضیه حاجی هاشمی
@nehzatazadiiran
با بررسی متون الاهیاتی و تفاسیر آنها میتوان دریافت که الاهیات در دو صورت به انحراف کشیده میشود، یکی آنجایی است که الاهیات برای توجیه قدرت و مشروعیت بخشی بدان مورد بهرهبرداری قرار میگیرد و جای دیگر آن است که الاهیات به جهل آلوده میشود و تفسیرهای جاهلانه از آن به عمل میآید و دقیقاً این دو وضعیت در جایی بر هم منطبق میشود؛ چرا که برای مشروعیت بخشی مداوم به هر آنچه از قدرت برمیآید، ما شاهد وضعیتی هستیم که چارهای جز تفاسیر جاهلانه خودمحورانه و منفعت طلبانه که منجر به نادیده انگاشتن علم و اخلاق نیز هست، باقی نمیگذارد.
در مقابل نیز تنها دو دسته افراد بر محور این تفاسیر یا بهتر بگوییم «الاهیات قدرت و جهالت» به حمایت، تقویت و تبعیت ادامه میدهند که آنها نیز یا از این الاهیات منفعت میبرند یا جاهلانی هستند که سعادت را صرفاً در طاعت از الاه این الاهیات به قطعیت گرفتهاند.
جهان مسیحیت برای رهایی از این گونه الاهیات مخرب، دست به انقلاب و دگرگونی عظیمی زد و راه حل را در علم یافت. «کنت» «اعتقاد داشت که تمام سیاست و اخلاق و مذهب آینده باید توسط حاملان دانش مدرن ساخته و پرداخته شود. مفهوم چنین گفته ای این بود که انقلاب، ابتدا باید توسط فیلسوفان تبیین شود تا بعد بتواند به واقعیت سیاسی و اجتماعی بدل گردد.»
اما در جهان اسلام که از زمان «غزالی» فیلسوفان به حاشیه رانده شدند و اندیشه فلسفی تا حدود زیادی به محاق رفت و «حتی در قرن بیستم برخی از متفکران اسلامی کوشیدند، شالودهای الاهیاتی را در مخالفت با مدرنیسم غربی مفصل بندی کنند» برای رهایی از «الهیات قدرت و جهالت» که میتواند کل الهیات و باورهای الهیاتی را با انحراف و جامعه را با آسیب جدی مواجه کند، در قدم اول چه میتوان کرد؟
گام نخست این مبارزه انقلابی فکری باید از دل خود الاهیات برداشته شود و اندیشمندان این حوزه از درون مراکز دینی باید سر برآورند و در مقابل این انحراف خطرناک بایستند، انحرافی که دیر زمانی نپاید، جامعه را به دو قطب رادیکال و خشن در مقابل هم به صفآرایی جدی بکشاند. از یک سوی یک دین قشری و قشری مسلکان حامی قدرت سرکوبگر و از سوی دیگر یک قشر بیدین و هرهری مسلک که از سر لجاجت در مقابل این حاملان «الاهیات قدرت و جهالت» به هر ستیزه جویی اجتماعی دست خواهند زد و میتوان اعتراف کرد که این رویارویی، از هر نظر خطرناکترین وضعیت اجتماعی قابل تصور میباشد، به لحاظ توسعه انسانی و اخلاق تا توسعه و پیشرفت یک ملت که تنها با همدلی و همکاری و وفاق ملی محقق میشود.
پس ضروریترین و عاجلترین اقدام، برخاستن نهیبهای جدی از درون مراکز دینی برای مهار زدن به این چرخه و تقابل ویرانگر اجتماعی از طریق توقف روند انحرافی الاهیاتی است.
گام بعدی، خردورزی و بازگرداندن تفکر فلسفی به درون مراکز علمی الاهیاتی است که همکاری جدی اندیشمندان دانشگاهی و متفکران آزاد را میطلبد. این به معنی پایان دادن به جریان اندیشهای است که از «امام محمد غزالی» آغاز شد و همچنان در دنیای تفکر اسلامی پرقدرت به حیات خود ادامه میدهد، همان جریانی که «سید قطب» در دنیای مدرن چهره شاخص و بنیادگرای آن است، همو که همچنان تاثیر فراوانی بر «فقه حکومتی» رهبران فکری سیاسی امروز ایران دارد.
@nehzatazadiiran
Audio
🔸فراز و فرود تولد نخبه در ایران ؛ در باره دکتر یدالله سحابی و مهندس مهدی بازرگان
🔹فایل صوتی سخنرانی دکتر مقصود فراستخواه در ۲۲ امین سالگرد درگذشت دکتر یدااله سحابی
🔹 ۲۳ فروردین ۱۴۰۳ دبیرستان کوثر تهران
@nehzatazadiiran
-توضیح موضوع در سه سطح کلان میانی و خرد
-فهم تاریخیت و زمانه بازرگان و سحابی
-رنسانس ناتمام ایرانی
-مدلهای مارپیچی و حلزونی ( اسپیرال) برای تبیین تاریخ تکاملی و پایداری ایران
-نقش واسطهای اجتماعی در انتقال مِمِتیک
-سعی وجودی و فعالیت بمعنای اسپینوزایی کلمه
-کشف مدام امکانها در خود
@nehzatazadiiran
🔹فایل صوتی سخنرانی دکتر مقصود فراستخواه در ۲۲ امین سالگرد درگذشت دکتر یدااله سحابی
🔹 ۲۳ فروردین ۱۴۰۳ دبیرستان کوثر تهران
@nehzatazadiiran
-توضیح موضوع در سه سطح کلان میانی و خرد
-فهم تاریخیت و زمانه بازرگان و سحابی
-رنسانس ناتمام ایرانی
-مدلهای مارپیچی و حلزونی ( اسپیرال) برای تبیین تاریخ تکاملی و پایداری ایران
-نقش واسطهای اجتماعی در انتقال مِمِتیک
-سعی وجودی و فعالیت بمعنای اسپینوزایی کلمه
-کشف مدام امکانها در خود
@nehzatazadiiran
🔸منتشر شده در توییتر محمد توسلی
🔹دبیرکل نهضت آزادی ایران
@nehzatazadiiran
پاسخ ایران به تجاوز نظامی اسرائیل،در راستای بازدارندگی و اقتدار ملی قابل درک است.
اما راهبرد پایدار درراستای منافع ملی برای پیشگیری و مقابله با تجاوزهای دولت اسرائیل،تغییر اولویتهای سیاست خارجی کشور در منطقه، تامین حقوق اساسی ملت، همبستگی و وفاق ملی و اولویت تدابیردیپلماتیک است.
🔹دبیرکل نهضت آزادی ایران
@nehzatazadiiran
پاسخ ایران به تجاوز نظامی اسرائیل،در راستای بازدارندگی و اقتدار ملی قابل درک است.
اما راهبرد پایدار درراستای منافع ملی برای پیشگیری و مقابله با تجاوزهای دولت اسرائیل،تغییر اولویتهای سیاست خارجی کشور در منطقه، تامین حقوق اساسی ملت، همبستگی و وفاق ملی و اولویت تدابیردیپلماتیک است.
🔸چرا جنبشهای خیابانی در دهۀ ۲۰۱۰ به شکست منجر شدند؟
🔹مترجم:آمنه محبوبی نیا
🔹منبع:فصلنامه ترجمان
@nehzatazadiiran
📌از برزیل گرفته تا مصر و ترکیه و هنگکنگ، دهۀ ۲۰۱۰ خیزشهای همگانی بزرگی را به خود دید. اما بسیاری از این جنبشها به نتایجی عکس آنچه دنبالش بودند منجر شدند. وینست بوینز، روزنامهنگار برجستۀ آمریکایی، با بیش از دویست نفر از دوازده کشور مختلف که در تظاهرات شرکت کرده بودند صحبت کرد تا چرایی این موضوع را دریابد.
📌یکی از گروههایی که اصول اعتراضات مدرن را شکل دادند، گروه «دانشآموزان برای جامعهای دمکراتیک» 2در آمریکا بود، انجمنی چپگرا که تحت تأثیر دستاوردهای قهرمانانۀ جنبش حقوق مدنی سیاهان شکل گرفته بود. در سال ۱۹۶۵، موجی از توجهات بهسوی این تشکیلات روانه شد. پاییز همان سال، با اینکه این انجمن از بهراهانداختن اعتراضات علیه جنگ با ویتنام سر باز زده بود، رسانهها توجه خود را معطوف به آنها کردند. (این تشکیلات از قبل بهعنوان یک انجمن ضدجنگ اندک شهرتی داشت، بنابراین شاید خبرنگاران، که همیشه عجله دارند، اسم آنها را جایی دیده بودند و پیش خودشان فکر کرده بودند که میتوانند از این اسم برای روایت داستانی علیه جنگ ویتنام استفاده کنند).
📌در آمریکا، «چپ جدید» -عنوانی که گروه «دانشآموزان برای جامعهای دمکراتیک» و گروههای وابسته غالباً به خود میبستند- رویکرد کاملاً متفاوتی از «چپ قدیم» و جنبشهای کمونیستی شکلگرفته بهدنبال انقلاب بلشیویکی در پیش گرفت. ابزار محبوب چپ قدیم برای ایجاد تغییر حزب سیاسی بود. لنین، در جریان سرکوب وحشیانۀ روسیۀ تزاری، مدافع جمع کوچکی از پیشقراولان زبدۀ انقلابی بود که بهصورت سلسلهمراتبی سازمان یافته بودند و قصد داشتند قدرت را به دست بگیرند. او همچنین معتقد بود هر قیامی که کاملاً خودجوش باشد و آسانترین مسیر را برگزیند، طبعاً رنگوبوی همان ایدئولوژی غالب زمانه را به خود خواهد گرفت. ازآنجاکه طبقۀ حاکم قدرت بیشتری برای تبلیغ ایدئولوژی خودش داشت، لازم بود جنبشهای انقلابی ایدئولوژی منسجم و خاص خودشان را داشته باشند و با آن هدایت شوند.
📌شاید الان کسی یادش نیاید، اما جنبشی که در سال ۲۰۱۱ به سقوط حسنی مبارک، دیکتاتور دیرین مصر، منجر شد درواقع از یک تظاهرات علیه خشونت پلیس شروع شد. اما در عصر روز ۲۵ ژانویه در قاهره جمعیتی فراتر از حد انتظار در تظاهرات -که در گروههای کوچک آنلاین اطلاع رسانی شده بود- شرکت کردند. تظاهرکنندگان از میان نیروهای پلیس عبور میکردند و واکنش پلیس مثل همیشه خشونتآمیز بود، اما درواقع پلیس آمادگی لازم برای مقابله با آن جمع کثیر مردم را در خیابانها نداشت. معترضان بهسمت آنها یورش بردند و خود را به میدان تحریر رساندند.
📌من معمولاً سؤالم را اینگونه میپرسم: «اگر همین حالا میتوانستید با نوجوانی حرف بزنید که، در جایی از این دنیا، میخواهد با مبارزۀ سیاسی تاریخ را تغییر دهد، به او چه میگفتید؟ چه درسهایی برایش داشتید؟».
📌اولین درسی که من از این کنشگران آموختم نکتهای بدیهی بود که ممکن است بهسادگی فراموش شود: تاریخْ پس از اعتراضات همچنان به سیر خود ادامه میدهد. انقلابها با یک اتفاقِ صاعقهوار آغاز نمیشوند و پایان نمییابند -خواه رئیسجمهوری مثل مبارک استعفا دهد؛ یا اینکه شهردار بزرگترین شهر برزیل به خواستههای مردم تن دهد.
@nehzatazadiiran
📎متن کامل یادداشت را در لینک زیر مطالعه فرمایید:
https://telegra.ph/NAI-04-18
🔹مترجم:آمنه محبوبی نیا
🔹منبع:فصلنامه ترجمان
@nehzatazadiiran
📌از برزیل گرفته تا مصر و ترکیه و هنگکنگ، دهۀ ۲۰۱۰ خیزشهای همگانی بزرگی را به خود دید. اما بسیاری از این جنبشها به نتایجی عکس آنچه دنبالش بودند منجر شدند. وینست بوینز، روزنامهنگار برجستۀ آمریکایی، با بیش از دویست نفر از دوازده کشور مختلف که در تظاهرات شرکت کرده بودند صحبت کرد تا چرایی این موضوع را دریابد.
📌یکی از گروههایی که اصول اعتراضات مدرن را شکل دادند، گروه «دانشآموزان برای جامعهای دمکراتیک» 2در آمریکا بود، انجمنی چپگرا که تحت تأثیر دستاوردهای قهرمانانۀ جنبش حقوق مدنی سیاهان شکل گرفته بود. در سال ۱۹۶۵، موجی از توجهات بهسوی این تشکیلات روانه شد. پاییز همان سال، با اینکه این انجمن از بهراهانداختن اعتراضات علیه جنگ با ویتنام سر باز زده بود، رسانهها توجه خود را معطوف به آنها کردند. (این تشکیلات از قبل بهعنوان یک انجمن ضدجنگ اندک شهرتی داشت، بنابراین شاید خبرنگاران، که همیشه عجله دارند، اسم آنها را جایی دیده بودند و پیش خودشان فکر کرده بودند که میتوانند از این اسم برای روایت داستانی علیه جنگ ویتنام استفاده کنند).
📌در آمریکا، «چپ جدید» -عنوانی که گروه «دانشآموزان برای جامعهای دمکراتیک» و گروههای وابسته غالباً به خود میبستند- رویکرد کاملاً متفاوتی از «چپ قدیم» و جنبشهای کمونیستی شکلگرفته بهدنبال انقلاب بلشیویکی در پیش گرفت. ابزار محبوب چپ قدیم برای ایجاد تغییر حزب سیاسی بود. لنین، در جریان سرکوب وحشیانۀ روسیۀ تزاری، مدافع جمع کوچکی از پیشقراولان زبدۀ انقلابی بود که بهصورت سلسلهمراتبی سازمان یافته بودند و قصد داشتند قدرت را به دست بگیرند. او همچنین معتقد بود هر قیامی که کاملاً خودجوش باشد و آسانترین مسیر را برگزیند، طبعاً رنگوبوی همان ایدئولوژی غالب زمانه را به خود خواهد گرفت. ازآنجاکه طبقۀ حاکم قدرت بیشتری برای تبلیغ ایدئولوژی خودش داشت، لازم بود جنبشهای انقلابی ایدئولوژی منسجم و خاص خودشان را داشته باشند و با آن هدایت شوند.
📌شاید الان کسی یادش نیاید، اما جنبشی که در سال ۲۰۱۱ به سقوط حسنی مبارک، دیکتاتور دیرین مصر، منجر شد درواقع از یک تظاهرات علیه خشونت پلیس شروع شد. اما در عصر روز ۲۵ ژانویه در قاهره جمعیتی فراتر از حد انتظار در تظاهرات -که در گروههای کوچک آنلاین اطلاع رسانی شده بود- شرکت کردند. تظاهرکنندگان از میان نیروهای پلیس عبور میکردند و واکنش پلیس مثل همیشه خشونتآمیز بود، اما درواقع پلیس آمادگی لازم برای مقابله با آن جمع کثیر مردم را در خیابانها نداشت. معترضان بهسمت آنها یورش بردند و خود را به میدان تحریر رساندند.
📌من معمولاً سؤالم را اینگونه میپرسم: «اگر همین حالا میتوانستید با نوجوانی حرف بزنید که، در جایی از این دنیا، میخواهد با مبارزۀ سیاسی تاریخ را تغییر دهد، به او چه میگفتید؟ چه درسهایی برایش داشتید؟».
📌اولین درسی که من از این کنشگران آموختم نکتهای بدیهی بود که ممکن است بهسادگی فراموش شود: تاریخْ پس از اعتراضات همچنان به سیر خود ادامه میدهد. انقلابها با یک اتفاقِ صاعقهوار آغاز نمیشوند و پایان نمییابند -خواه رئیسجمهوری مثل مبارک استعفا دهد؛ یا اینکه شهردار بزرگترین شهر برزیل به خواستههای مردم تن دهد.
@nehzatazadiiran
📎متن کامل یادداشت را در لینک زیر مطالعه فرمایید:
https://telegra.ph/NAI-04-18
Telegraph
چرا جنبشهای خیابانی در دهۀ ۲۰۱۰ به شکست منجر شدند؟
وینسنت بوینز، گاردین— در سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰، بشریت شاهد فوران اعتراضات تودهها بود، اعتراضاتی که به نظر میرسید از تغییرات شگرفی حکایت میکنند. این اعتراضات در تونس شروع شدند و سپس در سراسر کشورهای عربی بالا گرفتند، پیش از اینکه تظاهرات اوضاع کشورهایی مثل…
🔸تقابل نظامی ایران و اسرائیل؛ پیامدها و راهحلها
🔹سیدحسین موسویان
@nehzatazadiiran
📌ایران در ۱۳ آوریل ۲۰۲۴، با صدها پهپاد و موشک مستقیماً خاک اسرائیل را مورد هدف قرارداد. این حمله، بزرگترین و مهمترین حمله نظامی به اسرائیل بعد از جنگ سال ۱۹۶۷ اعراب و اسرائیل و بزرگترین حمله پهپادی تاریخ بود که پیامدهای آن میتواند معادلات آینده در خاورمیانه را تغییر دهد.
📌اسرائیل در حمله به اماکن دیپلماتیک ایران شناخته شده ترین قراردادها و نُرمهای حقوق بین الملل را نقض و به حاکمیت ایران خدشه وارد کرد. ولی قدرتهای جهانی عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل حاضر نشدند این اقدام را محکوم کنند. لذا ایران در پاسخ، مبادرت به حمله نظامی به اسرائیل نمود. ایران اعلام کرد که این اقدام «پاسخ» بوده که بر اساس اصل «دفاع مشروع » مطابق ماده ۵۱ منشور سازمان ملل صورت گرفته است.
📌مقامات آمریکا و اسرائیل ابراز نمودند که حمله ایران گسترده تر از حد تصور بوده است. این نکته درست است. اما واقعیت این است که پاسخ ایران تنها به حمله اسرائیل به سرکنسولگری در سوریه نبود. در ۱۵ سال گذشته، اسرائیل دهها تن از دانشمندان هسته ای و فرمانده هان نظامی ایران را در داخل و خارج ایران ترور کرده و حملات سایبری و خرابکاری زیادی علیه تاسیسات هسته ای و نظامی ایران داشت. ایران در موارد گذشته صبر و خویشتنداری از خود نشان داد. اسرائیل با اشتباه محاسبه، این خویشتنداری را حمل بر"ضعف" ایران تلقی کرد و به حملات خود ادامه داد. اما حمله اسرائیل به مرکز دیپلماتیک ایران، شرایطی برای تهران بوجود آورد که در یک حمله، پاسخ همه حملات گذشته اسرائیل را یکجا بدهد.
📌مکرر برای آمریکاییها توضیح داده ام که ایرانی ها با تاریخ و تمدنی چند هزار ساله، ملت مغروری هستند. آنها فارغ از اینکه شاه یا روحانیون در کشورشان حاکم باشد، زیر بار "زور و تحقیر و توهین" نمیروند. اکنون واشینگتن و تل آویو به این واقعیت فکر کنند که ایران تحت شدیدترین تحریمها و فشارها و دشوارترین شرایط اقتصادی در چهل سال گذشته، پاسخ حملات اسرائیل را بگونه ای داد که غیرقابل تصور همگان بود. در حالیکه کشورهای عربی در چند دهه گذشته جرات پرتاب یک فشنگ به اسرائیل را نداشتند، ایران با صدها موشک و پهپاد پاسخ حمله نظامی اسرائیل را داد.
📌آرام کردن اوضاع بحرانی غرب آسیا نیازمند روشهای خلاقانه تر و ابتکارهای بیشترِ قدرتهای منطقه ای و جهانی بویژه آمریکا است. اتخاذ سیاست های غیرمسئولانه و نامتوازن آنها می تواند منطقه غرب آسیا را به مدت طولانی دچار بی ثباتی کرده و بحرانهای آن را بیش از پیش دچار بن بست کند.
@nehzatazadiiran
📎متن کامل یادداشت را در لینک زیر مطالعه فرمایید:
https://telegra.ph/NAI-04-18-2
🔹سیدحسین موسویان
@nehzatazadiiran
📌ایران در ۱۳ آوریل ۲۰۲۴، با صدها پهپاد و موشک مستقیماً خاک اسرائیل را مورد هدف قرارداد. این حمله، بزرگترین و مهمترین حمله نظامی به اسرائیل بعد از جنگ سال ۱۹۶۷ اعراب و اسرائیل و بزرگترین حمله پهپادی تاریخ بود که پیامدهای آن میتواند معادلات آینده در خاورمیانه را تغییر دهد.
📌اسرائیل در حمله به اماکن دیپلماتیک ایران شناخته شده ترین قراردادها و نُرمهای حقوق بین الملل را نقض و به حاکمیت ایران خدشه وارد کرد. ولی قدرتهای جهانی عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل حاضر نشدند این اقدام را محکوم کنند. لذا ایران در پاسخ، مبادرت به حمله نظامی به اسرائیل نمود. ایران اعلام کرد که این اقدام «پاسخ» بوده که بر اساس اصل «دفاع مشروع » مطابق ماده ۵۱ منشور سازمان ملل صورت گرفته است.
📌مقامات آمریکا و اسرائیل ابراز نمودند که حمله ایران گسترده تر از حد تصور بوده است. این نکته درست است. اما واقعیت این است که پاسخ ایران تنها به حمله اسرائیل به سرکنسولگری در سوریه نبود. در ۱۵ سال گذشته، اسرائیل دهها تن از دانشمندان هسته ای و فرمانده هان نظامی ایران را در داخل و خارج ایران ترور کرده و حملات سایبری و خرابکاری زیادی علیه تاسیسات هسته ای و نظامی ایران داشت. ایران در موارد گذشته صبر و خویشتنداری از خود نشان داد. اسرائیل با اشتباه محاسبه، این خویشتنداری را حمل بر"ضعف" ایران تلقی کرد و به حملات خود ادامه داد. اما حمله اسرائیل به مرکز دیپلماتیک ایران، شرایطی برای تهران بوجود آورد که در یک حمله، پاسخ همه حملات گذشته اسرائیل را یکجا بدهد.
📌مکرر برای آمریکاییها توضیح داده ام که ایرانی ها با تاریخ و تمدنی چند هزار ساله، ملت مغروری هستند. آنها فارغ از اینکه شاه یا روحانیون در کشورشان حاکم باشد، زیر بار "زور و تحقیر و توهین" نمیروند. اکنون واشینگتن و تل آویو به این واقعیت فکر کنند که ایران تحت شدیدترین تحریمها و فشارها و دشوارترین شرایط اقتصادی در چهل سال گذشته، پاسخ حملات اسرائیل را بگونه ای داد که غیرقابل تصور همگان بود. در حالیکه کشورهای عربی در چند دهه گذشته جرات پرتاب یک فشنگ به اسرائیل را نداشتند، ایران با صدها موشک و پهپاد پاسخ حمله نظامی اسرائیل را داد.
📌آرام کردن اوضاع بحرانی غرب آسیا نیازمند روشهای خلاقانه تر و ابتکارهای بیشترِ قدرتهای منطقه ای و جهانی بویژه آمریکا است. اتخاذ سیاست های غیرمسئولانه و نامتوازن آنها می تواند منطقه غرب آسیا را به مدت طولانی دچار بی ثباتی کرده و بحرانهای آن را بیش از پیش دچار بن بست کند.
@nehzatazadiiran
📎متن کامل یادداشت را در لینک زیر مطالعه فرمایید:
https://telegra.ph/NAI-04-18-2
Telegraph
تقابل نظامی ایران و اسرائیل؛ پیامدها و راه حل ها
ایران در 13 آوریل 2024، با صدها پهپاد و موشک مستقیماً خاک اسرائیل را مورد هدف قرارداد. این حمله، بزرگترین و مهمترین حمله نظامی به اسرائیل بعد از جنگ سال 1967 اعراب و اسرائیل و بزرگترین حمله پهپادی تاریخ بود که پیامدهای آن میتواند معادلات آینده در خاورمیانه…
.
🔸از حجاب اجباری تا اصلاحات ساختاری:
دو مبارزه، دو استراتژی
🔹مجید شیعهعلی
🔹منبع:صدای نوین خراسان
@nehzatazadiiran
📌از اواخر قرن بیستم در سراسر جهان لیبرال دموکراسی به عنوان یگانه روش حکمرانی مطلوب شناخته شده و هر حکومتی غیر از آن را میشود استبدادی و نامطلوب دانست. در کشور ما نیز گرایشهای مختلف سیاسی امروز ادعا میکنند به دنبال دموکراسی هستند.
📌اما لیبرال دموکراسی خود دارای دو بخش است که میتوان از هم تفکیک کرد و اصولا برخی اندیشمندان آنها را جدا از هم محسوب میکنند. دموکراسی انتخاباتی که به معنای انتخاب حکمرانان و تصمیمات حکومتی توسط شهروندان است و آزادیهای لیبرالی که به معنای تضمین حقوق بشر توسط حکومت برای تمامی شهروندان است که در زیر سایه آن، حاکمیت قانون، آزادی بیان، آزادی تجمعات، آزادی احزاب و... تحقق مییابد.
📌این دو پاره از لیبرال دموکراسی در مواردی بدون یکدیگر حیات داشتهاند. چنانکه در طول تاریخ دموکراسیهایی را میتوان سراغ گرفت که بیشتر به استبداد اکثریت شباهت دارد و با اینکه هیئت حاکمه را عموم شهروندان انتخاب کردهاند ولی هیچ حقوقی برای مردم تضمین نشده است. از سوی دیگر میتوان حکومتهای مطلقهای را یافت که تا سطحی تن به حاکمیت قانون و تضمین حقوق اولیه شهروندان میدهند.
📌با پذیرش این توصیف باید پذیرفت مخالفان و منتقدان سیاسی در ایران دارای دو هدف قابل تفکیک هستند. تحقیق حقوق بشر و برگزاری انتخابات آزاد، سالم و رقابتی برای انتخاب حکمرانان کشور دو هدفی است که هر چند تحقق هر یک میتواند به دیگری کمک کند اما الزاما به یکدیگر وابسته نیستند. بر همین اساس ممکن است تحقق آنها دو استراتژی متفاوت را نیاز داشته باشند.
📌پژوهشهای بسیاری نشان میدهد دموکراسیسازی فارغ از آنکه در صحنه سیاست در چه لحظه و به چه روشی محقق شود نیازمند تغییرات نهادی گسترده است که نیازمند تعییرات فرهنگی، سازماندهی، تغییر در سازوکارها و هنجارها، تغییر در تمایلات و منافع بازیگران سیاسی مختلف است. دشواری و زمانبر بودن این تغییرات باعث شده تا دموکراسیسازی را مسیری تدریجی توصیف کنند.
📌اما تضمین حقوق شهروندی مطالبه آسانتری است. هر چند برای دستیافتن به آن نیز پیشنیازهای بسیاری مطرح میشود اما چون قرار نیست مستقیم در ساختار قدرت تغییر ایجاد کند با هزینه کمتر و با سرعت بیشتری میتوان به آن دستیافت.
📌دموکراسی را میتوان به اشکال گوناگون ایجاد کرد و راههای دستیابی به آن هم متفاوت است. هم در تعریف دموکراسی و در استراتژیهای دموکراسیسازی اشتراک نظری میان طیف نیروهای سیاسی منتقد وجود ندارد.
📌شرایط برای مطالبه حقوق بشر متفاوت است. رعایت حقوق بشر نه صورتهای متفاوت دارد و نه اختلاف بر سر استراژی آنقدر بالا میگیرد. انگار این یگانه زمینهای است که تمامی مخالفان و منتقدان میتوانند با هم همکاری کنند. از سوی دیگر، مطالبه آن به معنای سلب قدرت از حاکمان نیست و همین نکته دستیافتنیترش میکند. و اصولا صبر و اقدام تدریجی برای آن بیمعنا است. یک روز صبر و حتی یک ساعت صبر بر تضییع حقوق شهروندی زیاد است.
@nehzatazadiiran
📎متن کامل یادداشت را در لینک زیرمطالعه فرمایید:
https://telegra.ph/NAI-04-20
🔸از حجاب اجباری تا اصلاحات ساختاری:
دو مبارزه، دو استراتژی
🔹مجید شیعهعلی
🔹منبع:صدای نوین خراسان
@nehzatazadiiran
📌از اواخر قرن بیستم در سراسر جهان لیبرال دموکراسی به عنوان یگانه روش حکمرانی مطلوب شناخته شده و هر حکومتی غیر از آن را میشود استبدادی و نامطلوب دانست. در کشور ما نیز گرایشهای مختلف سیاسی امروز ادعا میکنند به دنبال دموکراسی هستند.
📌اما لیبرال دموکراسی خود دارای دو بخش است که میتوان از هم تفکیک کرد و اصولا برخی اندیشمندان آنها را جدا از هم محسوب میکنند. دموکراسی انتخاباتی که به معنای انتخاب حکمرانان و تصمیمات حکومتی توسط شهروندان است و آزادیهای لیبرالی که به معنای تضمین حقوق بشر توسط حکومت برای تمامی شهروندان است که در زیر سایه آن، حاکمیت قانون، آزادی بیان، آزادی تجمعات، آزادی احزاب و... تحقق مییابد.
📌این دو پاره از لیبرال دموکراسی در مواردی بدون یکدیگر حیات داشتهاند. چنانکه در طول تاریخ دموکراسیهایی را میتوان سراغ گرفت که بیشتر به استبداد اکثریت شباهت دارد و با اینکه هیئت حاکمه را عموم شهروندان انتخاب کردهاند ولی هیچ حقوقی برای مردم تضمین نشده است. از سوی دیگر میتوان حکومتهای مطلقهای را یافت که تا سطحی تن به حاکمیت قانون و تضمین حقوق اولیه شهروندان میدهند.
📌با پذیرش این توصیف باید پذیرفت مخالفان و منتقدان سیاسی در ایران دارای دو هدف قابل تفکیک هستند. تحقیق حقوق بشر و برگزاری انتخابات آزاد، سالم و رقابتی برای انتخاب حکمرانان کشور دو هدفی است که هر چند تحقق هر یک میتواند به دیگری کمک کند اما الزاما به یکدیگر وابسته نیستند. بر همین اساس ممکن است تحقق آنها دو استراتژی متفاوت را نیاز داشته باشند.
📌پژوهشهای بسیاری نشان میدهد دموکراسیسازی فارغ از آنکه در صحنه سیاست در چه لحظه و به چه روشی محقق شود نیازمند تغییرات نهادی گسترده است که نیازمند تعییرات فرهنگی، سازماندهی، تغییر در سازوکارها و هنجارها، تغییر در تمایلات و منافع بازیگران سیاسی مختلف است. دشواری و زمانبر بودن این تغییرات باعث شده تا دموکراسیسازی را مسیری تدریجی توصیف کنند.
📌اما تضمین حقوق شهروندی مطالبه آسانتری است. هر چند برای دستیافتن به آن نیز پیشنیازهای بسیاری مطرح میشود اما چون قرار نیست مستقیم در ساختار قدرت تغییر ایجاد کند با هزینه کمتر و با سرعت بیشتری میتوان به آن دستیافت.
📌دموکراسی را میتوان به اشکال گوناگون ایجاد کرد و راههای دستیابی به آن هم متفاوت است. هم در تعریف دموکراسی و در استراتژیهای دموکراسیسازی اشتراک نظری میان طیف نیروهای سیاسی منتقد وجود ندارد.
📌شرایط برای مطالبه حقوق بشر متفاوت است. رعایت حقوق بشر نه صورتهای متفاوت دارد و نه اختلاف بر سر استراژی آنقدر بالا میگیرد. انگار این یگانه زمینهای است که تمامی مخالفان و منتقدان میتوانند با هم همکاری کنند. از سوی دیگر، مطالبه آن به معنای سلب قدرت از حاکمان نیست و همین نکته دستیافتنیترش میکند. و اصولا صبر و اقدام تدریجی برای آن بیمعنا است. یک روز صبر و حتی یک ساعت صبر بر تضییع حقوق شهروندی زیاد است.
@nehzatazadiiran
📎متن کامل یادداشت را در لینک زیرمطالعه فرمایید:
https://telegra.ph/NAI-04-20
Telegraph
از حجاب اجباری تا اصلاحات ساختاری: دو مبارزه، دو استراتژی
صدای نوین خراسان از اواخر قرن بیستم در سراسر جهان، لیبرال دموکراسی به عنوان یگانه روش حکمرانی مطلوب شناخته شده و هر حکومتی غیر از آن را میشود استبدادی و نامطلوب دانست. در کشور ما نیز گرایشهای مختلف سیاسی امروز ادعا میکنند به دنبال دموکراسی هستند. از بقایای…
🔸کاش از سعدی می آموختیم!
🔹علی میر موسوی
@nehzatazadiiran
تمییز باید و عقل و تدبیر و آنگه ملک
که ملک و دولت نادان سلاح جنگ خداست
در وصف حکیم شیرین سخن شیراز جای سخن فراوان است، اما به مناسبت روز آن بزرگمرد ادب پارسی که سهمی سترگ در شکوفایی فرهنگ ایران داشته است، نگاهی به برخی از اشارات وی درباب حکمرانی و مملکت داری نیکو به نظر می رسد.
نظم و نثر سعدی، سنتی را درباره حکمرانی بازتاب می دهد که در تداوم اندرزنامه های ایرانی و اندیشه ایران شهری شکل گرفته است. با نگاهی به این سنت به خوبی می توان دریافت که الگوی حکمرانی کنونی ایران تا چه اندازه از این سنت فاصله دارد و چرا شایسته تاریخ و فرهنگ این مرز و بوم نیست.
از جمله ویژگیهای بسیار با اهمیت حکمت جاودان سعدی گذر از صورت به معنی است، از این رو در مقوله حکمرانی نیز به جای صورت به سیرت می اندیشد و نزد او چگونگی حکومت داری بر این که چه کسی حکومت کند اولویت دارد. او گلستانش را با سیرت پادشاهان و بوستانش را با عدل و تدبیر و رای آغاز می کند تا اهمیت سیاست و نقش حکمرانی نیک و عادلانه را در صلاح ملک و نیک بختی جامعه نشان دهد.
نگاهی گذرا به این دو باب نشان می دهد که سعدی از شیوه ملک داری حاکمان زمانه اش خرسند نیست و از رنج و دردی که بر مردم این کشور می رود آگاه است و شکایت دارد.( دراین کشور آسایش و خرمی/ ندید و نبیند به چشم آدمی- غم از گردش روزگاران مدار/ که بی مایه گردد بسی روزگار).
سعدی در چارچوب اندیشه ایران شهری، عدل و داد و تدبیر و رای را مهم ترین اصول حکمرانی خوب می داند و ستم و بیداد را مایه تباهی و آشفتگی و نابسامانی ملک و مملکت می شمارد.(الا تا نپیچی سر از عدل و رای/ که مردم ز دستت نپیچند پای- گریز رعیت ز بیدادگر/ کند نام زشتش به گیتی سمر). ستم نه تنها عمر حکومت را کوتاه بلکه مایه بدنامی زمام دار است.( نماند ستم کار بد روزگار/ بماند بر او لعنت پایدار- تفو بر چنان ملک و دولت که راند/ که شنعت بر او تا قیامت بماند).
او با وجود توصیه و تاکید فراوان بر عدالت در حکمرانی، چندان به تعریف عدالت نپرداخته، بلکه معیاری عینی برای ارزیابی آن ارائه کرده است. از نظر وی رضایت و خشنودی مردم از حکومت و حاکمان اصلی ترین شاخص ارزیابی حکمرانی است و دراین باره بسیار سخن رانده است.( فراخی در آن مرز و کشور مخواه/ که دلتنگ بینی رعیت ز شاه- دگر کشور آباد بیند به خواب/ که دارد دل اهل کشور خراب). همچنان که نارضایتی مردم را نیز نشانه نادرستی و عدم مشروعیت حکومت می داند.( ریاست به دست کسانی خطاست/ که از دست شان دست ها بر خداست)
گرچه در زمانه سعدی، حقوق بشر به معنای امروزی آن اندیشه ناپذیر بوده است، ولی یگانه دانستن گوهر همه آدمیان در آفرینش به خوبی پیش رو و روشن بودن نگاه وی به انسان در آن دوران را نشان می دهد.(بنی آدم اعضای یکدیگرند/ که در آفرینش ز یک گوهرند- چو عضوی به درد آورد روزگار/ دگر عضو ها را نماند قرار- تو کز محنت دیگران بی غمی- نشاید که نامت نهند آدمی) از نظر وی آدمی موجودی خود خواه نیست که تنها به سود خود بیندیشد، بلکه دیگر خواهی نیز ساحتی اصلی از وجود اوست که او را موجودی اخلاقی ساخته است.
سعدی از این دیدگاه، رعایت صلاح مردم و حقوق آنان را از اصول بنیادین حکمرانی دانسته و بر آن تاکید می کند.( شنیدم که خسرو به شیرویه گفت/ در آن دم که چشمش ز دیدن بخفت- بر آن باش تا هر چه نیت کنی/ نظر در صلاح رعیت کنی). از نظر وی «ملوک از بهر پاس رعیت اند، نه رعیت از بهر طاعت ملوک»(پادشه پاسبان درویش است/ گرچه نعمت به فرّ دولت اوست- گوسفند از برای چوپان نیست/ بلکه چوپان برای خدمت اوست).
از این جا به خوبی می توان دریافت که چرا سعدی نیک نامی و بد نامی حکومت نزد مردم را همچون معیاری اصلی برای داوری برای خوبی و بدی آن معرفی کرده است. (بد و نیک مردم چو می بگذرند/ همان به که نامت به نیکی برند-یکی نام نیکو ببرد از جهان/ یکی رسم بد ماند از و جاودان- اگر بیداد کردی توقع مدار/ که نامت به نیکی رود روزگار) از نظر وی هر حکومتی رفتنی است، از این رو چه بهتر که حکمرانان نامی نیک از خود برجای نهند.(چنان که دست بدست آمده ست ملک به ما/ به دست های دگر همچنین بخواهد رفت)
آنچه بیان شد قطره ای از دریای دانش و حکمت این شاعر ایرانی است که همچنان در این روزگار می تواند الهام بخش باشد. از این رو سعدی افتخاری نه تنها برای ایران و ایرانیان، بلکه برای همه جهانیان است.
@nehzatazadiiran
🔹علی میر موسوی
@nehzatazadiiran
تمییز باید و عقل و تدبیر و آنگه ملک
که ملک و دولت نادان سلاح جنگ خداست
در وصف حکیم شیرین سخن شیراز جای سخن فراوان است، اما به مناسبت روز آن بزرگمرد ادب پارسی که سهمی سترگ در شکوفایی فرهنگ ایران داشته است، نگاهی به برخی از اشارات وی درباب حکمرانی و مملکت داری نیکو به نظر می رسد.
نظم و نثر سعدی، سنتی را درباره حکمرانی بازتاب می دهد که در تداوم اندرزنامه های ایرانی و اندیشه ایران شهری شکل گرفته است. با نگاهی به این سنت به خوبی می توان دریافت که الگوی حکمرانی کنونی ایران تا چه اندازه از این سنت فاصله دارد و چرا شایسته تاریخ و فرهنگ این مرز و بوم نیست.
از جمله ویژگیهای بسیار با اهمیت حکمت جاودان سعدی گذر از صورت به معنی است، از این رو در مقوله حکمرانی نیز به جای صورت به سیرت می اندیشد و نزد او چگونگی حکومت داری بر این که چه کسی حکومت کند اولویت دارد. او گلستانش را با سیرت پادشاهان و بوستانش را با عدل و تدبیر و رای آغاز می کند تا اهمیت سیاست و نقش حکمرانی نیک و عادلانه را در صلاح ملک و نیک بختی جامعه نشان دهد.
نگاهی گذرا به این دو باب نشان می دهد که سعدی از شیوه ملک داری حاکمان زمانه اش خرسند نیست و از رنج و دردی که بر مردم این کشور می رود آگاه است و شکایت دارد.( دراین کشور آسایش و خرمی/ ندید و نبیند به چشم آدمی- غم از گردش روزگاران مدار/ که بی مایه گردد بسی روزگار).
سعدی در چارچوب اندیشه ایران شهری، عدل و داد و تدبیر و رای را مهم ترین اصول حکمرانی خوب می داند و ستم و بیداد را مایه تباهی و آشفتگی و نابسامانی ملک و مملکت می شمارد.(الا تا نپیچی سر از عدل و رای/ که مردم ز دستت نپیچند پای- گریز رعیت ز بیدادگر/ کند نام زشتش به گیتی سمر). ستم نه تنها عمر حکومت را کوتاه بلکه مایه بدنامی زمام دار است.( نماند ستم کار بد روزگار/ بماند بر او لعنت پایدار- تفو بر چنان ملک و دولت که راند/ که شنعت بر او تا قیامت بماند).
او با وجود توصیه و تاکید فراوان بر عدالت در حکمرانی، چندان به تعریف عدالت نپرداخته، بلکه معیاری عینی برای ارزیابی آن ارائه کرده است. از نظر وی رضایت و خشنودی مردم از حکومت و حاکمان اصلی ترین شاخص ارزیابی حکمرانی است و دراین باره بسیار سخن رانده است.( فراخی در آن مرز و کشور مخواه/ که دلتنگ بینی رعیت ز شاه- دگر کشور آباد بیند به خواب/ که دارد دل اهل کشور خراب). همچنان که نارضایتی مردم را نیز نشانه نادرستی و عدم مشروعیت حکومت می داند.( ریاست به دست کسانی خطاست/ که از دست شان دست ها بر خداست)
گرچه در زمانه سعدی، حقوق بشر به معنای امروزی آن اندیشه ناپذیر بوده است، ولی یگانه دانستن گوهر همه آدمیان در آفرینش به خوبی پیش رو و روشن بودن نگاه وی به انسان در آن دوران را نشان می دهد.(بنی آدم اعضای یکدیگرند/ که در آفرینش ز یک گوهرند- چو عضوی به درد آورد روزگار/ دگر عضو ها را نماند قرار- تو کز محنت دیگران بی غمی- نشاید که نامت نهند آدمی) از نظر وی آدمی موجودی خود خواه نیست که تنها به سود خود بیندیشد، بلکه دیگر خواهی نیز ساحتی اصلی از وجود اوست که او را موجودی اخلاقی ساخته است.
سعدی از این دیدگاه، رعایت صلاح مردم و حقوق آنان را از اصول بنیادین حکمرانی دانسته و بر آن تاکید می کند.( شنیدم که خسرو به شیرویه گفت/ در آن دم که چشمش ز دیدن بخفت- بر آن باش تا هر چه نیت کنی/ نظر در صلاح رعیت کنی). از نظر وی «ملوک از بهر پاس رعیت اند، نه رعیت از بهر طاعت ملوک»(پادشه پاسبان درویش است/ گرچه نعمت به فرّ دولت اوست- گوسفند از برای چوپان نیست/ بلکه چوپان برای خدمت اوست).
از این جا به خوبی می توان دریافت که چرا سعدی نیک نامی و بد نامی حکومت نزد مردم را همچون معیاری اصلی برای داوری برای خوبی و بدی آن معرفی کرده است. (بد و نیک مردم چو می بگذرند/ همان به که نامت به نیکی برند-یکی نام نیکو ببرد از جهان/ یکی رسم بد ماند از و جاودان- اگر بیداد کردی توقع مدار/ که نامت به نیکی رود روزگار) از نظر وی هر حکومتی رفتنی است، از این رو چه بهتر که حکمرانان نامی نیک از خود برجای نهند.(چنان که دست بدست آمده ست ملک به ما/ به دست های دگر همچنین بخواهد رفت)
آنچه بیان شد قطره ای از دریای دانش و حکمت این شاعر ایرانی است که همچنان در این روزگار می تواند الهام بخش باشد. از این رو سعدی افتخاری نه تنها برای ایران و ایرانیان، بلکه برای همه جهانیان است.
@nehzatazadiiran
🔸سیستم خوب یا انسان خوب!
مساله کدام است؟
🔹غلامرضا مصدق
@nehzatazadiiran
چرا بجای تمرکز بر گزینش انسان
های خوب، باید بر "ایجاد سیستم های خوب" همت گماشت؟
تحويلدار بانك از نظر سلسله مراتب سازمانی بانک در پایین ترین رتبه قرار دارد. تقریبا ً تمامی دریافت و پرداختهای بانک توسط تحویلدار انجام میشود ، به عبارتی پولهای بانک در اختیار تحویلدار است .
آیا تا بحال شنیده ايد تحویلداری پولهای بانک را اختلاس کرده باشد ؟ قطعاً خير . آيا هزاران هزار تحويلدار بانك شاغل و بازنشسته همگی انسانهای پرهیزکار و امانتداری بوده و هستند که حتی یک مورد خیانت در امانت از اینهمه آدم تا بحال مشاهده نشده ؟ خیر ، همگی انسانهای معمولی هستند ، نمازخوان ، نماز نخوان ، اخلاق مدار ، بي اخلاق ، انساندوست ، بي تفاوت ، .....
در این لشگر چند ده هزار نفری همه جور آدم وجود دارد . اما علیرغم اینهمه تفاوت همگی در یک ویژگی مشترک هستند ، هیچکدام حتی با وجود نیاز شدید به پول و تنگدستی هرگز به پول زیادی که همواره در اختیارشان خیانت نمی کنند .
بانکها و بسیاری از سازمانهای مشابه بجای اتکا به ویژگیهای اخلاقی پرسنل خود ، با طراحی و اجرای سیستم های کنترلی کارآمد ، عملی و کم هزینه ، از انسانهای معمولی کارمندانی درستکار و کارآمد می سازند.
حال فرض كنيد بانکها بجای اتکا به سیستم کنترلی دریافت و پرداخت تحویلداران بر گزینش و بکارگیری انسانهای خوب تمرکز میکردند ، خدا میداند الان بانکها چند هزار پرونده تخلف و تعدی تحویلدار داشتند؟
در ايران بر اساس يك قانون نانوشته با لحاظ کردن ملاحظاتي ، نظام اداري عملاً نه بر طراحي و اجرای سيستم خوب بلكه برمبناي گزينش و بکارگیری انسانهای خوب شکل گرفته است . معیار خوب بودن هم عمل به مناسک دینی و مهمتر از آن وفاداری است. چون در هر دو معیار از کاربلدی خبر زیادی نیست، افراد فرصت طلب و ناتوان با تظاهر به وفاداری و انجام مناسک دینی بدون دارا بودن توانایی خاصی میتوانند جواز قرار گرفتن در مناصب را بگیرند. افراد توانمند، باسواد و مطمئن از توانایی خود نیازی به تظاهر نمی بینند و معمولاً از ابراز وفاداری چاپلوسانه به مقامات هم گریزان هستند، در نتیجه در نظام اداري تقاضای زیادی برای آنها وجود ندارد ، معدود راه یافته گان آزاده و توانمند به بدنه مدیریتی هم بعد از مدتی دلسرد و سرخورده شده یا سازمان متبوع خود را ترک میکنند یا با منزوی شدن و گوشه گیری به گذران ایام مشغول میشوند .
اگر انتقادات از ناکارآمدی و فساد گسترده نظام اداری را در رسانه ها و خطابه ها دنبال کنیم اکثر منتقدین بکار نگرفتن انسانهای خوب( كه اين روزها جوانان انقلابي خطاب ميشوند ) و عدم نظارت کافی را دلیل اصلی ناکارآمدی و فساد نظام اداری میدانند . یعنی همان اشتباهی که مسئولین ما به سهو و عمد مرتکب میشوند ، اکثر منتقدین هم به سهو مرتکب اشتباه در تشخیص درد ميشوند .
اولاً در هيچ جاي دنيا نظام اداري كارآمد و عاري از فساد مبتنی بر انسانهای خوب مشاهده نشده که ما دومی آن باشیم . ثانیاً ، چرا به جای سیستم های خود کنترل به نظام های متکی بر انسانهای خوب اتکا کنیم که برای مانع شدن از لغزش آنها سیستم های عریض و طویل و پرهزینه نظارتی ایجاد کنیم .
الان به همان اندازه که نظام اداری ما ناکارآمد و فاسد است ، سازمانهای نظارتی هم به درجاتی دچار این بلیه هستند ، بعيد است كشوری در دنیا وجود داشته باشد که به اندازه ایران تشکیلات نظارتی داشته باشد .
ثالثاً ، در بين متهمان و محكومان فساد اداري هيچ غير خودی که خارج از چارچوب نظام گزينشي سفت و سخت نظام گزینش نشده باشد وجود ندارد و به ظاهر همه هم ظواهري متشرع دارند. نظام اداری ما به دلیل ساختار از اساس غلط آن روز به روز ناکارآمد و فسادپذیرتر میشود ، با حفظ ساختار فعلی و اتکا محض به بگیر و ببند برای اصلاح آن قطعاً راه بجايي نخواهد برد .
سيستم هاي خوب انسانهاي بد را هم به درستكاري واميدارند و آدم هاي خوب در سيستم هاي بد دچار لغزش ميشوند .
بي راه نيست اگر فاسدان نظام اداري را به نوعي قرباني سيستم هاي فساد پذير محسوب كنیم.
@nehzatazadiiran
مساله کدام است؟
🔹غلامرضا مصدق
@nehzatazadiiran
چرا بجای تمرکز بر گزینش انسان
های خوب، باید بر "ایجاد سیستم های خوب" همت گماشت؟
تحويلدار بانك از نظر سلسله مراتب سازمانی بانک در پایین ترین رتبه قرار دارد. تقریبا ً تمامی دریافت و پرداختهای بانک توسط تحویلدار انجام میشود ، به عبارتی پولهای بانک در اختیار تحویلدار است .
آیا تا بحال شنیده ايد تحویلداری پولهای بانک را اختلاس کرده باشد ؟ قطعاً خير . آيا هزاران هزار تحويلدار بانك شاغل و بازنشسته همگی انسانهای پرهیزکار و امانتداری بوده و هستند که حتی یک مورد خیانت در امانت از اینهمه آدم تا بحال مشاهده نشده ؟ خیر ، همگی انسانهای معمولی هستند ، نمازخوان ، نماز نخوان ، اخلاق مدار ، بي اخلاق ، انساندوست ، بي تفاوت ، .....
در این لشگر چند ده هزار نفری همه جور آدم وجود دارد . اما علیرغم اینهمه تفاوت همگی در یک ویژگی مشترک هستند ، هیچکدام حتی با وجود نیاز شدید به پول و تنگدستی هرگز به پول زیادی که همواره در اختیارشان خیانت نمی کنند .
بانکها و بسیاری از سازمانهای مشابه بجای اتکا به ویژگیهای اخلاقی پرسنل خود ، با طراحی و اجرای سیستم های کنترلی کارآمد ، عملی و کم هزینه ، از انسانهای معمولی کارمندانی درستکار و کارآمد می سازند.
حال فرض كنيد بانکها بجای اتکا به سیستم کنترلی دریافت و پرداخت تحویلداران بر گزینش و بکارگیری انسانهای خوب تمرکز میکردند ، خدا میداند الان بانکها چند هزار پرونده تخلف و تعدی تحویلدار داشتند؟
در ايران بر اساس يك قانون نانوشته با لحاظ کردن ملاحظاتي ، نظام اداري عملاً نه بر طراحي و اجرای سيستم خوب بلكه برمبناي گزينش و بکارگیری انسانهای خوب شکل گرفته است . معیار خوب بودن هم عمل به مناسک دینی و مهمتر از آن وفاداری است. چون در هر دو معیار از کاربلدی خبر زیادی نیست، افراد فرصت طلب و ناتوان با تظاهر به وفاداری و انجام مناسک دینی بدون دارا بودن توانایی خاصی میتوانند جواز قرار گرفتن در مناصب را بگیرند. افراد توانمند، باسواد و مطمئن از توانایی خود نیازی به تظاهر نمی بینند و معمولاً از ابراز وفاداری چاپلوسانه به مقامات هم گریزان هستند، در نتیجه در نظام اداري تقاضای زیادی برای آنها وجود ندارد ، معدود راه یافته گان آزاده و توانمند به بدنه مدیریتی هم بعد از مدتی دلسرد و سرخورده شده یا سازمان متبوع خود را ترک میکنند یا با منزوی شدن و گوشه گیری به گذران ایام مشغول میشوند .
اگر انتقادات از ناکارآمدی و فساد گسترده نظام اداری را در رسانه ها و خطابه ها دنبال کنیم اکثر منتقدین بکار نگرفتن انسانهای خوب( كه اين روزها جوانان انقلابي خطاب ميشوند ) و عدم نظارت کافی را دلیل اصلی ناکارآمدی و فساد نظام اداری میدانند . یعنی همان اشتباهی که مسئولین ما به سهو و عمد مرتکب میشوند ، اکثر منتقدین هم به سهو مرتکب اشتباه در تشخیص درد ميشوند .
اولاً در هيچ جاي دنيا نظام اداري كارآمد و عاري از فساد مبتنی بر انسانهای خوب مشاهده نشده که ما دومی آن باشیم . ثانیاً ، چرا به جای سیستم های خود کنترل به نظام های متکی بر انسانهای خوب اتکا کنیم که برای مانع شدن از لغزش آنها سیستم های عریض و طویل و پرهزینه نظارتی ایجاد کنیم .
الان به همان اندازه که نظام اداری ما ناکارآمد و فاسد است ، سازمانهای نظارتی هم به درجاتی دچار این بلیه هستند ، بعيد است كشوری در دنیا وجود داشته باشد که به اندازه ایران تشکیلات نظارتی داشته باشد .
ثالثاً ، در بين متهمان و محكومان فساد اداري هيچ غير خودی که خارج از چارچوب نظام گزينشي سفت و سخت نظام گزینش نشده باشد وجود ندارد و به ظاهر همه هم ظواهري متشرع دارند. نظام اداری ما به دلیل ساختار از اساس غلط آن روز به روز ناکارآمد و فسادپذیرتر میشود ، با حفظ ساختار فعلی و اتکا محض به بگیر و ببند برای اصلاح آن قطعاً راه بجايي نخواهد برد .
سيستم هاي خوب انسانهاي بد را هم به درستكاري واميدارند و آدم هاي خوب در سيستم هاي بد دچار لغزش ميشوند .
بي راه نيست اگر فاسدان نظام اداري را به نوعي قرباني سيستم هاي فساد پذير محسوب كنیم.
@nehzatazadiiran
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔸راغفر: بازرگان میگفت که رهبر انقلاب، ایران را برای اسلام میخواهد
🔹 حسین راغفر در گفتگو با بازاروما
@nehzatazadiiran
📌بازرگان میگفت ما اسلام را برای ایران میخواهیم، اما رهبر انقلاب ایران را برای اسلام میخواهد.
📌این رویکرد دوم تا به الان ادامه پیدا کرده و منابع کشور به سمت و سوی الویتهای دیگری هدایت شده است.
📌شعارهای انقلاب درخصوص صدور انقلاب به کشورهای دیگر نیز باعث شده که قواعد رفتاری حاکمیت تغییر پیدا کند.
@nehzatazadiiran
🔹 حسین راغفر در گفتگو با بازاروما
@nehzatazadiiran
📌بازرگان میگفت ما اسلام را برای ایران میخواهیم، اما رهبر انقلاب ایران را برای اسلام میخواهد.
📌این رویکرد دوم تا به الان ادامه پیدا کرده و منابع کشور به سمت و سوی الویتهای دیگری هدایت شده است.
📌شعارهای انقلاب درخصوص صدور انقلاب به کشورهای دیگر نیز باعث شده که قواعد رفتاری حاکمیت تغییر پیدا کند.
@nehzatazadiiran
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔸طاهره طالقانی: رفتار پدر با بقیه روحانیان متفاوت بود.
@nehzatazadiiran
📌طاهره طالقانی، رفتار پدر با بقیه روحانیان متفاوت بود. یکبار دخترخاله ما که خودش بیحجاب پیش پدر نمیآمد رسید و منتظر ماند تا چادر بیاورم. پدر گفت تشریف بیاورید! چرا دم در هستید؟ گفت منتظر چادرم. پدر گفت بیایید تو! همه که شما را دیدند، فقط من مرد بودم؟
@nehzatazadiiran
📌طاهره طالقانی، رفتار پدر با بقیه روحانیان متفاوت بود. یکبار دخترخاله ما که خودش بیحجاب پیش پدر نمیآمد رسید و منتظر ماند تا چادر بیاورم. پدر گفت تشریف بیاورید! چرا دم در هستید؟ گفت منتظر چادرم. پدر گفت بیایید تو! همه که شما را دیدند، فقط من مرد بودم؟
🔸دولتی که با گفتمان ایدئولوژیک روی کار میآید درکی از مشکلات ندارد
🔹تقی آزادارمکی
🔹منبع:روزنامه هم میهن
@nehzatazadiiran
📌اکنون شاهد برپایی جامعه قوی و دولت ضعیف هستیم. در دوره کنونی هرچقدر جامعه قوی شده است، دولت ضعیف است و بخش مهمی از موضوع به ناکارآمدی در حوزه بوروکراسی برمیگردد.
📌در سه دهه قبل هم جامعه قوی داشتیم و هم دولت قوی که باعث میشد برخی از این مشکلات عدیده به وجود نیاید. حالا که دولت ضعیف شده است باید در خدمت جامعه باشد یا به تعبیری به معنای دقیق کلمه خدمتگزار جامعه باشد اما دولت به خیال اینکه قوی است، سعی میکند حکمرانی کند اما حکمرانیاش صرفاً دخالت میشود؛ دخالت میکند و در عین حال پاسخگو نیست. مثلاً میزانی دلار را میفروشد یا نرخها را بالا و پایین میکند به خیال اینکه نرخ دلار را کنترل کند اما نمیتواند.
📌ساحت دیگر موضوع ضعف بوروکراسی است که دیگر باید گفت فروپاشی بوروکراسی، در گذشته برخی بودند که بوروکراسی را باطل میدانستند. همینها دوگانه تعهد و تخصص را ایجاد کردند. وقتی متخصصها کنار گذاشته شدند، تعهد حرف اول و آخر را میزد. اگر انتظار فقط پروژه هیجان بود، ایرادی نداشت و همین متعهدها میتوانستند پاسخگوی نیاز باشند اما برای کارهای تخصصی و علمی مانند محیط زیست، سیاست، دیپلماسی، اقتصاد و... تخصص اولویت داشت. در این شرایط نیروی متخصص کنار گذاشته شد و به تدریج در مقابل حاکمیت سیاسی قرار گرفت. هر دولتی هم میآمد اتوبوسی نیروهای دلخواه خودش را میآورد تا آنکه نظام بوروکراسی کشور دچار بحران و آشفتگی شدید شد.
📌جهتگیری سوم نگاه ایدئولوژیک دولت به جامعه، سیاست و فرهنگ است. در نگاه ایدئولوژیک مشکلات بهراحتی قابل حلاند؛ به نحوی که باید با دشمن جنگید و با بیگانه مقابله کرد؛ راه دیگری هم نیست. اکنون نوع نگاه همین است که در خارج از مرزها دشمن و در داخل بیگانه تلقیکردن طیفهای زیادی از مردم. دولتی که با گفتمان ایدئولوژیک روی کار میآید درکی از مشکلات ندارد؛ مثلا میگوییم نرخ دلار بالاست، میگوید پایینش میآوریم و هیچ راهکاری نمیدهد. میگوییم اختلاس شده است، میگوید کار دشمن است و از این دست حرفها. برای حل مشکلات هم راهحل ویژهای ارائه نمیدهد و روزبهروز مشکلات هم افزوده میشود و مردم فقیرتر.
📌جامعه ایرانی به وضعیتی رسیده است که نسبت به دولت به معنای عام بیاعتنا شده است. مثلاً آقای رئیسی هر آرزویی را هم مطرح کند، کسی اعتنایی نمیکند یا وقتی کوچکترین اتفاقی در هر عرصهای رخ دهد، بازار قیمتها را بالا میبرد زیرا دیگر برای جامعه مهم نیست که دولت چه میگوید و چه میخواهد.
@nehzatazadiiran
📎متن کامل یادداشت را در لینک زیر مطالعه فرمایید:
https://telegra.ph/NAI-04-22
🔹تقی آزادارمکی
🔹منبع:روزنامه هم میهن
@nehzatazadiiran
📌اکنون شاهد برپایی جامعه قوی و دولت ضعیف هستیم. در دوره کنونی هرچقدر جامعه قوی شده است، دولت ضعیف است و بخش مهمی از موضوع به ناکارآمدی در حوزه بوروکراسی برمیگردد.
📌در سه دهه قبل هم جامعه قوی داشتیم و هم دولت قوی که باعث میشد برخی از این مشکلات عدیده به وجود نیاید. حالا که دولت ضعیف شده است باید در خدمت جامعه باشد یا به تعبیری به معنای دقیق کلمه خدمتگزار جامعه باشد اما دولت به خیال اینکه قوی است، سعی میکند حکمرانی کند اما حکمرانیاش صرفاً دخالت میشود؛ دخالت میکند و در عین حال پاسخگو نیست. مثلاً میزانی دلار را میفروشد یا نرخها را بالا و پایین میکند به خیال اینکه نرخ دلار را کنترل کند اما نمیتواند.
📌ساحت دیگر موضوع ضعف بوروکراسی است که دیگر باید گفت فروپاشی بوروکراسی، در گذشته برخی بودند که بوروکراسی را باطل میدانستند. همینها دوگانه تعهد و تخصص را ایجاد کردند. وقتی متخصصها کنار گذاشته شدند، تعهد حرف اول و آخر را میزد. اگر انتظار فقط پروژه هیجان بود، ایرادی نداشت و همین متعهدها میتوانستند پاسخگوی نیاز باشند اما برای کارهای تخصصی و علمی مانند محیط زیست، سیاست، دیپلماسی، اقتصاد و... تخصص اولویت داشت. در این شرایط نیروی متخصص کنار گذاشته شد و به تدریج در مقابل حاکمیت سیاسی قرار گرفت. هر دولتی هم میآمد اتوبوسی نیروهای دلخواه خودش را میآورد تا آنکه نظام بوروکراسی کشور دچار بحران و آشفتگی شدید شد.
📌جهتگیری سوم نگاه ایدئولوژیک دولت به جامعه، سیاست و فرهنگ است. در نگاه ایدئولوژیک مشکلات بهراحتی قابل حلاند؛ به نحوی که باید با دشمن جنگید و با بیگانه مقابله کرد؛ راه دیگری هم نیست. اکنون نوع نگاه همین است که در خارج از مرزها دشمن و در داخل بیگانه تلقیکردن طیفهای زیادی از مردم. دولتی که با گفتمان ایدئولوژیک روی کار میآید درکی از مشکلات ندارد؛ مثلا میگوییم نرخ دلار بالاست، میگوید پایینش میآوریم و هیچ راهکاری نمیدهد. میگوییم اختلاس شده است، میگوید کار دشمن است و از این دست حرفها. برای حل مشکلات هم راهحل ویژهای ارائه نمیدهد و روزبهروز مشکلات هم افزوده میشود و مردم فقیرتر.
📌جامعه ایرانی به وضعیتی رسیده است که نسبت به دولت به معنای عام بیاعتنا شده است. مثلاً آقای رئیسی هر آرزویی را هم مطرح کند، کسی اعتنایی نمیکند یا وقتی کوچکترین اتفاقی در هر عرصهای رخ دهد، بازار قیمتها را بالا میبرد زیرا دیگر برای جامعه مهم نیست که دولت چه میگوید و چه میخواهد.
@nehzatazadiiran
📎متن کامل یادداشت را در لینک زیر مطالعه فرمایید:
https://telegra.ph/NAI-04-22
Telegraph
دولتی که با گفتمان ایدئولوژیک روی کار میآید درکی از مشکلات ندارد
تقی آزادارمکی، استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران، درباره اینکه چرا دولت در میانه میدان به چشم نمیخورد به «هممیهن» گفت: «موضوعی که شما مورد بحث گذاشتهاید را باید از چند زاویه بررسی کنیم. نخستین مسئله آن است که اکنون شاهد برپایی جامعه قوی و دولت ضعیف هستیم.…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔸شادروان دکتر یزدی: مهندس بازرگان معتقد بود مردم به جمهوری اسلامی رای دادند، نه به حکومت روحانیون
@nehzatazadiiran
@nehzatazadiiran
🔸مصدق بر کرسی اتهام *
کاروانی زده شد، کار گروهی سره شد!
🔹زنده یاد محمدعلی اسلامی ندوشن
@nehzatazadiiran
📌مصدق و کودتای ۲۸ مرداد هر دو جزو تاریخ رفته اند، تاریخی که باید آن را در یاد نگه داشت. روزنامه اطلاعات فكر خوبی کرد که جریان محاکمه دکتر محمد مصدق را از شماره های چهل سال پیش خود، به تجدید چاپ درآورد، و بدینگونه به تجدید خاطره ای پرداخت که برای ملت ایران هم عبرت انگیز است و هم غم آلود.
📌دولت مصدق استثنا و افاقه ای بود در تمام دوران مشروطیت که پیش از آن هیچگاه دولتی مانند او به متن زندگی مردم راه نیافته بود و پر معنی است که این یکی و همین یکی هم به پای میز محاکمه کشیده شد. کودتای ۲۸ مرداد نیز با همه حقارتی که داشت، اگر آثارش را به حساب آوریم، در ردیف سه چهار واقعه خطير تاریخ ایران قرار می گیرد.
📌آثار مهمش آن بود که ایران را سر شکسته کرد، سپس نفت زده کرد و با آن تجدد عنان گسیخته اش او را در فرهنگ خود تکان داد، جدایی میان ملت و دولت ایجاد نمود، اصول اخلاقی را به سستی گرایاند و سرانجام در زیاده روی فساد و غفلت و غرورش، ملت ایران را به صورت یک ملت کارد به استخوان رسیده در آورد.
📌 سرنوشت مصدق تا حدی یادآور محاکمه و محکومیت حسنک وزیر می شود که بیهقی در کتاب خود شرحش را آورده، با همان مشارکت عناصری که لبيبي شاعر آنان را "کاروان زدگان" می خواند. در آنجا رجاله هایی فرستاده شده بودند تا پیکر حسنک را سنگسار کنند؛ این جا نیز در دادگاه، تماشاگرانی بودند که مأمور بودند تا خطاب به مصدق میان جمعت فریاد بزنند: «خفه شو، مزخرف نگو، چرند نگو......(اطلاعات ۸ آذر)
📌 درسی که در این محاکمه به مصدق داده شد، درس به ملت ایران و به طور کلی ملت های جهان سوم بود که کسی در برابر استثمار جهانی از جای خود نجنبد. درباره مصدق اظهار نظرهای گوناگون شده است و هر گروه برحسب مصالح خود موضوع را به استدلال یا احتجاج کشاند. بدیهی است که این مرد نیز خالی از اشتباه نبوده است همانگونه که هیچ بشری مصون از خطا نیست،
📌مصدق کرد آنچه را که مردم ایران می خواستند بشود و آن رهایی از تحقیر و عجز و تحميل بود.یکی از خیزش هایی بود که ملت ایران چندین بار نظیرش را در تاریخ داشته و ولو به شکست انجامیده باشد، نشان داده است که تحمل پذير ابدی نیست. معامله ای بود که باختش بهتر از بردش شناخته شد. آیا آنگونه که بعضی استدلال می کنند، حق می بود که مصدق قدری سازش میکرد و آنگاه از کودتا پرهیز می شد و عواقب آن از جانب ملت ایران تحمل نمی گشت؟
@nehzatazadiiran
📎متن کامل یادداشت را در لینک زیر مطالعه فرمایید:
https://telegra.ph/NAI-04-22-2
کاروانی زده شد، کار گروهی سره شد!
🔹زنده یاد محمدعلی اسلامی ندوشن
@nehzatazadiiran
📌مصدق و کودتای ۲۸ مرداد هر دو جزو تاریخ رفته اند، تاریخی که باید آن را در یاد نگه داشت. روزنامه اطلاعات فكر خوبی کرد که جریان محاکمه دکتر محمد مصدق را از شماره های چهل سال پیش خود، به تجدید چاپ درآورد، و بدینگونه به تجدید خاطره ای پرداخت که برای ملت ایران هم عبرت انگیز است و هم غم آلود.
📌دولت مصدق استثنا و افاقه ای بود در تمام دوران مشروطیت که پیش از آن هیچگاه دولتی مانند او به متن زندگی مردم راه نیافته بود و پر معنی است که این یکی و همین یکی هم به پای میز محاکمه کشیده شد. کودتای ۲۸ مرداد نیز با همه حقارتی که داشت، اگر آثارش را به حساب آوریم، در ردیف سه چهار واقعه خطير تاریخ ایران قرار می گیرد.
📌آثار مهمش آن بود که ایران را سر شکسته کرد، سپس نفت زده کرد و با آن تجدد عنان گسیخته اش او را در فرهنگ خود تکان داد، جدایی میان ملت و دولت ایجاد نمود، اصول اخلاقی را به سستی گرایاند و سرانجام در زیاده روی فساد و غفلت و غرورش، ملت ایران را به صورت یک ملت کارد به استخوان رسیده در آورد.
📌 سرنوشت مصدق تا حدی یادآور محاکمه و محکومیت حسنک وزیر می شود که بیهقی در کتاب خود شرحش را آورده، با همان مشارکت عناصری که لبيبي شاعر آنان را "کاروان زدگان" می خواند. در آنجا رجاله هایی فرستاده شده بودند تا پیکر حسنک را سنگسار کنند؛ این جا نیز در دادگاه، تماشاگرانی بودند که مأمور بودند تا خطاب به مصدق میان جمعت فریاد بزنند: «خفه شو، مزخرف نگو، چرند نگو......(اطلاعات ۸ آذر)
📌 درسی که در این محاکمه به مصدق داده شد، درس به ملت ایران و به طور کلی ملت های جهان سوم بود که کسی در برابر استثمار جهانی از جای خود نجنبد. درباره مصدق اظهار نظرهای گوناگون شده است و هر گروه برحسب مصالح خود موضوع را به استدلال یا احتجاج کشاند. بدیهی است که این مرد نیز خالی از اشتباه نبوده است همانگونه که هیچ بشری مصون از خطا نیست،
📌مصدق کرد آنچه را که مردم ایران می خواستند بشود و آن رهایی از تحقیر و عجز و تحميل بود.یکی از خیزش هایی بود که ملت ایران چندین بار نظیرش را در تاریخ داشته و ولو به شکست انجامیده باشد، نشان داده است که تحمل پذير ابدی نیست. معامله ای بود که باختش بهتر از بردش شناخته شد. آیا آنگونه که بعضی استدلال می کنند، حق می بود که مصدق قدری سازش میکرد و آنگاه از کودتا پرهیز می شد و عواقب آن از جانب ملت ایران تحمل نمی گشت؟
@nehzatazadiiran
📎متن کامل یادداشت را در لینک زیر مطالعه فرمایید:
https://telegra.ph/NAI-04-22-2
Telegraph
مصدق بر کرسی اتهام
کاروانی زده شد، کار گروهی سره شد! مصدق و کودتای ۲۸ مرداد هر دو جزو تاریخ رفته اند، تاریخی که باید آن را در یاد نگه داشت. روزنامه اطلاعات فكر خوبی کرد که جریان محاکمه دکتر محمد مصدق را از شماره های چهل سال پیش خود، به تجدید چاپ درآورد، و بدینگونه به تجدید…
🔸وقتی که بازنشستگان، قالی را از زیر پای اردوغان کشیدند
🔹محمد علی دستمالی، کارشناس روابط بینالملل
🔹منبع:امتداد
@nehzatazadiiran
📌چگونه ممکن است که «بازنشستگان»، به ناگهان در یک کشور خاورمیانهای، به مهمترین کنشگران سیاسی کشورشان تبدیل شوند و یک رهبر قدرتمند و یک حزب غول پیکر را به چالش بکشند؟
📌این سوال مهمی است که میتواند ما را با یکی دیگر از ابعاد مهم و شایان توجه نظام سیاسی و دموکراسی ترکیه، آشنا کند.
📌حالا که ٢ هفته از انتخابات شهرداریهای ترکیه سپری شده، گرد و غبار اولیه فرونشسته و میتوان به بیان برخی دیگر از وجوه عجیب درباره این انتخابات مهم پرداخت.
📌«حزب عدالت و توسعه» (AKP) که از سال ٢٠٠٢ میلادی قدرت را در ترکیه در دست گرفته و همواره از حیث تعداد رای، حزب رده نخست ترکیه بوده، بالاخره امسال و برای نخستین بار، با اختلاف ٢ درصدی، بر رده دوم احزاب ترکیه ایستاد و رده اول به «حزب جمهوری خلق» (CHP) رسید. چه شد که چنین اتفاق عجیبی روی داد؟ در شرایطی که حزب حاکم، برای پیروزی خود، به شکل بیمحابا از همه امکانات دولتی استفاده میکرد و ١٧ وزیر کابینه اردوغان در کوی و برزن برای نامزد مورد حمایت آک پارتی طلب عنایت ویژه میکردند، چرا باز هم در استانبول و آنکارا و بسیاری از استانهای دیگر، نامزدهای مورد تایید اردوغان شکست خوردند؟
📌در پاسخ به این سوال، دلایل فراوانی ذکر شده که یکی از مهمترین دلایل، تداوم بحران اقتصادی در ترکیه است. اما نکته اینجاست که همین بحران، در انتخابات اردیبهشت ماه سال ١۴٠٢ هم بر ترکیه سایه افکنده بود، ولی باز هم اردوغان پیروز شد. چرا؟
📌اگر در پاسخ، تنها به سیاست امنیتیسازی و دوقطبیسازی اشاره کنیم یا حتی به عدم محبوبیت کافی کلیچداراوغلو اکتفا کنیم، باز هم تمام واقعیت را بیان نکردهایم. باید به فاکتور مهمی به نام «بازنشستگان» اشاره کنیم.
📌ممکن است باورکردنش برای ما ایرانیان، با این نظام انتخاباتی عجیب و غریب و آن ساختار احزاب کارتونی دشوار باشد. اما واقعا در انتخابات آزاد ترکیه، با وجود آن که رقابت سیاسی به شکل عادلانه برگزار نمیشود و حزب حاکم از امکانات و ابزارهای قدرتمندتری برخوردار است، اما در هر حال، رای مردم حرف اول و آخر را میزند و حتی اردوغان با آن همه کبر و اعتماد به نفس چسبیده به سقف، تا لحظات آخر، نگران حرف مردم و رای مردم است. این بار و در انتخابات شهرداریها، گروهی که بیش از هر گروه اجتماعی دیگری بر نتایج نهایی و سرنوشت حزب حاکم اثر گذاشت، بازنشستگان بودند. آنها در گرماگرم هفتههای باقیمانده به انتخابات، بارها از دولت خواستند تا مستمری ماهانه بازنشستگان را بالا ببرد.
📌اما اردوغان به این درخواست توجهی نکرد. شاید به این دلیل که خیالش از بابت آنها راحت بود و به عنوان یک رهبر پوپولیست مردمی که همواره در ربودن دل پیرمردها و پیرزنها گوی سبقت از دیگر رهبران ربوده، انتظار داشت این بار هم در سراسر ترکیه، بازنشسته جماعت، به حزب عدالت و توسعه رای دهد. ولی این اتفاق نیفتاد و بازنشستهها سه دسته شدند: گروهی از آنان، در صف همراهان وفادار ماندند و به آکپارتی رای دادند. گروه دوم، از سر گلایه و اعتراض، به رقبای حزب اردوغان رای دادند و گروه سوم، قهر کردند و پای صندوق نرفتند.
📌با خواندن سطور بالا، ممکن است بپرسید: از کجا معلوم که واقعا چنین اتفاقی روی داده است؟ پاسخ چنین است: در نخسین جلسه اردوغان با سران حزب عدالت و توسعه که به منظور ارزیابی دلایل شکست برگزار شد، به وضوح از بازنشستگان نام برده شد و مشاورین اعلام کردند که بخش قابل توجه کسانی که رای ندادهاند، از بازنشستگان هستند.
📌حزب عدالت و توسعه، به معنای واقعی کلمه یک نهاد حزبی سازماندهی شده و منظم است که به طور مداوم، از راه نظرسنجیهای میدانی و تلفنی و استفاده از مشاورین محلات و اصناف؛ نظرات مردم را رصد میکند و از این راه فهمیده که بیاعتنایی به خواستههای بازنشستگان، چه بلایی بر سر دولت آورده است.
📌ممکن است بپرسید: مگر ترکیه چند نفر بازنشسته دارد که رای آنها تا این اندازه مهم است؟ در پاسخ به این سوال، باید به آمار رسمی وزارت خانواده و تامین اجتماعی ترکیه مراجعه کنیم که میگوید: «ترکیه مجموعا ١۵ میلیون و ٨۵١ هزار و ٢۴۴ بازنشسته دارد». یعنی رقمی نزدیک به ١۶ میلیون رای دهنده که معادل یک چهارم کل جمعیت واجد شرایط رای دادن بود. با این حساب طبیعی است که رای آنان میتواند سرنوشت انتخابات را عوض کند.
@nehzatazadiiran
📎متن کامل یادداشت را در لینک زیر مطالعه فرمایید:
https://telegra.ph/NAI-04-22-3
🔹محمد علی دستمالی، کارشناس روابط بینالملل
🔹منبع:امتداد
@nehzatazadiiran
📌چگونه ممکن است که «بازنشستگان»، به ناگهان در یک کشور خاورمیانهای، به مهمترین کنشگران سیاسی کشورشان تبدیل شوند و یک رهبر قدرتمند و یک حزب غول پیکر را به چالش بکشند؟
📌این سوال مهمی است که میتواند ما را با یکی دیگر از ابعاد مهم و شایان توجه نظام سیاسی و دموکراسی ترکیه، آشنا کند.
📌حالا که ٢ هفته از انتخابات شهرداریهای ترکیه سپری شده، گرد و غبار اولیه فرونشسته و میتوان به بیان برخی دیگر از وجوه عجیب درباره این انتخابات مهم پرداخت.
📌«حزب عدالت و توسعه» (AKP) که از سال ٢٠٠٢ میلادی قدرت را در ترکیه در دست گرفته و همواره از حیث تعداد رای، حزب رده نخست ترکیه بوده، بالاخره امسال و برای نخستین بار، با اختلاف ٢ درصدی، بر رده دوم احزاب ترکیه ایستاد و رده اول به «حزب جمهوری خلق» (CHP) رسید. چه شد که چنین اتفاق عجیبی روی داد؟ در شرایطی که حزب حاکم، برای پیروزی خود، به شکل بیمحابا از همه امکانات دولتی استفاده میکرد و ١٧ وزیر کابینه اردوغان در کوی و برزن برای نامزد مورد حمایت آک پارتی طلب عنایت ویژه میکردند، چرا باز هم در استانبول و آنکارا و بسیاری از استانهای دیگر، نامزدهای مورد تایید اردوغان شکست خوردند؟
📌در پاسخ به این سوال، دلایل فراوانی ذکر شده که یکی از مهمترین دلایل، تداوم بحران اقتصادی در ترکیه است. اما نکته اینجاست که همین بحران، در انتخابات اردیبهشت ماه سال ١۴٠٢ هم بر ترکیه سایه افکنده بود، ولی باز هم اردوغان پیروز شد. چرا؟
📌اگر در پاسخ، تنها به سیاست امنیتیسازی و دوقطبیسازی اشاره کنیم یا حتی به عدم محبوبیت کافی کلیچداراوغلو اکتفا کنیم، باز هم تمام واقعیت را بیان نکردهایم. باید به فاکتور مهمی به نام «بازنشستگان» اشاره کنیم.
📌ممکن است باورکردنش برای ما ایرانیان، با این نظام انتخاباتی عجیب و غریب و آن ساختار احزاب کارتونی دشوار باشد. اما واقعا در انتخابات آزاد ترکیه، با وجود آن که رقابت سیاسی به شکل عادلانه برگزار نمیشود و حزب حاکم از امکانات و ابزارهای قدرتمندتری برخوردار است، اما در هر حال، رای مردم حرف اول و آخر را میزند و حتی اردوغان با آن همه کبر و اعتماد به نفس چسبیده به سقف، تا لحظات آخر، نگران حرف مردم و رای مردم است. این بار و در انتخابات شهرداریها، گروهی که بیش از هر گروه اجتماعی دیگری بر نتایج نهایی و سرنوشت حزب حاکم اثر گذاشت، بازنشستگان بودند. آنها در گرماگرم هفتههای باقیمانده به انتخابات، بارها از دولت خواستند تا مستمری ماهانه بازنشستگان را بالا ببرد.
📌اما اردوغان به این درخواست توجهی نکرد. شاید به این دلیل که خیالش از بابت آنها راحت بود و به عنوان یک رهبر پوپولیست مردمی که همواره در ربودن دل پیرمردها و پیرزنها گوی سبقت از دیگر رهبران ربوده، انتظار داشت این بار هم در سراسر ترکیه، بازنشسته جماعت، به حزب عدالت و توسعه رای دهد. ولی این اتفاق نیفتاد و بازنشستهها سه دسته شدند: گروهی از آنان، در صف همراهان وفادار ماندند و به آکپارتی رای دادند. گروه دوم، از سر گلایه و اعتراض، به رقبای حزب اردوغان رای دادند و گروه سوم، قهر کردند و پای صندوق نرفتند.
📌با خواندن سطور بالا، ممکن است بپرسید: از کجا معلوم که واقعا چنین اتفاقی روی داده است؟ پاسخ چنین است: در نخسین جلسه اردوغان با سران حزب عدالت و توسعه که به منظور ارزیابی دلایل شکست برگزار شد، به وضوح از بازنشستگان نام برده شد و مشاورین اعلام کردند که بخش قابل توجه کسانی که رای ندادهاند، از بازنشستگان هستند.
📌حزب عدالت و توسعه، به معنای واقعی کلمه یک نهاد حزبی سازماندهی شده و منظم است که به طور مداوم، از راه نظرسنجیهای میدانی و تلفنی و استفاده از مشاورین محلات و اصناف؛ نظرات مردم را رصد میکند و از این راه فهمیده که بیاعتنایی به خواستههای بازنشستگان، چه بلایی بر سر دولت آورده است.
📌ممکن است بپرسید: مگر ترکیه چند نفر بازنشسته دارد که رای آنها تا این اندازه مهم است؟ در پاسخ به این سوال، باید به آمار رسمی وزارت خانواده و تامین اجتماعی ترکیه مراجعه کنیم که میگوید: «ترکیه مجموعا ١۵ میلیون و ٨۵١ هزار و ٢۴۴ بازنشسته دارد». یعنی رقمی نزدیک به ١۶ میلیون رای دهنده که معادل یک چهارم کل جمعیت واجد شرایط رای دادن بود. با این حساب طبیعی است که رای آنان میتواند سرنوشت انتخابات را عوض کند.
@nehzatazadiiran
📎متن کامل یادداشت را در لینک زیر مطالعه فرمایید:
https://telegra.ph/NAI-04-22-3
Telegraph
وقتی که بازنشستگان، قالی را از زیر پای اردوغان کشیدند
منبع:کانال امتداد چگونه ممکن است که «بازنشستگان»، به ناگهان در یک کشور خاورمیانهای، به مهمترین کنشگران سیاسی کشورشان تبدیل شوند و یک رهبر قدرتمند و یک حزب غول پیکر را به چالش بکشند؟ این سوال مهمی است که میتواند ما را با یکی دیگر از ابعاد مهم و شایان توجه…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔸چرا مرحوم بازرگان نخستوزیری را پذیرفت؟
📌مرحوم ابراهیم یزدی: مرحوم طالقانی با شناختی که داشت معتقد بود مهندس بازرگان نمیتواند با روحانیان کار کند.
@nehzatazadiiran
📌مرحوم ابراهیم یزدی: مرحوم طالقانی با شناختی که داشت معتقد بود مهندس بازرگان نمیتواند با روحانیان کار کند.
@nehzatazadiiran
🔸منتشر شده در توییتر محمد توسلی
🔹دبیرکل نهضت آزادی ایران
@nehzatazadiiran
پیگیری مجدد اجرای طرح #حجاب_اجباری که خلاف مبانی دینی و حقوق انسانی است، موجب تشدید شکاف #ملت_دولت و بحرانهای جاری کشور شده است.
پیامدهای چنین شیوه حکمرانی در راستای منافع ملی نیست.
راهکار بازگشت به مردم و تحقق مطالبات مشترک ملی: #آزادی، #حاکمیت_ملت، عدالت و برابری است.
🔹دبیرکل نهضت آزادی ایران
@nehzatazadiiran
پیگیری مجدد اجرای طرح #حجاب_اجباری که خلاف مبانی دینی و حقوق انسانی است، موجب تشدید شکاف #ملت_دولت و بحرانهای جاری کشور شده است.
پیامدهای چنین شیوه حکمرانی در راستای منافع ملی نیست.
راهکار بازگشت به مردم و تحقق مطالبات مشترک ملی: #آزادی، #حاکمیت_ملت، عدالت و برابری است.
🔸منتشر شده در توییتر محمد توسلی
🔹دبیرکل نهضت آزادی ایران
@nehzatazadiiran
عملیات وحشیانه و نسلکشی اسرائیل و ایستادگی مردم فلسطین بهویژه در #غزه و حمایت انسانی جهانی از مردم فلسطین، شکست دولت آپارتاید #اسرائیل و پیروزی جنبش آزادیبخش فلسطین را نوید میدهد.
لذا تنها گزینه پیشرو برای صلح و آرامش در منطقه و جهان، تشکیل دولت مستقل فلسطین است.
🔹دبیرکل نهضت آزادی ایران
@nehzatazadiiran
عملیات وحشیانه و نسلکشی اسرائیل و ایستادگی مردم فلسطین بهویژه در #غزه و حمایت انسانی جهانی از مردم فلسطین، شکست دولت آپارتاید #اسرائیل و پیروزی جنبش آزادیبخش فلسطین را نوید میدهد.
لذا تنها گزینه پیشرو برای صلح و آرامش در منطقه و جهان، تشکیل دولت مستقل فلسطین است.
🔸منتشر شده در توییتر محمد توسلی
🔹دبیرکل نهضت آزادی ایران
@nehzatazadiiran
حکم اعدام توماج صالحی و به زندان انداختن بسیاری از منتقدین حاکمیت چون تاجزاده، سعید مدنی، نرگس محمدی و... اگر با هدف خاموشسازی صدای اعتراض جامعه بویژه زنان و نسل جوان انجام میشود، تاکنون پیامد معکوس داشته و خواهد داشت.
زندانیان سیاسی و عقیدتی را آزاد کنید.
#نه_به_اعدام
@nehzatazadiiran
🔹دبیرکل نهضت آزادی ایران
@nehzatazadiiran
حکم اعدام توماج صالحی و به زندان انداختن بسیاری از منتقدین حاکمیت چون تاجزاده، سعید مدنی، نرگس محمدی و... اگر با هدف خاموشسازی صدای اعتراض جامعه بویژه زنان و نسل جوان انجام میشود، تاکنون پیامد معکوس داشته و خواهد داشت.
زندانیان سیاسی و عقیدتی را آزاد کنید.
#نه_به_اعدام
@nehzatazadiiran