Telegram Group & Telegram Channel
نگران نباشید، حقیقت از زیر خروارها دروغ و پنهان‌کاری بازهم چهره نشان می‌دهد!



درباره‌ی دادگری انوشیروان حکایت کرده‌اند  که او زنجیر عدلی داشت که یک‌سر آن در میدان شهر بود و سر دیگر به زنگ‌های بزرگی در کاخ وصل بود تا هر کس دادخواهی می‌خواهی آن را تکان دهد و شاه به دادش برسد؛ اما هفت سال هیچ‌کس آن زنجیر را تکان نداد تا روزی خری خود را به زنجیر مالید و زنگ‌ها به صدا در آمدند. شاه خواست تا خر را بیاورند و ببینند از آن کیست. دیدند خری فرتوت است که صاحبش رهایش کرده، شاه گفت که خر برای همین دادخواهی کرده؛ روزی که جوان بوده و توان داشته، از او بهره گرفته‌اند و در دوران پیری هم باید جا و غذایش را بدهند. به این ترتیب تنها شاکی متوسل به زنجیر عدل نوشیروانی به حقش رسید.

خدا رحمت کند استاد گرانقدر باستانی پاریزی را، که تیزبینی و ریزبینی‌های شگرفی در تاریخ داشت. او درباره‌ی این حکایت نوشته که «اصلا ارزش این داستان زنجیر برای رلی است که خر در آن بازی می کند وگرنه نفس داستان زنجیر کششی برای کسی ندارد..‌.». (به نقل از کتاب «نون جو و دوغ گو») آنچه از اشاره‌ی استاد برمی‌آید این است که تاریخ‌ هرقدر هم که سفارشی نوشته شده باشد، حقیقت را به گونه‌ای ویژه بازگو می‌کند تا قرن‌ها بعد مردمان بدانند که از میان همه‌ی مردم آن دوران فقط خری عدل انوشیروان را باور کرده و از او دادخواهی خواسته است. نکته‌ی دیگر این‌که در ترکیب «زنجیر عدل» هم هزاران حرف نهفته است، که تناقض میان «زنجیر» و «عدل» چنان گویاست که باطن داستان را بازگو می‌کند.

این را نوشتم که بگویم: حقیقت قدرتی دارد که از زیر خروارها دروغ و پنهان‌کاری بازهم چهره نشان می‌دهد و انوار تابناکش بر چشم‌هایی که در پس پرده نیستند، چون آفتابی فروزان جلوه‌گر می‌شود. تازه این حکایت مربوط به روزگاری است که قلم و خبر و تاریخ‌نویسی دربست در اختیار قدرتمداران بوده است؛ اما در روزگار ما که گفتن و نوشتن و دیدن اجازه نمی‌خواهد و قدرت سانسور از دست قدرت خارج شده، دلخوش کردن به این‌که «یک روایت» تنها روایت از ماجرایی باشد، نهایت ساده‌لوحی است.

چنین است که هرکس دل در گروی بازگویی حقیقت دارد، نباید نگران روایت‌های دروغین باشد و آن‌که در پی روایت دروغ است نیز نمی‌تواند دلخوش باشد که حتی با زور و زر هم روایتش را به کرسی بنشاند.

محمدحسین روانبخش



tg-me.com/maharathayezendegimahmudi/24126
Create:
Last Update:

نگران نباشید، حقیقت از زیر خروارها دروغ و پنهان‌کاری بازهم چهره نشان می‌دهد!



درباره‌ی دادگری انوشیروان حکایت کرده‌اند  که او زنجیر عدلی داشت که یک‌سر آن در میدان شهر بود و سر دیگر به زنگ‌های بزرگی در کاخ وصل بود تا هر کس دادخواهی می‌خواهی آن را تکان دهد و شاه به دادش برسد؛ اما هفت سال هیچ‌کس آن زنجیر را تکان نداد تا روزی خری خود را به زنجیر مالید و زنگ‌ها به صدا در آمدند. شاه خواست تا خر را بیاورند و ببینند از آن کیست. دیدند خری فرتوت است که صاحبش رهایش کرده، شاه گفت که خر برای همین دادخواهی کرده؛ روزی که جوان بوده و توان داشته، از او بهره گرفته‌اند و در دوران پیری هم باید جا و غذایش را بدهند. به این ترتیب تنها شاکی متوسل به زنجیر عدل نوشیروانی به حقش رسید.

خدا رحمت کند استاد گرانقدر باستانی پاریزی را، که تیزبینی و ریزبینی‌های شگرفی در تاریخ داشت. او درباره‌ی این حکایت نوشته که «اصلا ارزش این داستان زنجیر برای رلی است که خر در آن بازی می کند وگرنه نفس داستان زنجیر کششی برای کسی ندارد..‌.». (به نقل از کتاب «نون جو و دوغ گو») آنچه از اشاره‌ی استاد برمی‌آید این است که تاریخ‌ هرقدر هم که سفارشی نوشته شده باشد، حقیقت را به گونه‌ای ویژه بازگو می‌کند تا قرن‌ها بعد مردمان بدانند که از میان همه‌ی مردم آن دوران فقط خری عدل انوشیروان را باور کرده و از او دادخواهی خواسته است. نکته‌ی دیگر این‌که در ترکیب «زنجیر عدل» هم هزاران حرف نهفته است، که تناقض میان «زنجیر» و «عدل» چنان گویاست که باطن داستان را بازگو می‌کند.

این را نوشتم که بگویم: حقیقت قدرتی دارد که از زیر خروارها دروغ و پنهان‌کاری بازهم چهره نشان می‌دهد و انوار تابناکش بر چشم‌هایی که در پس پرده نیستند، چون آفتابی فروزان جلوه‌گر می‌شود. تازه این حکایت مربوط به روزگاری است که قلم و خبر و تاریخ‌نویسی دربست در اختیار قدرتمداران بوده است؛ اما در روزگار ما که گفتن و نوشتن و دیدن اجازه نمی‌خواهد و قدرت سانسور از دست قدرت خارج شده، دلخوش کردن به این‌که «یک روایت» تنها روایت از ماجرایی باشد، نهایت ساده‌لوحی است.

چنین است که هرکس دل در گروی بازگویی حقیقت دارد، نباید نگران روایت‌های دروغین باشد و آن‌که در پی روایت دروغ است نیز نمی‌تواند دلخوش باشد که حتی با زور و زر هم روایتش را به کرسی بنشاند.

محمدحسین روانبخش

BY مهارتهای زندگی


Warning: Undefined variable $i in /var/www/tg-me/post.php on line 280

Share with your friend now:
tg-me.com/maharathayezendegimahmudi/24126

View MORE
Open in Telegram


مهارتهای زندگی Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

Telegram and Signal Havens for Right-Wing Extremists

Since the violent storming of Capitol Hill and subsequent ban of former U.S. President Donald Trump from Facebook and Twitter, the removal of Parler from Amazon’s servers, and the de-platforming of incendiary right-wing content, messaging services Telegram and Signal have seen a deluge of new users. In January alone, Telegram reported 90 million new accounts. Its founder, Pavel Durov, described this as “the largest digital migration in human history.” Signal reportedly doubled its user base to 40 million people and became the most downloaded app in 70 countries. The two services rely on encryption to protect the privacy of user communication, which has made them popular with protesters seeking to conceal their identities against repressive governments in places like Belarus, Hong Kong, and Iran. But the same encryption technology has also made them a favored communication tool for criminals and terrorist groups, including al Qaeda and the Islamic State.

What is Telegram?

Telegram’s stand out feature is its encryption scheme that keeps messages and media secure in transit. The scheme is known as MTProto and is based on 256-bit AES encryption, RSA encryption, and Diffie-Hellman key exchange. The result of this complicated and technical-sounding jargon? A messaging service that claims to keep your data safe.Why do we say claims? When dealing with security, you always want to leave room for scrutiny, and a few cryptography experts have criticized the system. Overall, any level of encryption is better than none, but a level of discretion should always be observed with any online connected system, even Telegram.

مهارتهای زندگی from us


Telegram مهارتهای زندگی
FROM USA