Telegram Group & Telegram Channel
وعده‌گاه نهنگ‌ها
.
سیاه‌مشق زمستان به خط کوفی برف، به گرد جمع درختان لخت در سرما
و میکس سبز و خاکستری، کمی آبی، به روی ساکت تخته‌سیاه این دنیا
به یاد داشته باش از خودت خطی نکشی و انعکاس تو در شیشه‌ی کثیف قطار
درست در وسط منظره کپک نزند؛ فقط زمین بنویس و درخت و برف و هوا
به ضربه‌های قلم‌موی باد دقت کن که سرزمین زمستان به رنگ هاشورش
و پس‌زمینه‌ی کارش پلی به رنگ فلز به روی بستر خشکیده‌ی... تو از این‌جا
و با عبور از این پل به این غزل-تابلو، به این غروب رسیدی؛ تو آمدی؛ اول
حضور مبهم و خاکستری یک سایه، سپس حضور دو، سه خط تیره‌تر... اما
تو پیش آمدی و کنتراست تو با عصر، که آن خطوط مورب و وحشی‌ تن تو
به قاب‌بندی خاکستری و خالی، رنگ اضافه کرد؛ گلی زرد و نازک و زیبا
جرقه‌، آمدنت، شعله، چشمهایت... من که سوختم و زمستان و و بوم یادم رفت...
به خود می‌آیم و انگشت‌هام بر شیشه‌ی پنجره‌ی قطار است و در خیال تو را...
تو را که لمس نکردم... که نیستی دیگر... دو خط خیس و موازی، دو میم نستعلیق
که دست گریه نوشته به روی صورت من... که: "بوم کو؟ قلم‌مو کو؟ که من کجا، تو کجا...
تمام صفحه زمستان، نگاه و آهم سرد... تو جای بوم و نقاش را عوض کردی؛
که مرد تو همه ماتم و مرگ محتوم است... هزار میم نوشتند چشم‌هایم با...
٭٭٭
به سوی سوی مقصد خود، وعده‌گاه محتوم نهنگ‌ها، سوی انتهای خود راهی‌ست
مسافر غزلم در قطار خالی شب؛ تو پشت پلک دو چشمان بسته‌اش، رویا...
.
۱ مارس ۲۰۲۲

https://www.tg-me.com/sa/HoomanAzizi/com.azizihooman



tg-me.com/azizihooman/747
Create:
Last Update:

وعده‌گاه نهنگ‌ها
.
سیاه‌مشق زمستان به خط کوفی برف، به گرد جمع درختان لخت در سرما
و میکس سبز و خاکستری، کمی آبی، به روی ساکت تخته‌سیاه این دنیا
به یاد داشته باش از خودت خطی نکشی و انعکاس تو در شیشه‌ی کثیف قطار
درست در وسط منظره کپک نزند؛ فقط زمین بنویس و درخت و برف و هوا
به ضربه‌های قلم‌موی باد دقت کن که سرزمین زمستان به رنگ هاشورش
و پس‌زمینه‌ی کارش پلی به رنگ فلز به روی بستر خشکیده‌ی... تو از این‌جا
و با عبور از این پل به این غزل-تابلو، به این غروب رسیدی؛ تو آمدی؛ اول
حضور مبهم و خاکستری یک سایه، سپس حضور دو، سه خط تیره‌تر... اما
تو پیش آمدی و کنتراست تو با عصر، که آن خطوط مورب و وحشی‌ تن تو
به قاب‌بندی خاکستری و خالی، رنگ اضافه کرد؛ گلی زرد و نازک و زیبا
جرقه‌، آمدنت، شعله، چشمهایت... من که سوختم و زمستان و و بوم یادم رفت...
به خود می‌آیم و انگشت‌هام بر شیشه‌ی پنجره‌ی قطار است و در خیال تو را...
تو را که لمس نکردم... که نیستی دیگر... دو خط خیس و موازی، دو میم نستعلیق
که دست گریه نوشته به روی صورت من... که: "بوم کو؟ قلم‌مو کو؟ که من کجا، تو کجا...
تمام صفحه زمستان، نگاه و آهم سرد... تو جای بوم و نقاش را عوض کردی؛
که مرد تو همه ماتم و مرگ محتوم است... هزار میم نوشتند چشم‌هایم با...
٭٭٭
به سوی سوی مقصد خود، وعده‌گاه محتوم نهنگ‌ها، سوی انتهای خود راهی‌ست
مسافر غزلم در قطار خالی شب؛ تو پشت پلک دو چشمان بسته‌اش، رویا...
.
۱ مارس ۲۰۲۲

https://www.tg-me.com/sa/HoomanAzizi/com.azizihooman

BY HoomanAzizi




Share with your friend now:
tg-me.com/azizihooman/747

View MORE
Open in Telegram


HoomanAzizi Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

A project of our size needs at least a few hundred million dollars per year to keep going,” Mr. Durov wrote in his public channel on Telegram late last year. “While doing that, we will remain independent and stay true to our values, redefining how a tech company should operate.

The seemingly negative pandemic effects and resource/product shortages are encouraging and allowing organizations to innovate and change.The news of cash-rich organizations getting ready for the post-Covid growth economy is a sign of more than capital spending plans. Cash provides a cushion for risk-taking and a tool for growth.

HoomanAzizi from sa


Telegram HoomanAzizi
FROM USA