Telegram Group & Telegram Channel
دلم ،تنم ،وطنم زخم خورده، وصله ی تن باش
خزان گرفته شکوه مرا جوانیِ من باش

بیا دوباره به دیدار شعرهای مریضم
خزان گرفته بهارِ مرا ،ببخش عزیزم

مرا ببخش اگر پنجه های گرگ ندارم
برای بردن تو نقشه ای بزرگ ندارم

بخند ! پاسخ این اشکهای یخ زده خنده ست
مرا ببخش اگر شعرهام خسته کننده ست...

۰۰
بگو بیایم هر گوشه ی جهان که بگویی
که پر بگیرم هر سمت آسمان که بگویی

قرار اوّلمان هرکجا که دار نباشد
به دور سینه یمان سیمِ خاردار نباشد

توجّهی به شب و حلقه ی طناب نکردن
قرار بعدیِ مان مرگ را حساب نکردن

بدون بال درین آسمان پرنده بمانیم
قرار بعدیِ مان لج کنیم ، زنده بمانیم

اگر چه بر تنمان رد پای قرمز جنگ است
به مرگ فکر نکن، زندگی هنوز قشنگ است...

۰۰

شبانه از دهن گربه ی سیاه پریدن
دو تا پلنگ شدن ،سمت قرص ماه پریدن

دو تا پلنگ... نه! مثل دو تا عقاب ،دو ماهی
دو تا ستاره ی افتاده از دهانِ سیاهی

دوتا پرنده ی بی سرزمین ،دو اشک چکیده
دو تا ستاره ی دنباله دار رنگ پریده...

قرار بعدیِ مان کشف رنج های دنیرو
و قهوه خوردن در ساحلِ ریو دوژانیرو !

قرار بعدی انکار عقده های زمینی
فرار کردن از خوک دانیِ پازولینی

دوباره کشف معمای فیلم های نوار و
قرار بعدیِ مان زخم های ژان رنوار و

مرور کردن عصیانِ بی مرورِ براندو
برای بار صدم قصّه های عامه پسند و 

به کشف درد رسیدن،به کشف یک شب خونی
هویت زن بی آرزوی آنتونیونی

گذشتن از دل این زخم های کهنه ی کاری
پس از شکستن آغوش های آلمادُواری…

۰۰

قرار بعدی ِمان هرکجا که سایه نباشد
دوباره پای کسی روی چارپایه نباشد

به سوی این شبِ بی انتها تفنگ گرفتن
به احترام سر ِمیرزا تفنگ گرفتن

دوباره زنده شدن، از دهان قبر پریدن
رئیسعلی شدن و روی زین ِببر پریدن

قرار بعدیِ مان قهوه با دو تکّه ی ژیگو
به جنگ می روم امروز…آدیوس آمیگو!

قرار بعد : غریو تفنگ های من و تو
نشانه رفتن سمت فالانژ های فرانکو

صدای ریزشِ زنجیرهای کهنه ی خونین
صدای آزادی روی رزمناوِ پوتِمکین

صدای زخمی ویکتور خارا  ـ جنازه ی زنده ـ 
گلوله خوردن در کوچه …زنده باد آلنده

۰۰

من و تمامی این لحظه های رنگ پریده
من و تمامی این خاطراتِ رنج کشیده

من و تلاقی هر روز دردها…بروفن ها
من و دویدنِ بیهوده در جهان کوئن ها...

من و تمامی تنهایی ام ،‌ تمامیِ دردم
من و تمامی این روزها که گریه نکردم

من و دراز کشیدن کنار نعشِ کبودم
من و نبودنِ انسان بهتری که نبودم

من و بریدن هرروز این زبان اضافی
من و شکستنِ یک مشت استخوان اضافی

من و حضور شب و آسمانِ چرکی تهران
من و جویده شدن در دهان چرکی تهران…

۰۰

قرار بعدی: اعجاز دست های من و تو
شکوفه دادنِ گیلاس در خزانِ  کیوتو

قرار بعدیِ مان گفتگو، مراسم چایی
و شام خوردن در هاید پارکِ ویکتوریایی

قرارمان شب نمناک نانت ، رخوت بوردو
نگاه کردن خورشید در غروبِ پالرمو

شریک موج…شبیه تن دو ماهی لیز و
تو و شنا کردن  زیر آفتاب ونیز و

قرار بعدیِ مان اضطراب بوسه ی من با
شکوه سمفونیِ زندگی، غروبِ وین... با

پرنده های مسافر به دور دست پریدن
به سرزمین های بهتری که هست پریدن

قرار بعدی یک زندگی کوچکِ عادی
فرار کردن از لحظه های مارکی دوسادی

قرارمان هرجا غصّه ها بزرگ نباشد
میان سفره ی مان رد پای  گرگ نباشد...

۰۰

مرا ببوس که در آرزوی خانه نمیرم
که  مرد باشم و از بیمِ تازیانه نمیرم

ببوس تا که درین حسرت محال نپوسم
مرا ببوس که دراین سیاهچال نپوسم

مرا ببوس که در دوزخ سکوت نیفتم
مرا ببوس که در تار عنکبوت نیفتم

مرا ببوس که از انتقام گرگ نترسم
که از تلافی جادوگر بزرگ نترسم

شکستی و بت نشکسته را طواف نکردی
بهشت گم شد و یکشنبه اعتراف نکردی

تو ایستادی و من قوتِ لایَموت گرفتم
تو زخم خوردی و من روزه ی سکوت گرفتم

قرار آخرمان  هرکجا سکوت نباشد
میانِ سینه ی مان تارِ عنکبوت نباشد

چگونه بی تو ازین رنج جاودان بگریزم
مرا دوباره در آغوش خود بگیر عزیزم...

.

☆حامد ابراهیم پور☆

از مجموعه شعر :
|با دست من گلوی کسی را بریده اند /نشر: شانی /چاپ اول ١٣٨۹
@irn_femen



tg-me.com/irn_femen/5571
Create:
Last Update:

دلم ،تنم ،وطنم زخم خورده، وصله ی تن باش
خزان گرفته شکوه مرا جوانیِ من باش

بیا دوباره به دیدار شعرهای مریضم
خزان گرفته بهارِ مرا ،ببخش عزیزم

مرا ببخش اگر پنجه های گرگ ندارم
برای بردن تو نقشه ای بزرگ ندارم

بخند ! پاسخ این اشکهای یخ زده خنده ست
مرا ببخش اگر شعرهام خسته کننده ست...

۰۰
بگو بیایم هر گوشه ی جهان که بگویی
که پر بگیرم هر سمت آسمان که بگویی

قرار اوّلمان هرکجا که دار نباشد
به دور سینه یمان سیمِ خاردار نباشد

توجّهی به شب و حلقه ی طناب نکردن
قرار بعدیِ مان مرگ را حساب نکردن

بدون بال درین آسمان پرنده بمانیم
قرار بعدیِ مان لج کنیم ، زنده بمانیم

اگر چه بر تنمان رد پای قرمز جنگ است
به مرگ فکر نکن، زندگی هنوز قشنگ است...

۰۰

شبانه از دهن گربه ی سیاه پریدن
دو تا پلنگ شدن ،سمت قرص ماه پریدن

دو تا پلنگ... نه! مثل دو تا عقاب ،دو ماهی
دو تا ستاره ی افتاده از دهانِ سیاهی

دوتا پرنده ی بی سرزمین ،دو اشک چکیده
دو تا ستاره ی دنباله دار رنگ پریده...

قرار بعدیِ مان کشف رنج های دنیرو
و قهوه خوردن در ساحلِ ریو دوژانیرو !

قرار بعدی انکار عقده های زمینی
فرار کردن از خوک دانیِ پازولینی

دوباره کشف معمای فیلم های نوار و
قرار بعدیِ مان زخم های ژان رنوار و

مرور کردن عصیانِ بی مرورِ براندو
برای بار صدم قصّه های عامه پسند و 

به کشف درد رسیدن،به کشف یک شب خونی
هویت زن بی آرزوی آنتونیونی

گذشتن از دل این زخم های کهنه ی کاری
پس از شکستن آغوش های آلمادُواری…

۰۰

قرار بعدی ِمان هرکجا که سایه نباشد
دوباره پای کسی روی چارپایه نباشد

به سوی این شبِ بی انتها تفنگ گرفتن
به احترام سر ِمیرزا تفنگ گرفتن

دوباره زنده شدن، از دهان قبر پریدن
رئیسعلی شدن و روی زین ِببر پریدن

قرار بعدیِ مان قهوه با دو تکّه ی ژیگو
به جنگ می روم امروز…آدیوس آمیگو!

قرار بعد : غریو تفنگ های من و تو
نشانه رفتن سمت فالانژ های فرانکو

صدای ریزشِ زنجیرهای کهنه ی خونین
صدای آزادی روی رزمناوِ پوتِمکین

صدای زخمی ویکتور خارا  ـ جنازه ی زنده ـ 
گلوله خوردن در کوچه …زنده باد آلنده

۰۰

من و تمامی این لحظه های رنگ پریده
من و تمامی این خاطراتِ رنج کشیده

من و تلاقی هر روز دردها…بروفن ها
من و دویدنِ بیهوده در جهان کوئن ها...

من و تمامی تنهایی ام ،‌ تمامیِ دردم
من و تمامی این روزها که گریه نکردم

من و دراز کشیدن کنار نعشِ کبودم
من و نبودنِ انسان بهتری که نبودم

من و بریدن هرروز این زبان اضافی
من و شکستنِ یک مشت استخوان اضافی

من و حضور شب و آسمانِ چرکی تهران
من و جویده شدن در دهان چرکی تهران…

۰۰

قرار بعدی: اعجاز دست های من و تو
شکوفه دادنِ گیلاس در خزانِ  کیوتو

قرار بعدیِ مان گفتگو، مراسم چایی
و شام خوردن در هاید پارکِ ویکتوریایی

قرارمان شب نمناک نانت ، رخوت بوردو
نگاه کردن خورشید در غروبِ پالرمو

شریک موج…شبیه تن دو ماهی لیز و
تو و شنا کردن  زیر آفتاب ونیز و

قرار بعدیِ مان اضطراب بوسه ی من با
شکوه سمفونیِ زندگی، غروبِ وین... با

پرنده های مسافر به دور دست پریدن
به سرزمین های بهتری که هست پریدن

قرار بعدی یک زندگی کوچکِ عادی
فرار کردن از لحظه های مارکی دوسادی

قرارمان هرجا غصّه ها بزرگ نباشد
میان سفره ی مان رد پای  گرگ نباشد...

۰۰

مرا ببوس که در آرزوی خانه نمیرم
که  مرد باشم و از بیمِ تازیانه نمیرم

ببوس تا که درین حسرت محال نپوسم
مرا ببوس که دراین سیاهچال نپوسم

مرا ببوس که در دوزخ سکوت نیفتم
مرا ببوس که در تار عنکبوت نیفتم

مرا ببوس که از انتقام گرگ نترسم
که از تلافی جادوگر بزرگ نترسم

شکستی و بت نشکسته را طواف نکردی
بهشت گم شد و یکشنبه اعتراف نکردی

تو ایستادی و من قوتِ لایَموت گرفتم
تو زخم خوردی و من روزه ی سکوت گرفتم

قرار آخرمان  هرکجا سکوت نباشد
میانِ سینه ی مان تارِ عنکبوت نباشد

چگونه بی تو ازین رنج جاودان بگریزم
مرا دوباره در آغوش خود بگیر عزیزم...

.

☆حامد ابراهیم پور☆

از مجموعه شعر :
|با دست من گلوی کسی را بریده اند /نشر: شانی /چاپ اول ١٣٨۹
@irn_femen

BY Femen_Irn


Warning: Undefined variable $i in /var/www/tg-me/post.php on line 280

Share with your friend now:
tg-me.com/irn_femen/5571

View MORE
Open in Telegram


Femen_Irn Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

Dump Scam in Leaked Telegram Chat

A leaked Telegram discussion by 50 so-called crypto influencers has exposed the extraordinary steps they take in order to profit on the back off unsuspecting defi investors. According to a leaked screenshot of the chat, an elaborate plan to defraud defi investors using the worthless “$Few” tokens had been hatched. $Few tokens would be airdropped to some of the influencers who in turn promoted these to unsuspecting followers on Twitter.

The Singapore stock market has alternated between positive and negative finishes through the last five trading days since the end of the two-day winning streak in which it had added more than a dozen points or 0.4 percent. The Straits Times Index now sits just above the 3,060-point plateau and it's likely to see a narrow trading range on Monday.

Femen_Irn from us


Telegram Femen_Irn
FROM USA