Forwarded from لیبراسیون/لیبرالیسم
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
☪️✝️🕎ارزشها در دنیای بدون دین
این ترس بزرگ وجود دارد که اگر پشتوانه
دین نباشد، یا دین قدرتش را روی مردم از
دست بدهد، هیچ توافقی روی باورها یا
ارزشها وجود نخواهد داشت ..
تمام ارزشها نسبی میشوند و هیچ کسی
روی هیچ چیزی توافق نخواهد کرد.
🔍آلن دوباتن فیلسوف و نویسنده سوئیسی
در این ویدئو توضیحاتی را راجع به این
مسئله بیان میکند
ترجمه و زیرنویس: شهاب غدیری
@cafe_andishe95
این ترس بزرگ وجود دارد که اگر پشتوانه
دین نباشد، یا دین قدرتش را روی مردم از
دست بدهد، هیچ توافقی روی باورها یا
ارزشها وجود نخواهد داشت ..
تمام ارزشها نسبی میشوند و هیچ کسی
روی هیچ چیزی توافق نخواهد کرد.
🔍آلن دوباتن فیلسوف و نویسنده سوئیسی
در این ویدئو توضیحاتی را راجع به این
مسئله بیان میکند
ترجمه و زیرنویس: شهاب غدیری
@cafe_andishe95
Forwarded from فردای اقتصاد
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
غنینژاد: علم اقتصاد توضیح سرریزهای فضیلتی به نام آزادی است
◻️ راهکارهای علم اقتصاد برای اصلاحات اقتصادی در تازهترین دورهمی اقتصادی رسانه «فردای اقتصاد» بررسی شد. به اعتقاد موسی غنینژاد، آزادی اقتصادی و آزادی به معنای اعم کلمه است که باعث توسعه اقتصادی و افزایش رفاه عمومی در بلندمدت میشود و علم اقتصاد صرفا توضیح سرریزهای این فضلیت در زندگی اقتصادی است.
◻️فیلم کامل این نشست که با حضور امیرمحمد گلوانی، امیررضا عبدلی، امیرمحمد تهمتن و با میزبانی مرتضی کاظمی برگزار شد به زودی از سوی رسانه «فردای اقتصاد» منتشر خواهد شد.
▪️غنینژاد: لغو قیمتگذاری و انحلال سازمان حمایت نخستین گام اصلاحات اقتصادی است
⬜️رسانه تصویری فردای اقتصاد⬇️
@Feghtesad
◻️ راهکارهای علم اقتصاد برای اصلاحات اقتصادی در تازهترین دورهمی اقتصادی رسانه «فردای اقتصاد» بررسی شد. به اعتقاد موسی غنینژاد، آزادی اقتصادی و آزادی به معنای اعم کلمه است که باعث توسعه اقتصادی و افزایش رفاه عمومی در بلندمدت میشود و علم اقتصاد صرفا توضیح سرریزهای این فضلیت در زندگی اقتصادی است.
◻️فیلم کامل این نشست که با حضور امیرمحمد گلوانی، امیررضا عبدلی، امیرمحمد تهمتن و با میزبانی مرتضی کاظمی برگزار شد به زودی از سوی رسانه «فردای اقتصاد» منتشر خواهد شد.
▪️غنینژاد: لغو قیمتگذاری و انحلال سازمان حمایت نخستین گام اصلاحات اقتصادی است
⬜️رسانه تصویری فردای اقتصاد⬇️
@Feghtesad
Forwarded from Liberty Institute / انستیتو لیبرتی
سرمایه هدیه خدا یا طبیعت نیست. سرمایه ماحصل محدودیت دوراندیشانهی مصرف از جانب آدمی است. سرمایه به وسیلهی پسانداز پدید آمده، افزایش مییابد و با خودداری از مصرف حفظ میشود.
#میزس
#ذهنیت_ضد_سرمایه_داری
🔻انستیتو لیبرتی
🆔 @liberty_institute
#میزس
#ذهنیت_ضد_سرمایه_داری
🔻انستیتو لیبرتی
🆔 @liberty_institute
Forwarded from انجمن اقتصاد ایران
Tejarat Farda 532.pdf
483.9 KB
🔰سیره اولیانوفسکی؛ تبیین نظریه راه رشد غیر سرمایهداری و ریشههایش درگفتوگو تجارت فردا با دکتر موسی غنینژاد
✅انجمن اقتصاد ایران
@IR_Economists_A
✅انجمن اقتصاد ایران
@IR_Economists_A
Forwarded from IndyPersian
⭕️ رئیسجمهوری آرژانتین: سوسیالیسم خطری برای غرب است
♦️ خاویر میلی، رئیسجمهوری جدید آرژانتین که برای شرکت در نشست داووس به سوییس سفر کرده است، سوسیالیسم را یک «تهدید برای غرب» و اقتصاد بازار آزاد را تنها راه موجود برای حل مشکل فقر دانست.
میلی که خود را «آنارکو-کاپیتالیست» میداند، با انتقاد از مفاهیمی چون «عدالت اجتماعی» و «فمنیسم افراطی»، کارآفرینان را «قهرمان» توصیف کرد.
میلی ۵۳ ساله، برای سفر به سوییس که اولین سفر خارجی او بهعنوان رئیسجمهوری آرژانتین است، به جای هواپیمای خصوصی، از هواپیمای تجاری استفاده کرد. این اقدام او بخشی از برنامهاش برای ریاضت اقتصادی در آرژانتین است که میزان تورم آن از ۲۰۰درصد فراتر رفته است.
@indypersian
♦️ خاویر میلی، رئیسجمهوری جدید آرژانتین که برای شرکت در نشست داووس به سوییس سفر کرده است، سوسیالیسم را یک «تهدید برای غرب» و اقتصاد بازار آزاد را تنها راه موجود برای حل مشکل فقر دانست.
میلی که خود را «آنارکو-کاپیتالیست» میداند، با انتقاد از مفاهیمی چون «عدالت اجتماعی» و «فمنیسم افراطی»، کارآفرینان را «قهرمان» توصیف کرد.
میلی ۵۳ ساله، برای سفر به سوییس که اولین سفر خارجی او بهعنوان رئیسجمهوری آرژانتین است، به جای هواپیمای خصوصی، از هواپیمای تجاری استفاده کرد. این اقدام او بخشی از برنامهاش برای ریاضت اقتصادی در آرژانتین است که میزان تورم آن از ۲۰۰درصد فراتر رفته است.
@indypersian
Forwarded from Liberty Institute / انستیتو لیبرتی
قیام علیه عقل به علیه هدف دیگری هم معطوف شد. هدف آن علوم طبیعی نبود، بلکه اقتصاد بود. حمله به علوم طبیعی تنها پیامد منطقی حمله به اقتصاد بود. غیرقابل قبول بود که عقل را تنها در یک زمینه سرنگون کنیم و آن را در سایر شاخههای دانش نیز زیر سوال نبریم.
این انقلاب بزرگ از وضعیت تاریخی موجود در اواسط قرن نوزدهم متولد شد. اقتصاددانان توهمات خارق العاده یوتوپیاهای سوسیالیست را کاملاً ویران کردند. کاستی های سیستم کلاسیک آنها را از درک این موضوع که چرا هر طرح سوسیالیستی باید غیرقابل تحقق باشد، بازداشت، اما آنها به اندازه کافی میدانستند که بی فایده بودن تمام طرحهای سوسیالیستی تولید شده تا زمان خود را نشان دهند. ایدههای کمونیستی تمام شد. سوسیالیستها به هیچ وجه نمیتوانستند در برابر انتقادهای ویران کننده از طرحهای خود اعتراضی کنند و یا استدلالی به نفع آنها ارائه دهند. به نظر میرسید که سوسیالیسم برای همیشه مرده است.
#کنش_انسانی
#میزس
ترجمه: محمد کهربی
🔻انستیتو لیبرتی
🆔 @liberty_institute
این انقلاب بزرگ از وضعیت تاریخی موجود در اواسط قرن نوزدهم متولد شد. اقتصاددانان توهمات خارق العاده یوتوپیاهای سوسیالیست را کاملاً ویران کردند. کاستی های سیستم کلاسیک آنها را از درک این موضوع که چرا هر طرح سوسیالیستی باید غیرقابل تحقق باشد، بازداشت، اما آنها به اندازه کافی میدانستند که بی فایده بودن تمام طرحهای سوسیالیستی تولید شده تا زمان خود را نشان دهند. ایدههای کمونیستی تمام شد. سوسیالیستها به هیچ وجه نمیتوانستند در برابر انتقادهای ویران کننده از طرحهای خود اعتراضی کنند و یا استدلالی به نفع آنها ارائه دهند. به نظر میرسید که سوسیالیسم برای همیشه مرده است.
#کنش_انسانی
#میزس
ترجمه: محمد کهربی
🔻انستیتو لیبرتی
🆔 @liberty_institute
Forwarded from روزنامه دنیای اقتصاد
سرمقاله امروز «دنیای اقتصاد»:
بنبست «خصوصیسازی»
👤 دکتر موسی غنینژاد
✍️ ناکارآمدی چشمگیر اقتصاد دولتی در ۱۰سال نخست پس از پیروزی انقلاب اسلامی را میتوان علت اولیه و اصلی طرح موضوع خصوصیسازی دانست.
✍️ «سیاستهای کلی اصل۴۴ قانون اساسی» در سال۱۳۸۴ ابلاغ شد تا قانون اجرایی آن تهیه شود.
✍️ اما بهزودی معلوم شد که این فرآیند اصلاحی بیش از آنکه خصوصیسازی به معنی واقعی کلمه باشد، فرآیند «واگذاری» مالکیت شرکتهای دولتی به «نهادهای عمومی غیردولتی» است و اتفاقا سهم بخش خصوصی در این میان بسیار اندک است.
✍️ فرآیند واگذاری شرکتهای دولتی، معضلات جدیدی بهوجود آورده که مهمترین آنها عدم شفافیت بیش از پیش در این نظام اقتصادی است که بالقوه میتواند عامل بروز فساد، رانتخواری و سوءاستفاده از قدرت اقتصادی برای اهداف سیاسی خاص باشد.
✍️ شرکتهای واگذارشده در واقع از شمول نظارت دولتی خارج شده و تابع قانون تجارت میشوند؛ اما از آنجا که مدیران آنها هنوز از سوی صاحبان قدرت سیاسی تعیین میشوند و همیشه پشتگرم به قدرت فائقه آنها هستند، مکانیسمهای متعارف نظارتی قانون تجارت درباره آنها جاری نیست؛ یعنی عملا هیچ نظارتی روی آنها صورت نمیگیرد.
✍️ به همین دلیل بود که در سال ۱۳۹۸در سرمقالهای در «دنیای اقتصاد» با عنوان «خصوصی سازی را متوقف کنید»، خواستار توقف خصوصیسازی شدم و ادامه این فرآیند را مغایر با منافع ملی دانستم.
❓اما خصوصیسازی حقیقی چیست و چگونه محقق میشود؟👇
🔗 متن کامل سرمقاله را اینجا بخوانید
#دنیای_اقتصاد #خصوصی_سازی #سرمقاله
✅ کانال رسمی روزنامه دنیای اقتصاد👇
@den_ir
بنبست «خصوصیسازی»
👤 دکتر موسی غنینژاد
✍️ ناکارآمدی چشمگیر اقتصاد دولتی در ۱۰سال نخست پس از پیروزی انقلاب اسلامی را میتوان علت اولیه و اصلی طرح موضوع خصوصیسازی دانست.
✍️ «سیاستهای کلی اصل۴۴ قانون اساسی» در سال۱۳۸۴ ابلاغ شد تا قانون اجرایی آن تهیه شود.
✍️ اما بهزودی معلوم شد که این فرآیند اصلاحی بیش از آنکه خصوصیسازی به معنی واقعی کلمه باشد، فرآیند «واگذاری» مالکیت شرکتهای دولتی به «نهادهای عمومی غیردولتی» است و اتفاقا سهم بخش خصوصی در این میان بسیار اندک است.
✍️ فرآیند واگذاری شرکتهای دولتی، معضلات جدیدی بهوجود آورده که مهمترین آنها عدم شفافیت بیش از پیش در این نظام اقتصادی است که بالقوه میتواند عامل بروز فساد، رانتخواری و سوءاستفاده از قدرت اقتصادی برای اهداف سیاسی خاص باشد.
✍️ شرکتهای واگذارشده در واقع از شمول نظارت دولتی خارج شده و تابع قانون تجارت میشوند؛ اما از آنجا که مدیران آنها هنوز از سوی صاحبان قدرت سیاسی تعیین میشوند و همیشه پشتگرم به قدرت فائقه آنها هستند، مکانیسمهای متعارف نظارتی قانون تجارت درباره آنها جاری نیست؛ یعنی عملا هیچ نظارتی روی آنها صورت نمیگیرد.
✍️ به همین دلیل بود که در سال ۱۳۹۸در سرمقالهای در «دنیای اقتصاد» با عنوان «خصوصی سازی را متوقف کنید»، خواستار توقف خصوصیسازی شدم و ادامه این فرآیند را مغایر با منافع ملی دانستم.
❓اما خصوصیسازی حقیقی چیست و چگونه محقق میشود؟
#دنیای_اقتصاد #خصوصی_سازی #سرمقاله
@den_ir
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from بومرنگ
🆔 @ghaninejad_mousa
✔️ @BoomrangInstitute
🔴 دوره تصویری آموزش مکاتب اقتصادی
مدرس: دکتر موسی غنینژاد
شش جلسه بصورت رایگان
آکادمی دنیای اقتصاد
https://lms.donya-e-eqtesad.com/course/10910/دوره-تصویری-آشنایی-با-مکاتب-اقتصادی
▫️
✔️ @BoomrangInstitute
🔴 دوره تصویری آموزش مکاتب اقتصادی
مدرس: دکتر موسی غنینژاد
شش جلسه بصورت رایگان
آکادمی دنیای اقتصاد
https://lms.donya-e-eqtesad.com/course/10910/دوره-تصویری-آشنایی-با-مکاتب-اقتصادی
▫️
Donya-E-Eqtesad
دوره تصویری« آشنایی با مکاتب اقتصادی » - آکادمی دنیای اقتصاد
فراگیر عزیز
بادرود فراوان
ضمن خیر مقدم و خوش آمدگویی به دوره ی آموزشی «آشنایی با مکاتب اقتصادی »
به مدت زمان 180 دقیقه، خواهشمند است برای مشاهده وبینار به موارد مطروحه ذیل توجه فرمایید. باسپاس
1- در آغاز در قسمت ورود/عضویت در بخش هدر سایت با شمار...
بادرود فراوان
ضمن خیر مقدم و خوش آمدگویی به دوره ی آموزشی «آشنایی با مکاتب اقتصادی »
به مدت زمان 180 دقیقه، خواهشمند است برای مشاهده وبینار به موارد مطروحه ذیل توجه فرمایید. باسپاس
1- در آغاز در قسمت ورود/عضویت در بخش هدر سایت با شمار...
Forwarded from اکوایران
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📹 محدودیتهای اقتصادسنجی در علم اقتصاد
نسخه صوتی
▫️در قسمت سوم از گفتوگوی امیرحسین خالقی، پژوهشگر و مدرس دانشگاه، با موسی غنینژاد، اقتصاددان و مؤلف کتاب «گفتارهایی در روش شناسی علم اقتصاد»، به تفاوت روش شناسی اقتصاد اتریشی با اقتصاد جریان اصلی پرداخته میشود.
▫️همچنین غنینژاد درباره تفاوت مکتب شیکاکو و مکتب اتریشی و نمایندگان فکری این دو مکتب توضیح میدهد.
▫️در ادامه غنینژاد، درباره مفهوم «علیت» در علم اقتصاد و خطای ساموئلسون صحبت میکند.
▫️در پایان این قسمت، غنینژاد توضیح میدهد که ارزش، ذهنی است و به محدودیتهای کاربرد اقتصادسنجی در علم اقتصاد میپردازد.
#روششناسی_علم_اقتصاد
📺 @ecoiran_webtv
نسخه صوتی
▫️در قسمت سوم از گفتوگوی امیرحسین خالقی، پژوهشگر و مدرس دانشگاه، با موسی غنینژاد، اقتصاددان و مؤلف کتاب «گفتارهایی در روش شناسی علم اقتصاد»، به تفاوت روش شناسی اقتصاد اتریشی با اقتصاد جریان اصلی پرداخته میشود.
▫️همچنین غنینژاد درباره تفاوت مکتب شیکاکو و مکتب اتریشی و نمایندگان فکری این دو مکتب توضیح میدهد.
▫️در ادامه غنینژاد، درباره مفهوم «علیت» در علم اقتصاد و خطای ساموئلسون صحبت میکند.
▫️در پایان این قسمت، غنینژاد توضیح میدهد که ارزش، ذهنی است و به محدودیتهای کاربرد اقتصادسنجی در علم اقتصاد میپردازد.
#روششناسی_علم_اقتصاد
📺 @ecoiran_webtv
Forwarded from مهرپویا علا
اقتصادسنجی یا بازی بیهوده با ریاضی
(بخش ۲/۲)
کسی که نظریۀ اقتصادی میداند [نظریۀ اقتصادی همان است که مثلاً میزس توضیح داد] میکوشد «قانع» کند. میکوشد با مردم حرف بزند و با سادهترین وجهی که امکانش باشد توضیح بدهد. چون نظریه به او میگوید باید مردم را با استدلالی که نظریه در اختیارت گذاشته است قانع کنی که کدام روش درست است و کدام غلط. مردم اگر بدانند چرا تورم اتفاق میافتد و تورم باعث نابرابری غیرسازنده میشود نمیگذارند دزدها حاکم شوند؛ مگر آنکه دوست داشته باشند دزدها حاکم شوند. راز اینکه مکتب اتریشیها اغلب قابل فهم حرف میزنند همین است. چون واقعاً حرفی برای گفتن دارند. ولی کسی که نظریۀ اقتصادی نمیداند و به جایش اقتصادسنجی میداند نمیکوشد قانع کند. او میکوشد تحمیل کند. چون شما باید مطابق فرضیات او رفتار کنید.
لازمۀ درست بودن اقتصادسنجی این است که کسی از مد پیروی نکند. کسی ناگهان از چیزی نترسد. کسی گوش به شایعه ندهد. کسی به هر دلیلی از یک شرکت خاص کینه به دل نگیرد و نکوشد دیگران را با آن کینه همراه کند. کسی دچار عواطف سانتیمانتال نشود. کسی اختراعی نکند. ابتکارات تازه در بازاریابی وجود نداشته باشد. کسی چپ نباشد. کسی راست نباشد. زمینلرزه و سیل نیاید یا اگر آمد در رفتار انسان اثری نگذارد. همچنین کسی سعی نکند عمداً با انتخابهایش پیشبینی اقتصادسنجیدانان را باطل کند! به طور کلی لازمۀ اقتصادسنجی این است که فقط سردمداران دولت انسان باشند و بقیه حیوان هم نباشند. اما مشکل اینجاست که حتی در این صورت هم اقتصادسنجی فقط یک بار کاربرد دارد و پس از آن همه چیز مثل ماشین کار خواهد کرد، مگر اینکه استالینِ قصۀ ما از اسباببازی کنونی خسته شود و هوس دیگری به سرش بزند!
اقتصادسنجی در بازههای کوتاهمدت هم کاربرد ندارد. در اقتصاد کوتاهمدت و بلندمدت نداریم. معیار بلندی و کوتاهی چیست؟ ممکن است گفته شود ما بازههایی را که در آن جمعیت هدف به احتمال زیاد رفتار کموبیش مطابق پیشبینی انجام خواهند داد به عنوان بازۀ کوتاهمدت در نظر میگیریم و اقتصادسنجی در آن بازهها کاربرد دارد. این حرف اشتباه است. از کجا میدانید وسط آن بازۀ زمانی ناگهان همان مشتریان پیرو یک مد جدید نشوند؟ اختراعی جدید صورت نگیرد؟ حساب احتمالات هیچ کمکی نمیکند. احتمال زمانی معنا دارد که ما بدانیم چه چیزی را نمیدانیم. در امور طبیعی ما میدانیم در فلان بازۀ زمانی کدام اتفاق قطعاً میافتد و کدام اتفاق ممکن است بیفتد. با اتکای اولی احتمال دومی را محاسبه میکنیم. میدانیم که اگر بازه را کوچک یا بزرگ کنیم کدام دانستهها به نادانسته تبدیل میشوند. در امور انسانی ما نمیتوانیم «اصل عدم قطعیت» داشته باشیم. اگر امکان محاسبۀ احتمال در امور انسانی وجود داشته باشد تمام کنشگران در صحنه از آن استفاده میکنند. آنگاه آنتروپرونری معنا ندارد و یک ناظر بیرونی میتواند سود و زیان و احتمال هر کسی را بسنجد و به او بگوید. آنگاه همه تمایل پیدا میکنند انتخاب با احتمال موفقیت بالاتر را انتخاب کنند. اگر امکان موفقیت یک انتخاب پنجاه درصد باشد و دیگری شصت درصد چرا باید اولی را انتخاب کنم؟ اگر هم میگویند اولی در صورت موفقیت سود بیشتری در بر دارد، پس کل اقتصاد به یک مذاکره میان طرفین و جایگیری هر کس در جای مناسب بر اساس توافق فرو کاسته خواهد شد. انتخاب اول یک قیمت پیدا میکند و انتخاب دوم یک قیمت دیگر. مسئله اینجا صرفاً قیمتگذاری میشود. ریسکی وجود نخواهد داشت. این یکی از آموزههای ظریف میزس است که ریسک اقتصادی را نباید با احتمال اشتباه گرفت. نتیجه اینکه حد وسطی وجود ندارد: یا اقتصادسنجی درست است یا آنتروپرونری.
اگر به ریاضیات علاقه دارید انواع رشتههای مهندسی و شاخههای مختلف خود رشتۀ ریاضی تا دلتان بخواهد مطلب برای غرق شدن در ریاضیات دارند. ولی اگر میخواهید از عملکرد جوامع سر در بیاورید باید نظریه اقتصادی بدانید و نظریه اقتصادی کوچکترین ربطی به ریاضیات ندارد.
در آکادمی جامعهشناسی و انسانشناسی و اقتصاد و علوم سیاسی هم هیچ حرفی از نظریۀ اقتصادی نخواهید شنید. در نتیجه این رشتهها به کلی اتلاف وقت هستند. البته ممکن است بتوانید از طریق این رشتهها به کشوری بهتر از ایران مهاجرت کنید. نباید کسی را بابت این هدف سرزنش کرد. اگر هدفتان این است همان دروس این رشتهها را خوب بخوانید و نمرۀ بالا بگیرید و مقاله بنویسید. نوش جانتان. ولی آن دانش را برای خود نگاه دارید. اگر منظورتان این است که عملکرد جوامع را بشناسید هیچکدام از مواد درسی این رشتهها را جدی نگیرید. مفروضات و اهداف تمام این رشتهها با مفروضات و اهداف رژیمهای توتالیتر قرن بیستم یکسان است. این رشتهها را آدمکشها پایهگذاری نکردند و پایهگذارانشان هم نیت بد نداشتند؛ اما جهانبینی مانند لنین و موسولینی داشتند.
(بخش ۲/۲)
کسی که نظریۀ اقتصادی میداند [نظریۀ اقتصادی همان است که مثلاً میزس توضیح داد] میکوشد «قانع» کند. میکوشد با مردم حرف بزند و با سادهترین وجهی که امکانش باشد توضیح بدهد. چون نظریه به او میگوید باید مردم را با استدلالی که نظریه در اختیارت گذاشته است قانع کنی که کدام روش درست است و کدام غلط. مردم اگر بدانند چرا تورم اتفاق میافتد و تورم باعث نابرابری غیرسازنده میشود نمیگذارند دزدها حاکم شوند؛ مگر آنکه دوست داشته باشند دزدها حاکم شوند. راز اینکه مکتب اتریشیها اغلب قابل فهم حرف میزنند همین است. چون واقعاً حرفی برای گفتن دارند. ولی کسی که نظریۀ اقتصادی نمیداند و به جایش اقتصادسنجی میداند نمیکوشد قانع کند. او میکوشد تحمیل کند. چون شما باید مطابق فرضیات او رفتار کنید.
لازمۀ درست بودن اقتصادسنجی این است که کسی از مد پیروی نکند. کسی ناگهان از چیزی نترسد. کسی گوش به شایعه ندهد. کسی به هر دلیلی از یک شرکت خاص کینه به دل نگیرد و نکوشد دیگران را با آن کینه همراه کند. کسی دچار عواطف سانتیمانتال نشود. کسی اختراعی نکند. ابتکارات تازه در بازاریابی وجود نداشته باشد. کسی چپ نباشد. کسی راست نباشد. زمینلرزه و سیل نیاید یا اگر آمد در رفتار انسان اثری نگذارد. همچنین کسی سعی نکند عمداً با انتخابهایش پیشبینی اقتصادسنجیدانان را باطل کند! به طور کلی لازمۀ اقتصادسنجی این است که فقط سردمداران دولت انسان باشند و بقیه حیوان هم نباشند. اما مشکل اینجاست که حتی در این صورت هم اقتصادسنجی فقط یک بار کاربرد دارد و پس از آن همه چیز مثل ماشین کار خواهد کرد، مگر اینکه استالینِ قصۀ ما از اسباببازی کنونی خسته شود و هوس دیگری به سرش بزند!
اقتصادسنجی در بازههای کوتاهمدت هم کاربرد ندارد. در اقتصاد کوتاهمدت و بلندمدت نداریم. معیار بلندی و کوتاهی چیست؟ ممکن است گفته شود ما بازههایی را که در آن جمعیت هدف به احتمال زیاد رفتار کموبیش مطابق پیشبینی انجام خواهند داد به عنوان بازۀ کوتاهمدت در نظر میگیریم و اقتصادسنجی در آن بازهها کاربرد دارد. این حرف اشتباه است. از کجا میدانید وسط آن بازۀ زمانی ناگهان همان مشتریان پیرو یک مد جدید نشوند؟ اختراعی جدید صورت نگیرد؟ حساب احتمالات هیچ کمکی نمیکند. احتمال زمانی معنا دارد که ما بدانیم چه چیزی را نمیدانیم. در امور طبیعی ما میدانیم در فلان بازۀ زمانی کدام اتفاق قطعاً میافتد و کدام اتفاق ممکن است بیفتد. با اتکای اولی احتمال دومی را محاسبه میکنیم. میدانیم که اگر بازه را کوچک یا بزرگ کنیم کدام دانستهها به نادانسته تبدیل میشوند. در امور انسانی ما نمیتوانیم «اصل عدم قطعیت» داشته باشیم. اگر امکان محاسبۀ احتمال در امور انسانی وجود داشته باشد تمام کنشگران در صحنه از آن استفاده میکنند. آنگاه آنتروپرونری معنا ندارد و یک ناظر بیرونی میتواند سود و زیان و احتمال هر کسی را بسنجد و به او بگوید. آنگاه همه تمایل پیدا میکنند انتخاب با احتمال موفقیت بالاتر را انتخاب کنند. اگر امکان موفقیت یک انتخاب پنجاه درصد باشد و دیگری شصت درصد چرا باید اولی را انتخاب کنم؟ اگر هم میگویند اولی در صورت موفقیت سود بیشتری در بر دارد، پس کل اقتصاد به یک مذاکره میان طرفین و جایگیری هر کس در جای مناسب بر اساس توافق فرو کاسته خواهد شد. انتخاب اول یک قیمت پیدا میکند و انتخاب دوم یک قیمت دیگر. مسئله اینجا صرفاً قیمتگذاری میشود. ریسکی وجود نخواهد داشت. این یکی از آموزههای ظریف میزس است که ریسک اقتصادی را نباید با احتمال اشتباه گرفت. نتیجه اینکه حد وسطی وجود ندارد: یا اقتصادسنجی درست است یا آنتروپرونری.
اگر به ریاضیات علاقه دارید انواع رشتههای مهندسی و شاخههای مختلف خود رشتۀ ریاضی تا دلتان بخواهد مطلب برای غرق شدن در ریاضیات دارند. ولی اگر میخواهید از عملکرد جوامع سر در بیاورید باید نظریه اقتصادی بدانید و نظریه اقتصادی کوچکترین ربطی به ریاضیات ندارد.
در آکادمی جامعهشناسی و انسانشناسی و اقتصاد و علوم سیاسی هم هیچ حرفی از نظریۀ اقتصادی نخواهید شنید. در نتیجه این رشتهها به کلی اتلاف وقت هستند. البته ممکن است بتوانید از طریق این رشتهها به کشوری بهتر از ایران مهاجرت کنید. نباید کسی را بابت این هدف سرزنش کرد. اگر هدفتان این است همان دروس این رشتهها را خوب بخوانید و نمرۀ بالا بگیرید و مقاله بنویسید. نوش جانتان. ولی آن دانش را برای خود نگاه دارید. اگر منظورتان این است که عملکرد جوامع را بشناسید هیچکدام از مواد درسی این رشتهها را جدی نگیرید. مفروضات و اهداف تمام این رشتهها با مفروضات و اهداف رژیمهای توتالیتر قرن بیستم یکسان است. این رشتهها را آدمکشها پایهگذاری نکردند و پایهگذارانشان هم نیت بد نداشتند؛ اما جهانبینی مانند لنین و موسولینی داشتند.
Forwarded from Finance & Economics
📕 تازههای نشر
اخلاق آزادی
👤 مورای روتبارد
ترجمه: مهران خسروزاده، علیرضا کتانی، رضا زارعپور
◽️@utfinance◽️
اخلاق آزادی
👤 مورای روتبارد
ترجمه: مهران خسروزاده، علیرضا کتانی، رضا زارعپور
◽️@utfinance◽️
راه های اساسی برای دزدیدن پول توسط دولت:
-اگر آن را به دست آورید، مالیات بر درآمد
-اگر جایی زندگی می کنید، مالیات بر دارایی
-اگر آن را خرج می کنید، مالیات بر فروش
-اگر آن را پس انداز کنید، مالیات تورمی
-اگر آن را سرمایه گذاری کنید، مالیات بر سرمایه به دست می آید
-اگر کسب و کاری راه اندازی می کنید، مجوز بدهید
-اگر صاحب یک کسب و کار خوب هستید، مالیات بر سود
-اگر آن را ببخشید ، مالیات بر هدیه
-اگر بمیرید، مالیات بر ارث
-اگر آن را به دست آورید، مالیات بر درآمد
-اگر جایی زندگی می کنید، مالیات بر دارایی
-اگر آن را خرج می کنید، مالیات بر فروش
-اگر آن را پس انداز کنید، مالیات تورمی
-اگر آن را سرمایه گذاری کنید، مالیات بر سرمایه به دست می آید
-اگر کسب و کاری راه اندازی می کنید، مجوز بدهید
-اگر صاحب یک کسب و کار خوب هستید، مالیات بر سود
-اگر آن را ببخشید ، مالیات بر هدیه
-اگر بمیرید، مالیات بر ارث
من دانش درست اما ناقص را حتی اگر خیلی نامشخص و غیرقابل پیش بینی باقی بماند را به تظاهر به دانش دقیق که احتمالاً نادرست است ترجیح می دهم
فردریش آ. فون هایک
https://www.tg-me.com/پژوهشکدهاقتصاداتریشی/com.austrianschool
فردریش آ. فون هایک
https://www.tg-me.com/پژوهشکدهاقتصاداتریشی/com.austrianschool
Forwarded from مانی
تناقض درونی مهندسی اجتماعی
دیردره مککلاسکی
مترجم: مانی بشرزاد
منطق اقتصادی در تناقض با مهندسی اجتماعی قرار دارد. اگر مهندسان اجتماعی انقدر باهوش هستند، چرا ثروتمند نیستند؟ این موضوعی است که من سالها قبل در تحقیقاتم درباره داستان گویی و رتوریک علم اقتصاد به آن پرداختم(1). این سوال منصفانهای است که از هر متخصصی که ادعا میکند میتواند زندگی شما را بهتر از خود شما مدیریت کند باید بپرسید؛ متخصصانی که ادعا میکنند توانایی پیش بینی آینده را دارند و میخواهند بر اساس آن پیشنهادات مفید ارائه دهند و سیاستهای زوری اعمال کنند. نکته این است که در یک اقتصاد خلاق ما نمیتوانیم به راحتی پیش بینی و کنترل انجام بدهیم.
از یک اقتصاددان نام ببرید که نوآوریهای بزرگی به مانند اینترنت،انقلاب سبز، دانشگاه مدرن یا موتور بخار را پیش بینی کرد. اگر فکر میکنید می توانید یکی را نام ببرید، تا زمانی که حساب بانکی او را به من نشان ندهید من به شما شک خواهم کرد!
علم اقتصاد برای بالغ شدن مستلزم این است که یک علم انسانی گسترده در عین حال متواضع باشد، علمی که خلاقیت کنش انسان را تحلیل کند و محدودیتهای معرفت شناختی خود را در پیش بینی و کنترل بپذیرد. این یک علم اقتصاد انسانی (Humanomics)است.
از کتاب
Bettering Humanomics: A New, and Old, Approach to Economic Science Deirdre McCloskey
————————
(۱)مککلاسکی ۳ اثر مهم در این زمینه دارد؛ رتوریک علم اقتصاد (۱۹۸۲) کتاب اگر باهوش هستید (۱۹۹۰) و دانش و اقناع در علم اقتصاد (۱۹۹۴). پروژه فکری مککلاسکی در این ۳ کتاب این است که بگوید اقتصاد به مانند علوم دیگر داستانها، رتوریک و معرف شناسی دارد و اگر اقتصاددانها میخواهند دانشمندان جدی باشند نمیتوانند به سادگی از کنار این ۳ بگذرند.
-مترجم
دیردره مککلاسکی
مترجم: مانی بشرزاد
منطق اقتصادی در تناقض با مهندسی اجتماعی قرار دارد. اگر مهندسان اجتماعی انقدر باهوش هستند، چرا ثروتمند نیستند؟ این موضوعی است که من سالها قبل در تحقیقاتم درباره داستان گویی و رتوریک علم اقتصاد به آن پرداختم(1). این سوال منصفانهای است که از هر متخصصی که ادعا میکند میتواند زندگی شما را بهتر از خود شما مدیریت کند باید بپرسید؛ متخصصانی که ادعا میکنند توانایی پیش بینی آینده را دارند و میخواهند بر اساس آن پیشنهادات مفید ارائه دهند و سیاستهای زوری اعمال کنند. نکته این است که در یک اقتصاد خلاق ما نمیتوانیم به راحتی پیش بینی و کنترل انجام بدهیم.
از یک اقتصاددان نام ببرید که نوآوریهای بزرگی به مانند اینترنت،انقلاب سبز، دانشگاه مدرن یا موتور بخار را پیش بینی کرد. اگر فکر میکنید می توانید یکی را نام ببرید، تا زمانی که حساب بانکی او را به من نشان ندهید من به شما شک خواهم کرد!
علم اقتصاد برای بالغ شدن مستلزم این است که یک علم انسانی گسترده در عین حال متواضع باشد، علمی که خلاقیت کنش انسان را تحلیل کند و محدودیتهای معرفت شناختی خود را در پیش بینی و کنترل بپذیرد. این یک علم اقتصاد انسانی (Humanomics)است.
از کتاب
Bettering Humanomics: A New, and Old, Approach to Economic Science Deirdre McCloskey
————————
(۱)مککلاسکی ۳ اثر مهم در این زمینه دارد؛ رتوریک علم اقتصاد (۱۹۸۲) کتاب اگر باهوش هستید (۱۹۹۰) و دانش و اقناع در علم اقتصاد (۱۹۹۴). پروژه فکری مککلاسکی در این ۳ کتاب این است که بگوید اقتصاد به مانند علوم دیگر داستانها، رتوریک و معرف شناسی دارد و اگر اقتصاددانها میخواهند دانشمندان جدی باشند نمیتوانند به سادگی از کنار این ۳ بگذرند.
-مترجم
آیه ۱۳ - سوره سجدة
وَ لَوْ شِئْنا لَآتَیْنا کُلَّ نَفْسٍ هُداها .....
و اگر مىخواستیم به هر انسانى هدایت لازمش را [از روى اجبار بدهیم] مىدادیم؛ ولى [من آنها را آزاد گذاردهام]
@austrianschool
وَ لَوْ شِئْنا لَآتَیْنا کُلَّ نَفْسٍ هُداها .....
و اگر مىخواستیم به هر انسانى هدایت لازمش را [از روى اجبار بدهیم] مىدادیم؛ ولى [من آنها را آزاد گذاردهام]
@austrianschool
Forwarded from چاو
🟢 سایه سنگین دولت
چه کسانی تجارت خارجی را دولتی کردند؟
شادی معرفتی
✍️ «بازرگانی خارجی» در دو مقطع در کشور ما دولتی شده است، یکبار در اسفند 1309 از سوی عبدالحسینخان تیمورتاش و بار دیگر در اردیبهشت 1361 طی لایحهای جنجالی که دولت ابوالحسن بنیصدر به مجلس فرستاد و میرحسین موسوی هم بر آن پافشاری کرد.
«انحصار تجارت خارجی» یکی از نخستین و مهمترین قوانین دولتیسازی اقتصاد بود که در اسفند 1309، در پی بحران اقتصادی 1929 به تصویب رسید و سنگبنایی شد برای باز گذاشتن دست دولت در عرصه اقتصاد. پس از وقوع انقلاب 57 نیز، مسئله تجارت خارجی یکی از موضوعات اختلافبرانگیز میان سیاستمداران بود که اختلاف نظرهای زیادی برانگیخت. دولت میرحسین موسوی معتقد به کنترل تجارت خارجی بود و عاقبت هم آن را به تصویب مجلس اول رساند و بهرغم مخالفت شورای نگهبان، آن را اجرایی کرد. اما این قانون، چگونه به تصویب رسید و چه آثار و عواقبی در اقتصاد ایران بر جای گذاشت؟
ششم اسفند ۱۳۰۹ سمیعی کفیل وزارت اقتصاد ملی دو لایحه راجع به تجارت خارجی ایران را به قید دو فوریت به مجلس ارائه داد. بر اساس این قانون تجارت خارجی ایران در انحصار دولت بوده و حق وارد کردن و صادر کردن کلیه محصولات طبیعی و صنعتی و تعیین میزان واردات و صادرات کشور به دولت واگذار میگردید. قانون انحصار تجارت در همان تاریخ به تصویب مجلس شورای ملی رسید. بر اساس این قانون، دولت اجازه داشت که حق وارد کردن محصولاتی را که خود میخواهد مستقیماً عهدهدار شود، به وسیله اجازههای مخصوص و در تحت شرایط مفید به اشخاص یا موسسات مختلف واگذار نماید. در جوازهای مذکور که مدت آنها بیش از یک سال نبود، نوع و میزان مالالتجارههای ورودی و تعهدات دیگر واردکنندگان از قبیل عدم احتکار و فروش جنس به قیمت عادله و تبعیض نکردن در فروش و امثال آن معین میگردید. مهمترین پیامد «انحصار تجارت خارجی»، انزوای بخش خصوصی بود.
پس از انقلاب اسلامی، مسئله تجارت خارجی یکی از موضوعات اختلافبرانگیز میان انقلابیون بود که ارتباط مستقیم با میزان اقتدار حکومت داشت. دولت میرحسین موسوی معتقد به کنترل تجارت خارجی بود و آن را منطبق با اصل ۴۴ قانون اساسی میدانست. در مقابل کسانی، بهویژه آنها که با تجارت خارجی در عمل سروکار داشتند، با این سیاست مخالف بودند. فقهای شورای نگهبان، بسیاری از اعضای جامعه مدرسین، اعضای جامعه روحانیت و گروههایی از نمایندگان و مسئولان با دولتی کردن بازرگانی خارجی مخالفت کردند و عدهای آن را خلاف شرع میدانستند؛ چون از نظر آنها دولت نباید یک امر مباح یعنی تجارت را بر بخش خصوصی حرام کند؛ مگر در مواردی که موضوع تجارت، مبادله کالایی باشد که شرعاً خریدوفروش آن حرام است. عدهای نیز از منظر حجیم شدن دولت و افزوده شدن بر هزینهها و با نگاهی کارشناسانه به نقد سیاست دولت در زمینه تجارت خارجی و دیگر عرصههای اقتصادی اعتقاد داشتند.
در مقابل طرفداران دولت، اجرای سیاست اقتصاد کنترلشده بهویژه در حوزه بازرگانی خارجی را منطبق بر قانون اساسی میدانستند، هم عامل کنترل و ابزار نظارت دولت بر اقتصاد و جلوگیری از قدرتیابی سرمایهداران داخلی و تروریستهای اقتصادی تلقی میکردند و هم در شرایط جنگ، بهترین شکل اداره اقتصاد کشور را شیوهای میدانستند که در آن، دولت حرف آخر را میزند و به گفته خودشان هرروز با فتنهای از سوی سرمایهداری وابسته مواجه نیست.
مهندس رجبعلی طاهری نماینده مردم کازرون در مجلس اول که از مخالفین جدی طرح انحصار تجارت خارجی بود، در نهایت آن را خلاف مصلحت دانست که «عاقبتی جز تورم، وابستگی و افزایش فساد در جامعه ندارد». اما به پیروی از جو غالب زمانه، غلبه با موافقین طرح انحصار تجارت خارجی بود، از جمله نمایندگانی که در دفاع از این لایحه سخن گفتند میتوان به عطاءالله مهاجرانی نماینده مردم شیراز و محمد خزاعیترشیزی نماینده رشت اشاره کرد. دفاعیات موافقان طرح بیش از آنکه دلایلی اقتصادی در دفاع از آن باشد، مانیفستی سیاسی در برابر نفوذ استعمار است.
شورای نگهبان این قانون را خلاف شرع اعلام کرد؛ اما دولت با استناد به مصوبه شورای انقلاب، سیاست کنترل، تنظیم و ارشاد بازرگانی را از طریق مراکز تهیه و توزیع، مقررات ارزی و بانک مرکزی اعمال محدودیت و کنترل میکرد و بهتدریج سهم بخش دولتی در تجارت خارجی بیشتر شد و بهرغم اعلام مغایرت دولتی کردن بازرگانی خارجی با موازین شرع، دولت به مداخله نظارت، کنترل و انحصار بازرگانی خارجی ادامه داد و بخش خصوصی نیز به هیچ روشی قادر به تضمین امنیت خود و حفظ منافع خود نبود.
@EconomicHistoryOfIran
#اقتصاد_ایران
#تجارت_فردا
#تاریخ_اقتصادی
#اقتصاد_پهلوی
#اقتصاد_سیاسی_جمهوری_اسلامی
#انحصار_تجارت_خارجی
📌متن کامل را در سایت تجارت فردا بخوانید.
چه کسانی تجارت خارجی را دولتی کردند؟
شادی معرفتی
✍️ «بازرگانی خارجی» در دو مقطع در کشور ما دولتی شده است، یکبار در اسفند 1309 از سوی عبدالحسینخان تیمورتاش و بار دیگر در اردیبهشت 1361 طی لایحهای جنجالی که دولت ابوالحسن بنیصدر به مجلس فرستاد و میرحسین موسوی هم بر آن پافشاری کرد.
«انحصار تجارت خارجی» یکی از نخستین و مهمترین قوانین دولتیسازی اقتصاد بود که در اسفند 1309، در پی بحران اقتصادی 1929 به تصویب رسید و سنگبنایی شد برای باز گذاشتن دست دولت در عرصه اقتصاد. پس از وقوع انقلاب 57 نیز، مسئله تجارت خارجی یکی از موضوعات اختلافبرانگیز میان سیاستمداران بود که اختلاف نظرهای زیادی برانگیخت. دولت میرحسین موسوی معتقد به کنترل تجارت خارجی بود و عاقبت هم آن را به تصویب مجلس اول رساند و بهرغم مخالفت شورای نگهبان، آن را اجرایی کرد. اما این قانون، چگونه به تصویب رسید و چه آثار و عواقبی در اقتصاد ایران بر جای گذاشت؟
ششم اسفند ۱۳۰۹ سمیعی کفیل وزارت اقتصاد ملی دو لایحه راجع به تجارت خارجی ایران را به قید دو فوریت به مجلس ارائه داد. بر اساس این قانون تجارت خارجی ایران در انحصار دولت بوده و حق وارد کردن و صادر کردن کلیه محصولات طبیعی و صنعتی و تعیین میزان واردات و صادرات کشور به دولت واگذار میگردید. قانون انحصار تجارت در همان تاریخ به تصویب مجلس شورای ملی رسید. بر اساس این قانون، دولت اجازه داشت که حق وارد کردن محصولاتی را که خود میخواهد مستقیماً عهدهدار شود، به وسیله اجازههای مخصوص و در تحت شرایط مفید به اشخاص یا موسسات مختلف واگذار نماید. در جوازهای مذکور که مدت آنها بیش از یک سال نبود، نوع و میزان مالالتجارههای ورودی و تعهدات دیگر واردکنندگان از قبیل عدم احتکار و فروش جنس به قیمت عادله و تبعیض نکردن در فروش و امثال آن معین میگردید. مهمترین پیامد «انحصار تجارت خارجی»، انزوای بخش خصوصی بود.
پس از انقلاب اسلامی، مسئله تجارت خارجی یکی از موضوعات اختلافبرانگیز میان انقلابیون بود که ارتباط مستقیم با میزان اقتدار حکومت داشت. دولت میرحسین موسوی معتقد به کنترل تجارت خارجی بود و آن را منطبق با اصل ۴۴ قانون اساسی میدانست. در مقابل کسانی، بهویژه آنها که با تجارت خارجی در عمل سروکار داشتند، با این سیاست مخالف بودند. فقهای شورای نگهبان، بسیاری از اعضای جامعه مدرسین، اعضای جامعه روحانیت و گروههایی از نمایندگان و مسئولان با دولتی کردن بازرگانی خارجی مخالفت کردند و عدهای آن را خلاف شرع میدانستند؛ چون از نظر آنها دولت نباید یک امر مباح یعنی تجارت را بر بخش خصوصی حرام کند؛ مگر در مواردی که موضوع تجارت، مبادله کالایی باشد که شرعاً خریدوفروش آن حرام است. عدهای نیز از منظر حجیم شدن دولت و افزوده شدن بر هزینهها و با نگاهی کارشناسانه به نقد سیاست دولت در زمینه تجارت خارجی و دیگر عرصههای اقتصادی اعتقاد داشتند.
در مقابل طرفداران دولت، اجرای سیاست اقتصاد کنترلشده بهویژه در حوزه بازرگانی خارجی را منطبق بر قانون اساسی میدانستند، هم عامل کنترل و ابزار نظارت دولت بر اقتصاد و جلوگیری از قدرتیابی سرمایهداران داخلی و تروریستهای اقتصادی تلقی میکردند و هم در شرایط جنگ، بهترین شکل اداره اقتصاد کشور را شیوهای میدانستند که در آن، دولت حرف آخر را میزند و به گفته خودشان هرروز با فتنهای از سوی سرمایهداری وابسته مواجه نیست.
مهندس رجبعلی طاهری نماینده مردم کازرون در مجلس اول که از مخالفین جدی طرح انحصار تجارت خارجی بود، در نهایت آن را خلاف مصلحت دانست که «عاقبتی جز تورم، وابستگی و افزایش فساد در جامعه ندارد». اما به پیروی از جو غالب زمانه، غلبه با موافقین طرح انحصار تجارت خارجی بود، از جمله نمایندگانی که در دفاع از این لایحه سخن گفتند میتوان به عطاءالله مهاجرانی نماینده مردم شیراز و محمد خزاعیترشیزی نماینده رشت اشاره کرد. دفاعیات موافقان طرح بیش از آنکه دلایلی اقتصادی در دفاع از آن باشد، مانیفستی سیاسی در برابر نفوذ استعمار است.
شورای نگهبان این قانون را خلاف شرع اعلام کرد؛ اما دولت با استناد به مصوبه شورای انقلاب، سیاست کنترل، تنظیم و ارشاد بازرگانی را از طریق مراکز تهیه و توزیع، مقررات ارزی و بانک مرکزی اعمال محدودیت و کنترل میکرد و بهتدریج سهم بخش دولتی در تجارت خارجی بیشتر شد و بهرغم اعلام مغایرت دولتی کردن بازرگانی خارجی با موازین شرع، دولت به مداخله نظارت، کنترل و انحصار بازرگانی خارجی ادامه داد و بخش خصوصی نیز به هیچ روشی قادر به تضمین امنیت خود و حفظ منافع خود نبود.
@EconomicHistoryOfIran
#اقتصاد_ایران
#تجارت_فردا
#تاریخ_اقتصادی
#اقتصاد_پهلوی
#اقتصاد_سیاسی_جمهوری_اسلامی
#انحصار_تجارت_خارجی
📌متن کامل را در سایت تجارت فردا بخوانید.
هفته نامه تجارت فردا
سایه سنگین دولت
«بازرگانی خارجی» در دو مقطع در کشور ما دولتی شده است، یکبار در اسفند 1309 از سوی عبدالحسینخان تیمورتاش و بار دیگر در اردیبهشت 1361 طی لایحهای جنجالی که دولت ابوالحسن بنیصدر به مجلس فرستاد و میرحسین موسوی هم بر آن پافشاری کرد.
«انحصار تجارت خارجی» یکی…
«انحصار تجارت خارجی» یکی…
Forwarded from فردای اقتصاد
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
خطاهای فکری علم اقتصاد
◻️حتی گریگوری منکیو، اقتصاددان پرآوازه جریان اصلی علم اقتصاد و نویسنده کتابهای درسی نیز میگوید که کارهای چندین دهه گذشته در علم اقتصاد یک چرخش اشتباه بوده است. جریان اصلی علم اقتصاد که باور داشت با ابزار ریاضیات میتواند به دستاوردهای علوم طبیعی نزدیک شود، نتوانست بزرگترین اتفاق اقتصادی قرن بیست و یکم یعنی بحران مالی ۲۰۰۸ را پیشبینی کند. اما پرسش اصلی این است که چگونه علم اقتصاد از جهان واقعی فاصله گرفت؟
◻️در این قسمت از برنامه کتاب فردا، درباره کتاب «خطاهای فکری علم اقتصاد» با نویسنده آن دکتر محمدقلی یوسفی اقتصاددان و استاد دانشگاه علامه طبابایی گفتوگو کردهایم. نحوه شکلگیری اقتصاد نئوکلاسیک، دلیل بحران در علم اقتصاد، نقد روش ریاضی در علم اقتصاد، شباهتهای اقتصاد جریان اصلی به سوسیالیسم بازار محورهای اصلی این گفتوگوست و تمرکز این جلسه بر موضوع تاریخ اقتصاد و اشکالات اقتصاد جریان اصلی در بحث معرفت شناسی است.
برای مشاهده ویدئوی کامل این برنامه در وبسایت فردای اقتصاد کلیک کنید
🎙نسخه صوتی
#کتاب_فردا
▫️رسانه تصویری فردای اقتصاد⬇️
@Feghtesad
◻️حتی گریگوری منکیو، اقتصاددان پرآوازه جریان اصلی علم اقتصاد و نویسنده کتابهای درسی نیز میگوید که کارهای چندین دهه گذشته در علم اقتصاد یک چرخش اشتباه بوده است. جریان اصلی علم اقتصاد که باور داشت با ابزار ریاضیات میتواند به دستاوردهای علوم طبیعی نزدیک شود، نتوانست بزرگترین اتفاق اقتصادی قرن بیست و یکم یعنی بحران مالی ۲۰۰۸ را پیشبینی کند. اما پرسش اصلی این است که چگونه علم اقتصاد از جهان واقعی فاصله گرفت؟
◻️در این قسمت از برنامه کتاب فردا، درباره کتاب «خطاهای فکری علم اقتصاد» با نویسنده آن دکتر محمدقلی یوسفی اقتصاددان و استاد دانشگاه علامه طبابایی گفتوگو کردهایم. نحوه شکلگیری اقتصاد نئوکلاسیک، دلیل بحران در علم اقتصاد، نقد روش ریاضی در علم اقتصاد، شباهتهای اقتصاد جریان اصلی به سوسیالیسم بازار محورهای اصلی این گفتوگوست و تمرکز این جلسه بر موضوع تاریخ اقتصاد و اشکالات اقتصاد جریان اصلی در بحث معرفت شناسی است.
برای مشاهده ویدئوی کامل این برنامه در وبسایت فردای اقتصاد کلیک کنید
🎙نسخه صوتی
#کتاب_فردا
▫️رسانه تصویری فردای اقتصاد⬇️
@Feghtesad