Telegram Group & Telegram Channel
Forwarded from یادگیری ماشین با چاشنی صنعت (Abolfazl 🤘)
توصیه های برادرانه من به شما


طبق چیزایی که دارم میبینم تو لینکدین و کامیونیتی ها، اکثر افراد دانش تکنیکال خوبی دارن واقعا
اما پای مهندسی نرم افزار که پیش میاد میلنگن.
شاید اصلی ترین دلیلش فقدان علمی لازم برای صنعت در دانشگاه ها باشه.
دوستان مهندسی نرم افزار واقعا قصه و حفظ کردنی نیست.
شما باید از تجربه افراد مختلف استفاده کنید همیشه و از کوچکترین تجارب افراد نگذرید.

چند روز پیش، عزیزی میگفت که نمیدونم چرا افراد با ۴ سال کارکردن میشن تیم لید و باید حتما برای مهندس نرم افزار شدن یا تیم لید صدتا ابزار رو بلد باشید. دوست ما فقط وب رو در نظر گرفته بود به عنوان شناسه برای مهندس نرم افزار و ابزارهایی که گفته بود، همه مرتبط با برنامه نویسی و توسعه وب بود و اصرار داشت کسی که این ابزار ها رو بلد نباشه مهندس نرم افزار نیست..


بخش اول اشتباه دوستمون این بود که مهندسی نرم افزار رو تو ابزار میدید. فک کنم در هیچ جای دنیا کسی مهندسی نرم افزار رو بر پایه ابزار تعریف نکنه.

بخش دوم اشتباه این بود که میگفت باید تک تک اتفاقات رو خودمون تجربه کنیم به جای درس گرفتن از تجربه‌ی بقیه..
اگر میخواستیم تک تک اتفاقات رو خودمون تجربه کنیم، پس وجود افرادی مثل مارتین فاولر و اسکات امبلر و امثال اونا بی معنی میشد.

چون اونا دارن سالها تجربه خودشون رو در توسعه نرم افزار در اختیار ما قرار میدن که ما قرار نباشه همه چیز رو از صفر تجربه کنیم. و به طبع ما هم در این پروسه، به تجربه های مفیدی دست پیدا میکنیم که میتونه برای بقیه مفید باشه.
از طرفی علم مهندسی نرم افزار اصلا جنبه تئوری نداره و تماما عملیه.
حتی اگر شما اکادمیک روی یه موضوع مرتبط با مهندسی نرم افزار کار می کنید در قدم اول و آخر فقط صنعت رو میبینید و اتفاقاتی که در صنعت میفته رو رصد می‌کنید.

متاسفانه اکثرا مهندسی نرم افزار رو به کد زدن محدود کردن در صورتی که کد، فقط بخشی از مهندسی نرم افزاره.
نتیجه این کار میشه برنامه های غیر قابل نگهداری و در نهایت شکست پروژه
مثل اکثر پروژه هایی که شکست خوردن و حتی پروژه هایی که شکست نخوردن اما در شرف شکست هستن.

مثلا در یکی از اپلیکیشن هایی که روزانه استفاده میکنیم، من اسمشو نمیارم اما فقدان رویکرد CICD بیداد میکنه و به شدت مشکل زا شده.

این اپلیکیشن حتی مشکل single point of failure داره. به این معنی که اگر یک بخش از سیستم بیاد پایین، کل سیستم میخوابه و عملا برای این موضوع فکر نشده و یا این که فکر شده اما بودجه محدود بوده یا هر چیز دیگه.

لطفا اگر در این زمینه ها کار میکنید، سعی کنید دانش مهندسی نرم افزارتون رو ارتقا بدید تا بتونید سیستم های قدرتمندتری رو ایجاد کنید.



tg-me.com/djangolearn_ir/962
Create:
Last Update:

توصیه های برادرانه من به شما


طبق چیزایی که دارم میبینم تو لینکدین و کامیونیتی ها، اکثر افراد دانش تکنیکال خوبی دارن واقعا
اما پای مهندسی نرم افزار که پیش میاد میلنگن.
شاید اصلی ترین دلیلش فقدان علمی لازم برای صنعت در دانشگاه ها باشه.
دوستان مهندسی نرم افزار واقعا قصه و حفظ کردنی نیست.
شما باید از تجربه افراد مختلف استفاده کنید همیشه و از کوچکترین تجارب افراد نگذرید.

چند روز پیش، عزیزی میگفت که نمیدونم چرا افراد با ۴ سال کارکردن میشن تیم لید و باید حتما برای مهندس نرم افزار شدن یا تیم لید صدتا ابزار رو بلد باشید. دوست ما فقط وب رو در نظر گرفته بود به عنوان شناسه برای مهندس نرم افزار و ابزارهایی که گفته بود، همه مرتبط با برنامه نویسی و توسعه وب بود و اصرار داشت کسی که این ابزار ها رو بلد نباشه مهندس نرم افزار نیست..


بخش اول اشتباه دوستمون این بود که مهندسی نرم افزار رو تو ابزار میدید. فک کنم در هیچ جای دنیا کسی مهندسی نرم افزار رو بر پایه ابزار تعریف نکنه.

بخش دوم اشتباه این بود که میگفت باید تک تک اتفاقات رو خودمون تجربه کنیم به جای درس گرفتن از تجربه‌ی بقیه..
اگر میخواستیم تک تک اتفاقات رو خودمون تجربه کنیم، پس وجود افرادی مثل مارتین فاولر و اسکات امبلر و امثال اونا بی معنی میشد.

چون اونا دارن سالها تجربه خودشون رو در توسعه نرم افزار در اختیار ما قرار میدن که ما قرار نباشه همه چیز رو از صفر تجربه کنیم. و به طبع ما هم در این پروسه، به تجربه های مفیدی دست پیدا میکنیم که میتونه برای بقیه مفید باشه.
از طرفی علم مهندسی نرم افزار اصلا جنبه تئوری نداره و تماما عملیه.
حتی اگر شما اکادمیک روی یه موضوع مرتبط با مهندسی نرم افزار کار می کنید در قدم اول و آخر فقط صنعت رو میبینید و اتفاقاتی که در صنعت میفته رو رصد می‌کنید.

متاسفانه اکثرا مهندسی نرم افزار رو به کد زدن محدود کردن در صورتی که کد، فقط بخشی از مهندسی نرم افزاره.
نتیجه این کار میشه برنامه های غیر قابل نگهداری و در نهایت شکست پروژه
مثل اکثر پروژه هایی که شکست خوردن و حتی پروژه هایی که شکست نخوردن اما در شرف شکست هستن.

مثلا در یکی از اپلیکیشن هایی که روزانه استفاده میکنیم، من اسمشو نمیارم اما فقدان رویکرد CICD بیداد میکنه و به شدت مشکل زا شده.

این اپلیکیشن حتی مشکل single point of failure داره. به این معنی که اگر یک بخش از سیستم بیاد پایین، کل سیستم میخوابه و عملا برای این موضوع فکر نشده و یا این که فکر شده اما بودجه محدود بوده یا هر چیز دیگه.

لطفا اگر در این زمینه ها کار میکنید، سعی کنید دانش مهندسی نرم افزارتون رو ارتقا بدید تا بتونید سیستم های قدرتمندتری رو ایجاد کنید.

BY جنگولرن


Warning: Undefined variable $i in /var/www/tg-me/post.php on line 283

Share with your friend now:
tg-me.com/djangolearn_ir/962

View MORE
Open in Telegram


جنگولرن Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

That growth environment will include rising inflation and interest rates. Those upward shifts naturally accompany healthy growth periods as the demand for resources, products and services rise. Importantly, the Federal Reserve has laid out the rationale for not interfering with that natural growth transition.It's not exactly a fad, but there is a widespread willingness to pay up for a growth story. Classic fundamental analysis takes a back seat. Even negative earnings are ignored. In fact, positive earnings seem to be a limiting measure, producing the question, "Is that all you've got?" The preference is a vision of untold riches when the exciting story plays out as expected.

That strategy is the acquisition of a value-priced company by a growth company. Using the growth company's higher-priced stock for the acquisition can produce outsized revenue and earnings growth. Even better is the use of cash, particularly in a growth period when financial aggressiveness is accepted and even positively viewed.he key public rationale behind this strategy is synergy - the 1+1=3 view. In many cases, synergy does occur and is valuable. However, in other cases, particularly as the strategy gains popularity, it doesn't. Joining two different organizations, workforces and cultures is a challenge. Simply putting two separate organizations together necessarily creates disruptions and conflicts that can undermine both operations.

جنگولرن from tw


Telegram جنگولرن
FROM USA