tg-me.com/ksharifiRRB/945
Last Update:
این پیام درستی به جوانان و نوجوانان نیست
پیش از خلقِ واژه دقیق و درستِ "بازنشستگی" از واژه عربیِ "تقاعد" استفاده میشد. شتاب دوران پهلوی در مدرنیزاسیون (و نه مدرنیته) موجب شد که به فکر ایجاد انگیزههای قوی برای کشاندن مردم به درس خواندن و تحصیل بیفتند. برای مردمی دلبسته به کار کشاورزی و دامداری و با انگیزههای قوی سنتی احترام به کار یدی و لزوم برخاستن خاک از سَرِشانۀ مردان به هنگام تکاندن، چه میبایست کرد که از پشت خیش به پشت میز هم بیایند. پیش بینی سه ماه تعطیلی تابستان برای همین بود که کودکان پس از سال تحصیلی به یاری خانواده کشاورز خود بروند.
به نقل از پدران و مادران و اجدامان، کودکان و نوجوانانِ اوایلِ قرنِ حاضر شمسی (به یک حساب، قرن پانزدهم هجری شمسی از ۱۴۰۱ شروع میشود و سال ۱۴۰۰ هنوز متعلق به سلسله ۱۳۰۰ است) بازیگوشی و حرف نشنویِ بسیار بیشتری از همگنان مدرنشان داشتهاند، تا جایی که تنبیه بدنی امری رایج در مدارس ایران بود و تتمِّه و ته دیگِ دورانِ رواج آن هم به نسل "لوح بان" رسید. داستانها نقل است که پدر به مدرسه احضار میشد و در حضور وی دانش آموزِ بیقرار و اصطلاحاً ناراحت فلک میشد و در آخر، ابوی گرامی شخصاً خود را موظف به تشکر هم میدانست.
برای متقاعد کردنِ کودکان و نوجوانان آن دوران به تقاعدِ روی صندلی و آرام و قرار گرفتن پشت نیمکت، به غیر از چوب و فلک و ترکه و خط کش یک وجه نرم افزاری لازم بود که فرزند گریزپا در روزهای عادی رغبت به مکتب رفتن داشته باشد و دست کم اگر غر و لند میکند، مدرسه را به هم نریزد.
این وجه نرم افزاری، امکان صعود از نردبان اجتماعی در قبال زمانِ طولانیِ نشستن روی صندلی و مشق درس و علم بود که در ظاهر آموزگاران و بازنشستگان و نوع زندگی آنان تجلی مییافت. این دورنما، چشم انداز ذهنی دانش آموز را وسیع و ژرف میکرد و وی را به این نتیجه میرساند که در پس این همه درس و سخت گیری و نشستن پشت میز، امید داشتن به دستیابی به یک زندگی معقول و شایسته کاملاَ منطقی است. گرایش به تعالی و فضیلت در یک نسل در بستر این امید رشد و نمو مییابد.
اگر وضعیت معیشتی آموزگاران و بازنشستگان و میزان رضایتشان از سهم زندگی خوب نباشد، پیام نادرستی به عرصه اجتماع منعکس میشود. یکی از مظاهر تمدن، اهمیت یافتن طول زندگی در کنار کیفیت و عرضِ زندگی است. برای حمایت از یک تمدن پایدار ضرورت دارد که کودکان و نوجوانان در چشم انداز ذهنی خود آینده درازمدت را بتوانند مثبت تلقی کنند. با شرایط فعلی، میل به تعالی و فضیلت جای خود را به زرنگی و تیزچنگی، ژن خوب، و گرایش به برقراری روابط با ارباب قدرت و هر رابطه و تلاش ناسالم دیگر میدهد. این آموزگاران و بازنشستگان هستند که راه این چشم انداز مثبت را هموار میکنند و در دیدرس قرار میدهند.
اینک وضعیت نامناسب معیشتی به عرصه اساتید دانشگاه رسیده است؛ به ویژه استادانِ جوانی که تازه به قطار آموزش و پژوهش در دانشگاه پیوستهاند، احتمالاً معیشت را تنگ و آینده و دورنما را مبهم میبینند. یک استادیار جوان افزون بر فعالیت دانشگاهی باید دوران آموزش سختی را طی کند. در یک نگاه سیستمی با فرض این که هر گروه آموزشی باید ماموریتهای اجتماعی یا علمی را هدف قرار داده باشد، استادیار جوان نیز باید ده سال اول را در کنار سایرِ همکارانِ با سابقه به تمرین در عرصه اهداف گروه بپردازد، در ده سال دوم ورزیده و در ده سال سوم به مرحله بلوغ، پختگی و تولید برسد. برای آنها نیز باید چشم انداز تمدنی دراز دامن و عمیقی فراهم کرد تا بتوانند فعالیتهای خود را به تولید ناخالص ملی گره بزنند.
شرایط حاضر پیام نادرستی به کسانی که باید پتانسیل اشتیاق به فعالیتِ علمی طولانی مدت در آنها بارور شود، میفرستد. غارت در زنبورستان حتی ممکن است در میان کارگرانِ کندوی زنبور عسل که شهد دلنشین را به عسل شیرین تبدیل میکنند، مثل یک بیماری مسریِ روانی شایع شود و کندو را به نابودی بکشاند. شبکه عصبیِ سیستمیِ فراگیر و فوق العاده منتظمِ بین زنبورهای عسل نیز ممکن است در اثر پیام نادرست به مسیر نابودی و عمل کردن بر ضدِّ اساس وجودی خود گرایش پیدا کند.
وضعیت آموزگاران، بازنشستگان و دانشگاهیان پیام نادرستی به عرصه اجتماع میفرستد و هوش هیجانی برای متقاعد شدن به فعالیت علمی را در پویندگان بالقوّه این راه سخت، دراز مدت و پیچیده که نیاز به حوصله و تمرکز زیاد دارد کور میکند. نباید گذاشت که تیزچنگی، زرنگی و گرایش به راه میان بر و سهلالوصول ناشی از این پیامهای نادرست، میل به تعالی و فضیلت را از سکِّه بیندازد.
کامران شریفی
دانشکده دامپزشکی
دانشگاه فردوسی مشهد
۱۴۰۰/۱۱/۰۴
https://www.tg-me.com/no/لوح/com.ksharifiRRB
1649
BY لوح
Warning: Undefined variable $i in /var/www/tg-me/post.php on line 280
Share with your friend now:
tg-me.com/ksharifiRRB/945